🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹
#غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹
#قسمت_دویست_و_بیست_چهارم🔹🔸
#رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله
#خطاب به
#على عليه السّلام فرمود: يا على! تو در
#دنيا و آخرت
#ولىّ من هستى 🔹🌸
«محب طبرى» گويد: «ابو عبد الله جدلى» اين حديث را آورده است. «على بن سلطان» هم در 📚[شرح مرقات ۵/ ۵۳۸] به نقل آن پرداخته و مى گويد: «ابو عبد الله جدلى» هم آنرا روايت كرده است.
(۳) [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۶] از «ابن عباس» روايت مى كند زمانيكه او نابينا شده بود، روزى وارد مجلسى از مجالس قريش شد. در آن مجلس، از
فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۱
حضرت على عليه السّلام بدگوئى مى شد و حضرتش را سبّ مى كردند!
(۱) «ابن عباس» به كسى كه دستش را گرفته بود، گفت: آيا نمى شنوى كه اينان به سبّ خداى تعالى اقدام كرده اند! وى كه از سخن او به شگفت آمده بود، گفت: سبحان الله! كسى كه از خدا بدگوئى بكند، مشرك است. «ابن عباس» روى به حضّار كرد و گفت: كداميك از شما به سبّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله پرداختيد؟ در پاسخ گفتند: اين چه سؤالى است؟
كسى كه از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نكوهش نمايد، كافر است. پرسيد: آيا هيچيك از شما از على عليه السّلام نكوهش مى كند؟ گفتند: اين عمل اتفاق مى افتد و از نكوهش و سبّ على عليه السّلام دريغ نمى داريم! «ابن عباس» گفت: خدا گواه است كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، مى فرمود: كسى كه على عليه السّلام را سبّ كند، مرا سبّ كرده است. و كسى كه مرا سبّ كند، خدا را سب كرده است. و كسى كه خدا را سب كند، خدا او را به روى به آتش دوزخ مى افكند.
«ابن عباس» بازگشت و به آن شخص كه دستش را گرفته بود و عصاى دست او بود، گفت: آيا آنچه را كه اظهار كردند شنيدى؟ گفتم: آرى. مقدارى از آن را شنيدم. «ابن عباس» گفت: هنگامى كه از نتيجه ناسزا گفتن به على عليه السّلام اطلاع يافتند، رخسارشان را چگونه يافتى؟ گفتم:
نظروا اليك بأعين محمّدةنظر التيوس الى شفار الجازر ؛ هنگامى كه آن سخنان را بيان مى كردى، با چشمهاى خون فرا گرفته به تو مى نگريستند؛ آنچنان كه بزها به مژگان شتران، نگاه مى كنند! «ابن عباس» گفت: پدر و مادرم فداى تو! بيش از اين بگو، گفتم:
جزر الحواجب ناكسى أذقانهم نظر الذّليل الى العزيز القاهر ؛ چشم هايشان مژه مى زد، و چانه هايشان بزير افتاده بود؛ طورى به تو نگاه مى كردند كه انسان بيچاره به عزيز با شوكتى مى نگرد! گفت: پدر و مادرم فداى تو! باز هم بيشتر بگو، گفتم: به غير از آن دو بيت،
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۲
بيت ديگرى حاضر ندارم، ليكن اين شعر را در برابر تقاضاى تو مى گويم:
أحيائهم حزنى على أمواتهم و الميّتون مسبّة للغابر ؛ زندگان آنها بر مردگانشان محزونند و مردگان آنها مورد نكوهش آيندگان مى باشند.
«محب طبرى» گويد: «ابو عبد اللّه ملّا» اين حديث را روايت كرده است.
مؤلف گويد: «شبلنجى» هم حديث مزبور را در [نور الابصار ص ۹۹] نقل كرده و مى گويد: «ابن عباس» در مسير خود به صفه زمزم رسيد و در آنجا با جمعى از شامىها روبرو شد كه از حضرت على عليه السّلام نكوهش مى كردند! در اينجا به بخشى از اخبار مى رسيم كه مناسب است آنها را در پايان اين باب ذكر كنيم.
(۱) از جمله:📚 «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۴۰۵] از «ابو صادق» روايت مى كند كه حضرت على عليه السّلام فرمود: در حسب من همين بس كه پيوند من، به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله منتهى مى شود و در دين من همين بس كه آئين آن حضرت را برگزيده ام؛ بنابراين كسى كه حقيقتى از من فرا بگيرد، از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرا گرفته است. «خطيب» اين حديث را در «المتفق» و «ابن عساكر» نقل كرده اند.
(۲) از جمله: «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۲۹] از «ابو بكر بن خالد بن عرفطه» نقل مى نمايد كه گفت: در ملاقاتى كه با «سعد بن مالك» داشتم به او گفتم: بطورى كه اطلاع يافته ام، شما در كوفه، در مجامعى كه گرد مى آوريد، از حضرت على عليه السّلام نكوهش مى كنيد و به سبّ او مى پردازيد! «سعد» گفت: چنين نيست، به خدائى كه جان «سعد» در دست تواناى اوست، حقيقتى را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله درباره على عليه السّلام شنيدهام كه اگر ارّه بر سرم گذارند، هرگز از على عليه السّلام نكوهش نخواهم كرد! «هيثمى» گفته است: «ابو يعلى» اين حديث را نقل كرده و سندش حسن است.
فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۳
(۱) مؤلف گويد: «نسائى» اين حديث را در [خصائص ص ۲۴] نقل كرده است، جز اينكه متن حديثش مضطرب است.