|بسمربالشُھداوالصدیقین|
#سلام_بر_ابراهیم
صفحھ ۹۴
چم امام حسن(ص)
« حسین الله کرم »
برای اولين عمليات های نفوذی در عمق مواضع دشمن آماده شديم. ابراهيم،
جواد افراسيابی، رضا دستواره و رضا چراغی و چهار نفر ديگر انتخاب شدند.
بعد دو نفر از كردهای محلی كه راه ها را خوب می شناختند به ما اضافه شدند. به
اندازه يک هفته آذوقه كه بيشتر نان و خرما بود برداشتيم. سلاح و مواد منفجره و
مين ضد خودرو به تعداد كافی در كوله پشتی ها بسته بندی كرديم و راه افتاديم.
از ارتفاعات و بعد هم از رودخانه امام حسن عبور كرديم. به منطقه چم امام
حسن(ع) وارد شديم. آنجا محل استقرار يک تيپ ارتش عراق بود. ميان
شيارها و لا به لای تپه ها مخفی شديم.
دشمن فكر نمی كرد كه نيروهای ايرانی بتوانند از اين ارتفاعات عبور كنند.
برای همين به راحتی مشغول تهيه نقشه شديم.
سه روز در آن منطقه بوديم. هرچند بارندگی های شديد كمی جلوی كار ما
را گرفت، اما با تلاش بچه ها نقشه های خوبی از منطقه تهيه گرديد.
ِ پس از اتمام كار شناسايی و تهيه نقشه، به سراغ جاده نظامی رفتيم. چندين
مين ضد خودرو در آن كار گذاشتيم. بعد هم سريع به سمت مواضع نيروهای
خودی برگشتيم.
هنوز زياد دور نشده بوديم که صدای چندين انفجارآمد. خودروها و
. . .
زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی
@testimonial