🍃با کاروان علیه السلام (۱) کاروان علیه السلام یک شب در منزل شَراف توقف داشته و هنگام صبح حرکت کردنـد. کـاروان امام پس از حرکت، نیروي تحت فرماندهی حر را مشاهده کرد و کوشید که از دسترس آنان خارج شود؛ اما این کار میسر نشد و سرانجام در منزل ذُوحسم سپاه حر بـه کـاروان امـام رسـید. در ایـن هنگام علیه السلام به جوانان فرمود: این جماعت را آب بدهید و سیرابشان کنید و به اسبهایشان نیز آب بنوشانید. جوانان برخاستند و به آنها آب دادند. علیه السلام در خطبه ای در مقابل سپاه حر فرمودند: «پیشآمد ما همین است که می بینید؛ اوضـاع زمان دگرگون شده؛ زشتی ها آشکار و نیکی ها و فضیلت ها از محیط ما رخت بسته است. از فضایل انسانی جز اندکی، مانند قطرات مانده در ته ظرف آب، باقی نمانده است. آیا نمی بینید کـه بـه حـق عمل نمی شود و از باطل بازداشته نمی شود؟ (در چنین شرایطی) باید مؤمن، خواهان دیـدار خـدای عزّوجلّ باشد. من چنین مرگی را جز سعادت و زنـدگی بـا ظالمـان و متجـاوزان را جـز ننـگ و خواری نمی بینم. مردم بندگان دنیایند و دین، لیسه ای است که بر زبان آنها جاری است؛ تا زمانی که معیشت آنها برقرار باشد، دیندارند؛ اما هرگاه در امتحان افتند، متدینان اندك خواهند بود.» @toubaefaf