🔹 🔹🔹 🔹🍁🔹 🔹🍁🍁🔹 🔹🍁🍁🍁🔹 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: اعین بن ضبیعه از قبیله ے بنــے تمیم براے دلجویــے از امــام مےگویـد: ناراحــت نباشیـد امیــر المؤمنيــن. هنوز چیزے ڪه ناخوشاینــد شمــا باشد، صورت نگرفتــه است. امــام مےگوید: نشنیــدے ڪه افــراد قبیلــه ات به همراه ابن الحضرمــے در صبــر و بر ڪارگزار من شوریده اند و گمراهــان ستمگــــر را علــیه من یارے مےڪنند؟ اعین مےگوید: پس مرا به نــزد آنــان بفرست! من تعهــد مےڪنم ڪه آنــان را به فرمانبردارے از تو باز گردانم. جمعیتشــان را پراڪنده سازم و اخراج ابن الحصرمــے از بصــره یا قتــل او را تضمین ڪنم. علـــے ســرش را تڪان مےدهد و مےگوید: همیــن الساعــه حرڪت ڪن. ليڪن حوادث در قرارگاه فتنـــه در جاے خود آرام نمےایستد. مخالفــان علـــے متحـــد شده و تصمیم مےگیرند بصـــره را فتــح و اعــلام استقــلال ڪنند. اما قبله ے ازد تصمیــم مےگیرند از دارالحڪومه حفاظــت ڪنند و مانــع سقوط حڪومت شوند. بوے جنــگ به شــام مےرسد. سینــه ها جوشــان و دل ها فروزاننـد. شمشیــرها از غلاف ها بیــرون آمده، برق آن ها چشــم ها را خیــره مےسازد. ڪافــے اسـت جرقــه اے زده شود تا آتــش شعله ور گردد. اما خردمنــدان دو قبیله ے ازد و بنــے تمیــم وارد میــدان مےشوند. تمیمی ها به ازدے ها پیغام مےفرستند: شما رفیقتــان را بیــرون ڪنید، ما هم رفیق خود را بیــرون مےڪنیم. هر یڪ از این دو پیــروز شدند، در دایره ے فرمانش در مےآییم. بهتـــر اسـت اینڪ افـراد خود را به ڪشتن ندهیم. اما قبیله ے ازد از این پیشنهـاد بوے نیرنگ را حس مےڪند و پاســخ مےدهد: هرگــز ما از ڪسے ڪه پناه داده ایم حمایــت مےڪنیم و او را بیــرون نخواهیــم ڪرد. ☘ ... لینک قسمت اول رمان زیبای تقدیم نگاهتون😊❤️ https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2955 با ما همراه باشید🌸 💥@chaharrah_majazi 📛کپی بدون ذکر لینک کانال حرام است 📛