☘️☘️☘️چهارم: حضرت عبد العظيم‏☘️☘️☘️ بن عبد اللّه بن علىّ بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علىّ بن ابى طالب عليهم السّلام است.كه از اكابر محدّثين، و اعاظم علما و زهّاد و عبّاد و صاحب ورع و تقوى است، و از اصحاب حضرت جواد و هادى عليهم السّلام است و نهايت توسّل و انقطاع به خدمت ايشان داشته و احاديث بسيار از ايشان روايت كرده و من در ذكر اولاد حضرت امام حسن عليه السّلام از اين كتاب و در مفاتيح الجنان مختصرى از حال آن جناب را نگاشتم و در اينجا اكتفا مى‏كنم به همان حديثى كه مشتمل است بر عرض كردن دينش را بر امام زمانش حضرت هادى عليه السّلام. شيخ صدوق و غير او روايت كرده‏اند از جناب عبد العظيم كه فرمود: وارد شدم بر آقاى خودم حضرت امام علىّ نقى عليه السّلام، چون آن حضرت مرا ديد فرمود: مرحبا به تو اى ابو القاسم، تو ولىّ ما هستى از روى حقيقت. پس عرض كردم خدمت آن جناب كه: اى فرزند رسول اللّه! صلّى اللّه عليه و آله و سلّم من مى‏خواهم كه دين خود را بر شما عرضه دارم پس هرگاه مرضىّ و پسنديده است بر آن ثابت بمانم تا خداوند عزّ و جلّ را ملاقات كنم، فرمود: بياور اى ابو القاسم. (يعنى عرض كن دين خود را). گفتم: من مى‏گويم كه: خداوند تبارك و تعالى واحد است و مثلى براى او نيست و از حدّ ابطال و حدّ تشبيه خارج است و جسم و صورت و عرض و جوهر نيست، بلكه پديدآورنده اجسام و صورت‏ها و خلق كننده عرض‏ها و جوهرها است، و پروردگار و مالك هر چيزى است و هر چيزى را جعل و احداث كرده. و مى‏گويم من كه: محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و رسول او و خاتم پيغمبران است و بعد از آن پيغمبرى نخواهد بود تا روز قيامت، و شريعت آن حضرت آخر همه شرايع است و شريعتى نيست بعد از آن تا روز قيامت. و مى‏گويم من كه: امام و خليفه و ولىّ امر بعد از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين علىّ بن ابى طالب عليه السّلام است، و بعد از آن حضرت حسن، بعد از آن حسين، بعد علىّ بن الحسين، بعد محمّد بن علىّ، بعد جعفر بن محمّد، بعد موسى بن جعفر، بعد علىّ بن موسى، بعد محمّد بن علىّ عليهم السّلام. بعد از اين بزرگواران تويى اى مولاى من. پس امام علىّ نقى عليه السّلام به جناب عبد العظيم فرمود: بعد از من حسن پسر من‏است، پس چگونه باشند مردم در زمان خلف بعد از او؟ گفتم: و چگونه است اين اى مولاى من؟ فرمود: براى اين كه ديده نمى‏شود شخص او و حلال نباشد بر زبان آوردن نام او تا آن كه خروج كند و پر كند زمين را از عدل و داد هم چنان كه پر شده باشد از جور و ظلم. گفتم: اقرار كردم. (يعنى به امامت حضرت حسن عسكرى و خلف آن حضرت قايل شدم). پس گفتم: و مى‏گويم دوست اين بزرگواران دوست خدا است و دشمن ايشان دشمن خداست و اطاعت ايشان اطاعت خدا است و معصيت ايشان معصيت خدا است. و مى‏گويم كه: معراج حقّ است، و سؤال در قبر حقّ است، و بهشت حقّ است، و دوزخ حقّ است، و صراط حقّ است، و ميزان حقّ است، و آن كه قيامت آمدنى است و شكّى در آن نيست و خداوند زنده مى‏كند و انگيخته مى‏كند كسانى را كه در قبرها جا دارند. و مى‏گويم كه: فرايض واجبه بعد از ولايت (يعنى دوستى خدا و رسول و ائمه عليهم السّلام) نماز است و زكات و روزه و حجّ و جهاد و امر به معروف و نهى از منكر است. پس حضرت امام علىّ نقى عليه السّلام فرمود: اى ابو القاسم! اين است به خدا سوگند دين خدا كه پسنديده است آن را براى بندگانش، ثابت بمان بر همين اعتقاد، خداوند ثابت دارد تو را به قول ثابت در حيات دنيا و در آخرت. [1] کانال معارفی تمسک👇 @tamassok_maaref سایت تمسک👇 tamassok.com