↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو الوافی.
🌿ضمیر،چه ضمیر متکلم،چه ضمیر مخاطب و چه ضمیر غائب احتیاج به مفسری دارد🌿
🌿مفسر ضمیر،در تکلم و خطاب،متکلم و مخاطب است،اما مفسر ضمیر غائب،شی ای غائب است،که ضمیر با آن شی از نظر تانیث و افراد،مطابق است و به آن شی غائب،مرجع ضمیر میگویند🌿
نکته:اصل در مرجع ضمیر این است که مقدم شود بر ضمیر مثل الکتابُ قرأتُه.
🌷انـــــــواع تقـــــــدم🌷
🌿الف.تقدم لفظی یا تقدم حقیقی،مثل مثال سابق.🌿
🌿ب.تقدم معنوی،از جمله موارد تقدم معنوی،موارد زیر است.🌿
🌷۱.مقدم است رتبه ی مرجع،اما در لفظ موخر است مثل ضَرَبَ غلامَه زیدُ،رتبه ی زید چون فاعل است مقدم است بر مفعول،اما در لفظ موخر است و در آخر آمده.🌷
🍃منظور از رتبه،جایگاه اصلی شی است،هر چند که الان آن جایگاه را ندارد،مثل رتبه مبتدا که مقدم بر خبر و رتبه فاعل که مقدم بر مفعول است و اگر مبتدا یا فاعل موخر شود باز جایگاه اصلی آنها تقدیم است.🍃
🌷۲.مقدم شده مرجع ضمیر،ضمناً،نه صراحتا،مثل من صَدَقَ فَهُوَ خیرٌ لَه،که مرجع ضمیر هُو "الصدق" است،که در ضمن صَدَقَ،به آن اشاره شده است،و مثل اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى،که مرجع ضمیر هُوَ،"العدل" که در ضمن "اعْدِلُوا" به آن اشاره شده.🌷
🌷۳.شی ای،معنوی بر مرجع دلالت کند،مثل اینکه شما به تابلویی نگاه کنید و بگویید،إنها جمیلةٌ،ضمیر "ها" به تابلو رجوع میکند و یا مثل كَلَّا إِذا بَلَغَتِ التَّراقِيَ که ضمیر مستتر در "بَلَغَت" راجع است به،النفس یا الروح است و دلالت میکند بر این نوع مرجع ضمیر،قرینه معنویه، یا مقام.🌷
🌷۴.سبقت بگیرد لفظی که خودش مرجع ضمیر نیست ولی مشابه آن مرجع ضمیر است
مثل وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلَا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ،ضمیر"ه" درعُمُرِهِ راجع است به مُّعَمَّرٍ آخِر و مُّعَمَّرٍ آخِر مشابه مُّعَمَّرٍ موجود در آیه است.🌷
#خلاصه صفحه ۲۱۶ تا ۲۱۹.
@talcheslkotob