eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
448 دنبال‌کننده
131 عکس
97 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 🌸 فرمايش اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه « عليه السّلام پس از »🌸 (۲) [📚صحيح ترمذى ۲/ ۲۹۷] به سند خود، از «عمران بن حصين» روايت كرده كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله لشكرى را به فرماندهى حضرت على بن ابيطالب (عليه السلام) گسيل داشت، حضرت على عليه السّلام به فرمان پيغمبر به آن مأموريت رفت. پس از پيروزى، كنيزكى را كه جزو اسيران بود، براى خود برگزيد. اين عمل على عليه السّلام مورد نارضايتى لشكريان قرار گرفت و از آنها، چهار تن تعهد كردند و گفتند: هر گاه با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ملاقات كنيم، رفتار ناخوشايند حضرت على عليه السّلام را به اطلاع ايشان مى رسانيم. معمول مسلمانها اين بود كه هر گاه از سريّه اى باز مى گشتند. نخست به حضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شرفياب مى شدند و سلام مى كردند؛ پس از عرض سلام، هر يك به مقر خويش باز مى گشت. اين بار هم طبق معمول، لشكر بحضور پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد. پس از عرض سلام، يكى از چهار تن از جاى برخاست و گفت: يا رسول الله! آيا از رفتارى كه على بن ابيطالب عليه السّلام در اين مأموريت انجام داده، اطلاع يافته ايد؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روى از او برتافت و پاسخى نداد؛ دومى از جاى برخاست و همان سخن را بازگو كرد. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از او نيز روى برگردانيد و پاسخى نداد؛ سومى از جاى برخاست و همان شكايت را نمود. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به گفته او هم اعتنائى نكرد؛ چهارمى برخاست و گفته هاى آن سه نفر را تأييد كرد. رسول الله صلّى اللّه عليه و آله در حاليكه آثار خشم و غضب از چهره مباركش هويدا بود، برآشفت و سه بار فرمود: از على چه مى خواهيد؟ از على چه مى خواهيد؟ از على چه مى خواهيد؟ و فرمود: على از من است و من از على و او پس از من، ولى همه مؤمنان است. (۱) مؤلف گويد: «احمد حنبل» در [📚مسند ۴/ ۴۳۷] اين روايت را با اندكى اختلاف لفظى آورده و در آن روايت آمده است: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سه بار فرمود: از على دست برداريد! از على دست برداريد! از على دست برداريد! كه على از من است و من از على و او پس از من، ولى همه مؤمنان است و «أبو داوود طيالسى» هم در [📚مسند ۳/ ۱۱۱] با اندك اختلافى، همان روايت را نقل كرده و در آن روايت آمده است: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اين مردم با على چكار دارند؟! على از من است و من از على و پس از من، او ولى همه مؤمنان است. «أبو نعيم» در [📚حليه ۶/ ۲۹۴] همين روايت را آورده است و «نسائى» هم در [📚خصايص ص ۱۹ و ص ۲۳] بطور اختصار روايت كرده و در آن روايت آمده است:....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 جعلی مقام و 🌺🌸 اشاره ۷۲. این که اهل از خدا صلی الله علیه و آله می‌کنند است؟ 🌸✨ ۱. «به درستی که خداوند برای همه مردم به صورت عمومی و برای ابوبکر به صورت خصوصی تجلّی می‌کند. » جواب ظاهر حدیث نشان می‌دهد که از زبان مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله نقل نشده است و چون اشاره به جسمیت خداوند می‌کند، این عقیده کفر محض است. ۲. «خداوند چیزی را در سینه من نریخت، مگر اینکه آن را در سینه ابوبکر بریخت. » جواب این حدیث نشان می‌دهد که ابوبکر در آنچه بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده شریک بوده و این قابل قبول نیست. ۳. «من و ابوبکر هر دو با هم مساوی هستیم مانند: دو اسب که در مسابقه با هم برابرند. » جواب این حدیث هم نشان می‌دهد که ابوبکر و پیامبر صلی الله علیه و آله با هم مساوی بوده اند و هیچ فرقی بین آنها نبوده، در صورتی که تمام احادیث شیعه و سنی خلاف این را می‌گویند و معتقد هستند که بهترین افراد در عالم، پیامبر خاتم و آل ایشان علیهم السلام هستند. ۴. «خداوند مرا از نور خودش آفریده است و ابوبکر را از نور من آفرید و عمر را از نور ابوبکر آفرید و امت مرا از نور عمر آفرید و عمر چراغ اهل بهشت است. » جواب با توجه به اینکه راویان این احادیث نااهل و کذّاب بوده اند؛ این حدیث هم رد می‌شود چون خداوند در قرآن می‌فرماید: «لا یَرَونَ فیها شَمساً و لا زَمهَریراً» [۱] بهشت جای آفتاب و ماه نمی باشد. بهشت به صورت کامل روشن و نورانی است و احتیاجی به چراغ ندارد. این اهل زمین هستند که احتیاج به چراغ و روشنایی دارند. ۵. «ابوبکر و عمر دو سید پیران اهل بهشت اند. » جواب این حدیث از جمله احادیثی است که بعضی از اهل سنت هم آن را رد کرده اند چون ناقل این حدیث یحیی بن عنبسه است و او شخص دروغگویی بوده است. [۱] با توجه به احادیث شیعه و سنّی، در بهشت افراد پیر وجود ندارند و همه جوان هستند. بهشت مانند این دنیا نیست که از دوران جوانی انسانها کم کم به تکامل برسند و بعد به سن پیری و کهنسالی برسند. هر کس که در این دنیا پیر شود و بمیرد، در آن دنیا جوان می‌شود و وارد بهشت می‌گردد. «اِنّا أنشَأناهُنَّ اِنشاءً، فَجَعَلناهُنَّ اَبکاراً، عُرُباً اَتراباً، لاَصحابِ الیَمین» [۲] زنان بهشتی را (در کمال زیبایی) بیافریدیم و همیشه آنها را دوشیزه قرار داده ایم. دوستان و عاشقان شوهران خود، با ناز و شیرین زبان، همسالان جوان هم، مخصوص اصحاب دست راست. این حدیث را در مقابل این حدیث صحیح ومعروف جعل کرده اند تا اهمیت آن را کم کنند که: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «حسن و حسین دو سیّد جوانان اهل بهشت هستند و پدر آن‌ها بهتر از آنهاست. » [۳] ۶. «سزاوار نیست برای قومی که ابوبکر در میان آنها باشد و دیگری را بر او مقدّم نمایند. » جواب: اگر پیامبر صلی الله علیه و آله چنین حدیثی را نقل کرده بودند، خود نیز به آن عمل می‌کردند و در جریان مباهله و جنگ تبوک و برای قرائت سوره برائت و برای شکستن بُت هُبل و برای دعوت و حکومت مردم یمن و برای وصایت و جانشینی خود، علی علیه السلام را انتخاب نمی کردند و ابوبکر را انتخاب می‌کردند. ۷. «عمرو بن عاص گفت: روزی از پیغمبر صلی الله علیه و آله پرسیدم: ای رسول خدا، بهترین زنان در نزد شما کیست؟ گفتند: عایشه. بعد گفتم: بهترین مردان در نزد شما چه کسی است؟ گفتند: پدر عایشه، ابوبکر. »..... ---------- 📚منابع: [۱]: _ دهر: ۱۳. [۱]: _ فیروزآبادی: سفر السعادة ۱۴۲، ابن جوزی: موضوعات ۱/۳۹۸، مقدسی: تذکرة الموضوعات ۲۸، سیوطی: اللالی ۱۶۵، حوت بیروتی: اسنی المطالب ۳۷. [۲]: _ واقعه: ۳۵ _ ۳۸. [۳]: _خطیب خوارزمی: مناقب ۲۹۴، میرسید علی همدانی: مودّة القربی: مودة ۸، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة ۲/۳۸، نسائی: خصائص العلوی: ۱۱۸ و ۱۱۷، ابن صباغ مالکی: فصول المهمه ۲/۶۹۲، ابن جوزی: تذکره ۲۱۰ و... ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 جعلی مقام و 🌺🌸 اشاره ۷۲. این که اهل از خدا صلی الله علیه و آله می‌کنند است؟ 🌸✨ ۷. «عمرو بن عاص گفت: روزی از پیغمبر صلی الله علیه و آله پرسیدم: ای رسول خدا، بهترین زنان در نزد شما کیست؟ گفتند: عایشه. بعد گفتم: بهترین مردان در نزد شما چه کسی است؟ گفتند: پدر عایشه، ابوبکر. » جواب این حدیث هم مانند احادیث قبل توسط افراد نالایق جعل شده و با احادیث شیعه و سنی مغایرت دارد. زیرا چنین حدیثی را پیامبر صلی الله علیه و آله درباره حضرت زهرا علیها السلام و حضرت علی علیه السلام بیان کرده اند. از انس بن مالک نقل است که «بهترین زنان عالم چهار نفرند: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمّد صلی الله علیه و آله. » [۱] رسول خدا صلی الله علیه و آله این چهار زن را بهترین زنان عالم معرفی کرده اند. پس حضرت زهرا علیها السلام را در دنیا و آخرت، از همه آنها برتر دانسته اند. [۲] از عایشه نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام فرمودند: «یا فاطمة ابُشری فَاِنّ اللهَ اصطَف-کِ و طَهَّرَکِ عَلی نِساءِ العالَمین و عَلی نِساءِ الاِسلام و هُوَ خَیرُ دین» [۳] ای فاطمه! تو را مژده باد که خداوند تو را عموماً بر زنان عالم و خصوصاً بر زنان اسلام برگزیده و پاکیزه گردانید و اسلام از تمام دین‌ها بهتر است. همچنین از ابن عباس نقل نموده اند که وقتی این آیه نازل شد: «قُل لا أسئَلُکُم عَلَیهِ اَجراً اِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربی و مَن یَقتَرِف حَسَنةً نَزِد لَهُ فیها حُسناً» [۱] «بگو (به امت) من از شما اجر رسالت نمی خواهم جز اینکه مودّت و محبّت من را در حق خویشاوندان من انجام دهید و هر کس که کار نیکو انجام دهد، ما بر نیکوئی آن می‌افزائیم. » عده ای از اصحاب از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند: نزدیکان شما چه کسانی هستند که خداوند مودت و دوستی آنها را بر ما واجب گردانیده؟ فرمودند: آن‌ها علی و فاطمه و حسن و حسین هستند. (صلوات الله علیهم اجمعین) [۲] همچنین نقل نموده اند که عایشه گفت: خداوند خلقی را که محبوبتر از علی بن ابیطالب علیه السلام در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله باشد خلق نفرموده است. [۳] با توجه به این احادیث و احادیث بسیاری که در کتب شیعه و سنی وجود دارد، متوجه می‌شویم که علی و فاطمه علیهما السلام محبوبترین مردم در نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بوده اند و هیچ وقت پیامبر صلی الله علیه و آله با وجود حضرت علی و فاطمه علیهما السلام، افرادی مانند عایشه و ابوبکر را به عنوان بهترین و محبوبترین خلق در نزد خداوند و خودشان معرفی نمی کنند. حدیث دیگری که درباره ایشان نقل شده، حدیث معروف طِیر مَشوی است. انس بن مالک می‌گوید: روزی زنی مرغ بریانی را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله هدیه آورد. آن حضرت قبل از تناول مرغ بریان، دست دعا به درگاه خداوند بلند کردند و فرمودند: «اللّهمّ ائتنی باحب خلقک الی و الیک حتی یأکل معی من هذا الطیر فجاء علی فأکل معه. »؛ پروردگارا! محبوبترین خلقت را در نزد من و تو به سوی من بفرست تا با من از این مرغ بریان بخورد. در آن لحظه علی علیه السلام آمدند و با آن حضرت از آن مرغ بریان خوردند. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: _ احمد بن حنبل: مسند ۲۹۳، حافظ ابوبکر شیرازی: نزول القرآن فی علی: ۱۱۰: از محمد بن حنفیه، ابن عبدالبر: استیعاب ۴/۱۸۲۲: ضمن نقل حالات فاطمه و خدیجه۳: از عبدالوارث بن سفیان و ابوهریره، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة ۲/۸۹، میرسید علی همدانی شافعی: مودة القربی: مودة ۱۳. [۲]: _ خطیب بغداد، تاریخ: ۷/۱۸۵. [۳]: _ بخاری: صحیح، احمد بن حنبل: مسند. [۱]: _ شوری: ۲۲. [۲]: _ بخاری: صحیح، مسلم: صحیح، احمد بن حنبل: مسند: ۱/۲۲۹، ثعلبی: تفسیر ۸/۳۱۰، سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة ۱/۱۳۸، حموینی: فرائد ۲/۱۳، طبری: تفسیر ریاض ۲۵/۳۰ و... [۳]: _ محمد بن یوسف گنجی شافعی: کفایت الطالب ۳۲۴. [۱]: _ بخاری، مسلم، ترمذی، نسائی، سجستانی: صحاح معتبره خود، احمد بن حنبل: مسند ۲/۵۶۰، مسعودی: مروج الذهب ۲/۴۹، ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه ۳/۲۶۴، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة ۱/۱۷۵: باب ۸، ابن صباغ مالکی: فصول المهمه: ۱/۲۰۷ و... ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 🌸 فرمايش اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه « عليه السّلام پس از »🌸 پس از گفتگوهاى آن چهار تن، آثار خشم و غضب در چهره رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ديده مى شد! پس از اين فرمود: از على چه مى خواهيد؟ چرا از او شكايت مى كنيد؟ همانا على از من است و من از على و او پس از من، ولى همه مؤمنان است. «محب طبرى» هم اين روايت را در [📚الرياض النضره ۲/ ۱۷۱] نقل كرده مى گويد كه «ترمذى»، «ابو حاتم» و «احمد حنبل» اين روايت را متذكر شده اند و «متّقى» هم در [📚كنز العمال ۶/ ۱۵۴] به دو طريق، اين روايت را نقل كرده و گفته است كه «ابن أبى شيبه» هم به نقل اين روايت اشاره نموده و در ص ۳۹۹ اظهار داشته است كه «ابن أبى شيبه» به نقل آن پرداخته و «ابن جرير» هم آن را روايت كرده و سند آن را صحيح دانسته است. (۱) [📚مسند احمد حنبل ۵/ ۳۵۶] از «بريدة» نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دو گروه از سران عرب را به يمن گسيل داشت. سرپرستى يكى را به عهده على بن ابيطالب عليه السّلام گذاشت و سرپرستى گروه ديگر را به عهده «خالد بن وليد» گذاشت و توصيه كرد كه هر گاه ميان دو لشكر جدائى پيش نيايد، على عليه السّلام امور دو لشكر را عهده دار خواهد بود و اگر دو لشكر از يكديگر جدا شدند، هر يك از دو تن، سرپرست لشكر خود خواهد بود. بريدة گفت: با مسئوليتى كه هر دو نفر به عهده گرفته بوديم، لشكريان اسلام عازم يمن شدند و با «بنى زيد» كه اهل يمن بودند، جنگيديم و گروه بسيارى از آنان را از پاى در آورديم رسيدم، نامه را به حضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تقديم داشتم. نامه خالد براى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله قرائت شد، به مجردى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از مضمون نامه اطلاع يافت، آثار غضب بر چهره مباركش هويدا شد- از خشم آن حضرت بيمناك گرديده- عرض كردم: يا رسول الله! اينك در محلى قرار گرفته‌ام كه بايد از غضب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به خداى تعالى پناه ببرم. بديهى است شما مرا تحت فرمان مردى قرار داديد و فرموديد تا از او اطاعت كنم و در واقع، من از فرمان شما اطاعت كرده ام. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: درباره على عليه السّلام سخن به گزاف نگوييد و از وى نكوهش ننماييد؛ چه آن كه «او از من است و من از اويم و او پس از من، ولى شما...... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 🌸 فرمايش اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه « عليه السّلام پس از »🌸 مؤلف گويد: «نسائى» در كتاب [📚خصايص ص ۲۴] اين حديث را با اندك اختلافى آورده «و هيثمى» در [📚مجمع الزوائد ۹/ ۱۲۷] روايت كرده و اظهار داشته است كه «احمد» و «بزاز» اين روايت را به اختصار نقل كرده اند. و «متقى» هم در [📚كنز العمال ۶/ ۱۵۴] مختصرى از آن را آورده است و مى گويد كه «ابن ابى شيبه» به نقل آن پرداخته و در ص ۱۵۵ مى گويد: اين روايت را «ديلمى» از حضرت على عليه السّلام روايت نموده است و «مناوى» هم در [📚كنوز الحقايق ص ۱۸۶] به نقل آن پرداخته است و اظهار مى دارد كه «ديلمى» از آن حديث ياد كرده است و به جاى «هو وليّكم بعدى» ، «انّ عليّا وليّكم من بعدى» آورده است. (۱) [📚هيثمى در مجمع ۹/ ۱۲۸] از «بريدة» نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گروهى از سران عرب را به فرماندهى حضرت على عليه السّلام به سوى يمن، و جمعى را به سرپرستى «خالد بن وليد» به سوى جبل گسيل داشت و توصيه كرد كه هر گاه ميان دو لشكر جدائى نيافتاد، امور جنگى و نظارت بر غنائم، به عهده على عليه السّلام است. لشكر به جانب يمن حركت كرد و جنگ سختى در گرفت و غنيمت هاى زياد و بى سابقه اى نصيب مسلمانان شد از يمنى ها، عده اى را اسير كردند. حضرت على عليه السّلام كنيزكى را از وجه خمس براى خود انتخاب كرد. اين عمل بر «خالد بن وليد» گران آمد و در اين رابطه، «خالد بن وليد»، «بريدة» را به حضور طلبيد و گفت: ديدى چگونه على، كنيزك را در حيطه اختيار خود در آورد؟ اينك، به سوى مدينه راهى شو و اين كار خلاف (! ) على عليه السّلام را به اطلاع پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله برسان. «بريدة» گويد؟ به دستور او، به مدينه رفتم وارد مسجد شدم. آن هنگام پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در منزل خود تشريف فرما بود و گروهى از اصحاب كنار منزل رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ايستاده و منتظر تشريف فرمائى آن جناب بودند. به مجردى كه مرا ديدند، پرسيدند: اى بريدة! از پيكار مسلمانان چه خبر آورده اى؟ در پاسخ گفتم: خبر خوشحال كننده اى دارم خداى تعالى يمن را بدست مسلمانان فتح كرد!..... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 🌸 فرمايش اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه « عليه السّلام پس از »🌸 (۱) پرسيدند: چه پيشآمدى ايجاب كرده است كه تو، پيش از ديگران وارد مدينه شوى؟ در پاسخ گفتم: على عليه السّلام كنيزكى را به عنوان خمس براى خويش برگزيده است و من زودتر از ديگران به مدينه آمدم تا خلاف او را به عرض رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله برسانم! مسلمانان مرا تشويق كرده و گفتند: هر چه زودتر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله را از اين پيشآمد مطلع ساز؛ تا على از چشم پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله بيفتد! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سخن آنها را شنيد و خشمگين از خانه بيرون آمد و فرمود: شگفت است از مردمى كه با كمال بى شرمى از على نكوهش مى كنند! اينان بايد بدانند كسى كه از على نكوهش نمايد، از من نكوهش كرده و كسى كه از على مفارقت كند، از من مفارقت كرده است! به راستى كه على از من است و من از على هستم؛ على عليه السّلام از سرشت من آفريده شده است و من از سرشت ابراهيم آفريده شده‌ام و از ابراهيم برتر مى باشم و اين آيه را گواه آورد «آنها فرزندان (و دودمانى) بودند كه (از نظر پاكى و فضيلت)، بعضى از بعضى ديگر گرفته شده بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست» (📚سوره آل عمران/ آيه ۳۴) سپس خطاب به «بريدة»، فرمود: اى بريدة! مگر نمى دانى كه على عليه السّلام مى تواند بيشتر از يك كنيزك هم در اختيار خود در آورد و او پس از من، ولى شماست. اين سخن را كه از آن حضرت شنيدم، عرض كردم: سوگند به افتخار مصاحبتى كه با شما دارم، دست مباركتان را بگشاييد تا با شما بيعت تازه اى بكنم و اسلام جديدى براى خود اختيار نمايم! «بريدة» اصرار كرد و از آن حضرت جدا نشد تا اينكه با آن حضرت، به عنوان اسلام جديد، بيعت كرد. «هيثمى» گفته است كه «طبرانى» در «الاوسط» اين روايت را آورده است. (۲) [📚مسند ابو داوود طيالسى ۱۱/ ۳۶۰] به سند خود، از «ابن عباس» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: «تو پس از من ولىّ همه مؤمنان هستى. » (۱) [📚تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۴/ ۳۳۹] به سند خود، از حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به من فرمود: از خداى تعالى پنج چيز درباره تو درخواست كردم كه چهار خصلت از آنها را كه خواسته من بود، اجابت فرمود. و يكى از آنها را در اختيار من درنياورد. از خدا درخواست كردم: روز جزا كه فرا مى رسد تو نخستين كسى باشى كه سر از خاك برمى دارى؛ تو همه جا با من باشى؛ حامل « » باشى؛ از حضرت او درخواست كردم تا پس از من، ولى مؤمنان باشى. مؤلف گويد: «متقى» در [📚كنز العمال ۶/ ۳۹۶] اين حديث را روايت كرده و اظهار داشته است كه «ابن جوزى» اين حديث را روايت نمود و در [📚ج ۶/ ۱۵۹] هم به ذكر اين حديث پرداخته است همچنين مى گويد: «خطيب» و «رافعى» اين حديث را از حضرت على عليه السّلام روايت كرده اند....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 🌸 فرمايش اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه « عليه السّلام پس از »🌸 (۲) [📚كنز العمال ۶/ ۴۰۱] از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است، هنگامى كه آيه انذار وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ (📚الشعراء/ ۲۱۴) نازل شد، رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرزندان عبد المطلب را به خانه خود دعوت كرد و غذاى اندكى براى آنها ترتيب داد. هنگامى كه سفره گسترانيده شد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به ميهمانان، فرمود: خدا را ياد كنيد و از اين غذا تناول نمائيد و سعى كنيد از كنار كاسه، غذا بخوريد كه بركت از اطراف و جوانب آن فرود مى آيد! نخست پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله دست در درون كاسه غذا فرو برد، سپس آنها به خوردن غذا پرداختند و همگان از آن كاسه، غذا تناول كردند و سير شدند. سپس حضرت دستور داد تا قدح آبى حاضر كردند، نخست خود از آن آشاميد سپس حاضران از آن قدح آشاميدند و همگان سيراب شدند. «ابو لهب» كه چنان انتظارى نداشت با كمال بى شرمى خطاب به حاضران گفت: بديهى است كه محمد شما را مسحور جادوگرى خود قرار داد! در اين هنگام، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حاضران فرمود: اى پسران عبد المطلب! همانا شما را به پذيرش حقيقتى مى خوانم كه تا حال، كسى مانند آن حقيقت را به اطلاع شما نرسانيده است و آن حقيقت اين است كه شما را به گواهى دادن به يكتائى خدا مى خوانم و به پذيرش كتاب او دعوت مى كنم. حاضران از شنيدن اين سخنان اظهار تنفر كرده و متفرق شدند. روز ديگر براى دومين بار، آنانرا به منزل خود دعوت كرد و همان غذا را براى آنان ترتيب داد و همان رفتارى را به جاى آورد كه روز گذشته انجام داده بود و همان سخنان را اظهار داشت كه روز پيش اظهار كرده بود. «ابو لهب» هم همان سخنان خودش را تكرار كرد. سپس در حالى كه حضرت دست مباركش را دراز كرده بود، فرمود: چه كسى حاضر است با من بيعت كند تا به جبران آن بيعت، برادر و مصاحب من و ولى شما پس از رحلت من باشد! من (على) كه در آن روز، از گروه حاضر، كم سن تر از همه بودم، دستم را دراز كرده و عرض كردم: من با شما بيعت مى كنم! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هم بلافاصله با من بيعت كرد. على عليه السّلام فرموده است كه غذاى آنروز را من پخته و تهيه كرده بودم. «متقى» گويد؟ «ابن مردويه» اين حديث را ....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 🌸 فرمايش اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه « عليه السّلام پس از »🌸 «ابن مردويه» اين حديث را روايت كرده است. (۱) [📚الرياض النضرة ۲/ ۲۰۳] از «عمرو بن ميمون» روايت است كه گفت: در كنار «ابن عباس» نشسته بودم، هفت تن در برابر ما ظاهر شدند و پيشنهاد كردند: اى پسر عباس! مطلبى داريم كه بايد با تو در ميان بگذاريم، يا همراه ما بيا تا آنچه در خاطر داريم به اطلاع تو برسانيم، كه من از چگونگى آنها اطلاعى بدست نياوردم؛ همين قدر مى دانم كه «ابن عباس» در حالى بازگشت كه از شدت ناراحتى يك طرف عبايش، از دوشش بزير افتاده بود و به زمين كشيده مى شد و مى گفت: افّ بر اين مردم! تفو بر آنها! از بزرگوارى نكوهش مى كنند كه ده خصلت در او وجود داشت كه در ديگران اثرى از آنها يافت نمى شد. - حديث را در فضيلت على عليه السّلام ادامه داده تا آنجا كه گفته است- رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام فرمود: يا على! تو پس از من، ولى همه مؤمنان هستى. » «محب طبرى» گفته است كه همگى اين حديث را، «احمد حنبل» و «حافظ ابو القاسم دمشقى» در «الموافقات» و در «الاربعين الطوال» نقل كرده اند و «نسائى» هم بخشى از اين حديث را روايت كرده است. مؤلف گويد: «هيثمى» هم اين روايت را در [📚مجمع ۹/ ۱۹۹] روايت كرده و اظهار داشته كه حديث مورد نظر را «احمد حنبل» و «طبرانى» در «الكبير» و «الاوسط» به طور اختصار روايت كرده اند و ما همگى حديث را در باب آيه تطهير نقل كرده ايم، به آنجا مراجعه شود.(۱) [📚اسد الغابه ابن اثير ۵/ ۹۴] در ذيل شرح حال «وهب بن حمزه» مى نويسد: از «يوسف بن صهيب» از «وكين» از «وهب بن حمزه» روايت است كه گفت: از مدينه تا مكه با على عليه السّلام هم صحبت بودم. در اين مسير، كارهائى از ايشان سر مى زد كه از لحاظ من ناخوشايند بود، براى همين گفتم: هنگام بازگشت كه با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ملاقات مى كنم از تو شكايت خواهم كرد. در مراجعت كه حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب گرديدم، عرض كردم: در مسير از مدينه تا مكه رفتارهائى از على عليه السّلام مشاهده كردم كه بر خلاف انتظار من بود. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اين گونه نكوهش‌ها را از على عليه السّلام نداشته باشيد كه او پس از من، از همه مردم به شما اوليتر است! (۲) مؤلف گويد: «مناوى» در شرح [📚فيض القدير ص ۳۵۷] اين حديث را نقل كرده (و ادامه داده تا آنجا كه) رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: درباره على عليه السّلام چنين سخنانى را به زبان نياور! «فهو اولى الناس بكم بعدى» و همين حديث را «هيثمى» در [📚مجمع ۹/ ۱۰۹] آورده و از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده كه فرموده است: «فهو اولى الناس بكم بعدى» و گفته است كه «طبرانى» هم اين حديث را روايت كرده و «ابن حجر» هم در [📚الاصابة ۶/ قسم ۱/ ۳۲۵] روايت نموده و گفته است كه پيغمبر فرمود: «لا تقولنّ هذا لعلىّ فانّه وليّكم بعدى» و «متقى» هم در [📚كنز العمّال ۶/ ۱۵۵] به ذكر اين حديث پرداخته و از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله روايت كرده كه خطاب به آن همسفر على عليه السّلام فرمود: «لا تقل هذا فهو اولى النّاس بكم بعدى»؛ «چنين نگو كه او پس از من اوليتر از ديگران به شماست» و «متقى» اضافه كرده است كه مرجع ضمير «هو»، على عليه السّلام است و اشاره كرده كه اين حديث را «طبرانى» از «وهب بن حمزه» نقل كرده است ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 آیه « » و ازواج خدا صلی الله علیه و آله 🍃🔹 اشاره ۱۳۷. آیا آیه در شأن ازواج خدا صلی الله علیه و آله شده؟ چون و بعد از این آیه این گروه از صحبت است؟ 🌸🌺 جواب خیر، اوّلاً: گاهی اوقات که انسان شروع به صحبت می‌کند، ابتدای کلام به طرف دیگری برمی گردد و انسان با شخص دیگری صحبت می‌کند و بعد از آن دوباره ادامه کلام و سخن اول را پی می‌گیرد. مثلاً: در سوره احزاب، ابتدا درباره همسران پیامبر صلی الله علیه و آله صحبت می‌کند. سپس روی کلام به مؤمنان برمی گردد و بعد از آن دوباره درباره همسران آن حضرت صحبت می‌کند. دوماً: اگر آیه تطهیر در شأن همسران آن حضرت نازل شده بود، باید ضمیر مؤنث استفاده می‌شد. مثلاً: «لیذهب عنکنّ و یطهّرکنّ. »چون به صیغه مذکر آمده، معلوم می‌شود که منظور آیه پنج تن آل عبا بوده اند. [۱] سوماً: اخبار و احادیث شیعه و سنی، سؤال وارد شده را رد می‌کند. دختر ابی 🍂🔸 اشاره ۱۳۸. آیا علیه السلام دختر ابی را به خود درآورند؟ و آیا با این ایشان، خدا صلی الله علیه و آله بر ایشان شدند و گفتند: «هر کس را آزار دهد، مرا داده است»؟ 🌸🌺 جواب خیر، می‌دانیم که آیه تطهیر در شأن علی علیه السلام نازل شده است و ایشان طهارت باطنی و ذاتی دارند و از هر کثافت و ناپاکی و لهو و لعب و اخلاق ناشایست پاک و به دور هستند. همچنین در آیه مباهله، خداوند آن حضرت را به منزله «نفس» پیامبر صلی الله علیه و آله معرفی کرده است. از دیگر فضائل آن بزرگوار این است که ایشان باب علم پیامبر صلی الله علیه و آله هستند. پس با وجود اینکه ایشان بر تمام احکام و دستورات دین تسلط کامل داشته اند و می‌دانند که خداوند در قرآن می‌فرماید: «و ما کانَ لَکُم أن تُؤذُوا رَسولَ الله» [۱] «و هرگز نباید رسول خدا را (در حال زنده بودن و بعد از وفات) بیازارید»، پس هیچ گاه چنین شخصی با چنین مقامی باعث آزار و خشم پیامبر صلی الله علیه و آله نمی شود. همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله که دارای جمیع صفات کمال و اخلاق هستند، به خاطر امر مباح ازدواج به وصی خود خشم نمی کنند. «فَانکِحُوا ما طابَ لَکُم مِنَ النِّساءِ مَثنی و ثُلاثَ و رُباعَ»؛ [۲] زنان را به ازدواج خود درآورید آن کسی را که نیکو و مناسب با عدالت شما باشد، دو یا سه یا چهار عدد. البته به هیچ وجه چنین عقدی صورت نگرفته است، ولی فرض می‌کنیم که اگر امیرالمؤمنین علیه السلام قصد چنین ازدواجی را داشتند، شرعاً جایز بود و امر ازدواج در تمام انبیاء و اوصیاء و سایر امّت، امری عادی و جایز بوده است و پیامبر صلی الله علیه و آله به هیچ وجه به خاطر امر جایزی غضب نمی کردند که بخواهند چنین کلماتی را درباره فاطمه علیهاالسلام بگویند. البته این حدیث از احادیث کرابیسی است. [۳] به گفته اهل سنت، حدیث کرابیسی از حسین کرابیسی است که مشهور به انحراف از اهل بیت علیهم السلام است و او از نواصب و دشمنان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و منافق و اهل آتش است و به حکم آیه قرآن، روایت منافق مردود و بی اساس و غیر قابل اعتماد است. سایر افرادی که این حدیث را نقل کرده اند کسانی چون: ابوهریره، مغیرة بن شعبه، عمرو بن عاص و... بوده اند که همگی مشهور به جعل حدیث و افرادی منافق و غیر قابل اعتماد بوده اند. ---------- 📚منابع: [۱]: _ ابن حجر مکّی: صواعق محرقه: ۱۴۴ و مسلم: صحیح: ۷/۱۳۰، و جامع الاصول. [۱]: _ احزاب: ۵۳. [۲]: _ نساء: ۳. [۳]: _ صحیحین بخاری: ۴/۲۱۰، مسلم: ۷/۱۴۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 کردن بین نماز و ، و و 🍃🔹 اشاره ۱۹۱. چرا نماز و ، و و را می‌خوانند؟ 🌸🌺 جواب با توجه به احادیث و روایاتی که شیعه و سنّی نقل می‌کنند، رسول خدا صلی الله علیه و آله گاهی نمازشان را جمع و گاهی جدا جدا می‌خواندند. بنابراین شیعه هم با پیروی از این رفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله، نمازهایشان را جمع می‌خوانند. نسخ 🍂🔸 اشاره ۱۹۲. آیا زیر: «اِلاّ عَلی اَزواجِهِم اَو ما مَلَکَت اَیمانُهُم فَاِنَّهُم غَیرُ مَلُومینَ» [۱] «مگر بر جفتهایشان (که شرعی آنها باشند) یا ملکی آنها که هیچ گونه ملامتی در این بر آنها نیست. » ناسخ آیه «فَمَا استَمتَعتُم بِهِ مِنهُنَّ فَأتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَریضَة» است؟ 🌸🌺 جواب خیر، این آیه دلیلی بر نسخ آیه متعه نمی باشد، بلکه تأیید امر متعه است؛ چون متعه در حکم زوجیّت است و زن متعه، همسر واقعی و حقیقی مرد به حساب می‌آید. اگر زن متعه زن حقیقی مرد نبود، خداوند در آیه: «فَمَا استَمتَعتُم بِهِ مِنهُنَّ فَأتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَریضَة» [۲] امر نمی فرمود که حق مهر آنان را بپردازید. علاوه بر این، سوره مؤمنون مکی و سوره نساء مدنی است و واضح است که سوره مکّی مقدّم بر سوره مدنی است. با توجه به این مطلب می‌بایست ناسخ قبل از منسوخ بیاید و این خلاف قاعده است. ، سدّی در برابر 🍃🔹 اشاره ۱۹۳. حکم توسط حرام نمی شد، آیا از باردار و بی سرپرست شده و به و کشیده می‌شد؟🌺🌸 جواب خیر، می‌دانیم که حکم متعه باعث شیوع فحشا نمی شود بلکه منع مردم از آن، باعث زنا و گناه می‌شود چون اشخاصی هستند که توانایی مالی و... را برای ازدواج دائم ندارد و جلوی شهوت و هوای نفس خود را نمی توانند بگیرند، به ناچار مرتکب عمل حرام و ناشایست زنا می‌شوند که این عمل ناشایست، باعث بروز بیماریهای ایدز، سیفلیس، سوزاک و... می‌شود. در حالی که اگر عمر متعه را حرام نمی کرد، طبق گفتار امیرالمؤمنین علیه السلام: «مگر عده کمی، دیگر کسی مرتکب زنا نمی شد. » [۱] البته باید جلوی انسانهای لاابالی و شهوت پرست را گرفت و اگرنه عقد دائم هم باید حرام شود چون اشخاصی به خاطر زیبایی و مال با دختری ازدواج و عقد دائم می‌نمایند ولی بعد از آن بدون اینکه خرج او را بدهند، او را رها کرده و می‌روند پس سزاوار است که مردم به مسائل دینی خود آشنا باشند و بدانند که: اولاً: در امر متعه، ابتدا باید مهریه زن را تعیین کنند و تا مدت عده بعد از پایان عقد موقت، زن راحت زندگی کند. دوماً: در تمام مدت عده مراقب زن باشند که اگر باردار باشد، چون در این مورد پدر صاحب فرزند است، از زن نگهداری کند تا بعد از وضع حمل به بچه اش برسد. به جایز است 🍂🔸 اشاره ۱۹۴. آیا که حکمی ردّ در کتاب و سنّت صلی الله علیه و آله ندارد، ما می‌توانیم به این عمل ؟ 🌸🌺 جواب بله – قطعاً حکمی را که ردّ آن در کتاب و سنّت نبوده، همچنان تا ابد به مشروعیت خودش باقی است و می‌توان به آن عمل نمود. روزی مردی که اهل شام بود از عبدالله بن عمر بن خطاب پرسید: نظرت درباره متعه زنان چیست؟ او گفت: البته حلال است. مرد شامی گفت: پدرت آن را حرام کرده است. عبدالله گفت: چون پیغمبر صلی الله علیه و آله امر فرموده اند، امر پیغمبر مقدّم بر نهی پدر می‌باشد و من مطیع پیغمبر صلی الله علیه و آله هستم. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: _ مؤمنون: ۶. [۲]: _ نساء: ۲۴. [۱]: _ ثعلبی: تفسیر: ۳/۲۸۶، طبری: تفسیر: ۵/۱۷، احمد بن حنبل: مسند: ۴/۴۳۶. [۱]: _ ترمذی: سنن: ۳/۱۶۳، احمد بن حنبل: مسند: ۲/۹۵، ابن اثیر: جامع الاصول. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امر خدا صلّى اللّه عليه و آله به داشتن حضرت عليه السّلام ▪️✨ (۲)📚 [مسند امام احمد حنبل ۵/ ۳۵۰] به سند خود، از «عبد اللّه بن بريدة» از پدرش روايت مى كند كه كينه على عليه السّلام را به اندازه اى در دل داشتم كه هيچكس را تا آن اندازه به زهر كينه خود از پاى در نياورده بودم و هيچ فردى از قريش را دوست نمى داشتم، مگر اينكه او هم كينه على عليه السّلام را در دل خود مى پرورانيد!! از آن مردى «۱» كه او را دوست نمى داشتم، مگر به خاطر اينكه على عليه السّلام را دشمن مى داشت و نسبت به او كينه توزى مى كرد! در يكى از سريّه هاى (جنگ هائى كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرماندهى آنرا شخصا به عهده نداشت) تحت فرماندهى آن مرد (خالد) بودم. سريّه به پايان رسيد جمعى را اسير ساختيم. آن مرد نامه اى به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نگاشت و در آن نامه تقاضا كرد كه مردى از اصحاب را بسوى ما گسيل كن تا اسيران و آنچه بدست آمده است تخميس نمايد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حضرت على عليه السّلام را براى تخميس گسيل داشت. _____________ _ (۱)📚 منظور «خالد بن وليد» است كه در روايات ديگر تصريح به اسمش شده است. فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۴۹۱ در ميان اسرا، كنيزى بود كه در ميان اسيران، فريباتر از او نبود. (۱) على عليه السّلام اسيران را تخميس و تقسيم كرد. پس از آن در حالى كه حضرت على عليه السّلام سرش را بسته بود از خيمه بيرون آمد. پرسيدم: يا ابا الحسن! چرا سر خود را بسته اى؟ فرمود: آيا به آن كنيز وجيه كه در ميان اسيران است توجهى نداشتيد؟ آرى، من اسيران را تخميس و تقسيم كردم و آن كنيزك جزء خمس قرار گرفت. و جزء اهل بيت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله شد. پس از آن در زمره آل على در آمد و من با او مواقعه كردم. آن مرد كه سرپرستى لشكر را به عهده داشت نامه شكايت آميزى به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نوشت. به وى گفتم: نامه را بوسيله من بفرست. تا هم نامه را براى آن حضرت قرائت كنم، و هم جريانى را كه تذكر داده اى تصديق نمايم. وى درخواست مرا پذيرفت. نامه را گرفته بحضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله رسيدم. پس از آنكه نامه را براى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله قرائت كردم، اظهار داشتم آنچه در اين نامه به عرض رسيد، درست و بجاست. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بلافاصله دست مرا با كاغذى كه در آن بود گرفت، پرسيد: آيا كينه دشمنى على عليه السّلام را در دل دارى؟ عرض كردم: آرى! فرمود: كينه او را در دل قرار مده و اگر او را دوست مى دارى به دوستى خودت نسبت به او بيفزا. به خدائى كه جان محمد در دست اوست، نصيب آل على عليه السّلام در خمس، بيشتر و برتر از آن كنيزك است. «بريدة» گويد: از آن روز كه آن سخن را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، هيچ كسى را به اندازه على عليه السّلام دوست نمى دارم و او از همه مردم برايم محبوبتر است. «عبد اللّه» گويد: به خدائى كه جز او خدائى نيست، اين حديثى را كه نقل كردم جز پدرم، «بريدة»، واسطه ديگرى نبود و من بدون واسطه از پدرم شنيده ام. مؤلف گويد: مختصرى از اين حديث را «امام احمد» در [۵/ ۳۵۶]، «نسائى» در [خصائص ص ۲۵] با اندك اختلافى، و «بيهقى» در [سنن ۶/ ۳۴۲] بطور اختصار، (۲) و «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۲۸] نقل كرده اند كه «بريدة» مى گويد: پس از قرائت نامه، سر به زير 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۴۹۲ انداختم و مطالبى كه خود مى دانستم در نكوهش از على عليه السّلام به عرض رسانيدم. پس از آنكه صحبتم تمام شد، سر بالا آوردم، مشاهده كردم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به اندازه اى خشمگين شده كه آنچنان خشم و غضبى را فقط در جنگ «قريظه» و «بنى نضير» از ايشان ديده بودم! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله توجهى به «بريدة» نمود و فرمود: اى بريدة! على عليه السّلام را دوست بدار؛ على عليه السّلام از پيش خود، كارى انجام نمى دهد و هر كارى كه مى كند به فرمان من است. اين بود از جاى برخاستم در حالى كه هيچكسى در نزد من محبوبتر از على عليه السّلام نبود. «طبرانى» در «الاوسط»اين حديث را نقل كرده است. (۱) 📚[حلية الاولياء ابو نعيم ۱/ ۶۳] به سند خود، از «ابن ابى ليلى» از حسن بن على عليهما السّلام روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: سيد و سرور عرب- يعنى على بن ابيطالب عليه السّلام- را بحضورم بخوانيد. «عايشه» پرسيد: مگر شما سيد عرب نيستيد؟ فرمود: من سيّد و سرور فرزندان آدمم، و على عليه السّلام سيّد عرب است.... ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امر خدا صلّى اللّه عليه و آله به داشتن حضرت عليه السّلام ▪️✨ پس از آنكه حضرت على عليه السّلام بحضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد، رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: انصار را بحضورم دعوت كنيد. پس از آنكه گروه انصار بحضورش رسيدند، خطاب به آنان فرمود: اى گروه انصار! آيا مى خواهيد شما را به حقيقتى رهبرى كنم، ماداميكه پيوندتان را با آن استوار بداريد، هرگز گمراه نشويد؟ حاضران گفتند: آرى، يا رسول اللّه! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اين على است. او را بخاطر علاقه اى كه به من داريد، دوست بداريد، و او را بر اثر گرامى بودن من، گرامى بداريد؛ و اين بدان جهت است كه «جبرئيل» از سوى خدا بر من نازل شد و به من دستور داد تا آنچه را كه اكنون گفتم، حتما به اطلاع شما برسانم. «ابو نعيم» گفته است كه اين حديث را «ابو بشر» از «سعيد بن جبير» از «عايشه» نقل كرده و مختصرى از آن هم در «سؤدد» آمده است. مؤلف گويد: «متقى» در📚 [كنز العمال ۶/ ۱۵۷] نقل كرده و مى گويد: «طبرانى» از حضرت امام حسن عليه السّلام روايت مى كند و «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۱۷۷] نقل كرده و اظهار مى دارد كه «فضائلى» و «خجندى» هم آنرا نقل كرده اند. (۱) 📚[كنز العمال ۷/ ۱۴۰] از «انس» روايت كرده است كه روز جمعه اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به ايراد خطابه اى پرداخت و در ضمن آن فرمود: اى مردم! مردم قريش را بر خودتان مقدّم بداريد و بر آنها مقدّم نشويد. از آنها دانش فرا گيريد و به آنها دانش ياد ندهيد. اى مردم! نيروى يك تن از مردم قريش برابر با نيروى دو تن از مردم ديگر است، و امانت پذيرى يك تن از قريش برابر است با امانت پذيرى دو تن از مردم ديگر. اى مردم! به شما توصيه مى كنم تا نزديكان مرا از برادر و پسر عمويم، بداريد و اين توصيه بدان جهت است كه او را دوست نمى دارد مگر مؤمن؛ و او را دشمن نمى دارد، مگر منافق. آرى، كسى كه او را دوست بدارد، مرا دوست مى دارد و كسى كه با او كينه توزى نمايد، با من كينه توزى كرده است و كسى كه با من كينه توزى نمايد، خداى تعالى او را عذاب مى كند. «ابن نجّار» اين حديث را روايت كرده است. (۲) 📚[همان كتاب ۶/ ۱۵۴] پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: توصيه مى كنم آنكس كه به من ايمان آورده و نبوتم را تصديق كرده، تمسّك به ولايت على بن ابيطالب عليه السّلام بنمايد؛ اينك كسى كه ولايت او را بپذيرد، ولايت مرا پذيرفته است و كسى كه ولايت مرا قبول كند، ولايت خدا را قبول كرده است. «طبرانى» و «ابن عساكر» اين حديث را از «عمّار ياسر» روايت كرده اند. مؤلف گويد: «متّقى» در📚 [۶/ ۱۵۵] هم مختصرى از اين حديث را آورده است و «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۰۸] نقل كرده و مى گويد: «طبرانى» همبا اسانيد خود نقل مى كند. (۳) [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۴] از «مطلب بن عبد الله بن حنطب» از پدرش روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى مردم! به شما توصيه مى كنم كه نزديكان مرا از جمله برادر و پسر عمويم، على بن ابيطالب عليه السّلام را دوست بداريد، و توصيه من به آن خاطر است كه او را جز مؤمن، ديگرى دوست نمى دارد، و جز منافق، ديگرى دشمن نمى دارد. «امام احمد» اين حديث را در «مناقب» متذكر است. (۱)📚 مؤلف گويد: «على بن سلطان» هم در [شرح مرقات ۵/ ۵۶۵] ذكر كرده است. (۲) در اينجا، حديث ديگرى است كه مناسب است آنرا در پايان اين باب تذكر دهيم. «ابن حجر» در [صواعق ص ۱۰۶] مى نويسد: «دارقطنى» از «ابن مسيّب» نقل مى كند كه «عمر خطّاب» گفت: طورى رفتار كنيد كه مردم شرافتمند با شما دوست شوند. و محبت آنها را نسبت به خودتان جلب نمائيد و بكوشيد تا آبروى شما بدست فرومايگان ريخته نشود و اطمينان داشته باشيد كه شرافتمندى جز از راه ولايت على عليه السّلام از راه ديگرى بدست شما در نمى آيد!! ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫