✍ وام‌گیری روندی است که طی آن یک زبان یا گویش، عنصر زبانی را از زبان یا گویشی دیگر می‌گیرد و در خود جای می‌دهد. زبان‌شناسان وام‌گیری را به چند نوع تقسیم کرده‌اند: وام‌گیری واژگانی، وام‌گیری واجی، وام‌گیری نحوی، گرته‌برداری یا ترجمهٔ قرضی. ◻️وام‌گیری نحوی وام‌گیری نحوی عبارت است از متداول‌شدن یک ساخت نحوی که به زبان دیگر تعلق دارد در زبان خودی. وام‌گیری نحوی پدیده‌ای نادر است. نمونهٔ وام‌گیری نحوی مطابقت صفت و موصوف از نظر جنس دستوری در زبان فارسی، به تقلید از زبان عربی است، مانند پروندهٔ مختومه، آستانهٔ مقدسه. ◻️وام‌گیری واجی در صورتی‌که واج یا واج‌هایی از یک زبان به زبان دیگر راه یابد با وام‌گیری واجی روبه‌رو هستیم. نمونهٔ این نوع وام‌گیری، وارد شدن یک واج ملازی‌انفجاری از زبان عربی به زبان فارسی است که در نوشتار با حرف «ق» نشان داده می‌شود، مانند واژه‌های قلب، مقلوب و فراق. در زبان فارسی میانه این واج وجود نداشته است و قرن‌ها طول کشید تا این واج در نظام آوایی فارسی جای گرفت. ◻️وام‌گیری واژگانی در وام‌گیری واژگانی واژه‌ای که به یک زبان یا گویش دیگر تعلق دارد وارد زبان خودی می‌شود. این وام‌گیری دو نوع است: تاریخی و جغرافیایی. ◻️ وام‌گیری تاریخی منظور از وام‌گیری تاریخی استفاده از واژه‌هایی است که در گذشته رایج بوده‌اند؛ اما برای گویشوران امروز حکم واژه‌های بیگانه را دارند، مانند واژه‌های سرهنگ و ارتش که از گذشته‌های زبان فارسی به وام گرفته شده‌اند. ◻️ وام‌گیری جغرافیایی وام‌گیری جغرافیایی زمانی است که یک زبان از زبان زندهٔ دیگر که با آن به‌نحوی ارتباط دارد وام بگیرد، مانند همهٔ واژه‌های عربی و فرانسه و انگلیسی‌ای که در زبان فارسی وجود دارد. ✅ علاءالدین طباطبایی، ۱۳۹۵ش، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ص ۵۶۸ تا ۵۷۰. 🖊 https://eitaa.com/tamdoneslami_hmfzai_kol_kesvar