"اندر مزایای خواب" (قسمت سوم)
خلاصه به بانک رسیدیم. نوبتم شد و برای اینکه گربه را دم حجله بکشم با عصبانیت ساختگی به کارمند بانک گفتم: «لطفا وامم را روی غلتک بگذارید. این دفعه ششم است که در این یک سال میآیم. ضامنهای معتبری که میگویید ندارم. چطور وقتی مختلسهای میلیاردی میآیند از آنها ضامن نمیخواهید؟ حالا برای 20 میلیون تومان ناقابل از من دو ضامن درست و درمان میخواهید آن هم با بهره 30 درصد؟» یکهو قیافه گرفته کارمند باز شد و لبخند عمیقی بر لبانش نشست. گفت: «اگر پیش از این به شما جسارتی شده معذرت میخواهیم. کاملا حق با شماست. آن وقت خودش و معاون بانک آمدند و ضامن وام من شدند آن هم بدون بهره. من داشتم از خوشحالی بال درمیآوردم. تشکر کردم و برگشتم که در آستانه در به قیافه عبوس رئیس بانک - که تاحدودی شبیه پدرم بود ولی با کت و شلوار شیک - برخوردم که رو به من بلند داد زد: «هووووووی! پاشو برو!» گفتم: «بله؟! کجا؟» دوباره فریاد زد: «هوووووی!» آن وقت در کمال تعجب یک سقلمه هم به من زد و بعد نیشگونم گرفت. دردم گرفت و داد زدم آاااای و ناگهان قیافهاش کاملا شبیه پدرم شد. گفت: «فلان فلان شده! چرا هر چی صدات میزنم بیدار نمیشی؟ لنگ ظهره. پاشو نون بخر دو لقمه نون پنیر سق بزنیم. مامانتم رفته خونه خالهات اینا.» گفتم: «زنم کو؟» گفت: «زنت کجا بوده» و بعد لگد تنبیهی آرامی را روانه من کرد تا به سمت نانوایی بروم. نتیجه میگیریم که یکی از فواید مهم خواب، حل شدن کامل همه مشکلات به صورت محدود و موقت است که به نوبه خودش نعمت بسیار بزرگی است. ادامه دارد...
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#خواب
#سبک_زندگی
#اجتماعی
@tanzac