👊کانال تنگه مرصاد💥
🚩⛺🚩 🏴⛺🏴 #هفت_شهر_عشق (نگاهی نو به حماسه #عاشورا) 🎬قســـــــــــمــــــــــت ⑮ 5⃣1⃣ ıllııl
🚩⛺🚩 🏴⛺🏴 (نگاهی نو به حماسه ) 🎬قســـــــــــمــــــــــت ⑯ 6⃣1⃣ ıllııll🏴ıllıllllllıllı🏴llııllı 🗣یڪي فریاد می زند: «صبر کنید! به کجا چنین شتابان؟» 🔲آیا این صدا را می شناسی؟او محمد بن حنفیه است که می آید. 🐫مهار شتر امام حسین علیه السلام را می گیرد 😔و چنین می گوید: «برادر جان! دیشب با شما سخن گفتم که به سوی کوفه نروی. گفتی که روی سخنم فکر میکنی، پس چه شد؟ چرا این قدر عجله داری؟» 🌷امـــــღـــــام حسین می فرماید: «برادر! دیشب، پس از آنکه تو رفتی در خواب پیـــــღـــــامبر را دیدم، او‌مرا در آغوش گرفت و به من فرمود که ای حسین از مکه هجرت کن. خــــღــــــدا می خواهد تو را آغشته به خون ببیند». 😭اشک در چشم محمد بن حنفیه حلقه می زند. 🥀«انّا لله و انّا الیه راجعون». 🔚😔این سفری است که بازگشتی ندارد. این آخرین دیدار با برادر است. پس برادر را در آغوش میگیرد و به یاد آغوش گرم پدر می افتد. 🏴⛺🚩 👆محمد بن حنفیه با دست اشاره ای به سوی کجاوه زینب علیها السلام می کند و می گوید:«برادر! اگر به سوی شهادت می روی چرا اهل و‌عیال خود را همراه می بری؟» 🌷امـــــღـــــام حسین(ع)در جواب می فرماید:«خدا می خواهد آنها را در اسارت ببیند». 🏴¯•.,¸¸,.•´🏴•.,¸¸,.•´¯🏴 چه می شنوم؟ خواهرم زینب علیها السلام بر کجاوه اسیری، سوار شده است؟ 🏴¯•.,¸¸,.•´🏴•.,¸¸,.•´¯🏴 . ☑آری! 🔔🌎اگر زینب سلام الله علیها در این سفر همراه حسین علیه السلام نباشد، پیام او به دنیا نمی رسد. 🎓من با شنیدن این سخن خیلی به فکر فرو می روم. 🔲شاید بگویی چرا خدا اراده کرده است که اهل و عیال پیامبر اسیر شوند؟❓ 🔆مگر خبر نداری که اگر امام حسین علیه السلام، آنها را در شهر می گذاشت، نمی توانست به هدف خود برسد.❢❢❗ ➳❥•• ➳❥•• ➳❥•• ➳❥•• 👹 یزیددستور داده بود که اگر نتوانستند مانع حرکت امام حسین علیه السلام به کوفه شوند، نقشه دوم را اجرا کنند. 🔲آیا می دانی نقشه دوم چیست؟❓ 👹 یزید خیال نمی کرد که حسین علیه السلام زن و بچه اش را همراه خود ببرد، به همین نقشه کشید تا موقع خروج امام از مکه، زن و بچه آن حضرت را اسیر کند تا امام با شنیدن این خبر، مجبور شود به مکه بازگردد تا ناموسش را از دست دشمنان نجات دهد و در این بازگشت است که نقشه دوم اجرا می شود و امام به شهادت می رسد. ‼❢❢ ↢ولــــــــــي ↣ ❢❢‼ 🌷امام حسین علیه السلام، ~یزید~ را به خوبی می شناسد. می داند که او نامرد است و این طور نیست که فقط با خود او کار داشته باشد. بنــــــــــابراین 🌷امام با این کار خود دسیسه یزید را نقش برآب می کند. 🚩🐎🐎..🐫🐫🐪....⛺ . 👀نگــــــــــاه ڪـــــن!!!!! کاروان حرکت می کند. یاران امام همه پا در رکاب آن حضرت هستند. این کاروان چقدر با عجله می رود. ⚠خطر در کمین است، قبل از این که☜ هواداران یزید بفهمند باید ازین شهر دور شوند. 😭اشک در چشمان امــــღـــام حسین علیه السلام حلقه زده است..... 😔او هجرت پیـــــღـــــامبر را به یاد آورده است. 🚩✫✪✬✭✰✮✯✩🚩 🌌پیامبر(ص) نیز در دل شب از این شهر هجرت کرد. 🌌امام حسین علیه السلام هم در تاریکی شب به سوی کوفه پیش می رود. 🌄هــــــــــوا روشن می شود... 🐎صدای اسب هایی از دور، سکوت صبح دم را می شکند. 🔲 چه خبـــــر شده است؟ ❓ 🔲 آیا سپاه یزید می آید؟❓ . ☑آری! امیر جدید مکه فهمیده است که امام حسین علیه السلام از مکه می رود. برای همین، گروهی را به سرپرستی برادرش به سوی امام می فرستد تا هرطور شده است مانع از رفتن حسین علیه السلام بشوند. 🔃..ادامــــــــــه دارد..🔃 ✍..مهدی خدامیان آرانی ❁❁❁❁❁❁🕯❁❁❁❁❁❁ 🏴 @tmersad313 ❁❁❁❁❁❁🕯❁❁❁❁❁❁