🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_دویست_و_سوم🔹🔸
حضرت #على عليه السّلام #محبوبترين افراد
در پيشگاه #خدا و #رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله #است 🌺🍃
حضرت صلّى اللّه عليه و آله سه بار فرمود:
«اللّهمّ والى، اللهمّ والى، اللهمّ والى»
. «ابن عساكر» هم اين حديث را نقل كرده است.
(۲) 📚[كنز العمال ۶/ ۴۰۶] به سند خود، از «عمرو بن دينار» از «انس» روايت كرده است كه گفت: در يكى از روزها، همراه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در باغى بوديم.
پرنده بريان شده اى بحضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تقديم شد. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
پروردگارا! يكى از محبوبترين آفريدگانت را بفرست تا از اين مرغ تناول نمايد.
در اين هنگام، على عليه السّلام پشت در باغ آمد و كوبه در را نواخت. در را گشودم.
على عليه السّلام گفت: از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله برايم اجازه ملاقات بگير. (بهانه آوردم) گفتم:
پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله سرگرم كارى است. و در را بستم. پس از اندك فاصله اى پشت در آمد و كوبه در را نواخت باز هم به او اجازه ورود ندادم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى انس! در را به روى على بگشاى، كه چندين بار است، از آمدن او مانع مى شوى. در
پاسخ گفتم: از اين كارم غرضى نداشتم، جز اينكه مى خواستم، مردى از انصار بيايد و با شما در تناول اين مرغ بريان هم غذا بشود. آنگاه على عليه السّلام وارد شد و در تناول آن مرغ، پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را همراهى كرد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: (طبيعى است كه) بشر قوم خود را دوست بدارد.
«ابن عساكر» و «ابن نجّار» اين حديث را روايت كرده اند. (۱) 📚[ذخائر العقبى محبّ طبرى ص ۶۱] «امام ابو بكر محمد بن عمر بن بكير نجّار» از «انس» روايت مى كند كه در يكى از اوقات، مرغ بريانى تقديم حضور مبارك پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله لقمه اى از آن تناول كرد و فرمود: بار پروردگارا! بهترين آفريدگان در پيشگاه تو و مرا بفرست تا از اين مرغ بريان تناول نمايد. طولى نكشيد كه صداى كوبه در به گوشم رسيد. پشت در رفتم و پرسيدم: كيستى؟ در پاسخ فرمود: على هستم. گفتم: اينك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به انجام كارى سرگرم است. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله لقمه ديگرى تناول نمود و همان درخواست را از خداى تعالى كرد. بار ديگر كوبه در به صدا در آمد، پشت در رفتم پرسيدم: كيستى؟ گفت: على هستم. در پاسخ گفتم: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سرگرم كارى است و وقت ملاقات ندارد. بار سوّم، على عليه السّلام كوبه در را كوبيد. در حالى كه پيغمبر صلّى اللّه عليه وآله لقمه سوم را تناول مى كرد و همان درخواست را داشت، اين بار هم پرسيدم: كوبنده در كيست؟ فرمود: على است. گفتم: پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله سرگرم كارى است و اجازه ورود به آن حضرت را ندارم. بازگشتم در حالى كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله لقمه ديگرى را تناول مى نمود، همان درخواست را به عرض الهى رسانيد. بار چهارم، على عليه السّلام كوبه در را نواخت. اين بار حضرت على عليه السّلام به حرف من اعتنائى نكرد و صدايش را بلند كرد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله متوجه شده، فرمود: اى انس! در را بگشا. در را گشودم. على عليه السّلام وارد شد به مجردى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله على عليه السّلام را ديد، لبخندى زد و شكر خدا را بجاى آورد، فرمود: هر لقمه اى را كه تناول مى كردم، از حضرت او درخواست داشتم تا محبوبترين اشخاص در نزد خودش و مرا بفرستد تا در تناول اين مرغ با من همراهى نمايد. اكنون بر من هويدا گرديد كه بهترين آفريدگان نزد خدا و من، همانا تو هستى. على عليه السّلام گفت: به خدائى كه تو را به راستى مبعوث فرموده است، سه بار كوبه در خانه را نواختم ولى «انس» به من اجازه ورود نداد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از «انس»، پرسيد: چرا به او اجازه ورود نمى دادى؟ در پاسخ گفتم: اميد آن داشتم كه يكى از مردم انصار بيايد و با شما هم غذا شود. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تبسّم كرد و فرمود: آدمى دوستدار قوم خود مى باشد و شخصى كه اينگونه ابراز علاقه مندى به خويشان خود مى نمايد، سرزنش نمى شود.
(۱) [📚الرياض النضرة محب طبرى ۲/ ۱۶۱] از «سفينة» نقل كرده است، يكى از زنان انصار، دو جفت پرنده را بريان كرده و آنها را در ميان دو گرده نان قرار داده بود، تقديم حضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نمود. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ..... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫