در دل ِ شب تنها روشنایی برای ِ شماست تا قلب ِ عاشق ِ خستتون رو جلا بدید ، و کور سوی ِ امیدی شوید در ظلمات بی انتهای ِ آسمان ِ اُمید ِ شب . لاکن مِن باب اینکه شما با تلاش هایِتان هم می‌توانید برای ِ خدا جدای ِ از قلبی آکنده از پلیدی ، مغز و تفکری بسازید که لابه لای ِ مویرگ های ِ آن جوانه هایی همچو پیچک نمایان شود ، آن‌گاه‌ست که شما می‌توانید با تفکرات دست یافته‌تان مشتق ِ بر پیروزی ، غلبه کنید بر دشمنان ، که خود جهادی‌ست در راه ِ الله‌ . لِذا از قهرِمان ِ درونی خود که تنفس می‌کند ، عشق را تنها مگذارید تا گلگون نفس شود ، پروبالش دهید و عاشقانه به تماشای ِ پرواز ِ بی‌نهایتش بنگرید ، درست است ، شما روح ِ خود را جلا دادید و از قفس ِ بی‌رحم ِ دُنیا و تن آزاد نمودید . اینجاست که عاشق به معشوق می‌رسد ُ شهید می‌شوید .