eitaa logo
طوبای عفاف
883 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
452 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
با کاروان علیه السلام(۳۳) ابن كثير عالم متعصّب اهل سنّت ـ كه شيوه او غالباً توجيه خلاف كارى هاى معاويه و يزيد است ـ در اين ارتباط مى نويسد: «وَ قَدْ لَعَنَ [يَزيدُ] إبْنَ زِياد عَلى فِعْلِهِ ذلِكَ، وَ شَتَمَهُ فيما يَظْهَرُ وَ يَبْدُو، وَ لكِنْ لَمْ يَعْزِلْهُ عَلى ذلِكَ وَ لا عاقَبَهُوَ لا أَرْسَلَ يَعِيبُ عَلَيْهِ ذلِكَ»؛ يزيد، ابن زياد را به سبب چنين جنايتى لعن كرد و به طور آشكارا وى را شماتت نمود، ولى نه او را از مقامش بركنار كرد و نه وى را مجازات نمود و نه حتى نامه و يا فرستاده اى را براى سرزنش وى فرستاد!) البداية والنهاية، ج 8، ص 204 @toubaefaf
همراه با کاروان علیه السلام(۳۴) باز بودن راه هدایت الهی و توبه نقل شده است هنگامی که علیهم السلام در شام بودند پیرمردی به نزدیک کاروان علیه‌السلام آمد و گفت: «خدا را شکر که شما را کشت و کشور را از مردان شما راحت کرد و یزید را بر شما پیروز ساخت.» حضرت علیه السلام به او فرمود: «پیرمرد! قرآن خوانده‌ای؟» گفت: آری.   فرمود: آیا این آیه را می‌دانی: «قل لا اسئلکم علیه اجراً الّا المودَﺓ فی القربی» ( ) بگو جز خویشاوندان از شما مزدی نمی‌خواهم.» گفت: «آری، خوانده‌ام.» امام فرمود: «ای پیرمرد! ما همان هستیم.» آیا این آیه را خوانده‌ای که: «و آت ذا القربی حقه؟ حق خویشاوندان را ادا کن.» گفت: خوانده‌ام.   فرمود: «ما همان هستیم.» آیا این آیه را خوانده‌ای: «واعلموا انما غنمتم من شیء فان للّه خمسه و للرسول و لذی القربی» بدانید آنچه غنیمت به دست آوردید، خمس آن مال خدا و پیامبر و ذی‌القربی است.» گفت: آری. حضرت فرمود: «پیرمرد! آن ماییم.» آیا این آیه را خوانده‌ای: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» ( ) خداوند اراده کرده که پلیدی را از شما خاندان دور کند و شما را کاملاً پاک سازد.» پیرمرد گفت: خوانده‌ام. حضرت فرمود: «ما همان اهل‌بیتی هستیم که خداوند آیۀ پاکی ( ) را مخصوص ما ساخته است.» راوی گوید: آن مرد ساکت ماند و از حرفی که زده بود پشیمان شد و گفت: «به خدا آیا شما همان‌هایید؟» علیه السلام فرمود: «به خدا بی‌تردید ما همان‌هاییم. به حق جدمان صلی الله علیه و آله ما همان‌هاییم.» آن مرد گریست. عمامه‌اش را از سر افکند، سر به‌سوی آسمان گرفت و گفت: «خدایا من از دشمنانِ خاندان پیامبر، از جن و انس به درگاهت بیزاری می‌جویم. آنگاه گفت: آیا برای من راه توبه باز است؟» فرمود: «آری، اگر توبه کنی خدا می‌پذیرد و با مایی. گفت: توبه کردم.» این خبر به یزید رسید، دستور داد او را کشتند. لهوف، ص ۲۱۱، مقتل خوارزمی، ج۲، ص۶۱ @toubaefaf
✍سلام. داستان خادم حرم علیه السلام و خانمی که زائر بود. @toubaefaf
✅ چه کنیم سفر کربلا نقطه عطف زندگی مان و باعث برکات ویژه شود؟ سلام. در موضوع سفر زیارتی به ویژه خوب است به این چند نکته توجه شود: سفر عتبات، سفری معنوی، خاطره برانگیز و مورد عنایت و باعث کرامات فراوان است و از جهتی با توجه به زیرساخت های کشور عراق، سفری است که نیاز شدید به لطف و کرم خدای متعال داریم تا به سلامت و نور زیارت طی مسیر کنیم و لذا بر اساس تجربه، نکاتی تقدیم می کنم: ۱. شروع سفر با حدیث کساء، ختم صلوات و صدقه به جهت آسان شدن سفر و دور راندن بلاها باشد(بارها تجربه شده که وقتی با زائران عزیز و با عطر حدیث کساء و صلوات وارد حرم شدیم، ویژه تر از همیشه عنایت ها دیدیم. به این صورت که با کاروان حدود چهل نفر و هر نفر حدود چهارصد صلوات، ختم چهارده هزار صلوات محقق شده و باعث برکات ویژه ای است، إن شاالله) ۲. صلوات «زنة عرش الله» که از امام زمان رسیده را هر روز بخوانید(در کانال طوبای عفاف جهت دسترسی آسان زائران بارگزاری گردیده است) ۳. هر روز صلوات ابوالحسن ضراب را بخوانیم به ویژه تحت قبه کربلا. ۴. سعه صدر، خوش اخلاقی و کمک به دیگران در اولویت کارمان باشد که در سفر بسیار لازم است. ۵. توجه به وقت و نظم در امور بسیار مهم است. ۶. رعایت عفاف و حجاب از ضروریات سفر است چون با ضعف حیا و حجاب امکان ورود به حرم ها نیست و انسان را قبول به ضیافت نمی کنند.( را در مفاتیح الجنان ببینید) ۷. از فرصت سفر با رعایت تقوا و تفکر و زیارت با معرفت نهایت استفاده را ببریم. ۸. گذرنامه را فراموش نکنید و لوازم سفر را در حد ضرورت و نیاز به همراه داشته باشید. ۹. خوب است را در مفاتیح الجنان ببینیم و نیز آداب زیارت و آداب حرم های مطهر به ویژه حرم علیه السلام و علیه السلام ۱۰. اگر به صورت کاروان به زیارت مشرفید، با روحانی و مدیر کاروان همکاری لازم را داشته باشید، ایشان به جهت خدمت علمی و معنوی زائران در خدمت زائران محترم و پاسخگوی نیازهای در طول هستند که خوب است نهایت همدلی و همکاری را باهم داشته باشید. ۱۱. خوب است جزوه مربوط به سفر و طب همراه را در همین کانال ببینید. ۱۲. یا با افراد با تجربه و زبان بلد همسفر شوید و یا قبل از سفر در موضوع آداب سفر و زیارت، مسیرها کرایه ها و موکب ها با ایشان مشورت کنید. إن شاالله سفر زیارتی عتبات، نقطه عطف زندگی و باعث برکات ویژه برای همه زائران عزیز باشد. التماس دعا @toubaefaf https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• به ویژه در شخصی در حرم علیه السلام از سقاخونه حرم آب خورد و در حین سلام دادن به علیه السلام و لعن به قاتلان ایشان، لیوانی که آب خورده بود را در جیبش گذاشت. نگاهش که به من افتاد، گفت: من لیوان یک بار مصرف که برداشتم و آب خوردم را دور نینداختم و تا در حرم هستم، تا هر چی امکانش باشه از همین لیوان استفاده می کنم؛ هم پرهیز کردم از اسراف و هم کمک به اقتصاد... . من هم گفتم: به ویژه در @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کیست که عالم همه دیوانه اوست... تصاویری از قیام اربعینی کشمیری ها، یمنی ها، افغانستانی ها، لبنانی ها، ایرانی و عراقی ها و.... برای زیارت علیه السلام
✍إن شاءالله گرد و غبار پاهای تاول زده زائران أربعین علیه السلام باعث محو إسراییل غاصب در امسال شود؛ و هو المنتقم @toubaefaf
همراه با کاروان علیه السلام(۳۵) پس از آنکه چند روزی را(حدود هفت روز) علیهم‌السلام در شام ماندند، یزید متوجه شد که خطبه ها، مجالس روضه اهلبیت و روشنگری ها به نفع حکومتش نیست و سپس یزید، نعمان بن بشیر که یکی از صحابه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود را خواست و به او دستور داد که اهلبیت را آماده سفر به سوی مدینه کند. لهوف، ص۲۳۱، ترجمه عقیقی بخشایشی ره @toubaefaf
همراه با کاروان علیه السلام(۳۶) عليه السلام به هنگام رفتن از شام به یزید علیه اللعنه فرمود: «چند در خواست دارم و اوّل آن است كه يك بار ديگر چهره آقا و مولايم عليه السلام را ببينم، تا از او توشه بردارم و از وى خداحافظى كنم. درخواست دوم من آن است كه هر چه از ما به غارت برده اند را به ما برگردانند. در خواست سوم من آن است كه اگر مى خواهى مرا به قتل برسانى، كسى را با اين زنان همراه كن تا آنها را به حرم جدّشان (مدينه) برساند.» يزيد خواسته اوّل امام را (در آن لحظه) نپذيرفت و در پاسخ به خواسته دوم گفت: امّا اموالى كه از شما گرفته شد، به عوض آنها چند برابر به شما خواهم داد و امّا پاسخ خواسته سوم آنكه من تو را به قتل نمى رسانم و جز تو كسى اين زنان را به مدينه نخواهد رساند. امام عليه السلام فرمود: «ما نيازى به مالت نداريم و آنها ارزانى خودت باد. در خواست من آن است كه آنچه از ما به غارت برده شد، به ما بازگردانند، زيرا در ميان آن اموال دوك ريسندگى و مقنعه و گردنبند و پيراهن عليها السلام بود. «...لاِنَّ فيهِ مَغْزَلُ فاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّد، وَ مِقْنَعَتُها، وَ قِلادَتُها، وَ قَميصُها». آنگاه يزيد دستور داد اموال غارت شده را برگردانند و خودش نيز دويست دينار بر آن افزود. عليه السلام آن دويست دينار را گرفت و ميان فقرا تقسيم كرد. نقل شده است كه هنگام حركت كاروان عليهم السلام از شام، يزيد دستور داد محمل ها را زينت كنند و اموال فراوانى به خاندان حرم حسينى بدهند و آنگاه به امّ كلثوم عليهاالسلام گفت: اين اموال را در برابر مصيبت هايى كه به شما رسيده، برداريد. امّ كلثوم عليها السلام فرمود: «اى يزيد چقدر تو بى حيا و بى شرمى! برادرم و اهل بيت ما را به قتل مى رسانى و در مقابل به ما اموالى مى دهى تا آن را جبران كنى، هرگز چنين نخواهد بود.» اين ماجرا نشان مى دهد كه افكار عمومى مردم شام بر ضدّ يزيد برانگيخته شده بود و او خود را در اين ماجراى بزرگ شكسته خورده مى ديد، ناچار سعى مى كرد با اين اقداماتِ به ظاهر محبّت آميز، از خشم مردم بكاهد، ولى اهل بيت با عدم تسليم در برابر او خشم خويش را نشان دادند. اين خاطرات در اذهان مردم شام باقى ماند و آن محيط امن را براى خاندان بنى اميه ناامن ساخت. در نقلی آمده: آنگاه كه كاروان آماده حركت شد، يزيد، عليه السلام را خواست و (براى فرافكنى) گفت: «خدا لعنت كند پسر مرجانه را!» بى شك اين واكنشها به سبب ندامت و پشيمانى يزيد از كردار خود نبود؛ زيرا تاريخ نشان مى دهد كه بعد از واقعه كربلا نيز از هيچ تضييقى بر اهل بيت عليهم السلام و شيعيان آنها فروگذار نمى كرد، بلكه جوّ اجتماعى شام بر اثر بيدارى و آگاهى مردم به سبب خطبه هاى كوبنده عليه السلام و حضرت عليها السلام چنان ملتهب شده بود كه اگر يزيد غير از اين مى داد ممكن بود به يك شورش عمومى بر ضدّ او منتهى شود. برگرفته از کتاب عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، ص 612، 617 و 621 @toubaefaf
Iraq_Compelat_compressed.pdf
79.83M
📚 کتاب بسیار زیبا و جامع «راهنمای مصوّر سفر زیارتی عراق»: اطلاعات اماکن زیارتی به تفکیک شهرها: نجف، کاظمین، کربلا، سامرا و ...، ادعیه، زیارتنامه ها، احکام و آداب زیارت، برخی سور قرآن، قبور علما، احادیث مرتبط و ... . ‼نکته: کتاب با رضایت و اجازه ناشر (نشر معروف) منتشر شده است. علیه السلام @madahi313
اقامه عزای علیه السلام مصداق و تقوا، زمینه اساسی آن «...بهره‌مند از تقوای الهی، توانگر واقعی است كه «نام خدا» دوای او، «ياد خدا» شفايش و «طاعت خدا» غناي اوست: «يامن اسمه دواء و ذكره شفاء و طاعته غني»( اقبال الاعمال، ص224؛ مفاتيح الجنان، «دعاي كميل» )، از اين‏رو هرگز در راه نمی ماند، زيرا اين ره‌توشه جاودانه است و تا پايان راه وی را همراهی می كند و به لقای حق رهنمون می سازد، از اين رو خداوند فرمود: «وتَزَوَّدوا فَإن خَيرَ الزّادِ التَّقوي واتَّقونِ ياأُولِي الألباب»(سوره بقره، 197) [1] « ...انسان دائماً در سفر است، زيرا هيچ‌گونه جمود، ركود و ايستايي براي وي نيست. هر مسافری نيز ره‌توشه می طلبد و غذای انسان فكر و ذكر و شكر است و چون هيچ‌يك از اين مواد غذايی بدون سامان نمی پذيرد...» [2] «...بي‏ ترديد، تعظيم احكام الهي فضيلت است و خداوند به آن پاداش خير مي‏ دهد: «ذلِكَ ومَن يُعَظِّم حُرُمتِ اللهِ فَهُوَ خَيرٌ لَهُ عِندَ رَبِّه» (سوره حج، آیه 30)؛ ليكن اگر اين تعظيم صبغه بزرگداشت به خود بگيرد، مقام برتری دارد و در نتيجه پاداش بهتری: «ذلِكَ و مَن يُعَظِّم شَعائِرَ اللهِ فَاِنَّها مِن تَقوَي القُلوب»(سوره حج، 32) ..اين تعظيم كه از تقوای قلوب شمرده می شود، بركات وافری دارد كه مهم‏ترين آن‏ها نيل به معارف ماوراء طبيعی است، زيرا قلب متّقی توان مشاهده معارفی را دارد كه قلوب ديگر از آن بی بهره‏ اند. در نتيجه يكي از برجسته‏ ترين رهاوردهای وحی الهی، همان ‏_شناسی شهودی است. از ديرزمان به درستي، نزد اصحاب حكمت و كلام رايج است كه من فقد حسّا فقدَ عِلماً؛ ليكن حوزه صدق آن، محسوسات و علوم حصولی برخاسته از آن‏هاست؛ ولی دارج پيش صحابه وحي و الهام اين است كه: من فَقدَ تقوي فَقَدَ عِلماً، زيرا تقوا دريچه معرفت است: «اِن تَتَّقوا اللهَ يَجعَل لَكُم فُرقانًا» (انفال، 29)، زيرا بهره متقيان از تقوا همانا فرق بين حق و باطل، صدق و كذب، خير و شرّ و حَسَن و قبيح است و دارنده اين نور فارق، معرفت ويژه‏اي دارد كه ديگران از آن محروم‏اند. تقوای اعضا و جوارح حسّی، بركات علم حصولي وابسته به حسّ را همراه دارد و تقوای قلوب و جوانح عقلي گذشته از بركات ياد شده، ثمرات شيرين شهود را به دنبال دارد.»[3] «...گرامی داشتن شعائر و علامتهای الهي و عظيم شمردن و بزرگداشت آن، نشانه برخورداري تعظيم‌كننده از تقواي قلب است: «ذلِكَ ومَن يُعَظِّم شَعائِرَ اللّهِ فَإنَّها مِن تَقوَي القُلوب» (سوره حج، 32) تعظيم شعائر كه از تقوای قلب نشأت مي‌گيرد فضيلتی ديني است و به شعائر حج اختصاص ندارد، هر چند قسمت مهم آن درباره حج و عمره وارد شده است. هر چه به نام خدا و نشان اوست از شعائر الهي محسوب مي‌شود و همه عبادات و مراكز عبادی، مانند مساجد و مشاهد انبيا و اوليای معصوم(عليهما‌السلام) چنين است.»[4] [1] تفسیر تسنيم، جلد 10صفحه 102 [2] همان، صفحه 104 [3] ادب فناي مقربان جلد5صفحه 325 [4] تفسیرتسنيم، جلد 8، صفحه 38 🌷ایام سوگواری حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) به عنوان بزرگترین مصداق شعائر الهی تسلیت باد. ✅ @tuobaefaf 🆔 @mfathi135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم اینک موکبی در مرز مهران با وجود گرمای هوا و ازدحام، هیچ کم و کاستی احساس نمی شود. صفا و محبت خدام و زائران مثال زدنی است. هیچ جای عالم به این محبت و شیدایی یافت نمی شود.... واژه ها قاصر از توصیف این همه دلدادگی، عزم، محبت به زیارت و عشق به علیه السلام است... یاد قلبی و حقیقی علیه السلام و اتصال به آن وجود بلندبالای عالم هستی و مرکز جذبه های ناب و نفحات قدسیه الهیه، راز این همه صفای بی بدیل در مراسم است. ای کاش این صفا، همدلی، عزم و محبت به گوشه گوشه خانوداه و جامعه و نسل هایمان برسد. سفیران این مواهب الهی به همه دوستداران أهلبیت علیهم السلام در سراسر جامعه بلکه جهانند. علیه السلام نایب الزیاره شما هستیم. @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• 🌷همزمان با و همراه با ختم این هفته تقدیم به حضرت و أئمه هدی علیهم السلام، عالمان و همه شهیدان کربلا، راه فضیلت و به ویژه و به جهت تعجیل فرج عج و پیروزی ، ، و مردم إن شاء الله. آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، ساکن تهران، از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل کردند: در ایامی که در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه ای، وقت عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا کردم و متوجه مقام علیه السلام شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود: «به شیعیان و دوستان بگویید که خدا را به حق عمه ام سلام الله علیها قسم دهند، که فرج مرا نزدیک گرداند. (ستاره ی درخشان شام ص ۳۳۰، به نقل از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج۱، ص۲۵۱) 🌷سهم ما ۲۰۰۰ صلوات و شما؟ @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۷) پس از آنکه چند روزی را(حدود هفت روز) علیهم‌السلام در شام ماندند، یزید متوجه شد که خطبه ها، مجالس روضه اهلبیت و روشنگری ها به نفع حکومتش نیست و سپس یزید، نعمان بن بشیر که یکی از صحابه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود را خواست و به او دستور داد که اهلبیت را آماده سفر به سوی مدینه کند. لهوف، ص۲۳۱، ترجمه استادعقیقی بخشایشی ره @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۸) عليهم السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهي جاده عراق و مدينه رسيدند، چون به اين مكان رسيدند، از امير كاروان خواستند تا آنان را به ببرد و او آنان را بسوی كربلا حركت داد و چون به كربلا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاری را ديدند كه با تنی چند از بني هاشم و خاندان پيامبر براي عليه السلام آمده بودند، همزمان با آنان به كربلا وارد شدند و سخت گريستند و ناله و زاری كردند و بر صورت خود سيلی زده و ناله های جانسوز سر دادند و زنان روستاهای مجاور نيز به آنان پيوستند عليها السلام با صوتي حزين كه دلها را جريحه دار مي كرد می گفت: «وا اخاه! وا حسينا! وا حبيب رسول الله و ابن مكه و مني! و ابن فاطمه الزهراء! و ابن علي مرتضي! آه ثم آه!»، پس بيهوش گرديد. آنگاه حضرت ام كلثوم سلام الله علیها لطمه به صورت زد و با صدايی بلند می گفت: امروز محمد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه زهرا از دنيا رفته اند؛ و ديگر زنان نيز سيلي به صورت زده و گريه و شيون می كردند. حضرت سكينه سلام الله علیها چون چنين ديد، فرياد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنجه با اهل بيت تو كرده اند، آنان را از دم تيغ گذراندند...! قصه کربلا، ص۵۲۴ @toubaefaf
جابر گفت: ... ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده ايد شريك هستيم. با کاروان علیه السلام(۳۹) عوفي می گويد: با جابر بن عبدالله به عزم زيارت قبر عليه السلام بيرون آمدم و چون به رسيديم جابر نزديك شط فرات رفته و غسل كرد و ردائی همانند شخص محرم بر تن نمود و هميانی را گشود كه در آن بوی خوش بود و خود را معطر كرد و هر گامی كه بر می داشت می گفت تا نزديك قبر مقدس رسيد و به من گفت: دستم را بر روی قبر بگذار! چون چنين كردم، بر روی قبر از هوش رفت. من آب بر روی جابر پاشيدم تا به هوش آمد. آنگاه سه مرتبه گفت: سپس گفت: «حبيب لا يجيب حبيبه!» و بعد اضافه كرد: چه تمناي جواب داری كه در خون خود آغشته و بين سر و بدنش جدائي افتاده است! و گفت: «فاشهد أنك ابن خير النبيين و ابن سيد المومنين و ابن حليف التقوي و سليل الهدي و و ابن سيد النقباء و ابن فاطمة سيدة النساء و مالك لا تكون هكذا و قد غذتك كف سيد المرسلين و ربيت في حجر المتقين و رضعت من ثدي الايمان و فطمت بالالسلام فطبت حيا و طبت ميتا غير ان قلوب المومنين غير طيبة لفراقك و لا شاكة في الخيرة لك فعليك سلام الله و رضوانه و اشهد انك مضيت علي ما مضي عليه اخوك يحيي بن زكريا. من گواهی مي دهم كه تو فرزند بهترين پيامبران و فرزند بزرگ مؤمنين مي باشی، تو فرزند سلاله ي هدايت و تقوايی و پنجمين نفر از هستی، تو فرزند بزرگ نقيبان و فرزند سيده بانوانی و چرا چنين نباشد كه دست تو را غذا داد و در دامن پرهيزگاران پرورش يافتی و از سینه ايمان شير خوردی و پاك زيستی و پاك از دنيا رفتی و دلهای مؤمنان را از فراق خود اندوهگين كردی پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر همان طريقه رفتی كه برادرت يحيي بن زكريا شهيد گشت.» آنگاه صورت را به اطراف قبر گردانيد و گفت: «السلام عليك ايتها الرواح التي حلت بفناء الحسين و اناخت برحله، اشهد انكم اقمتم الصلوة و آتيتم الزكوة و امرتم بالمعروف و نهيتم عن المنكر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتي اتاكم اليقين. سلام بر شما اي ارواحي كه در كنار نزول كرده و آرميديد، گواهي می دهم كه شما نماز را بپا داشته و زكوة را ادا نموده و به معروف امر و از منكر نهی كرديد و با ملحدين و كفار مبارزه و جهاد كرده و را تا هنگام مردن عبادت نموديد.» و اضافه نمود: به آن خدائي كه پيامبر را به حق مبعوث كرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده ايد شريك هستيم. عطيه مي گويد: به جابر گفتم: ما كاری نكرديم! اينان شده اند. گفت: اي عطيه! از حبيبم رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم شنيدم كه مي فرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرك في عملهم» «هر كه گروهي را دوست داشته باشد با همانان محشور گردد و هر كه عمل جماعتي را دوست داشته باشد در عمل آنها شريك خواهد بود». قصه کربلا، ص ۵۲۵ @toubaefaf
همراه با کاروان علیه السلام(۴۰) خاندان داغديده رسالت پس از ورود به براي شهيدان خود به عزاداری پرداختند، چون هنگام حرکت به سوی کوفه در عصر یازدهم محرم اجازه عزاداری به آنان نداده بودند. و همانگونه كه سيد ابن طاووس در الملهوف نقل كرده است كه «و اقاموا الماتم المقرحة للاكباد ماتمهای جگرخراش بپا داشتند» و تا سه روز امر بدين منوال سپری شد. اگر زنان و کودکان در کنار اين قبور می ماندند، خود را در اثر شيون و زاری و گريستن و نوحه کردن هلاک می نمودند، لذا عليه السلام فرمان داد تا بار شتران را ببندند و از کربلا به طرف مدينه حرکت کنند. چون بارها را بستند و آماده حرکت شدند، عليهاالسلام اهل حرم را با ناله و فرياد به جانب مزار مقدس امام جهت وداع حرکت داد و جملگی در اطراف قبر مقدس گرد آمدند. علیهاالسلام قبر پدر را در آغوش گرفت و شديدا گريست و به سختی ناليد و اين ابيات را زمزمه کرد: الا يا کربلا نودعک جسما بلا کفن و لا غسل دفينا الا يا کربلا نودعک روحا لاحمد و الوصي مع الامينا «اي کربلا! بدني را در تو به وديعه گذارديم، که بدون غسل و کفن مدفون شد؛ اي کربلا! کسي را به يادگار در تو نهاديم که او روح احمد و وصی اوست.» قصه کربلا، ص۵۳۱ @toubaefaf
همراه با کاروان علیه السلام(۴۰) خاندان داغديده رسالت پس از ورود به براي شهيدان خود به عزاداری پرداختند، چون هنگام حرکت به سوی کوفه در عصر یازدهم محرم اجازه عزاداری به آنان نداده بودند. و همانگونه كه سيد ابن طاووس در الملهوف نقل كرده است كه «و اقاموا الماتم المقرحة للاكباد ماتمهای جگرخراش بپا داشتند» و تا سه روز امر بدين منوال سپری شد. اگر زنان و کودکان در کنار اين قبور می ماندند، خود را در اثر شيون و زاری و گريستن و نوحه کردن هلاک می نمودند، لذا عليه السلام فرمان داد تا بار شتران را ببندند و از کربلا به طرف مدينه حرکت کنند. چون بارها را بستند و آماده حرکت شدند، عليهاالسلام اهل حرم را با ناله و فرياد به جانب مزار مقدس امام جهت وداع حرکت داد و جملگی در اطراف قبر مقدس گرد آمدند. علیهاالسلام قبر پدر را در آغوش گرفت و شديدا گريست و به سختی ناليد و اين ابيات را زمزمه کرد: الا يا کربلا نودعک جسما بلا کفن و لا غسل دفينا الا يا کربلا نودعک روحا لاحمد و الوصي مع الامينا «اي کربلا! بدني را در تو به وديعه گذارديم، که بدون غسل و کفن مدفون شد؛ اي کربلا! کسي را به يادگار در تو نهاديم که او روح احمد و وصی اوست.» قصه کربلا، ص۵۳۱ @toubaefaf
همراه با کاروان علیه السلام(۴۱) کاروان به نزدیکی مدینه رسید. بشیر بن جذلم از طرف علیه السلام مأمور شد تا مردم مدینه را از آمدن اهلبیت علیهم‌السلام آگاه کند. او به مدینه رفت و مردم را خبردار نمود و همه با اندوه از خانه ها خارج شدند و با گریه به استقبال کاروان رفتند. امام سجاد علیه‌السلام شروع کرد به گریه و سپس خطبه ای خواندند: «... ای مردم ابوعبدالله الحسین علیه السلام و عترتش کشته شدند، اهل حرم و کودکان او را اسیر کردند و سر مبارک او را در شهرها بر نیزه گردانیدند و این مصیبتی است که همانندی ندارد...» الملهوف، ص۸۴ پس از آن همه به مدینه به زیارت قبر حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله رفتند و مجلس عزا به پا شد. از قبر مقدس صلی الله علیه وآله ناله بلندی برخاست و چون مردم این ناله را شنیدند، بر شدت گریه ها افزوده شد و شیون همه جا را گرفت. حضرت زین العابدین علیه السلام صورت بر قبر پیامبر صلی الله علیه وآله نهاد و گریست و سلام الله علیها با آه و ناله فریاد می زد: «یا جداه! من خبر شهادت حسین را آورده ام» و اشک او تمامی نداشت. برخيز حال زينب خونين جگر بپرس از دختر ستم زده حال پسر بپرس با كشتگان، به دشت بلا، گر نبوده اي من بوده ام حكايتشان سر به سر بپرس از ماجراي كوفه و از سرگذشت شام يك قصه ناشنيده، حديث دگر بپرس از كودكانت از سفر كوفه و دمشق پيمودن منازل و رنج سفر بپرس حضرت سكينه عليهاالسلام نيز در كنار قبر حضرت پيامبر صلي الله عليه وآله فرياد برآورد و با ناله گفت: «يا جدّا، به تو شكايت می كنم از آنچه بر ما گذشت. به خدا قسم! من سنگدل تر از يزيد نديدم و كافر و مشرك، جفاكارتر، خشن تر و بدتر از او نيافتم. او در حالی كه در برابرش نشسته بوديم، بر دندان های پدرم می زد و می گفت: «اين زدن را چگونه می بينی اي حسين؟!» رباب همسر عليه السلام كه در كربلا حضور داشت، پس از بازگشت از كربلا به مدينه، هرگز زير سقف نرفت و هميشه در حزن و ماتم بود تا اين كه از دنيا رفت. منتهي الآمال، ص۵۲۴ نک: قصه کربلا، ص۵۳۴ به بعد @toubaefaf
🍃خوشا به حال کسی که با او دیدار کند... خوشا به حال کسی که به او معتقد باشد... رضا عليه السلام از اجداد بزرگوارشان نقل می کنند که عليه السلام فرمودند: روزی به خدمت جدم حضرت صلي الله عليه وآله وسلم رسيدم، اُبَيّ بن کعب نيز آنجا بود. صلي الله عليه وآله وسلم در پاسخ به سؤالات او، ضمن معرفی ائمه عليهم السلام، عجّل اللَّه تعالی فرجه را اينگونه معرفی فرمودند: «خداوند - تبارک و تعالي - در صلب عليه السلام نطفه ای با برکت و پاک و پاکيزه قرار داده است... او امامی... هدايت گر و هدايت شده است، به عدل حکم می کند و به عدالت امر می کند...». پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم درباره تعداد و اسامی اصحاب عليه السلام فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی از دورترين شهرها به تعداد اهل بدر - يعنی سيصد و سيزده نفر - براي او سپاه گرد می آورد، آن حضرت نوشته ای در دست دارد که لاک و مهر شده و در آن تعداد اسامی اصحاب ايشان و نيز نسب و شهرهای آنها، خلق و خوی، وضع ظاهری، چهره و قيافه و نيز کنيه آنها ثبت شده است...». سپس صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند: يا أُبَيّ! طوبي لِمَن لَقِيَه، خوشا به سعادت کسی که عليه السلام را ملاقات کند. طوبي لمَن أَحَبَّهُ، خوشا به حال کسی که مهدی عليه السلام را دوست بدارد. طوبي لمَن قالَ بِهِ، خوشا به سعادت کسی که معتقد به امامت عليه السلام باشد. پس از آن بشاراتی را در رابطه با اصحاب عليه السلام بيان فرمودند: يُنجيهِمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ الهَلَکَةِ وَبِالإقرارِ بِاللَّهِ وبِرَسُولِهِ وَبِجَميعِ الأَئِمَّةِ. خدای تبارک و تعالي آنان (محبّين و معتقدين به عليه السلام) را بخاطر آن حضرت و به واسطه اعتقاد به و رسولش و ائمه اطهار از هلاکت نجات می دهد. يَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمُ الجَنَّةَ. درهای بهشت را بر روی آنان می گشايد. و در وصف پيروان و دوستان امام عصر عليه السلام اين گونه فرمودند: مَثَلُهُمْ في الأَرْضِ کَمَثَلِ الْمِسْکِ الّذي يَسْطَعُ رِيحُهُ وَلا يَتَغَيَّرُ أَبداً. مَثَل آنها در روی زمين، مَثل مُشک است که دائم از خود بوی خوش می پراکند ولی در آن تغيير ايجاد نمی شود. وَمَثَلُهُم في السَّماءِ کَمَثَلِ الْقَمَرِ المُنيرِ الّذي لا يُطفي نورُهُ أَبَداً.  و مَثَل آنها در آسمان مانند ماه درخشانی است که نورش هرگز خاموش نمی شود. عيون اخبار عليه السلام، ج۱، باب۶، ح۲۹ @toubaefaf
السلام علیک یا أباعبدالله علیه‌السلام فرمود: «هیچ کسی نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می کند که ای کاش علیه السلام را کرده بودم؛ آن هنگامی که می بیند که با زوار علیه السلام چقدر کریمانه برخورد می کنند، چقدر نزد مورد کرامت واقع می شوند.» وسایل الشیعه، ج۱۴،ص۴۲۴ @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• از راه های شناخت عجل الله تعالی فرجه الشریف «وعده نجات از جهالت و رهايي از ظلمت گمراهي، دل انسان‌هاي بصير را از ديرباز به خود مشغول داشته است، به همين سبب بعضي شاگردان خاص اهل بيت(علیهم‌السلام) برای يافتن طريق هدايت سؤالاتی درباره معرفت در محضر ايشان مطرح كرده‌اند، چنان‌كه جناب «زراره» مي‌گويد: «از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه فرمود: قائم ما پيش از قيام خود، غيبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را می كشند؛ سپس فرمود: اي زراره! اوست كه انتظارش را می كشند و مردم در ولادتش شك می كنند؛ برخی می گويند پدرش از دنيا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضی می گويند در شكم مادرش است؛ گروهی گويند غايب است؛ دسته‌ای گويند به دنيا نيامده و عدّه‌ای ديگر گويند دو سال قبل از وفات پدرش به دنيا آمد! همان، است؛ ولی خدای والا می خواهد تا شيعيان را بيازمايد و در اين آزمايش دشوار، باطل‌گرايان دچار ترديد مي‌شوند». زراره (كه گويا از چنين فضاي پر شبهه‌اي هراسناك گرديد، و به فكر چاره افتاده) گويد: به (علیه السلام) عرض كردم: فدايتان شوم! اگر من در آن زمان بودم چه كنم؟ آن حضرت فرمود: اگر آن زمان را ادارك كردی، پيوسته دل به اين دعا مشغول دار: «اللّهم عرّفنی نفسك، فإنّك إن لم تعرفني نفسك لم أعرف نبيّك، اللّهم عرّفني رسولك، فإنّك إن لم تعرّفني رسولك لم أعرف حجّتك. اللّهم عرّفني حجّتك، فإنّك إن لم تعرّفني حجّتك ضللت عن ديني». تنها مجموعه‌اي از الفاظ براي خواندن و درخواست كردن نيست، بلكه معارف عميق و درس‌های ارزشمندي در دعاي معصومان(علیه السلام) نهفته است كه فهم آنها و تأمّل در آموزه‌هايشان ارزشمند علمی و عملی به بار مي‌آورد، چنان‌كه زراره در پي آن است با اين درس گرانقدر مشكل خويش را بگشايد. براي شناخت مقام والاي امامت و شخصيّت منحصر به فرد (علیه السلام) راه‌های فراوانی هست؛ بررسی دعاها و زيارت‌هايی كه از خود امام عصر(عج) رسيده است و يا فرموده امامان ديگر(علیهم‌السلام) در بارة آن حضرت از بهترين اين راه‌هاست. همان‌گونه كه تأمّل در عبارات « »، سخنان (علیه السلام) از آغاز تا پايان حادثه كربلا، معارف بلند « » گوياي برنامه‌هاي ، و (علیهم السلام) اند و از ايجاد حوزه‌های علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقين(علیهماالسلام) استنباط می گردد، از ادعية مأثور يا مرتبط با امام عصر(علیه السلام) برنامه‌های ايشان فهميده مي‌شود؛ زيرا وقتي امامی دعا می كند، علاوه بر مقتضيات دعا، ويژگي‌هاي امامت و وظيفة امام در برابر امّت و چگونگي پيوند امام با امّت و تأثير ملكي و ملكوتي امام را تشريح مي‌كند. بر اين پايه، كسي كه می خواهد وجود مبارك (عج) را بشناسد، بهتر است زيارت‌ها و دعاهاي مرتبط با آن حضرت را به دقت بررسي كند، تا به حريم معرفت آن امام همام بار يابد». امام مهدی موجودموعود، علامه جوادی آملی، ص۶۵ @toubaefaf