🌱 نمی‌توانم قصد قربت کنم! 📝 یکی از علمای همدان به قم مشرف شد و در منزل برادرش میهمان گردید. برادرش از شاگردان حضرت امام بود. یک روز صبح بنده و مرحوم حجت‌الاسلام حاج‌آقا مهدی شاه‌آبادی به حضور حضرت امام در منزل ایشان شرفیاب شدیم. آقای شاه‌آبادی به ایشان عرض کرد: فلانی از همدان آمده و مرد خوبی است و اهل مبارزه است. خیلی در ایام مبارزه کوشش کرده و الان در قم در منزل برادرش میهمان است. خوب است که شما از این شخص دیدار کنید. امام در پاسخ فرمودند: من حالم مساعد نیست. 📝 مرحوم شاه‌آبادی اصرار نمودند که برادرش شاگرد شماست و خودش هم به شما ارادت دارد. حضرت امام برای بار دوم فرمودند: گفتم حالم مساعد نیست چون تب دارم، البته آن قدر تب ندارم که نتوانم به منزل این آقا بروم و از او دیدن کنم، بلکه چون نمی‌توانم قصد قربت کنم [نمی‌آیم] زیرا شما گفتید این آقا از ارادتمندان شماست، به این جهت نمی‌آیم. مرحوم آقای شاه‌آبادی با شنیدن این سخن حضرت امام، ساکت شد. 📝 امام خمینی (ره) فقط برای خدا عمل می‌کرد. آقای فرقانی می‌گوید: در نجف بعضی از آقایان و مردم به امام گله می‌کردند که چرا با بعضی از دوستانتان زیاد گرم نمی‌گیرید؟ مثلا می‌گفتند دو آیت‌الله به هم می‌رسند، به هم تعظیم می‌کنند و با همدیگر گرم می‌گیرند. امام می‌فرمودند: «من در طی مدت چهل سال زحمت کشیدم تا موحّد شدم حالا تازه بیایم و مُشرِک بشوم و سجده کنم برای شما و آقایان؟!» 📖 برداشت‌هایی از سیره امام خمینی، جلد ۳، ص ۲۲۴ و ۲۲۵. 📲کانال تشکیلات توحیدی 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️