بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ 💐الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. الوافی. √ تتمه ای در خصوص شبه جمله. ①: در شبه جمله ای که بعد از معرفه محضه می‌آید دو نقش جایز است: الف: صفت؛ بنا بر اینکه متعلَّق را معرفه در تقدیر بگیرم. مثل جائنی زیدُ فی الحوزه. ب: حال؛ اگر متعلَّق را نکره (کائنا) در تقدیر بگیریم. 🔰 اگر شبه جمله بعد از نکره غیر محضه بیاید نیز، می‌توان حال یا صفت باشد. 🌛قاعده کلی، زمانی که شبه جمله بعد از معرفه یا نکره واقع شود، صلاحیت دارد برای حال واقع شدن یا صفت واقع شدن مگر در یک صورت و آن یک صورت این است که اگر نکره محضه باشد نقش شبه جمله فقط صفت است و نمی‌توان حال باشد. ②: اسمایی داریم، که در لفظ نکره‌اند و در معنا معرفه‌اند؛ مثلِ اول در این کلام: 【کان سفری الی الشام عاماً اولَ】 🏮 منظور از اول یعنی دقیقا سال قبل و دقیقا سال قبل مشخص است پس اول ابهام و شیوع و گسترده ای ندارد در معنا ولی لفظش نکره است. این اسماء نکره اند و دیدیم که در مثال موصوف (عاما) نکره آمد. اسمایی داریم در لفظ معرفه اند در معنا نکره اند مثل علم جنس، که تمام احکام معرفه را دارند. ③: اسمایی هستند که صلاحیت دارند برای این‌که معرفه باشند یا نکره باشند. 【مثل الانسان اسیر الاحسان】 ※ پس کلمه الانسان از نظر لفظش معرفه است و از جهت معنایش نکره است چون شیوع و گستردی فراوانی دارد و مثل این است که بگویی کل انسان. صفحه ۱۸۲ تا ۱۸۴. 🌀 @talcheslkotob