🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹
#غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹
#قسمت_صد_و_چهل_و_هشتم🔹🔸
#امیرالمومنین على عليه السّلام
#همراه و همراز با
#قرآن است و
#قرآن هم
#همراز و همراه با
#امیرالمومنین على عليه السّلام است 🌺🌸🌸
(۲) [📚مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۴] به سند خود، از «ابو سعيد تيمى» از «ابو ثابت»، آزاد شده «ابوذر»، روايت كرده است كه گفت: در روز جمل، زمانيكه چشمم به «عايشه» افتاد كه ايستاده است، پاره اى از خيالات كه در دل ديگران خلجان مى كند، در دل من پديد آمد و به همين حال بودم تا هنگامى كه نماز ظهر فرا رسيد و خداى تعالى پرده پندار را از برابر ديدگانم برطرف ساخت و سرانجام به پشتيبانى از حضرت على عليه السّلام با دشمنان او نبرد كردم. پس از پايان جنگ به مدينه بازگشتم. و به خانه «امّ سلمه» رفتم و به او گفتم: به خدا سوگند! به منظور درخواست خوراكى و آشاميدنى به خانه تو نيامده ام. من آزاده شده «ابوذر» هستم.
«ام سلمه» به من خوش آمد گفت و من حكايت حال خود را در روز جمل بازگو كردم. «ام سلمه» گفت: آنگاه كجا بودى كه دلها بسوى پروازگاه خود بودند؟ در پاسخ گفتم: تا آنجا پرواز كردم كه خداى
تعالى پرده پندار را از چشم دل من
برطرف كرد و در هنگام زوال شمس، در حقيقت به روى من گشوده و در راه حقيقت، از جان گذشته و عاشقانه با دشمنان نبرد كردم. «ام سلمه» از شنيدن سخنان من، شادمان گشت و به من آفرين گفت و اظهار داشت: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه فرمود: على همراز و همراه با قرآن است و قرآن هم، همراه و همراز با على عليه السّلام است. هيچگاه على عليه السّلام از قرآن و قرآن از على عليه السّلام مفارقت نمى كنند تا اينكه كنار حوض كوثر بر من وارد شوند.
«حاكم» اظهار داشته است كه حديث مزبور از احاديث صحيح است و راوى حديث «ابو سعيد تيمى» كه همان «عقيصا» است، مردى مورد وثوق و اطمينان بوده است. «۱»
مؤلف گويد: حديث مزبور را «مناوى» هم در متن [📚فيض القدير ۴/ ۳۵۶] و «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۱۵۳] نقل كرده اند و هر دو تن بطور اختصار به ذكر آن پرداخته اند و گفته اند كه از «طبرانى» در كتاب «الاوسط» روايت شده است.
(۱) [📚هيثمى در مجمع ۹/ ۱۳۴] از «امّ سلمه» روايت كرده است كه گفت: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود:
على با قرآن است و قرآن با على است. اين دو از يكديگر جدا نمى شوند، مگر اينكه در روز قيامت در كنار حوض كوثر مرا دريابند.
«هيثمى» گفته است: اين حديث را «طبرانى» در «الصغير» و «الاوسط» روايت نموده است.
_____________ _
(۱) «ابو سعيد» نامش دينار و معروف به «عقيصا» بنام «ابو سعيد تيمى» شهرت دارد و
جمله فوق را از آن جهت «حاكم» ياد كرده
كه علماى حديث در حق او به اختلاف سخن گفته اند؛ چنانكه برخى او را «غير ثقه» و بعضى «متروك الحديث» گفته اند. «ابن حجر» در [📚لسان الميزان ۲/ ۴۳۴] مى نويسد: روايت مورد اطمينانى از صحابه نقل نكرده است و تنها به پاره اى از قصهها پرداخته است و او را بدتر از «رشيد هجرى»، «حبه عرنى» و «اصبغ بن نباته» شمرده اند و از على «و «عمار» روايت مى كرده تا آنجا كه جمله فوق را از «مستدرك حاكم» نقل كرده است و او را از شيعيان حضرت على عليه السّلام بشمار آورده اند. «شيخ طوسى»، «ابو سعيد» را در ضمن اصحاب حضرت على عليه السّلام نام برده است.
(مترجم)
مؤلف گويد: 📚«ابن حجر» هم در [صواعق ص ۷۴] و «شبلنجى» هم در [نور الابصار ص ۷۲] به ذكر اين حديث پرداخته اند و هر دو تن ابراز داشته اند: اين حديث را «طبرانى» در «الاوسط» آورده است.
(۱) [📚الصواعق المحرقة ص ۷۵] در روايتى آمده است: هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آخرين روزهاى زندگى خويش را سپرى مى كرد، خطاب به مردم فرمود:
اى مردم! نزديك است كه به زودى زود دار
فانى را وداع گويم. اينك سخنى با شما دارم كه جاى هر گونه پوزش را از بين مى برد: آگاه باشيد! من كتاب پروردگار- عزّ و جلّ- و عترتم را كه اهل بيت منند، در ميان شما باقى مى گذارم. آنگاه دست على عليه السّلام را بالا گرفت و فرمود: اين بزرگوار كه على عليه السّلام است، همراه و همراز با قرآن است و قرآن هم، همراز و همراه با اوست. و جدائى ميان اين دو نيست تا اينكه در كنار حوض كوثر مرا دريابند. آن روز كه فرا مى رسد از شما مى پرسم كه با آنان چه كرديد و چگونه مراعات حال ايشان را نموديد؟!
❌
#کپی فقط با ذکر
#منبع کانال ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫
@ya_amiralmomenin110 💫