eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
437 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و شكافنده پيغمبران حضرت بن بن عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃 يا اينكه گفته شود: بعضى از نافرمانى‌ها و گناهان باعث از بين رفتن موضوع محبّت و دوستى مى شوند و محبّتى باقى نمى گذارند تا بر آن اثرى بار شود، و شاهدش روايتى است كه امام عسكرى عليه السلام در تفسير خود از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم نقل فرموده اند: يا عباد اللَّه، فاحذروا الإنهماك في المعاصي والتهاون بها، فإنّ المعاصي يستولى بها الخذلان على صاحبها، حتّى يوقعه فيما هو أعظم منها، فلايزال يعصي ويتهاون ويخذل ويوقع فيما هو أعظم ممّا جنى، حتّى يوقعه في ردّ ولاية وصيّ رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم ودفع نبوّة نبيّ اللَّه، ولايزال أيضاً بذلك حتّى يوقعه في دفع توحيد اللَّه، والإلحاد في دين اللَّه. [۱] اى بندگان خدا! از فرو رفتن در گناهان و سبك شمردن آنها بپرهيزيد، زيرا گناهان خوارى و پستى را بر گنه كار چيره مى سازد تا آنكه او را به ارتكاب گناهان بزرگتر مبتلا مى كند، پس پيوسته نافرمانى مى كند و آن را سبك مى شمارد و خود را ذليل مى كند و به انجام گناهان بزرگتر مبتلا مى شود تا اينكه به مرحله انكار ولايت جانشين رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم مى رسد، و نبوّت پيغمبر خدا را رد مى كند، و كم كم در شقاوتش ادامه مى دهد تا توحيد پروردگار را هم منكر مى گردد و يك آدم ملحدى در دين خدا مى شود. و حديث ۳۲ از باب هشتم اين مطلب را تأييد مى كند. و نيز امام باقر عليه السلام فرموده است: ما عرف اللَّه من عصاه. كسى كه نافرمانى خدا كند در حقيقت او را نشناخته است. و اين شعر را قرائت نمود: تعصي الإله وأنت تظهر حبّه هذا لعمرك في الفعال بديع لو كان حبّك صادقاً لأطعته إنّ المحبّ لمن يحبّ مطيع [۲] خدا را نافرمانى مى كنى و اظهار دوستى مى كنى، به دين و مذهب قسم اين در ميان كارها پديده عجيبى است. اگر راستى او را دوست داشته باشى از او فرمانبردارى مى كنى، هر دوست دارنده اى از كسى كه او را دوست دارد اطاعت مى كند. ۳۶۸ / ۱۸ - طبرى رحمه الله در كتاب «بشارة المصطفى» از امام باقر عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: إنّ اللَّه سبحانه يبعث شيعتنا يوم القيامة من قبورهم على ما كان من الذنوب والعيوب ووجوههم كالقمر ليلة البدر. خداوند تبارك و تعالى شيعيان ما را در قيامت از قبرهاى ايشان خارج مى كند، و با همه گناهان و عيوبى كه دارند چهره هاى ايشان چون ماه شب چهارده درخشان است. ترس هاى آنها آرام و زشتى هايشان پوشيده گشته است، به آنها آرامش و اطمينان بخشيده شده است، مردمان مى ترسند و آنها هيچگونه ترسى ندارند، همه غمناكند و ايشان هيچ غصّه اى ندارند، وارد صحنه قيامت مى شوند با شترانى كه بالهاى طلائى درخشنده دارند، و بدون هيچگونه زحمتى رام شده اند، گردنهاى آنها از ياقوت سرخ و نرمتر از ابريشم است، و همه اين الطاف الهى بخاطر اعزاز و اكرام آنها است. [۱] ۳۶۹ / ۱۹ - شيخ حسن بن سليمان رحمه الله در كتاب «المحتضر» مى گويد: از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: خداوند تبارك و تعالى چهارده هزار سال قبل از آفرينش آدم چهارده نور از نور عظمت خود آفريد، و آن ارواح ما بود. به آن حضرت عرض شد: اى فرزند رسول خدا! آنها را به ترتيب نام ببر كه آن چهارده نور چه كسانى هستند؟ فرمود: محمّد، على، فاطمه، حسن، حسين و نه نفر از فرزندان حسين عليهم السلام كه نهمين ايشان قيام كننده آنان است. سپس همه آنها را يكى پس از ديگرى نام برد، و بعد از آن فرمود:. .... ---------- 📚منابع: [۱]: تفسير امام عسكرى عليه السلام: ۲۶۴ ح ۱۳۲، بحار الأنوار: ۳۶۰/۷۳ ح ۸۳، المستدرك: ۳۳۶/۱۱ ح۶، تنبيه الخواطر: ۱۰۲/۲. [۲]: تحف العقول: ۲۹۴، بحار الأنوار: ۱۷۴/۷۸ ح ۲۱. [۱]: بشارة المصطفى: ۴۶، بحار الأنوار: ۱۲۷/۶۸ ح ۵۷. ❌ فقط با ذکر به نیت امام ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 حضرت عليه السّلام افراد در پيشگاه و خدا صلّى اللّه عليه و آله 🌺🍃 حضرت صلّى اللّه عليه و آله سه بار فرمود: «اللّهمّ والى، اللهمّ والى، اللهمّ والى» . «ابن عساكر» هم اين حديث را نقل كرده است. (۲) 📚[كنز العمال ۶/ ۴۰۶] به سند خود، از «عمرو بن دينار» از «انس» روايت كرده است كه گفت: در يكى از روزها، همراه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در باغى بوديم. پرنده بريان شده اى بحضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تقديم شد. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: پروردگارا! يكى از محبوبترين آفريدگانت را بفرست تا از اين مرغ تناول نمايد. در اين هنگام، على عليه السّلام پشت در باغ آمد و كوبه در را نواخت. در را گشودم. على عليه السّلام گفت: از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله برايم اجازه ملاقات بگير. (بهانه آوردم) گفتم: پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله سرگرم كارى است. و در را بستم. پس از اندك فاصله اى پشت در آمد و كوبه در را نواخت باز هم به او اجازه ورود ندادم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى انس! در را به روى على بگشاى، كه چندين بار است، از آمدن او مانع مى شوى. در پاسخ گفتم: از اين كارم غرضى نداشتم، جز اينكه مى خواستم، مردى از انصار بيايد و با شما در تناول اين مرغ بريان هم غذا بشود. آنگاه على عليه السّلام وارد شد و در تناول آن مرغ، پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را همراهى كرد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: (طبيعى است كه) بشر قوم خود را دوست بدارد. «ابن عساكر» و «ابن نجّار» اين حديث را روايت كرده اند. (۱) 📚[ذخائر العقبى محبّ طبرى ص ۶۱] «امام ابو بكر محمد بن عمر بن بكير نجّار» از «انس» روايت مى كند كه در يكى از اوقات، مرغ بريانى تقديم حضور مبارك پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله لقمه اى از آن تناول كرد و فرمود: بار پروردگارا! بهترين آفريدگان در پيشگاه تو و مرا بفرست تا از اين مرغ بريان تناول نمايد. طولى نكشيد كه صداى كوبه در به گوشم رسيد. پشت در رفتم و پرسيدم: كيستى؟ در پاسخ فرمود: على هستم. گفتم: اينك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به انجام كارى سرگرم است. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله لقمه ديگرى تناول نمود و همان درخواست را از خداى تعالى كرد. بار ديگر كوبه در به صدا در آمد، پشت در رفتم پرسيدم: كيستى؟ گفت: على هستم. در پاسخ گفتم: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سرگرم كارى است و وقت ملاقات ندارد. بار سوّم، على عليه السّلام كوبه در را كوبيد. در حالى كه پيغمبر صلّى اللّه عليه وآله لقمه سوم را تناول مى كرد و همان درخواست را داشت، اين بار هم پرسيدم: كوبنده در كيست؟ فرمود: على است. گفتم: پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله سرگرم كارى است و اجازه ورود به آن حضرت را ندارم. بازگشتم در حالى كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله لقمه ديگرى را تناول مى نمود، همان درخواست را به عرض الهى رسانيد. بار چهارم، على عليه السّلام كوبه در را نواخت. اين بار حضرت على عليه السّلام به حرف من اعتنائى نكرد و صدايش را بلند كرد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله متوجه شده، فرمود: اى انس! در را بگشا. در را گشودم. على عليه السّلام وارد شد به مجردى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله على عليه السّلام را ديد، لبخندى زد و شكر خدا را بجاى آورد، فرمود: هر لقمه اى را كه تناول مى كردم، از حضرت او درخواست داشتم تا محبوبترين اشخاص در نزد خودش و مرا بفرستد تا در تناول اين مرغ با من همراهى نمايد. اكنون بر من هويدا گرديد كه بهترين آفريدگان نزد خدا و من، همانا تو هستى. على عليه السّلام گفت: به خدائى كه تو را به راستى مبعوث فرموده است، سه بار كوبه در خانه را نواختم ولى «انس» به من اجازه ورود نداد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از «انس»، پرسيد: چرا به او اجازه ورود نمى دادى؟ در پاسخ گفتم: اميد آن داشتم كه يكى از مردم انصار بيايد و با شما هم غذا شود. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تبسّم كرد و فرمود: آدمى دوستدار قوم خود مى باشد و شخصى كه اينگونه ابراز علاقه مندى به خويشان خود مى نمايد، سرزنش نمى شود. (۱) [📚الرياض النضرة محب طبرى ۲/ ۱۶۱] از «سفينة» نقل كرده است، يكى از زنان انصار، دو جفت پرنده را بريان كرده و آنها را در ميان دو گرده نان قرار داده بود، تقديم حضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نمود. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ..... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و شكافنده پيغمبران حضرت بن بن عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃 حسين عليهم السلام كه نهمين ايشان قيام كننده آنان است. سپس همه آنها را يكى پس از ديگرى نام برد، و بعد از آن فرمود: بخدا قسم ؛ ما جانشينان پيغمبريم و كسانى هستيم كه آن حضرت به آنها وصيّت كرده است، ما آن مثانى هستيم كه خداوند به پيامبر ما حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم عطا كرده است، ما درخت نبوّت و محلّ رويش رحمت و كانون حكمت، و چراغهاى دانش، و جايگاه رسالت، و محلّ رفت و آمد فرشتگان، و گنجينه اسرار الهى و امانت خداوند بر بندگان او، و حريم پاك پروردگار بزرگ، و عهد و پيمان او هستيم كه بندگانش را از آن سئوال كند. هر كس به عهد و پيمانى كه با ما بسته است وفا كند و حقّ و حرمت ما را حفظ كند به پيمان الهى وفا كرده است، و كسى كه با ما پيمان شكنى كند تعهّد و پيمان خود را با خداوند شكسته است، كسى كه ما را شناخت به ما معرفت پيدا كرد، و آنكس كه ما را نشناخت نسبت به ما جاهل است. نحن الأسماء الحسنى الّتي لايقبل اللَّه من العباد عملاً إلّا بمعرفتنا. ما نامهاى نيكوئى هستيم كه خداوند عملى را از بندگانش جز با معرفت و شناخت ما نمى پذيرد. و بخدا قسم ؛ ما آن كلماتى هستيم كه آدم از خداوند فرا گرفت و او را به آنها خواند و توبه اش پذيرفته گرديد، خداوند تبارك و تعالى ما را آفريد و آفرينش ما را نيكو قرار داد، و به ما صورت و شمايل بخشيد و آن شكل و شمايل را زيبا ترسيم نمود. ما را چشم بيناى خود بر بندگانش و زبان گوياى خود در ميان آفريدگانش، و دست گسترده خود به رأفت و مهربانى بر آنها قرار داد، ما را وجه خود كه از آن جهت بايد به او روى آورند، و دربان خود كه بر او راهنمائى كنند قرار داد، ما را خزانه دار علم و دانش و بازگوكننده وحى و نشانه هاى دينش، و دستاويز محكم و راهنماى روشنى براى اهل هدايت قرار داد. به واسطه ما درختان ميوه مى دهند و ميوه‌ها رسيده مى شوند، و رودها روان مى گردند، و باران از آسمان سرازير و گياهان زمين مى رويند. وبعبادتنا عُبِدَ اللَّه تعالى، ولولانا ما عرف اللَّه، وأيم اللَّه لولا كلمة سبقت وعهد أخذ علينا لقلت قولاً يعجب منه، أو يذهل منه الأوّلون والآخرون. به بندگى ما خدا پرستش مى شود و اگر ما نبوديم خداوند شناخته نمى شد، و بخدا قسم اگر سفارش قبلى و عهد و پيمان ما نبود گفتارى را مى گفتم كه پيشينيان و آيندگان تعجّب كنند و شگفت زده شوند. [۱] شيخ مفيد قدس سره فرموده است: از هيچكدام از فرزندان امام حسن و امام حسين عليهما السلام به اندازه اى كه از امام باقر عليه السلام درباره دين و روايات گذشتگان و گفتار پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم و قرآن و تاريخ و ادبيّات پديدار گشته و منتشر گرديده ظاهر نشده است. [۲] و ابن حجر سنّى ناصبى با دشمنى فراوانى كه داشته است درباره امام باقر عليه السلام مى گويد: او شكافنده علم و دانش و احاطه دارنده به آن، و آشكار كننده و بالا برنده آن بود، او قلبى باصفا و علم و عملى پاك، و نَفْسى پاكيزه و اخلاقى نيكو داشت، تمام اوقات عمر خود را صرف اطاعت خدا نمود، و چنان در مقامات عارفين غرق گشته بود كه زبان توصيف كنندگان از وصف آن عاجز است، و كلمات بسيار فراوانى در سلوك و عرفان فرموده است كه مجال نقل آن نيست. [۳] از موعظه‌ها و اندرزهاى حكيمانه آن حضرت اينستكه فرموده: الكمال كلّ الكمال: التفقّه في الدين، والصبر على النائبة، وتقدير المعيشة. [۴] كمال آدمى و همه كمال او در اين است كه در دين بصيرت و آگاهى پيدا كند، بر سختى‌ها و ناملايمات زندگى صبر و استقامت ورزد، و در امر معيشت و گذران زندگى حدّ معيّن و اندازه داشته باشد. و فرموده است: من لم يجعل اللَّه له في نفسه واعظاً فإنّ مواعظ الناس لن تغني عنه شيئاً. [۱] كسى كه خداوند در ذات او واعظى قرار ندهد موعظه‌ها و پندهاى ديگران به او سودى نمى بخشد. و فرموده است: من اُعطي الخُلق والرفق فقد اُعطي الخير والراحة، وحسن حاله في دنياه وآخرته، ومن حرم الخلق والرفق كان ذلك سبيلاً إلى كلّ شرّ وبليّة إلّا من عصمه اللَّه. [۲].... ---------- 📚منابع: [۱]: المحتضر: ۱۲۹، بحار الأنوار: ۴/۲۵ ح۷. [۲]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۹۵/۴. [۳]: مطالب السؤول: ۱۰۰. مؤلّف اين كتاب شيخ كمال الدين محمّد بن طلحه شافعى است. [۴]: تحف العقول: ۲۹۲، بحار الأنوار: ۱۷۲/۷۸. [۱]: تحف العقول: ۲۹۳، بحار الأنوار: ۱۷۳/۷۸. [۲]: كشف الغمّة: ۱۳۳/۲، بحار الأنوار: ۱۸۶/۷۸ ح ۲۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 حضرت عليه السّلام افراد در پيشگاه و خدا صلّى اللّه عليه و آله 🌺🍃 پروردگارا! بهترين آفريدگان نزد خودت و مرا گسيل بدار (تا آخر حديث). «محب طبرى» پس از ادامه خبر، معنى حديث را كه از «ذخائر» نقل كرديم از قول «نجّار» متذكر شده است و مى گويد: آخر حديث چنين است كه حضرت على عليه السّلام و رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله از آن مرغها خوردند تا همگى آنها تمام شد. (۲) 📚مؤلف گويد: اين حديث را «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۲۶] با اندك اختلاف لفظى، آورده و در آخر آن گفته است: پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: پروردگارا! محبوبترين آفريدگانت را بسوى من بفرست تا در تناول اين پرنده، با من همراهى نمايد. در اين هنگام، على عليه السّلام وارد شد و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «اللهم والى» . اين حديث را «بزّاز» و «طبرانى» به اختصار نقل كرده اند. (۳) [📚هيثمى در مجمع ۹/ ۱۲۶] از «انس بن مالك» روايت مى كند كه در يكى از اوقات، چند عدد مرغ بريان حضور رسول خدا صلّى الله عليه و آله اهدا شد. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله آنها را در ميان همسرانش پخش كرد؛ به هر يك از همسرانش سه پرنده رسيد. (۱) پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله آن شب را در خانه «صفيّه»- يا يكى از همسرانش- به سر مى برد. فردا صبح آن همسر، مرغهائى را كه نصيبش شده بود، حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آورد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: پروردگارا! محبوبترين آفريدگان خويش را بسوى من بفرست تا با من در تناول اين مرغها همراهى نمايد. «انس» گويد: هنگامى كه اين درخواست را شنيدم، با خود گفتم: پروردگارا! شخصى از انصار را مصداق تقاضاى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله قرار بده. طولى نكشيد كه كوبه در به صدا در آمد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به من فرمود: اى انس! ببين چه كسى است. در را گشودم و ديدم على عليه السّلام است. گفتم: پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله سرگرم كارى است و وقتى براى ديدار ندارد. در را بستم و برگشته، كنار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نشستم. بار ديگر صداى كوبه در بلند شد. پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ببين چه كسى پشت در است، بنا به دستور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پشت در آمده و در را گشودم، باز ديدم على عليه السّلام است. همان جواب رد را به او دادم. بالاخره سه مرتبه اين عمل تكرار شد. مرتبه آخر، على عليه السّلام وارد خانه شد و من هم پشت سر آن حضرت حركت كردم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به او فرمود: خدا تو را بيامرزد، مانع ورود تو به خانه‌ام چه كسى بود؟ على عليه السّلام عرض كرد: اى بار، سومين مرتبه اى بود كه مى خواستم بحضور برسم و هر دفعه كه «انس» در را مى گشود، مانع ورودم مى شد و مى گفت: رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله سرگرم كارى است. رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله خطاب به «انس» فرمود: انگيزه تو از اين ممانعت چه بود؟ عرض كردم: غرض خاصى نداشتم (! ) آنگاه كه تقاضاى شما را به درگاه خداى تعالى شنيدم، دوست داشتم كه يكى از بستگانم بحضورتان برسد و شما را در تناول مرغ بريان همراهى كند. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله سه بار فرمود: اين مرد قومش را دوست مى دارد. «بزّاز» هم اين حديث را نقل كرده است. (۱) [📚هيثمى در مجمع ۹/ ۱۲۶] از «ابن عباس» روايت كرده است كه در يكى از اوقات، پرنده اى بحضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اهدا شد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: پروردگارا! بهترين آفريدگان خودت را بحضورم بفرست تا در تناول اين پرنده با من همراهى نمايد. طولى نكشيد، على عليه السّلام آمد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «اللهمّ والى» . 📚«طبرانى» اين روايت را نقل نموده است. «۱» (۱) حديث طير از جمله احاديث معروفى است كه حضرت على عليه السّلام براى اثبات حقانيت خود- علاوه بر ادله ديگرى كه داشته است- استدلال كرده است. و بعضى از محدثان اهل سنت، كتاب ويژه اى بمنظور نقل اقوال مختلف درباره اين حديث تأليف نموده اند و مرحوم آية اللّه «مير حامد حسين هندى» قدّس سرّه مجلد چهارم «عبقات الانوار» را اختصاص به اين حديث داده و مطالبى را در خصوص مدرك و سند آن بيان نمود و در اين كتاب، نام نود و يك نفر از ناقلان «حديث طير» را آورده است و در ضمن آن، به شرح حال ناقلان حديث طير و اهميت آن پرداخته است. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 حضرت عليه السّلام در پيشگاه اكرم صلّى اللّه عليه و آله از عليها السّلام بود و حضرت عليها السّلام در آن حضرت از عليه السّلام مى آمد 🌺🍃🍃 (۲) [اسد الغابة ابن اثير ۵/ ۵۲۲] به سند خود، از حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام روايت مى كند كه آن حضرت فرمود: به عرض رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله تقديم داشتم كه كداميك از ما- من و فاطمه عليها السّلام- در نزد شما محبوبتر است؟ فرمود: فاطمه در نزد من محبوبتر از تو، و تو عزيزتر از او برايم هستى. (۳) 📚[خصائص نسائى ص ۳۷] به سند خود، از مردى نقل كرده است كه در يكى از روزها، على عليه السّلام در كوفه بالاى منبر تشريف داشت، در ضمن مطالب گيرا و شيواى خود، فرمود: هنگامى كه فاطمه زهرا عليها السّلام را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خواستگارى كردم، درخواست مرا پذيرفت. و زهرا عليها السّلام را به همسرى من در آورد. در همان اوقات، از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيدم: يا رسول اللّه! من در پيشگاه شما محبوبترم يا فاطمه عليها السّلام؟ فرمود: فاطمه، محبوبتر از توست در نزد من، و تو در نزدمن، عزيزتر از فاطمه اى. (۱)📚 [كنز العمال ۶/ ۳۹۳] از حضرت على عليه السّلام روايت مى كند كه فرمود: هنگامى كه تصميم گرفتم به خواستگارى حضرت زهرا عليها السّلام اقدام كنم، با خود گفتم با چه ثروت و مكنتى به خواستگارى زهرا عليها السّلام اقدام نمايم؟ به دنبال اين انديشه، بياد خويشاوندى و محبت ويژه اى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با من دارد افتادم آنگاه زهرا عليها السّلام را از حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله خواستگارى نمودم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيد: يا على! آيا چيزى (پولى) دارى؟ عرض كردم: در حال حاضر از زر و سيم تهيدستم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: زره حطميّه را كه در فلان روز به تو اعطا كردم، چه كردى؟ گفتم: هنوز آن زره را دارم. فرمود: همان زره را به دختر من بده. بنا به دستور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله زره حطميّه را به آن مجلله عظيم الشأن تقديم كردم و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام را به همسرى من در آورد. هنگامى كه فاطمه عليها السّلام را به خانه من آوردند، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به هر دوى ما فرمود: در حجله عروسى دست به كارى نزنيد تا اينكه من به ملاقات شما بيايم. هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر ما وارد شد، ما در زير كساء (يا قطيفه) خوابيده بوديم. به مجردى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را ديديم، خواستيم تغيير حالت بدهيم، فرمود: همانطور در جاى خود بمانيد. در اين موقع، كاسه آبى طلبيد و دعائى بر آن كاسه خواند. و مقدارى از آن را به روى ما پاشيد. پرسيدم: يا رسول اللّه! من در پيشگاه شما محبوبترم يا فاطمه عليها السّلام؟ فرمود: فاطمه در نزد من محبوبتر از توست و تو عزيزتر از اوئى. «متّقى» گويد: اين حديث را «حميدى»، «امام احمد حنبل»، «عدنى»، «مسدد»، «دورقى» و «بيهقى» روايت كرده اند. مؤلف گويد: «محب طبرى» حديث مزبور را در [📚ذخائر ص ۲۹] روايت كرده و مى گويد: اين حديث را «يحيى بن معين» هم نقل كرده است. (۲) [📚همان كتاب ۶/ ۲۱۹] از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده است كه خطاب به حضرت على عليه السّلام، فرمود: فاطمه در نزد من محبوبتر از تو و تو در پيشگاه من عزيزتر از اوئى. اين حديث را «طبرانى» در «الاوسط» از «ابو هريره» نقل كرده است.......‌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 حضرت عليه السّلام در پيشگاه اكرم صلّى اللّه عليه و آله از عليها السّلام بود و حضرت عليها السّلام در آن حضرت از عليه السّلام مى آمد 🌺🍃🍃 اين حديث را «طبرانى» در «الاوسط» از «ابو هريره» نقل كرده است. مؤلف گويد: «مناوى» هم در [متن فيض القدير ۴/ ۴۲۲] آورده است و مى گويد: اين حديث را «طبرانى» در «الاوسط»، از «ابو هريره» روايت كرده و مى گويد كه حديث مزبور، صحيح است. [كنوز الحقايق ص ۹۶] حديث مزبور را ياد كرده و مى گويد كه «طبرانى» هم به ذكر آن پرداخته است. (۱) و📚 «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۷۳] حديث مزبور را روايت مى كند و از «ابو هريره» نقل مى نمايد كه على بن ابيطالب عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى پرسد: يا رسول الله! كداميك از ما دو تن- فاطمه و من- در نزد شما محبوبترم؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در پاسخ فرمود: فاطمه در نزد من محبوبتر از تو و تو عزيزتر از او هستى. اين حديث را «طبرانى» در «الاوسط» آورده است. (۲) 📚[همان كتاب ۶/ ۱۵۹] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى دخترم! از آنجا كه تو فرزندم هستى، علاقه قلبى در كار است و تو محبوبترين افراد نزدم هستى، (ولى) على عليه السّلام در نزد من عزيزتر از تو مى باشد. «طبرانى» اين حديث را از «ابن عباس» نقل كرده است. مؤلف گويد: 📚اين حديث را «مناوى» در [كنوز الحقايق ص ۱۸۴] آورده است. و مى گويد: «طبرانى» هم اين حديث را روايت مى كند. مؤلف گويد: يك حديث باقى مانده است كه با احاديث مذكور مناسبت دارد، و ويژه شخصيت حضرت زهرا عليها السّلام و عنوانى از حضرت على عليه السّلام در آن نيست و مناسب است آن حديث را در پايان اين باب متذكر شويم. (۳) 📚حديث مزبور در [مستدرك حاكم ۳/ ۱۵۵] چنين آمده است كه «حاكم» به سند خود، از «عمر» روايت مى كند بحضور فاطمه عليها السّلام دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد و گفت: اى فاطمه! به خدا سوگند كه هيچكسى را در نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله محبوبتر از تو نديدم. به خدا سوگند! پس از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هيچ يك از مردم در نزد من، محبوبتر از تو نمى باشد (!!! ) «حاكم» مى گويد: اين حديث صحيح است ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امر خدا صلّى اللّه عليه و آله به داشتن حضرت عليه السّلام ▪️✨ (۲)📚 [مسند امام احمد حنبل ۵/ ۳۵۰] به سند خود، از «عبد اللّه بن بريدة» از پدرش روايت مى كند كه كينه على عليه السّلام را به اندازه اى در دل داشتم كه هيچكس را تا آن اندازه به زهر كينه خود از پاى در نياورده بودم و هيچ فردى از قريش را دوست نمى داشتم، مگر اينكه او هم كينه على عليه السّلام را در دل خود مى پرورانيد!! از آن مردى «۱» كه او را دوست نمى داشتم، مگر به خاطر اينكه على عليه السّلام را دشمن مى داشت و نسبت به او كينه توزى مى كرد! در يكى از سريّه هاى (جنگ هائى كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرماندهى آنرا شخصا به عهده نداشت) تحت فرماندهى آن مرد (خالد) بودم. سريّه به پايان رسيد جمعى را اسير ساختيم. آن مرد نامه اى به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نگاشت و در آن نامه تقاضا كرد كه مردى از اصحاب را بسوى ما گسيل كن تا اسيران و آنچه بدست آمده است تخميس نمايد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حضرت على عليه السّلام را براى تخميس گسيل داشت. _____________ _ (۱)📚 منظور «خالد بن وليد» است كه در روايات ديگر تصريح به اسمش شده است. فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۴۹۱ در ميان اسرا، كنيزى بود كه در ميان اسيران، فريباتر از او نبود. (۱) على عليه السّلام اسيران را تخميس و تقسيم كرد. پس از آن در حالى كه حضرت على عليه السّلام سرش را بسته بود از خيمه بيرون آمد. پرسيدم: يا ابا الحسن! چرا سر خود را بسته اى؟ فرمود: آيا به آن كنيز وجيه كه در ميان اسيران است توجهى نداشتيد؟ آرى، من اسيران را تخميس و تقسيم كردم و آن كنيزك جزء خمس قرار گرفت. و جزء اهل بيت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله شد. پس از آن در زمره آل على در آمد و من با او مواقعه كردم. آن مرد كه سرپرستى لشكر را به عهده داشت نامه شكايت آميزى به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نوشت. به وى گفتم: نامه را بوسيله من بفرست. تا هم نامه را براى آن حضرت قرائت كنم، و هم جريانى را كه تذكر داده اى تصديق نمايم. وى درخواست مرا پذيرفت. نامه را گرفته بحضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله رسيدم. پس از آنكه نامه را براى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله قرائت كردم، اظهار داشتم آنچه در اين نامه به عرض رسيد، درست و بجاست. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بلافاصله دست مرا با كاغذى كه در آن بود گرفت، پرسيد: آيا كينه دشمنى على عليه السّلام را در دل دارى؟ عرض كردم: آرى! فرمود: كينه او را در دل قرار مده و اگر او را دوست مى دارى به دوستى خودت نسبت به او بيفزا. به خدائى كه جان محمد در دست اوست، نصيب آل على عليه السّلام در خمس، بيشتر و برتر از آن كنيزك است. «بريدة» گويد: از آن روز كه آن سخن را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، هيچ كسى را به اندازه على عليه السّلام دوست نمى دارم و او از همه مردم برايم محبوبتر است. «عبد اللّه» گويد: به خدائى كه جز او خدائى نيست، اين حديثى را كه نقل كردم جز پدرم، «بريدة»، واسطه ديگرى نبود و من بدون واسطه از پدرم شنيده ام. مؤلف گويد: مختصرى از اين حديث را «امام احمد» در [۵/ ۳۵۶]، «نسائى» در [خصائص ص ۲۵] با اندك اختلافى، و «بيهقى» در [سنن ۶/ ۳۴۲] بطور اختصار، (۲) و «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۲۸] نقل كرده اند كه «بريدة» مى گويد: پس از قرائت نامه، سر به زير 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۴۹۲ انداختم و مطالبى كه خود مى دانستم در نكوهش از على عليه السّلام به عرض رسانيدم. پس از آنكه صحبتم تمام شد، سر بالا آوردم، مشاهده كردم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به اندازه اى خشمگين شده كه آنچنان خشم و غضبى را فقط در جنگ «قريظه» و «بنى نضير» از ايشان ديده بودم! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله توجهى به «بريدة» نمود و فرمود: اى بريدة! على عليه السّلام را دوست بدار؛ على عليه السّلام از پيش خود، كارى انجام نمى دهد و هر كارى كه مى كند به فرمان من است. اين بود از جاى برخاستم در حالى كه هيچكسى در نزد من محبوبتر از على عليه السّلام نبود. «طبرانى» در «الاوسط»اين حديث را نقل كرده است. (۱) 📚[حلية الاولياء ابو نعيم ۱/ ۶۳] به سند خود، از «ابن ابى ليلى» از حسن بن على عليهما السّلام روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: سيد و سرور عرب- يعنى على بن ابيطالب عليه السّلام- را بحضورم بخوانيد. «عايشه» پرسيد: مگر شما سيد عرب نيستيد؟ فرمود: من سيّد و سرور فرزندان آدمم، و على عليه السّلام سيّد عرب است.... ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امر خدا صلّى اللّه عليه و آله به داشتن حضرت عليه السّلام ▪️✨ پس از آنكه حضرت على عليه السّلام بحضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد، رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: انصار را بحضورم دعوت كنيد. پس از آنكه گروه انصار بحضورش رسيدند، خطاب به آنان فرمود: اى گروه انصار! آيا مى خواهيد شما را به حقيقتى رهبرى كنم، ماداميكه پيوندتان را با آن استوار بداريد، هرگز گمراه نشويد؟ حاضران گفتند: آرى، يا رسول اللّه! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اين على است. او را بخاطر علاقه اى كه به من داريد، دوست بداريد، و او را بر اثر گرامى بودن من، گرامى بداريد؛ و اين بدان جهت است كه «جبرئيل» از سوى خدا بر من نازل شد و به من دستور داد تا آنچه را كه اكنون گفتم، حتما به اطلاع شما برسانم. «ابو نعيم» گفته است كه اين حديث را «ابو بشر» از «سعيد بن جبير» از «عايشه» نقل كرده و مختصرى از آن هم در «سؤدد» آمده است. مؤلف گويد: «متقى» در📚 [كنز العمال ۶/ ۱۵۷] نقل كرده و مى گويد: «طبرانى» از حضرت امام حسن عليه السّلام روايت مى كند و «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۱۷۷] نقل كرده و اظهار مى دارد كه «فضائلى» و «خجندى» هم آنرا نقل كرده اند. (۱) 📚[كنز العمال ۷/ ۱۴۰] از «انس» روايت كرده است كه روز جمعه اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به ايراد خطابه اى پرداخت و در ضمن آن فرمود: اى مردم! مردم قريش را بر خودتان مقدّم بداريد و بر آنها مقدّم نشويد. از آنها دانش فرا گيريد و به آنها دانش ياد ندهيد. اى مردم! نيروى يك تن از مردم قريش برابر با نيروى دو تن از مردم ديگر است، و امانت پذيرى يك تن از قريش برابر است با امانت پذيرى دو تن از مردم ديگر. اى مردم! به شما توصيه مى كنم تا نزديكان مرا از برادر و پسر عمويم، بداريد و اين توصيه بدان جهت است كه او را دوست نمى دارد مگر مؤمن؛ و او را دشمن نمى دارد، مگر منافق. آرى، كسى كه او را دوست بدارد، مرا دوست مى دارد و كسى كه با او كينه توزى نمايد، با من كينه توزى كرده است و كسى كه با من كينه توزى نمايد، خداى تعالى او را عذاب مى كند. «ابن نجّار» اين حديث را روايت كرده است. (۲) 📚[همان كتاب ۶/ ۱۵۴] پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: توصيه مى كنم آنكس كه به من ايمان آورده و نبوتم را تصديق كرده، تمسّك به ولايت على بن ابيطالب عليه السّلام بنمايد؛ اينك كسى كه ولايت او را بپذيرد، ولايت مرا پذيرفته است و كسى كه ولايت مرا قبول كند، ولايت خدا را قبول كرده است. «طبرانى» و «ابن عساكر» اين حديث را از «عمّار ياسر» روايت كرده اند. مؤلف گويد: «متّقى» در📚 [۶/ ۱۵۵] هم مختصرى از اين حديث را آورده است و «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۰۸] نقل كرده و مى گويد: «طبرانى» همبا اسانيد خود نقل مى كند. (۳) [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۴] از «مطلب بن عبد الله بن حنطب» از پدرش روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى مردم! به شما توصيه مى كنم كه نزديكان مرا از جمله برادر و پسر عمويم، على بن ابيطالب عليه السّلام را دوست بداريد، و توصيه من به آن خاطر است كه او را جز مؤمن، ديگرى دوست نمى دارد، و جز منافق، ديگرى دشمن نمى دارد. «امام احمد» اين حديث را در «مناقب» متذكر است. (۱)📚 مؤلف گويد: «على بن سلطان» هم در [شرح مرقات ۵/ ۵۶۵] ذكر كرده است. (۲) در اينجا، حديث ديگرى است كه مناسب است آنرا در پايان اين باب تذكر دهيم. «ابن حجر» در [صواعق ص ۱۰۶] مى نويسد: «دارقطنى» از «ابن مسيّب» نقل مى كند كه «عمر خطّاب» گفت: طورى رفتار كنيد كه مردم شرافتمند با شما دوست شوند. و محبت آنها را نسبت به خودتان جلب نمائيد و بكوشيد تا آبروى شما بدست فرومايگان ريخته نشود و اطمينان داشته باشيد كه شرافتمندى جز از راه ولايت على عليه السّلام از راه ديگرى بدست شما در نمى آيد!! ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 كه عليه السّلام را بدارد را دوست است و كسى كه عليه السّلام را بدارد را داشته ▪️✨ (۲)📚 [مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۷] به سند خود، از «ابن عبّاس» روايت مى كند كه در يكى از اوقات، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله توجهى به على عليه السّلام نمود، فرمود: يا على! تو سيّد و سرور دنيا و آخرت هستى؛ دوست تو دوست من است، و دوست من دوست خداست. دشمن تو دشمن من است، و دشمن من دشمن خداست؛ واى بر كسى كه پس از من، دشمنى تو را در دل داشته باشد. «حاكم» گفته است كه اين حديث به رأى و طريقه «بخارى» و «مسلم»، صحيح است. مؤلف گويد: 📚«خطيب بغدادى» هم اين روايت را در [تاريخ بغداد ۴/ ۴۰] به پنج طريق از «ابن عباس» روايت مى كند و «محبّ طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۶] و «على بن سلطان» در [شرح مرقات ۵/ ۵۷۳] و هر دو تن گفته اند: «امام احمد» اين حديث را در «مناقب» آورده است. و «محب طبرى» هم بار ديگر در صفحه ۱۶۷ متذكر است و مى گويد: «حاكمى» هم آنرا روايت مى كند. (۱) [همان كتاب ۳/ ۱۳۰] به سند خود، از «عوف بن ابى عثمان» نقل كرده است كه مردى به «سلمان» گفت: چه بسيار على عليه السّلام را دوست ميدارى؟ در پاسخ گفت: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، مى فرمود: كسى كه على عليه السّلام را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و كسى كه على عليه السّلام را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. «حاكم» گويد: اين حديث به رأى «بخارى» و «مسلم»، صحيح است. (۲)📚 [همان كتاب ۳/ ۱۴۲] از «حيّان اسدى» نقل مى كند كه از على عليه السّلام شنيدم، مى فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به من مى فرمود: يا على! پس از من، مردم با حيله گرى با تو رفتار مى كنند و تو به آئين من پايدار مى باشى و تو را بخاطر آنكه از آئين من تجاوز نمى كنى و بر راه و روش من رفتار مى كنى، مى كشند. اكنون كسى كه تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و كسى كه تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. سپس فرمود: طولى نمى كشد محاسنت از خون سرت رنگين مى شود! «حاكم» گفته است: اين حديث صحيح است. مؤلف گويد: «متّقى» اين حديث را در [كنز العمال ۶/ ۱۵۷] نقل كرده است و مى گويد: «دارقطنى» در «الافراد» و «خطيب» از على عليه السّلام، روايت كرده اند. (۳) [📚حلية الاولياء ابو نعيم ۱/ ۶۶] به سند خود، از «ابو برزه» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداى تعالى درباره على عليه السّلام از من پيمانى مى گرفت كه من پرسيدم: پروردگارا اين پيمان چيست؟ فرمود: بشنو! عرض كردم: مى شنوم. فرمود: على پرچم برافراشته هدايت، و پيشواى اولياى من، و نور كسانى است كه از من اطاعت مى كنند. على كلمه اى است كه همواره ملازم پرهيزگاران است (كه در همه حال، از نام و ياد او، غفلت نمى كنند و «يا على» مى گويند) اكنون كسى كه على را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و كسى كه كينه او را در دل بگيرد، كينه مرا در دل گرفته است؛ آرى، اين پيام و بشارت را به على گوشزد نما. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است كه طولى نكشيد على عليه السّلام وارد شد و آنچه را شنيده بودم به اطلاعش رساندم. على عليه السّلام در پاسخ گفت: يا رسول الله! من بنده خدا و در قبضه قدرت اويم؛ بنا بر اين هرگاه مرا عذاب كند، بر اثر بزهكارى بوده كه مرتكب شده ام، و هرگاه آنچه را كه به من مژده داديد به كمال برساند، برخاسته از عنايت ويژه اوست. به دنبال اظهارات على عليه السّلام، گفتم: پروردگارا! درياى دل على عليه السّلام را پرخروش گردان، و بهار ايمان را در دل او سبز و خرّم بفرما. خداى تعالى فرمود: دعاى تو را به اجابت رسانيدم و بايد بگويم كه طولى نمى كشد على عليه السّلام به گرفتاريهائى مبتلا مى شود كه هيچيك از اصحابت به آن گرفتارى دچار نمى شوند. عرض كردم: پروردگارا! او برادر و مصاحب من است. فرمود: آرى، ليكن در علم من گذشته كه او به چنان وضعى گرفتار شود و ديگران هم به سرانجام گرفتارى او مبتلا شوند. (۱)📚 [تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۱۳/ ۳۲] به سند خود، از «عبد الله بن مسعود» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه مرا دوست مى دارد، بر اوست كه على عليه السّلام را دوست بدارد. و كسى كه على را دشمن مى دارد، كينه مرا در دل گرفته است. و كسى كه با من دشمنى كند، با خدا دشمنى كرده است. و كسى كه با خدا دشمنى كند، به عذاب دوزخ گرفتار مى شود. (۲) 📚[اسد الغابة ۴/ ۳۸۳] «ابو الجحاف داود بن ابى عوف» از «معاوية بن ثعلبة حمانى» روايت كرده است ....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 كه عليه السّلام را بدارد را دوست است و كسى كه عليه السّلام را بدارد را داشته ▪️✨ (۲) 📚[اسد الغابة ۴/ ۳۸۳] «ابو الجحاف داود بن ابى عوف» از «معاوية بن ثعلبة حمانى» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: يا على! كسى كه تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. «جزرى» گفته كه اين حديث را «ابو موسى» نقل كرده است. مؤلف گويد: «ابن حجر» هم در [اصابة ۶/ قسم ۱/ ۲۰۵] و «اسماعيلى» از فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۴۹۸ طريق «عامر بن سمط» از «ابو الجحاف» از «معاوية بن ثعلبه» نقل كرده و حديث را به طريقى كه ذكر شد، روايت نموده و مى گويد: حديث مزبور را «ابو موسى» آورده است و اشاره مى كند حديث مزبور را «بخارى» به همين سند، از «معاوية بن ثعلبه» از «ابوذر» روايت نموده و «ابو حاتم» و ديگران هم به نقل آن پرداخته اند. (۱)📚 [كنز العمال ۶/ ۱۵۴] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: توصيه مى كنم آنها را كه به نبوت من ايمان آورده و مرا تصديق كرده اند، به تمسّك ولايت على عليه السّلام؛ كسى كه ولايت او را بپذيرد، ولايت مرا پذيرفته است. و كسى كه ولايت مرا پذيرفته باشد، ولايت خدا را پذيرفته است. و كسى كه على عليه السّلام را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه مرا دوست بدارد، خدا را دوست داشته است. و كسى كه كينه او را در دل بگيرد، كينه مرا در دل گرفته است. و كسى كه با من كينه توزى كند، با خداى تعالى كينه توزى كرده است. «طبرانى» و «ابن عساكر» اين حديث را از «عمّار ياسر» نقل كرده اند. مؤلف گويد: مختصرى از اين حديث را «متّقى» در صفحه ۱۵۵ نقل نموده است و «هيثمى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۶] آورده است و مى گويد: «حاكمى» هم به نقل آن پرداخته است. (۲) [همان كتاب ۶/ ۱۵۷] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرموده است: يا على! دوست تو دوست من است و دشمن تو دشمن من. «طبرانى» اين حديث را از «سلمان» روايت كرده است. مؤلف گويد: «هيثمى» حديث مزبور را در [مجمع ۹/ ۱۳۲] از «سلمان» نقل كرده است و مى گويد: همان حديث را «طبرانى» و «بزّاز» روايت نموده اند و «مناوى» هم در [كنوز الحقايق ص ۱۸۸] آورده است و مى گويد: «ديلمى» هم به نقل آن پرداخته است. (۳) 📚[همان كتاب ۶/ ۱۵۸] از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت مى كند، كسى كه فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۴۹۹ على عليه السّلام را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه مرا دوست داشته باشد، خدا را دوست مى دارد. و كسى كه با على عليه السّلام كينه ورزى نمايد، با خدا كينه ورزى كرده است. «طبرانى» اين حديث را از «امّ سلمه» روايت كرده است. مؤلف گويد: «هيثمى» هم در 📚[مجمع ۹/۱۳۲] نقل كرده و مى گويد: «طبرانى» هم به نقل آن اشاره نموده و مى گويد كه سند آن حسن است. و «محب طبرى» هم در [📚الرياض النضرة ۲/ ۱۶۶] حديث مزبور را نقل كرده و مى نويسد: اين حديث را «مخلص» از «امّ سلمه» روايت مى كند. (۱) [📚همان كتاب ۶/ ۱۵۸] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به على عليه السّلام، فرمود: كسى كه تو را دوست بدارد بخاطر اينكه من علاقه مند به تو هستم، من هم او را دوست خواهم داشت؛ زيرا بنده خدا از دوستدار تو باشد. «ديلمى» اين حديث را از «ابن عباس» نقل كرده است. (۲) 📚[همان كتاب ۶/ ۳۹۱] از «ابن عباس» نقل كرده است كه در يكى از كوچه هاى مدينه با «عمر خطّاب» همراه بودم، «عمر» گفت: به گمان من مردم براى آقاى تو (على عليه السّلام) ارجى قائل نيستند و براى همين است كه امور خود را به عهده او واگذار نكردند! در پاسخ گفتم: اگر مردم براى على عليه السّلام ارجى قائل نمى شوند، ليكن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى او ارج و احترام خاصى قائل بود و بر مردم مكه تلاوت نمايد. «عمر» كه پاسخ مرا پسنديده بود، گفت: به خدا سوگند! از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه خطاب به على عليه السّلام، فرمود: كسى كه تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه مرا دوست بدارد، خدا را دوست داشته است. و كسى كه خدا را دوست بدارد، خداى تعالى او را به بهشت مى برد. «ابن عساكر» اين روايت را نقل كرده است....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین عليه السّلام است و با او 🔹🌸 (۲) [صحيح مسلم] در كتاب «ايمان» در باب استدلال بر اينكه دوستى انصار و على عليه السّلام از ايمان است، به سند خود، از «عدى بن ثابت» از «زر» نقل كرده است كه على عليه السّلام فرمود: به آن خدائى كه دانه را شكافته و مردمان را آفريده است، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در حين ياد آورى به اطلاع من رسانيد كه مرا جز مؤمن، ديگرى دوست نمى دارد، و به غير از منافق، ديگرى با من دشمنى نمى ورزد. مؤلف گويد: 📚«ترمذى» اين حديث را در [صحيح ۲/ ۳۰۱] و «نسائى» در [صحيح ۲/ ۲۷۱] به دو طريق، و در [خصائص ص ۲۷] به سه طريق، و «ابن ماجه» در [صحيح ص ۱۲] و «امام احمد» در [مسند ۱/ ۸۴ و ۹۵ و ۱۲۸] و «خطيب بغدادى» در 📚[تاريخ ۲/ ۲۵۵ و ۸/ ۴۱۷ و ۱۴/ ۴۲۶] و «ابو نعيم» در [حلية ۴/ ۱۸۵] به سه طريق، از «عدى بن ثابت» از «زر» نقل كرده است و مى گويد: اين حديث صحيح است و همگان به درستى آن اتفاق كرده اند و در اين رابطه گروه زيادى كه اين حديث را از «عدى بن ثابت» نقل نموده اند نام مى برد. و «متّقى» هم در[كنز العمال ۶/ ۳۹۴] متعرض مى شود و مى گويد: «حميدى»، «ابن ابى شيبه»، «امام احمد حنبل»، «عدنى»، «ترمذى»، «نسائى»، «ابن ماجه»، «ابن حبّان»، «ابو نعيم» و «ابن ابى عاصم» به ذكر آن پرداخته اند. و «محب طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۴] به نقل آن اشاره نموده است و مى گويد: «ابو حاتم» هم آنرا نقل كرده است. (۱) [صحيح ترمذى ۲/ ۲۹۹] به سند خود، از «ابو سعيد» نقل مى كند كه ما گروه انصار، منافقان را، از كينه و نكوهش كردن آنان نسبت به على بن ابيطالب عليه السّلام، مى شناختيم. مؤلف گويد: اين حديث را «ابو نعيم» در [حلية ۶/ ۲۹۴] روايت كرده است. (۲) [📚همان كتاب ۲/ ۲۹۹] به سند خود، از «مساور حميرى» از مادرش روايت مى كند كه گفت: بحضور «امّ سلمه» رسيدم و از وى شنيدم، مى گفت: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: منافق، على عليه السّلام را دوست نمى دارد و مؤمن هم، كينه او را به دل راه نمى دهد. «ترمذى» گويد: مضمون اين حديث هم در همين باب از على عليه السّلام روايت شده است. مؤلف گويد: «امام احمد حنبل» هم حديث مزبور را در [مسند ۶/ ۲۹۲] آورده است. (۳) [مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۹] به سند خود، از «ابو عبد الله جلالى» از «ابوذر» نقل مى كند: ما، منافقان را با توجه به دارا بودن اين اوصاف مى شناختيم: گفتار خدا و رسول را تكذيب مى كردند، نماز نمى گزاردند و كينه على بن ابيطالب عليه السّلام را در دل داشتند. «حاكم» پس از نقل حديث مزبور، اظهار مى دارد كه اين حديث بنا به رأى «مسلم»، از احاديث صحيح بشمار مى آيد. مؤلف گويد: حديث مورد بحث را «متّقى» هم در📚 [كنز العمال ۶/ ۳۹] نقل كرده و اظهار مى دارد كه «خطيب» هم در «المتفق» به نقل آن پرداخته است. و «محب طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۴] نقل كرده و مى گويد: «ابن شاذان» هم آنرا نقل كرده است. (۱)📚 [تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۳/ ۱۵۳] به سند خود، از «ابن عباس احوص» روايت كرده است كه نزد «ابن مسعود» بوديم، «ابن عباس» كه يكى از حاضران بود آيه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ را تلاوت كرد (و حديث را ادامه داده تا آنجا) كه «ابن عباس» تلاوت كرد يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ و اشاره كرد كه مراد از اين بخش از آيه، على بن ابيطالب عليه السّلام است. و اضافه كرده است كه در روزگار پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله افراد منافق را با كينه توزى كه نسبت به على عليه السّلام داشتند، مى شناختيم. (۲)📚 [مشكل الآثار طحاوى ۱/ ۵۰] به سند خود، از «عمران بن حصين» روايت كرده است كه در يكى از روزها، از خانه بيرون آمدم و در مسير خود ديدار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست داد. فرمود: اى عمران! فاطمه عليها السّلام بيمار است، آيا مى خواهى از ايشان عيادت كنى؟ در پاسخ گفتم: پدر و مادرم فداى شما! چه شرافتى بالاتر از اينكه همراه شما به عيادت ايشان بروم. فرمود: همراهم بيا. همراه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حركت كردم تا اينكه به در خانه دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيديم...... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین عليه السّلام است و با او 🔹🌸 پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله سلام داد و اجازه دخول گرفت. (حديث را ادامه داده است و در آخر آن آمده) رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت زهرا عليها السّلام، فرمود: اى فاطمه! تو را به همسرى بزرگوارى مفتخر ساختم كه سيّد و سرور دنيا و آخرت است و جز منافق، كسى كينه او را به دل نمى گيرد. مؤلف گويد: «محب طبرى» اين حديث را در [ذخائر ص ۴۳] روايت كرده و مى گويد: «خواجه حافظ ابو القاسم دمشقى» حديث مزبور را در ضمن فضائل حضرت زهرا عليها السّلام روايت كرده است. (۱) [استيعاب ابن عبد البر ۲/ ۴۶۴] مى نويسد: «عمّار دهنى» از «ابو زبير» از «جابر» روايت مى كند كه روش ما آن بود كه منافقان را، از كينه توزئى كه نسبت به على بن ابيطالب عليه السّلام ابراز مى داشتند، مى شناختيم. مؤلف گويد: «هيثمى» اين حديث را در [مجمع ۹/ ۱۳۲] روايت كرده و اضافه مى كند كه «طبرانى» اين حديث را در «الاوسط» و «بزّاز» هم نقل كرده است و «محب طبرى» هم در [📚الرياض النضرة ۲/ ۲۱۴] به نقل آن پرداخته است و مى گويد: «امام احمد حنبل» در «المناقب» آنرا نقل كرده است. (۲) [سيوطى در الدّر المنثور] در ذيل آيه شريفه إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ در آخر سوره محمد صلّى اللّه عليه و آله- كه آنرا سوره «قتال» هم گفته اند- مى نويسد: «ابن مردويه» از «ابن مسعود» روايت مى كند، منافقان را، از كينه توزئى كه نسبت به حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام داشتند، مى شناختيم. همچنين ايشان مى گويد: «ابن مردويه» و «ابن عساكر» از «ابو سعيد خدرى» در ذيل آيه وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ، روايت كرده كه مراد از «لحن قول و بد زبانى كردن»، كينه ورزى با على بن ابيطالب عليه السّلام است و ما هم منافقان را، با كينه توزئى كه نسبت به آن حضرت عليه السّلام ابراز مى كردند، مى شناختيم. (۳) 📚[كنز العمال ۶/ ۱۵۶] گفته است: مؤمن، با على عليه السّلام دشمنى نمى ورزد و منافق هم، او را دوست نمى گيرد. «ابن ابى شيبه» اين حديث را از «امّ سلمه» روايت كرده است. (۴) [كنز العمال ۶/ ۱۵۸] گفته است: حضرت على عليه السّلام را دوست نمى دارد مگر مؤمن، و دشمن نمى گيرد، مگر منافق. «متّقى» مى گويد: «طبرانى» اين حديث را از «امّ سلمه» نقل كرده است. (۵) 📚[همان كتاب ۷/ ۱۴۰] از «انس» روايت كرده است كه در روز جمعه اى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله در ضمن خطابه اى كه ايراد كرد، فرمود: اى مردم! قريش را بر خود فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۰۹ مقدّم بداريد و بر آنها پيشى نگيريد. از ايشان دانش ياد بگيريد و به آنها دانش نياموزيد. متوجه باشيد كه نيروى يك قريشى برابر با نيروى دو تن از مردم ديگر است، و امانت يك مرد قريشى مساوى با امانت دو تن از مردم ديگر است. اى مردم! شما را توصيه مى كنم به نزديكترين شخص از طائفه قريش به من، كه همانا برادر و پسر عمويم، على بن ابيطالب عليه السّلام، است او را جز مؤمن، كسى دوست نمى گيرد و جز منافق، كسى با وى كينه توزى نمى نمايد. اينك كسى كه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه با او دشمنى كند، با من دشمنى كرده است. و كسى كه با من دشمنى كند، خدا او را عذاب مى كند. «ابن نجّار» اين حديث را روايت مى كند. (۱) 📚[هيثمى در مجمع ۹/ ۱۳۳] از «ابن عباس» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله توجهى به حضرت على عليه السّلام نمود و گفت: دوست نمى دارد تو را، مگر مؤمن و دشمن نمى دارد تو را، مگر منافق. اضافه فرمود: كسى كه تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. آرى، دوست من دوست خداست و دشمن من دشمن خداست. واى بر كسى كه پس از من با تو دشمنى كند! «طبرانى» در «الاوسط» اين حديث را روايت مى كند. (۲) [همان كتاب ۹/ ۱۳۳] از «عمران بن حصين» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: دوست نمى دارد تو را، مگر مؤمن و دشمن نمى دارد تو را، مگر منافق. «طبرانى» در «الاوسط» اين حديث را روايت مى كند. (۳)📚 [كنوز الحقايق مناوى ص ۶۳] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: دوستى على عليه السّلام، دليل بيزارى از نفاق است. «ديلمى» اين حديث را روايت كرده است. فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۰....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین عليه السّلام است و با او 🔹🌸 مقدّم بداريد و بر آنها پيشى نگيريد. از ايشان دانش ياد بگيريد و به آنها دانش نياموزيد. متوجه باشيد كه نيروى يك قريشى برابر با نيروى دو تن از مردم ديگر است، و امانت يك مرد قريشى مساوى با امانت دو تن از مردم ديگر است. اى مردم! شما را توصيه مى كنم به نزديكترين شخص از طائفه قريش به من، كه همانا برادر و پسر عمويم، على بن ابيطالب عليه السّلام، است او را جز مؤمن، كسى دوست نمى گيرد و جز منافق، كسى با وى كينه توزى نمى نمايد. اينك كسى كه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه با او دشمنى كند، با من دشمنى كرده است. و كسى كه با من دشمنى كند، خدا او را عذاب مى كند. 📚«ابن نجّار» اين حديث را روايت مى كند. (۱) [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۳۳] از «ابن عباس» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله توجهى به حضرت على عليه السّلام نمود و گفت: دوست نمى دارد تو را، مگر مؤمن و دشمن نمى دارد تو را، مگر منافق. اضافه فرمود: كسى كه تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. آرى، دوست من دوست خداست و دشمن من دشمن خداست. واى بر كسى كه پس از من با تو دشمنى كند! «طبرانى» در «الاوسط» اين حديث را روايت مى كند. (۲) [همان كتاب ۹/ ۱۳۳] از «عمران بن حصين» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: دوست نمى دارد تو را، مگر مؤمن و دشمن نمى دارد تو را، مگر منافق. «طبرانى» در «الاوسط» اين حديث را روايت مى كند. (۳)📚 [كنوز الحقايق مناوى ص ۶۳] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: دوستى على عليه السّلام، دليل بيزارى از نفاق است. «ديلمى» اين حديث را روايت كرده است. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۰ (۱) [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۳] از «مطّلب بن عبد اللّه بن حنطب» از پدرش روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به مردم، فرمود: اى مردم! شما را توصيه مى كنم كه برادر و پسر عمويم، على بن ابيطالب عليه السّلام، را كه از هر جهت مساوى با من است، دوست بداريد؛ چرا كه دوست نمى دارد او را، مگر مؤمن و دشمن نمى دارد او را، مگر منافق. و كسى كه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه با او دشمنى كند، با من دشمنى كرده است. «امام احمد» در «المناقب» اين حديث را ذكر كرده است. مؤلف گويد: «على بن سلطان» حديث مورد بحث را در📚 [شرح مرقات ۵/ ۵۶۵] نقل كرده و مى گويد: «امام احمد» اين حديث را در «مناقب» آورده است. (۲) [همان كتاب ۲/ ۲۱۴] از «حارث بن همدانى» نقل مى كند كه در يكى از اوقات، حضرت على عليه السّلام بر فراز منبر قرار داشت، پس از حمد و ثناى الهى، فرمود: قضاى الهى بر زبان پيغمبر شما كه پيغمبر امّى است چنين جارى شده است كه جز مؤمن، كسى مرا دوست نمى دارد و غير از منافق هم، كسى مرا دشمن نمى گيرد. «ابن فارس» اين حديث را نقل كرده است. (۳)📚 [نور الابصار شبلنجى ص ۷۲] مى نويسد: از كتاب «الآل» «ابن خالويه» از «ابو سعيد خدرى» نقل شده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به على عليه السّلام، فرمود: علاقه به تو، دليل بر ايمان است و كينه توزى نسبت به تو، دليل بر نفاق است. و نخستين كسى كه روز قيامت وارد بهشت مى شود، دوستدار توست، و نخستين كسى كه وارد دوزخ مى شود، دشمن توست. در اين بخش، پاره اى اخبار در دست داريم كه مناسب است آنها را در اين باب متذكر شويم. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۱ (۱) از جمله: «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۴۰۲] از حديثى كه سند آن منتهى به حضرت على عليه السّلام مى شود، نقل مى كند، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت على عليه السّلام، فرمود: يا على! هر گاه وجود تو نبود، بندگان مؤمنى كه پس از من زندگى مى كنند، از غير مؤمن امتياز داده نمى شد. (۲) از📚 جمله: «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۳۲] از حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام، دختر ارجمند حضرت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، نقل شده كه فرمود: شب عرفه بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر ما وارد شد و فرمود: به راستى كه خداى تعالى در چنين شبى به وجود شما مباهات مى كند و شما را بطور عموم و على عليه السّلام را بطور خصوص، مى آمرزد. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت ج ۲ ۵۱۱ باب صد و پنجم دوستى على عليه السلام ايمان است و دشمنى با او نفاق..... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین عليه السّلام است و با او 🔹🌸 من فرستاده خدا بسوى شما هستم، - با اين همه باز- امت من خويشان مرا دوست نمى دارند! اينك پيك الهى «جبرئيل» است كه به من اطلاع مى دهد، كسى از حقيقت سعادت و نيكبختى بهره كامل برده است كه على عليه السّلام را در حال حيات و ممات، دوست بدارد. و بدبخت به تمام معنى كسى است كه در زندگى و مرگ، حضرت على عليه السّلام را دشمن بدارد. «طبرانى» هم اين روايت را نقل كرده است. (۳) 📚مؤلف گويد: «متّقى» حديث مورد بحث را در [كنز العمال ۶/ ۴۰۰] نقل كرده است و مى گويد: «طبرانى»، «بيهقى» در «فضائل صحابه» و «ابن جوزى» هم به نقل آن پرداخته است و «على بن سلطان» هم در [مرقات ۵/ ۵۶۵] و «محب طبرى» در [ذخائر ص ۹۲] نقل كرده و هر دو تن مى گويند: اين حديث را «امام احمد» روايت كرده است. (۴) از📚 جمله: «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۱۸۹] از «ابو بكر» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را در كنار خيمه اى مشاهده كردم، به كمان عربى تكيه داده و در آن خيمه، على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السّلام تشريف داشتند. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به مردم، فرمود: اى گروه مسلمانان! اينك من با كسانى دوستم كه فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۲ با اهل خيمه دوست باشند، و دشمن كسى هستم كه با اهل خيمه دشمن باشند، و ولىّ كسى هستم كه ولايت آنان را دارا باشد. آرى، دوست نمى دارد ايشان را، مگر كسى كه جدّش سعادتمند و نطفه اش پاك بوده است. و دشمن نمى دارد ايشان را، مگر آن كسى كه جدش بدبخت و نطفه اش به حرام بسته شده بوده است!! فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۳ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 كه در با و امیرالمومنین عليه السّلام شده است 🌸🌺✨ 📚(۲) [مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۸] به سند خود، از «زيد بن ارقم» نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه مى خواهد برابر با زندگى من زندگى كند، و مانند مرگ من بميرد، و در بهشت جاويدان كه پروردگار به من وعده داده است گام نهد، على بن ابيطالب عليه السّلام را دوست بدارد؛ چرا كه آن حضرت شما را از راه هدايت منحرف نمى سازد و هرگز شما را به گمراهى نمى كشاند. «حاكم» گويد: اين حديث صحيح است. مؤلف اظهار مى دارد: «ابو نعيم» اين حديث را در [حلية ۴/ ۳۴۹] به دو طريق روايت نموده، و «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۱۵۵] نقل كرده و مى گويد: «طبرانى»، «حاكم» و «ابو نعيم» آنرا روايت كرده اند و «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۰۸] روايت كرده و مى گويد: «طبرانى» هم آنرا نقل نموده است. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۴ (۱) [همان كتاب ۳/ ۱۳۵] به سند خود، از «عمار ياسر» نقل كرده كه مى گويد: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، خطاب به على عليه السّلام، فرمود: يا على! خوشا به حال كسى كه تو را دوست بدارد، و حقايقى را كه در وجود توست تصديق نمايد، و واى بر كسى كه تو را دشمن بدارد و حقايق نهفته در تو را تكذيب نمايد. اين حديث از سند صحيح برخوردار است. مؤلف گويد: «خطيب بغدادى» حديث مزبور را در📚 [تاريخ ۹/ ۷۱] به دو طريق، و «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۳۲] روايت كرده است و مى گويد: «طبرانى» و «حاكم» و «خطيب» حديث مذكور را از «عمّار ياسر» نقل كرده اند و «محب طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۵] روايت مى كند و مى افزايد «ابن عرفه» به نقل آن پرداخته است و در [ذخائر ص ۹۲] از «ابن عباس» نقل كرده است. (۲)📚 [حلية الاولياء ۱/ ۸۶] به سند خود، از «زيد بن وهب» از «حذيفة» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه خرسند است از اينكه مثل من زندگى كند و مثل من هم بميرد و نى ياقوت فامى كه خدا به دست خود آفريده است، به اختيار خويش در آورد، و به آن بگويد: باش تا باشد! بايد پس از من على عليه السّلام را دوست بدارد.«ابو طفيل» و «سدى» اين حديث را از «زيد بن ارقم» روايت كرده اند. مؤلف گويد:📚 «ابو نعيم» بار دوم در [۴/ ۱۷۴] همان حديث را نقل كرده است. (۳) [همان كتاب ۱/ ۸۶] به سند خود، از «ابن عباس» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه خوشحال است كه چون من زندگى كند و چون من بميرد و در بهشت عدن كه خدا آنرا ايجاد كرده ساكن شود، پس از من على عليه السّلام را دوست بدارد، و دوست او را دوست بدارد، و به ائمه پس از او اقتدا نمايد؛ كه ايشان عترت من هستند، و از سرشت من آفريده شده اند، و از نعمت فهم و 📚علم فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۵ برخوردار گرديده اند. واى بر امت من كه فضيلت و موقعيت علم و كمال آنان را تكذيب نمايد و رعايت صله رحم مرا ننمايد و به قطع صله رحم من اقدام كند! آرى، اينان به شفاعت من نايل نمى گردند. مؤلف گويد: «طبرانى» و «رافعى» از «ابن عباس» روايت كرده اند. (۱) 📚[اسد الغابة ابن اثير ۴/ ۲۳] به سند خود، از «ابو مريم سلولى» روايت مى كند كه از «عمار ياسر» شنيدم، مى گفت: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه خطاب به على بن ابيطالب عليه السّلام، فرمود: يا على! خداى تعالى تو را به زيورى آراسته است كه هيچيك از آفريدگان خويش را به زيورى كه بهتر از آن باشد، نياراسته است: زهد در دنيا برايت قرار داد كه نه چيزى از دنيا دست تو را مى گيرد و نه دنيا چيزى از تو بدست مى آورد؛ علاقه به بينوايان را در وجود تو نهاد كه آنان را دوست بدارى و آنها هم به امامت تو خرسند باشند و تو هم از پيروى آنان از تو خرسند باشى. اينك خوشا به حال كسى كه تو را دوست بدارد و حقايق نهفته در تو را تصديق نمايد! و واى بر آنكه تو را دشمن بدارد و حقايق پوشيده در تو را تكذيب نمايد! بنا بر اين آنهائى كه تو را دوست مى دارند و حقايق درونى تو را تصديق مى نمايند، در آخرت همسايگان تو هستند و انيس تو در كاخ ويژه ات خواهند بود. و آنها كه با تو كينه توزى مى نمايند و فضائل تو را انكار مى كنند، بر خداى تعالى لازم است در روز قيامت آنان را در قرارگاه كاذبان در آورد. مؤلف گويد:📚 «هيثمى» اين حديث را در [مجمع ۹/ ۱۳۲] نقل كرده و مى گويد: «طبرانى» اين حديث را در «الاوسط» آورده است...... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 كه در با و امیرالمومنین عليه السّلام شده است 🌸🌺✨ (۲) [الاصابة ابن حجر ۳/ قسم ۱/ ۲۰] مى گويد: «مطين»، «باوردى»، «ابن جرير» و «ابن شاهين» از «زياد بن مطرّف» نقل كرده اند كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، مى فرمود: كسى كه دوست مى دارد همانند من زندگى كند و به دوش من چشم از جهان فرو بندد و در روز بازخواست به بهشت برود، على و ذريّه او را پس 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۶ از من دوست بدارد. مؤلف گويد: «متّقى» اين حديث را در [كنز العمال ۶/ ۱۵۵] نقل كرده و مى گويد: اين حديث از «مطين»، «باوردى»، «ابن شاهين» و «ابن منده» نقل شده كه آنها هم از «زياد بن مطرّف» نقل كرده اند. (۱) [كنوز الحقايق مناوى ص ۱۰۱] از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت است كه فرمود: به دوستداران على عليه السّلام و ارادتمندان آن حضرت ابلاغ كنيد كه خود را براى داخل شدن به بهشت آماده كنند. «ديلمى» اين حديث را نقل كرده است. (۲) [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۵] از «زيد بن ارقم» نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه مى خواهد دست به نى سرخ فامى كه خدا آنرا بدست خود در بهشت عدن كاشته است دراز كند و آنرا دستاويز خود قرار بدهد، بايد محبت و علاقه به على عليه السّلام را دستاويز خويش سازد. «امام احمد» اين حديث را در «مناقب» آورده است. (۳) [اسد الغابة ابن اثير ۴/ ۱۰۱] حديثى را از «يحيى بن عبد الرحمن انصارى» نقل كرده كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، مى فرمود: كسى كه على عليه السّلام را در حال حيات و ممات آن حضرت دوست بدارد، خداى تعالى امن و امان را تا زمانيكه خورشيد طلوع و غروب مى كند، براى او برقرار مى دارد. و كسى كه در حال حيات و پس از ممات حضرت على عليه السّلام، كينه او را به دل مى گيرد، خدا او را به مرگ جاهليت مى ميراند و به اعمالى كه در اسلام احداث كرده و به بدعتهائى كه ايجاد كرده است محاسبه مى نمايد. مؤلف گويد: 📚«ابن حجر» اين حديث را در [اصابة ۶/ قسم ۱/ ۳۳۵] ياد كرده است. (۴) [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۱۱] از «ابن عباس» روايت كرده است، هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در ميان اصحاب خود- از مهاجر و انصار- عقد اخوت برقرار فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۷ كرد و ميان على عليه السّلام و يكى از آنها اخوتى مقرر نداشت، على عليه السّلام خشمگين شد، از مسجد خارج شد و به كنار نهرى رفت. زره اش را زير سر گذاشت و همچنان كه باد مى وزيد روى زمين خوابيد. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه على عليه السّلام را در مسجد نديد، در جستجوى او بر آمد تا اينكه آن حضرت را در كنار نهر آب با همان وضع يافت. نزديك آمد و اشاره اى به آن حضرت كرد و فرمود: براى هيچ مقامى از مقامهاى ظاهرى شايستگى ندارى، مگر اينكه پايه اساسى خاك باشى، يعنى «ابو تراب». و اضافه كرد: آيا خشمگين شدى آنگاه كه ميان مهاجر و انصار عقد اخوت برقرار كردم، ميان تو و يكى از آنها عقد اخوت برقرار نساختم؟ آيا خرسند نيستى از اينكه منزلت تو نسبت به من، مانند منزلت هارون نسبت به موسى باشد؟ با اين تفاوت كه پس از من، پيغمبرى مبعوث نمى شود، آگاه باش! كسى كه تو را دوست بدارد، دائره امن و امان در محور او به گردش مى آيد، و كسى كه تو را دشمن بدارد، خدا او را به مرگ جاهليت مى ميراند و به هر گونه عملى كه در اسلام انجام داده است محاسبه شود و از هيچ گونه گناه او چشم پوشى نفرمايد. «طبرانى» اين حديث را در «الكبير» و «الاوسط» نقل كرده است. مؤلف گويد: «متّقى» هم در [كنز العمال ۶/ ۱۵۴] نقل نموده است. (۱)📚 [همان كتاب ۹/ ۱۲۱] از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است كه در يكى از روزها، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به جستجوى من بر آمد تا آنجا كه مرا در راه آبى مشاهده كرد كه در آنجا به خواب رفته بودم، حضرت فرمود: يا على! از جا برخيز! در محلى بخواب رفته اى كه اگر مردم تو را با چنين وضعى مشاهده كنند و تو را «ابو تراب» بنامند، آنها را سرزنش نخواهم كرد. در آن هنگام، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله در من احساس ناراحتى كرد، فرمود: يا على! به خدا سوگند! خرسندم از اينكه تو برادر من و پدر فرزندان من باشى. آرى، تو هستى كه براى پايدارى سنّت من مى جنگى، و ذمه مرا برىّ مى كنى....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 شهادت غلام علیه السلام 🌸🍂 حجاج بن یوسف (جنایت کار معروف تاریخ) به حاضران گفت: دوست دارم با ریختن خون یکی از یاران علی (علیه السلام) به خداوند تقرب بجویم! گفتند: ما کسی را سراغ نداریم که بیشتر از قنبر، غلام علی که با وی هم سخن بوده، باشد. حجاج دستور داد قنبر را حاضر کنند مأموران او را دستگیر نموده و نزد حجاج آوردند. حجاج: تو قنبر هستی؟ قنبر: آری. حجاج: همان غلام آزاد کرده علی؟ قنبر: الله مولای من و علی امیر مؤمنان ولی نعمت من می‌باشد. حجاج: از دین علی بیزاری بجوی! قنبر: نخست مرا به دینی که بهتر از دین علی باشد، راهنمایی کن! حجاج: من تو را خواهم کشت، اکنون خودت بگو چگونه دوست داری تو را بکشم؟ قنبر: چگونه کشتنم را در اختیار تو گذاشتم، هر طور می‌خواهی بکش! حجاج: چرا؟ قنبر: برای اینکه هر طور ما را بکشی، همانطور تو را خواهند کشت. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به من فرموده است که از راه ظلم ستم را از پیکرم جدا می‌کنند، در حالی که گناهی انجام نداده ام. حجاج خون آشام دستور داد قنبر عاشق علی (علیه السلام) را گردن زدند. [۱] او بدین گونه قهرمانانه در چنگال خونخوار ترین انسان، در راه مولایش علی (علیه السلام) به شهادت رسید. درود خداوند بر او باد. دوست و سگ 🍃🌼 حارث پسر صعصعه چند نفر رفیق صمیمی داشت و سخت علاقه مند بود، به طوری که نمی توانست از آنان جدا گردد. در یکی از سفرهای تفریحی، همه آنها، همراه حارث بودند، جز یکی از آنها که در آن سفر همراه ایشان نبود. از قضا آن دوست که به سفر نرفته بود، با همسر حارث رابطه برقرار کرد؛ یک وقت وارد منزل وی شد، پس از عیش و نوش با همسرش همبستر گردید، و چنین خیانت نابخشودنی را درباره دوستش انجام داد. حارث در خانه سگی داشت، سگ با وفا به آنها حمله کرد و هر دو را کشت. حارث از سفر برگشت وارد منزل که شد، دید دوست و همسرش هر دو کشته شده اند، از ماجرا که آگاه شد، این دو بند شعر را سرود: فیا عجبا للخل یهتک حرمتی* * * و یا عجبا للکلب کیف یصؤن و مازال یزغی ذمتی و وطنی و تخفظ عزمی والخلیل یوث شگفتا از دوست که در غیاب من به ناموس من بی حرمتی میکند و عجبا از سگ که ناموس مرا محافظت می‌نماید. [۱] آری به راستی انسان خائن پست تر از حیوان نجس، همانند سگ است. ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج ۴۲، ص ۱۲۶ [۱]: ب: ج ۱۵، ص ۵۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 كه در با و امیرالمومنین عليه السّلام شده است 🌸🌺✨ كسى كه با توجه به عهد من جان سپارد، و يا در فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۸ روزگار من بميرد، گنجينه خداست. و كسى كه در روزگار تو بميرد، جان به راحتى تسليم كرده است. و كسى كه بميرد و تو را در حالى كه جان تسليم كرده اى دوست بدارد، خداى تعالى تا خورشيد طلوع و غروب مى كند سرانجام او را به ايمنى و ايمان سپرى مى سازد. و كسى كه بميرد و كينه تو را در دل داشته باشد، به مرگ جاهليت مرده است. و دست به هر كارى كه در روزگار اسلام زده است به حساب او رسيدگى مى شود و چيزى از او فرو گذار نمى گردد. «ابو يعلى» اين حديث را نقل كرده است. مؤلف گويد: «متّقى» هم در [كنز العمال ۶/ ۴۰۴] به نقل آن پرداخته و اظهار مى دارد كه «ابو يعلى» هم آنرا آورده است. «بو صيرى» گفته است: راويان اين حديث از محدثان ثقاتند. و «محب طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۷] با اندك اختلافى، حديث مورد بحث را ياد كرده و گفته است: «امام احمد» هم در «مناقب» نقل مى كند. (۱) [همان كتاب ۹/ ۱۲۱] از «ابن عمر» نقل مى كند كه در يكى از روزها، همراه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در سايه ديوارهاى مدينه حركت مى كرديم، همزمان در جستجوى على عليه السّلام بر آمديم و در مسير خود به كنار ديوارى رسيديم كه در آنجا على عليه السّلام به خواب رفته و گرد و غبار ظاهر آن حضرت عليه السّلام را فرا گرفته بود. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله على عليه السّلام را بيدار كرد و فرمود: با چنين وضعى كه در تو مشاهده مى شود، هر گاه مردم تو را به كنيه «ابو تراب» بخوانند، آنان را سرزنش نخواهم كرد. رواى گفته است: در آن حال، چهره على عليه السّلام را مشاهده كردم كه تغيير يافت. و اين معنى بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گران آمد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى آرامش قلب على عليه السّلام، فرمود: مى خواهى سخنى بگويم كه از شنيدن آن سخن خرسند گردى؟! گفت: آرى، يا رسول اللّه! پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تو برادر و وزير من مى باشى، و تو هستى كه قرض مرا ادا مى كنى، و به وعده من وفا مى نمائى، و مرا از هر چه در ذمّه‌ام مى باشد فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۹ آسوده خاطر مى سازى. اينك كسى كه تو را در حال حيات من دوست بدارد، با امن و ايمان از دنيا به سراى ديگر رحلت مى كند. و كسى كه در زندگى تو و پس از در گذشت من، تو را دوست بدارد، سرانجام او به امن و ايمان به پايان مى رسد و از ناراحتى روز رستاخيز آسوده خاطر خواهد بود. و كسى كه بميرد و كينه تو را در دل داشته باشد، به مرگ جاهليت مرده است و خدا، از هيچ عمل او كه در اسلام انجام داده است چشم پوشى نكرده و مورد باز خواست قرار خواهد داد. «طبرانى» اين حديث را نقل كرده است. مؤلف گويد: «متّقى» حديث مذكور را در [كنز العمال ۶/ ۱۵۵] روايت كرده و مى گويد: «طبرانى» هم آنرا از «ابن عمر» نقل مى كند. (۱) [تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۴/ ۱۰۲] به سند خود، از «عايشه» روايت مى كند، از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه خطاب به على عليه السّلام فرمود: در حق تو همين كافى است كه دوستدار تو در هنگام مرگ اندوهى ندارد، و در قبر هم احساس تنهائى نمى كند، و روز قيامت هم فزعى ندارد. (۲)📚 [همان كتاب ۱/ ۲۵۹] به سند خود، از «ابن عباس» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: در شب معراج كه مى خواستم به بهشت وارد شوم، اين جملات بر در آن نوشته شده بود: «لا اله الّا الله، محمد رسول الله، علىّ حبّ الله، و الحسن و الحسين صفوة الله، فاطمة خيرة الله على باغضهم لعنة الله» پيش از اين ترجمه شد كه «حبّ»- به كسر حاء- به معناى «محبوب» است. (۳) [كنز العمال ۶/ ۱۵۸] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: سه خصلت است كه هر گاه در كسى باشد، از امت من بشمار نمى آيد و من هم پيغمبرش نيستم؛ دشمنى با على عليه السّلام، نكوهش اهل بيت من و كسى كه ايمان را كلام تنها بداند و به حقيقت ايمان نپردازد. «ديلمى» اين حديث را از «جابر» روايت كرده است. فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۲۰ (۱)📚 [ذخائر العقبى محب طبرى ص ۹۲] از «انس بن مالك» روايت كرده كه در يكى از اوقات، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله، به منبر تشريف برد و پس از ايراد بيانات مفصلّى، فرمود: على كجاست؟ حضرت على عليه السّلام با شتاب از محل خود برخاست و عرض كرد: اينك من حاضر و آماده به خدمتم! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آن حضرت را بحضور خواند و به سينه چسبانيد و پيشانى مباركش را بوسيد و با صداى بلند فرمود: اى گروه مسلمانان! اين بزرگوار، برادر و پسر عمو و داماد من
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 نامه دوستى بن ابيطالب عليه السّلام است 🌺🌸 (۲) [تاريخ بغداد خطيب بغداد ۴/ ۴۱۰] به دو سند خود، از «ابو نعمان عارم بن فضل» از «قدامة بن نعمان» از «زهرى» روايت مى كند كه از «انس بن مالك» شنيدم كه گفت: به خدائى كه جز او خدائى نيست، از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، فرمود: سرلوحه نامه مؤمن، محبت على بن ابيطالب عليه السّلام است. (۳) [كنوز الحقايق مناوى ص ۹۳] از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله نقل است كه فرمود: سرلوحه مؤمن، حبّ على بن ابيطالب عليه السّلام است. «ديلمى» اين حديث را نقل كرده است . فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۲ بديهى است امیرالمومنین بن ابيطالب عليه السّلام اى است كه را مى بلعد و گذشتن از را مى كند و از آتش را امضا مى نمايد و آدمى را ثابت قدم مى دارد و على عليه السّلام بزهكارئى است كه هيچ حسنه اى نمى تواند آنرا بنمايد🌸🌺 (۲) [كنوز الحقايق مناوى ص ۶۲] از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت است كه فرمود: دوستى على عليه السّلام حسنه اى است كه هيچ سيئه اى به آن زيانى وارد نمى سازد. «ديلمى» اين حديث را نقل كرده است. (۳) [همان كتاب ص ۶۳] دوستى على عليه السّلام گناه را مى بلعد و محو مى كند، آنچنان كه آتش هيزم را مى سوزاند و محو مى كند. «ديلمى» اين حديث را نقل نموده است. (۴) [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۵] از «ابن عباس» روايت كرده است كه گفت: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: دوستى على عليه السّلام گناهان را محو مى كند، آنچنان كه آتش هيزم را مى سوزاند و محو مى كند. فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۳ «ملّا» اين حديث را در «سيره» خود آورده است. (۱) [كنز العمال ۶/ ۱۵۸] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: دوستى على عليه السّلام گناهان را مى بلعد و محو مى كند، آنچنان كه آتش هيزم را مى سوزاند و محو مى سازد. «تمّام» و «ابن عساكر» اين حديث را از «ابىّ» روايت نموده اند. (۲) [تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۴/ ۱۹۴] به سند خود، از «عطاء» از «ابن عباس» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: دوستى على عليه السّلام اعمال ناپسند را آنچنان محو مى كند، كه آتش هيزم را خاكستر مى سازد. (۳) [همان كتاب ۳/ ۱۶۱] به سند خود، از «ابن عباس» نقل مى كند كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيدم: آيا براى عبور از دوزخ هم جوازى لازم است؟ فرمود: آرى! پرسيدم: آن جواز چيست؟ فرمود: دوستى على بن ابيطالب عليه السّلام. (۴) 📚[كنوز الحقايق مناوى ص ۶۲] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: دوستى على عليه السّلام برات آزادى از دوزخ است. «ديلمى» اين حديث را نقل كرده است. (۵) [كنز العمال ۶/ ۱۵۸] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: خداى تعالى دوستى على عليه السّلام را در دل هيچ مؤمنى كه لغزش قدمى براى او پيش آيد پايدار نمى دارد، مگر اينكه خداى تعالى پاهاى او را در روز قيامت بر صراط پايدار مى دارد. «خطيب» اين حديث را در «المتفق و المفترق» روايت كرده است. (۶)📚 [كنوز الحقايق مناوى ص ۵۳] از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله روايت مى كند كه فرمود: دشمنى و كينه ورزى با على بن ابيطالب عليه السّلام سيئه و كار ناپسندى است كه حسنه و كار پسنديده سودى به حال آن ندارد و نمى تواند عمل ناپسند را جبران نمايد. «ديلمى» اين حديث را روايت كرده است . 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۴ (۱) ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 به كه خداى تعالى از و و و پيمان گرفته است تا عليه السّلام را بدارند 🔸🌺 (۲) [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۵] از «انس» روايت كرده است كه گفت: حضرت على عليه السّلام درهمى به «بلال» داد تا خربزه بخرد. «بلال» خربزه را خريد و حضور حضرت على عليه السّلام آورد. هنگامى كه خربزه را پاره كرد و مقدارى از آن تناول فرمود، احساس كرد كه خربزه تلخ است. فرمود: اى بلال! اين خربزه را به صاحبش برگردان و آن يك درهم را از او بگير، براى اينكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به من فرموده كه خداى تعالى محبت تو را به بشر و شجر و ثمر و دانه عرضه داشته است، هر يك از آنها كه محبت تو را پذيرفته است، شيرين و گوارا است و هر يك كه اظهار علاقه به تو نكرده باشد، تلخ و ناگوار است! اين خربزه از آن دسته از ميوه هائى است كه محبت مرا نپذيرفته و علاقه اى به من ابراز ننموده است. «محب طبرى» پس از نقل حديث مزبور، اظهار مى دارد كه «ملّا» اين حديث را نقل كرده است. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۵ مؤلف گويد: بار ديگر «محب طبرى» در [ذخائر ص ۹۲] به ذكر اين حديث پرداخته و مى گويد: «ملّا» در «سيره» خود به نقل اين خبر اشاره كرده است . 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۶ (۱) خدا صلّى اللّه عليه و آله به عليه السّلام فرمود: يا على! تو در و آخرت من هستى 🔹🌸 (۲)📚 [مستدرك حاكم ۳/ ۱۳۵] به سند خود، از «عمرو بن ميمون» از «ابن عباس» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حاضران، فرمود: كداميك از شما حاضريد كه در دنيا و آخرت امور مرا به عهده بگيريد و متولّى كارهاى من باشيد؟ به هر كدام كه مى گفت: آيا تو حاضرى امور دنيا و آخرت مرا به عهده بگيرى؟ پاسخ مى داد: من نمى توانم امور شما را عهده دار بشوم و اكثر حاضران همين پاسخ را در برابر پرسش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ابراز داشتند. على عليه السّلام عرضه داشت: من حاضرم امور دنيا و آخرت شما را به عهده بگيرم! پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آرى، تو در دنيا و آخرت ولىّ من هستى. «حاكم» گفته است: اسناد اين روايت صحيح است. (۳)📚 [مسند امام احمد حنبل ۱/ ۳۳۰] به سند خود، از «عمرو بن ميمون» روايت كرده است كه در كنار «ابن عباس» نشسته بودم كه نه نفر آمدند و گفتند: اى 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۷ پسر عباس! اكنون بخاطر مطلبى كه به تو بايد گوشزد كنيم، نزد تو آمده ايم. (۱) اينك يا از محل خويش برخيز و با ما بيا تا آنچه را در نظر داريم به اطلاع تو برسانيم، و يا از ايشان كه در كنار تو نشسته اند درخواست كن كه ما را با تو تنها بگذارند! «ابن عباس» گفت: من با شما مى آيم. «ابن عباس» كه هنوز بينائيش را از دست نداده بود، همراه آنان رفت. مطالبى بين آنها ردّ و بدل شد كه ما از چگونگى آنها خبردار نبوديم. طولى نكشيد «ابن عباس»- در حالى كه از شدت ناراحتى لباسش به زمين كشيده مى شد- بازگشت و گفت: اف بر آنها و تف بر ايشان! از بزرگوارى نكوهش مى كردند كه داراى ده خصلت كمال است (و حديث را تا آنجا ادامه داده كه) رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به عموزادگانش، فرمود: كداميك از شما حاضريد امور دنيا و آخرت مرا عهده دار شويد؟ همان روز هم على عليه السّلام در كنار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نشسته بود، هنگامى كه مشاهده كرد آنان حاضر نشدند امور آن حضرت را به عهده بگيرند در پاسخ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، عرض كرد: من حاضرم كه امور دنيا و آخرت شما را به عهده بگيرم! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آرى، تو دردنيا و آخرت ولىّ من هستى. بار ديگر به مردى توجه كرده فرمود: كداميك از شما حاضريد كه امور دنيا و آخرت مرا به عهده بگيرد؟ هيچ كدام پاسخى ندادند. اين بار هم حضرت على عليه السّلام به عرض رسانيد: من امور دنيا و آخرت شما را به عهده مى گيرم! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آرى، تو ولىّ دنيا و آخرت من هستى. (۲)📚 مؤلف گويد: «نسائى» اين حديث را در [خصائص ص ۸] و «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۲۰۳] نقل كرده و مى گويد: «امام احمد» و «حافظ ابو القاسم دمشقى» در «الموافقات» و «الاربعين الطوال» آورده اند و «دمشقى» گفته است:....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 خدا صلّى اللّه عليه و آله به عليه السّلام فرمود: يا على! تو در و آخرت من هستى 🔹🌸 «نسائى» مختصرى از آن را نقل نموده است. و «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۱۹] روايت كرده و مى افزايد: «امام احمد» و «طبرانى» در «الكبير» و «الاوسط» به مختصرى از آن اكتفا نموده است. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۸ (۱)📚 [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۰۸] از «عبد اللّه بن مسعود» روايت كرده كه ديدم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست على عليه السّلام را گرفته و مى فرمود: اين شخص، ولىّ من است و من ولىّ اويم. «طبرانى» اين روايت را در «الاوسط» آورده است. (۲)📚 مؤلف گويد: «محب طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۱۷۲] ياد نموده و در آخر آن آمده است «واليت من والاه و عاديت من عاداه» و «حاكمى» هم آنرا نقل كرده است. (۳) [خصائص نسائى ص ۴] به سند خود، از «عايشه» دختر «سعد» روايت مى كند كه از پدرم شنيدم، مى گفت: در روز جحفه، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست على عليه السّلام را گرفته و به ايراد خطابه پرداخت. پس از حمد و ثناى الهى، خطاب به مردم فرمود: اى مردم! اطمينان داريد كه من ولى شما هستم؟ گفتند: آرى، يا رسول اللّه! و همچنان كه دست على عليه السّلام در دست مباركش بود، دست او را بلند كرد و فرمود: اين شخص، ولى من است؛ بطوريكه دين مرا مى پردازد، و من هم با دوست او دوست، و با دشمن او دشمن هستم . 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۹ (۱) كه حضرت امیرالمومنین عليه السّلام را كند و بگويد را كرده است 🌺🌸 (۲) [مستدرك حاكم ۱/ ۱۲۱] به سند خود، از «ابو عبد اللّه جدلى» روايت مى كند كه بحضور «امّ سلمه» رسيدم، گفت: آيا در ميان شما و در جرگه شما كسى هست كه به حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله ناسزا بگويد و آن حضرت را، سبّ كند؟! گفتم: معاذ اللّه- يا گفته است سبحان اللّه، و يا كلمه ديگر كه ناظر به همان معنى است- «امّ سلمة» گفت: چگونه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله را ناسزا نمى گويند، حال آنكه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، فرمود: كسى كه به على عليه السّلام ناسزا بگويد، به من ناسزا گفته است!! «حاكم» گويد: اين حديث صحيح است. (۳) مؤلف گويد: در احاديث آينده مى آيد كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: كسى كه مرا سبّ كند، خدا را سب كرده است. و نتيجه اين دو مقدمه آنست، كسى كه على عليه السّلام را سب كند، خدا را سبّ كرده است. «امام احمد» روايت مزبور را در [مسند ۶/ ۳۲۳] و «نسائى» در 📚[خصائص ص ۲۴] نقل كرده اند. فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۰ (۱)📚 [همان كتاب ۳/ ۱۲۱] به سند خود، از «ابو عبد اللّه جدلى» روايت مى كند، خردسال بودم كه عازم حج بيت الله گرديدم. در مدينه به گروهى از مردم برخورد كردم و همراه آنان حركت كردم تا اينكه به خانه «امّ سلمه»، همسر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله وارد شديم. پس از آنكه حضّار نشستند، از «امّ سلمه» شنيدم كه صدا زد: اى شيب بن ربعى! مردى كه آثار خشكى و خشمگينى از وى ظاهر بود، پاسخ داد: چه مى فرمائى، اى مادر! فرمود: آيا معمول شماست كه هرگاه مجلسى منعقد مى سازيد، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله را سب مى كنيد و به آن حضرت ناسزا مى گوئيد؟! وى پاسخ داد: هرگز چنان نيست! «ام سلمه» گفت: آيا در مجالستان، از على عليه السّلام نكوهش مى كنيد؟ در پاسخ گفت: در پاره اى از امور دنيوى از وى بدگوئى مى نمائيم. «ام سلمه» گفت: اين سؤال بدان جهت بود كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، مى فرمود: كسى كه به على عليه السّلام ناسزا بگويد، به من ناسزا گفته است. و كسى كه مرا سب كند، خدا را سب كرده است. مؤلف گويد: «متّقى» اين حديث را در 📚[كنز العمال ۶/ ۴۰۱] نقل كرده و مى گويد: «ابن ابى شيبه» حديث فوق را نقل كرده است. (۲)📚 [ذخائر العقبى ص ۶۶] از «ابن عباس» روايت مى كند كه خدا گواه است از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، مى فرمود: كسى كه از على عليه السّلام نكوهش كند، مرا سبّ كرده است. و كسى كه مرا، سب كند، خدا را سبّ كرده است. و كسى كه خدا را سبّ كند، خداى تعالى او را به روى به آتش دوزخ مى افكند. «محب طبرى» گويد: «ابو عبد الله جدلى» اين حديث را آورده است. «على بن سلطان»....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 خدا صلّى اللّه عليه و آله به عليه السّلام فرمود: يا على! تو در و آخرت من هستى 🔹🌸 «محب طبرى» گويد: «ابو عبد الله جدلى» اين حديث را آورده است. «على بن سلطان» هم در 📚[شرح مرقات ۵/ ۵۳۸] به نقل آن پرداخته و مى گويد: «ابو عبد الله جدلى» هم آنرا روايت كرده است. (۳) [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۶] از «ابن عباس» روايت مى كند زمانيكه او نابينا شده بود، روزى وارد مجلسى از مجالس قريش شد. در آن مجلس، از فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۱ حضرت على عليه السّلام بدگوئى مى شد و حضرتش را سبّ مى كردند! (۱) «ابن عباس» به كسى كه دستش را گرفته بود، گفت: آيا نمى شنوى كه اينان به سبّ خداى تعالى اقدام كرده اند! وى كه از سخن او به شگفت آمده بود، گفت: سبحان الله! كسى كه از خدا بدگوئى بكند، مشرك است. «ابن عباس» روى به حضّار كرد و گفت: كداميك از شما به سبّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله پرداختيد؟ در پاسخ گفتند: اين چه سؤالى است؟ كسى كه از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نكوهش نمايد، كافر است. پرسيد: آيا هيچيك از شما از على عليه السّلام نكوهش مى كند؟ گفتند: اين عمل اتفاق مى افتد و از نكوهش و سبّ على عليه السّلام دريغ نمى داريم! «ابن عباس» گفت: خدا گواه است كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، مى فرمود: كسى كه على عليه السّلام را سبّ كند، مرا سبّ كرده است. و كسى كه مرا سبّ كند، خدا را سب كرده است. و كسى كه خدا را سب كند، خدا او را به روى به آتش دوزخ مى افكند. «ابن عباس» بازگشت و به آن شخص كه دستش را گرفته بود و عصاى دست او بود، گفت: آيا آنچه را كه اظهار كردند شنيدى؟ گفتم: آرى. مقدارى از آن را شنيدم. «ابن عباس» گفت: هنگامى كه از نتيجه ناسزا گفتن به على عليه السّلام اطلاع يافتند، رخسارشان را چگونه يافتى؟ گفتم: نظروا اليك بأعين محمّدةنظر التيوس الى شفار الجازر ؛ هنگامى كه آن سخنان را بيان مى كردى، با چشمهاى خون فرا گرفته به تو مى نگريستند؛ آنچنان كه بزها به مژگان شتران، نگاه مى كنند! «ابن عباس» گفت: پدر و مادرم فداى تو! بيش از اين بگو، گفتم: جزر الحواجب ناكسى أذقانهم نظر الذّليل الى العزيز القاهر ؛ چشم هايشان مژه مى زد، و چانه هايشان بزير افتاده بود؛ طورى به تو نگاه مى كردند كه انسان بيچاره به عزيز با شوكتى مى نگرد! گفت: پدر و مادرم فداى تو! باز هم بيشتر بگو، گفتم: به غير از آن دو بيت، 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۲ بيت ديگرى حاضر ندارم، ليكن اين شعر را در برابر تقاضاى تو مى گويم: أحيائهم حزنى على أمواتهم و الميّتون مسبّة للغابر ؛ زندگان آنها بر مردگانشان محزونند و مردگان آنها مورد نكوهش آيندگان مى باشند. «محب طبرى» گويد: «ابو عبد اللّه ملّا» اين حديث را روايت كرده است. مؤلف گويد: «شبلنجى» هم حديث مزبور را در [نور الابصار ص ۹۹] نقل كرده و مى گويد: «ابن عباس» در مسير خود به صفه زمزم رسيد و در آنجا با جمعى از شامى‌ها روبرو شد كه از حضرت على عليه السّلام نكوهش مى كردند! در اينجا به بخشى از اخبار مى رسيم كه مناسب است آنها را در پايان اين باب ذكر كنيم. (۱) از جمله:📚 «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۴۰۵] از «ابو صادق» روايت مى كند كه حضرت على عليه السّلام فرمود: در حسب من همين بس كه پيوند من، به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله منتهى مى شود و در دين من همين بس كه آئين آن حضرت را برگزيده ام؛ بنابراين كسى كه حقيقتى از من فرا بگيرد، از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرا گرفته است. «خطيب» اين حديث را در «المتفق» و «ابن عساكر» نقل كرده اند. (۲) از جمله: «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۲۹] از «ابو بكر بن خالد بن عرفطه» نقل مى نمايد كه گفت: در ملاقاتى كه با «سعد بن مالك» داشتم به او گفتم: بطورى كه اطلاع يافته ام، شما در كوفه، در مجامعى كه گرد مى آوريد، از حضرت على عليه السّلام نكوهش مى كنيد و به سبّ او مى پردازيد! «سعد» گفت: چنين نيست، به خدائى كه جان «سعد» در دست تواناى اوست، حقيقتى را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله درباره على عليه السّلام شنيده‌ام كه اگر ارّه بر سرم گذارند، هرگز از على عليه السّلام نكوهش نخواهم كرد! «هيثمى» گفته است: «ابو يعلى» اين حديث را نقل كرده و سندش حسن است. فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۳ (۱) مؤلف گويد: «نسائى» اين حديث را در [خصائص ص ۲۴] نقل كرده است، جز اينكه متن حديثش مضطرب است.
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 اكرم صلّى اللّه عليه و آله : كسى كه عليه السّلام را مرا است 🌺🌸 (۲)📚 [مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۲] به سند خود، از «عمرو بن شاس اسلمى» كه از اصحاب حديبيّه است، روايت مى كند كه در سفرى كه همراه على عليه السّلام به يمن رفته بودم، احساس كردم كه مرا مورد جفا قرار داده است. نسبت به ايشان در دل خود كدورتى يافتم. هنگامى كه به مدينه بازگشتم، از چگونگى برخورد على عليه السّلام با خودم، به اهل مسجد شكايت مى كردم تا اينكه اين شكايت به گوش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيد. يك روز صبح كه به مسجد وارد شدم. اصحاب گرداگرد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را فرا گرفته بودند، در اين هنگام چشم پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به من افتاد، فرمود: اى عمرو! به من نگاه كن! همچنان به آن حضرت چشم دوخته بودم تا در محل خود قرار گرفتم. آنگاه فرمود: اى عمرو! به خدا سوگند! مرا آزرده اى. گفتم: پناه مى برم به خداى تعالى از اينكه مرتكب كارى بشوم كه موجبات آزار شما را فراهم آورد. فرمود: آرى، كسى كه على عليه السّلام را آزرده خاطر و ناراحت سازد، مرا آزرده است. «حاكم» گفته است: اسناد اين حديث صحيح است، ليكن «بخارى» 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۵ و «مسلم» در «صحيح» خودشان به آن اشاره نكرده اند. مؤلف گويد: 📚«امام احمد» اين حديث را در [مسند ۳/ ۴۸۳] و «ابن اثير» در [اسد الغابة ۴/ ۱۱۳] و «ابن حجر» در [اصابة ۴/ قسم ۱/ ۳۰۴] آورده اند. و «ابن حجر» مى گويد: «احمد» و «بخارى» در «تاريخ» خود و «ابن حبان» در «صحيح» خود، و «ابن منده» و «ابن عبد البرّ» در [استيعاب ۲/ ۴۴۲] به دو طريق، و «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۱۵۲] نقل كرده و مى گويد: «احمد» و «بخارى» در «تاريخ» و «حاكم» از «عمرو بن شاس» و «متّقى» در [۴/ ۴۰۰] مى گويد: «ابن ابى شيبه» و «بخارى» در «تاريخ» و «طبرانى» نقل كرده اند و «هيثمى» در 📚[مجمع ۹/ ۱۲۹] آورده است و مى گويد: حديث مزبور را «امام احمد»... مختصرى از آنرا «طبرى» و «بزّاز» مختصرتر از آن، ياد كرده اند و «محب طبرى» در 📚[الرياض النضرة ۳/ ۱۶۵] نقل نموده و مى گويد: «امام احمد» آنرا آورده است و مختصرى از آنرا هم «ابو حاتم» نقل كرده است.📚(۱) [مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۱] به سند خود، از «عبيد الله بن ابى مليكه» از پدرش نقل كرده است يكى از شامى‌ها در حضور «ابن عباس» از حضرت على عليه السّلام نكوهش كرد. «ابن عباس» كه به شدّت ناراحت شده بود، گفت: اى دشمن خدا! با اين نكوهشى كه از حضرت على عليه السّلام نمودى، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را آزرده خاطر ساختى؛ حق تعالى مى فرمايد: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً 📚(سوره احزاب، آيه ۵۷) ؛ آنها كه خدا و رسول او را آزار مى دهند، خداى تعالى آنان را در دنيا و آخرت لعنت مى كند و براى آنها عذاب خوار كننده اى آماده ساخته است...... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 اكرم صلّى اللّه عليه و آله : كسى كه عليه السّلام را مرا است 🌺🌸 اى مردك! اگر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به صورت ظاهر زنده بود، گفتار تو او را آزرده مى ساخت. «حاكم» گفته است: اين حديث صحيح است، ليكن «بخارى» و «مسلم» در كتاب «صحيح» خودشان از آن ياد نكرده اند. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۶ (۱) [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۲۸] از «سعد بن ابى وقّاص» نقل مى كند كه من و دو تن ديگر كه همراه من بودند، در مسجد نشسته بوديم و از على عليه السّلام بدگوئى مى كرديم. در آن حال رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه آثار خشم و غضب از چهره اش نمايان بود بسوى ما آمد. و من از ناراحتى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به خدا پناه بردم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: شما را با من و مرا با شما چه كار است؟! و اضافه فرمود: كسى كه على عليه السّلام را ناراحت كند، مرا ناراحت كرده است. «هيثمى» گويد: اين حديث را «ابو يعلى» و مختصرى از آنرا «بزّاز» نقل كرده اند. مؤلف گويد:📚 «ابن حجر» حديث مورد بحث را در [صواعق ص ۷۳] و «شبلنجى» در [نور الابصار ص ۷۲] و هر دو تن گفته اند كه «ابو يعلى» و «بزّاز» به نقل آن پرداخته اند. (۲) [فيض القدير مناوى ۶/ ۱۸] در شرح آن كتاب مى نويسد: «دار قطنى» از «عمر» روايت كرده است كه در نزديك قبر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نشسته بود. يكى از حاضران از مقام حضرت على عليه السّلام نكوهش كرد. «عمر» گفت: واى بر تو! آيا على را مى شناسى؟ و اشاره به مرقد مطهر رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله نموده گفت: على، پسر عموى صاحب اين قبر است و اضافه كرد: با اين نكوهشى كه كردى، به خدا سوگند! پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را در قبرش آزار رسانيدى (!!) (۳) [مرقاة المفاتيح ۵/ ۵۳۷] «على بن سلطان» در شرح اين كتاب، از «عروة بن زبير» روايت مى كند كه يكى از حاضران در محضر «عمر»، از على عليه السّلام بدگوئى كرد. «عمر» گفت: آيا صاحب اين قبر را مى شناسى؟ صاحب اين قبر، محمّد بن عبد الله بن عبد المطّلب است. توصيه مى كنم از على عليه السّلام به خوبى ياد كن؛ چرا كه هرگاه از وى بدگوئى كنى، صاحب اين قبر را آزرده اى (!!) «على بن سلطان» گويد: «امام احمد» اين حديث را در «المناقب» آورده است. 📚 فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۷ مؤلف گويد: «محب طبرى» هم در 📚[الرياض النضرة ۲/ ۱۶۷] به نقل آن پرداخته و مى گويد: «امام احمد» در «المناقب» و «ابن سمّان» در «الموافقه» به نقل آن پرداخته اند. (۱) 📚[محب طبرى در ذخائر العقبى ص ۶۵] از «عمرو بن شاس اسلمى» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه على عليه السّلام را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه على عليه السّلام را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. و كسى كه به او آزار رساند، به من آزار رسانده است. و كسى كه مرا آزار بدهد، خدا را آزار رسانده است. «ابو عمر نمرى» اين حديث را نقل نموده است . 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۸ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 كه را از راه حضرت عليه السّلام كند از راه جدا شده است 🌺🌸🌸 (۲) [مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۳] به سند خود، از «معاوية بن ثعلبة» از «ابوذر» نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: يا على! كسى كه از من جدا شود، از راه خدا جدا شده است. و كسى كه راه و روش خود را از تو جدا نمايد، از دين من جدا شده است. «حاكم» گويد: اسناد اين حديث صحيح است. مؤلف گويد: «حاكم» بار ديگر، همين حديث را در [۳/ ۱۴۶] نقل كرده است و «ذهبى» در [ميزان الاعتدال ۱/ ۳۲۳] به ذكر حديث مزبور پرداخته و سند آنرا، صحيح شمرده است و «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۳۵] روايت كرده و مى گويد: «بزّاز» هم به روايت آن اقدام نموده و رجال آن، ثقاتند و «محب طبرى» هم در 📚[الرياض النضرة ۲/ ۱۶۷] روايت كرده و مى گويد: «امام احمد» در «المناقب» و «نقّاش» به نقل آن پرداخته اند. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۱۹ (۱) [كنز العمال ۶/ ۱۵۶] روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: كسى كه از على عليه السّلام، مفارقت نمايد، از من مفارقت كرده است. و كسى كه از من مفارقت نمايد، از خداى تعالى جدايى اختيار نموده است. (۲) مؤلف گويد: «متّقى» بار ديگر، حديث مزبور را در صفحه ۱۵۶ نقل نموده و در آنجا مى گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام فرمود: يا على! كسى كه از تو جدا شود، از راه من جدا شده است. و كسى كه از من مفارقت نمايد، از خدا جدا گرديده است. سپس اظهار داشته كه «طبرانى» اين حديث را از «ابن عمر» روايت كرده است. (۳) 📚[هيثمى در مجمع ۹/ ۱۲۸] از «بريدة» روايت مى كند كه گفت: در يكى از اوقات، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گروهى از اصحاب را به سپهسالارى حضرت على عليه السّلام بسوى يمن، و جمعى را به سرپرستى «خالد بن وليد» بسوى جبل، روانه كرد. و در ضمن توصيه فرمود كه هرگاه دو لشكر به يكديگر رسيدند، على عليه السّلام فرماندهى هر دو لشكر را به عهده مى گيرد. لشكر عازم محل مأموريت گرديد و سرانجام بر مخالفان پيروز شدند و مسلمانان غنيمتهاى فراوانى به دست آوردند (حديث را تا آنجا ادامه داده است كه همگى آنرا در باب «على منّى و انا منه» و در باب ديگر متذكر شديم؛ تا آنجا كه گفته است) رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در ميان مردم ظاهر گشت و فرمود: از مردمى درشگفتم كه از على عليه السّلام نكوهش مى كنند! بديهى است كسى كه از على عليه السّلام بدگوئى كند، از من بدگوئى كرده است. و كسى كه از او جدائى اختيار كند، از من جدا شده است. آرى، على از من است و من از على هستم. او از سرشت من آفريده شده است و من از سرشت حضرت ابراهيم عليه السّلام وجود يافته ام. تا آنجا كه «بريدة» به عرض مى رساند: يا رسول الله! به حقّ صحبتى كه با شما دارم دست مبارك خود را بگشاييد تا با شما براى پذيرش اسلام تجديد بيعت نمايم. «بريدة» گفته كه پيوسته درخواست مى كردم تا تجديد بيعت نمودم و اسلام جديدى 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۲۰ نصيبم شد! «هيثمى» گفته است: «طبرانى» اين حديث را در كتاب «الاوسط» نقل كرده است. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۲۱ (۱) ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫