🔴چرا رهبری ورود حاکمیتی نکرد؟! 🔻چرا رهبری در مقوله fatf داد ولی نکرد؟ ما از او در امور دیگری شبیه به این ورودهای جدی تری دیده ایم. مثلا در قصه اصلاح در رهبری منتظر شورای نگهبان و غیره هم نشد و دستور داد بحث اساسا از دستور کار خارج شود؛ شبیه به این قصه بلکه شدیدتر و عجیب تر از آن را در ماجرای مشاهده کردیم. 🔻اما مخالفت های رهبری دو دلیل عمده دارد اول و دوم است. در موارد "اختلاف" نظر او و نهایی کننده است. در موارد "انحراف" حکم او محافظت از انحراف جامعه است. 🔻اما پرسش اصلی که در بالا بیان شد مربوط به مقوله انحراف است. واقعیت آن است که بین قضیه ۲۰۳۰ و اصلاح قانون مطبوعات با ماجرای تفاوت وجود دارد. دو ماجرای اول یکی به مقوله و دومی در کشور مربوط میشدند. اولی تربیت نیروی انسانی را به میسپرد و دومی را. اگر اراده حرکت کننده در جامعه را اراده مردم میدانیم این دو انحراف در جامعه و سپردن مدیریت و هدایت جامعه به دست دشمن بودند. 🔻اما در مقوله اتفاقی که میافتد شبیه برجام است و از مقوله انحراف نیست بلکه از جنس مقوله بر کشور است. اگر چه عده ای از سر ترس یا احساس حقارت به این لایحه رای دادند اما این لایحه محصولش در جامعه و مردم تحقیر نیست انحراف هم نیست بلکه ایجاد هزینه است. دقت کنید حتی جان عزیزترین عزیزان کشور حتی تسلیحات در کشور اینها ولو عزیزند و ناموسی اما به هر حال هزینه اند نه انحراف. در سبک تصمیم گیری رهبران و قانون بر است و اراده رهبر و امام جامعه در مقوله بر_اراده_مردم مقدم است. اگر بنا باشد جامعه به انحراف کشیده شود رهبر حکم میدهد و تا زمانی که مردم بنای بر اطاعت از شریعت و حکم الهی دارند این انحراف جلوگیری خواهد شد. ملاک در تشخیص انحراف در جامعه نیز توجه به اراده مردم و رشد جامعه است. نه تسلیحات نه جان انسانها و نه هیچ چیز دیگر. 🔻صدالبته هزینه اگر به اندازه ای شود که کیان جامعه و موجودیت جامعه به خطر بیفتد این هزینه نیز با انحراف فرقی نمیکند چون در هر دو آنچه به خطر میافتد حرکت امت به سمت هدف است یکی اصل امت را نابود میکند یکی جهت را. 🔻در غیر این موارد رهبر میدهد راهنمایی میکند ولی تصمیم را به مسوولین و منتخبین میسپارد. او مراقب جامعه و رشد جامعه است. برداشتن گامها با خود است. ساختار قانونی کشور در همه بخشها برای تصدی اراده جامعه به نظر میرسد.