«گیســـوے سحـــر» شب است و تاریک. در ویرانه‌ای که روزگاری نامش خانه بود، منتظرم خواب چشمانم را در برگیرد یا مرگ؟ کسی خبر دارد از ویرانه‌ام؟ باید دست از دامان شب بردارم و به گیسوی سحر بیاویزم. هر شب یک دانه‌ی امید در دل می‌کارم که صبح رویش را ببیند. استقامت را از مادرم به ارث بردم و آن را برای فرزندان به عنوان میراثی گرانبها به یادگار خواهم گذاشت به این امید که فرزندانش میوه‌ی شیرین پیروزی برداشت کنند. من یک مادر فلسطینی‌ هستم. هر روز ترس را در دلم می‌کشم تا مبارزان گام‌هایشان را محکم تر بردارند. "اِنّا فَتَحنا لَکَ فَتحاً مُبیناً" می خوانم و می‌دانم صبح پیروزی به روی کشورم لبخند خواهد زد. در این مبارزه یارم می‌شوی؟ کافی است همین تلفن همراه در دستت را به کلمات مسلح کنی و به جنگ با دروغ پردازی های دشمن بروی. امروز دشمن بیش از هر زمانی تانک رسانه‌اش را به سمت ملت من نشانه گرفته است،یارم باش و با جهاد تبیین ، جایگاه ظلم و مظلوم را آشکار کن. ✍🏻مریم سادات موسوی خواه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌