eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
458 دنبال‌کننده
136 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین و عليهما السّلام 🌺🌸🌸 پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فاطمه عليها السّلام را به همسرى آن حضرت در آورد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آن مبلغ را به سه بخش نمود و آنها را در اختيار «امّ ايمن» قرار داد و فرمود: يك بخش از آنرا به مصرف بوى خوش (عطر) برسان و به گمانم فرمود، مابقى آنرا براى خريد لوازم زنانگى به مصرف برسان. آنگاه، آنچه تهيه شده بود همگى را در اتاقى جمع كرد و به على عليه السّلام توصيه نمود، هنگامى كه وارد حجله شدى دست بكارى نمى زنى تا من به ملاقات تو بيايم. اينك هر دو تن در اتاق در انتظار آمدن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مى باشند. طولى نكشيد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله وارد حجره شده در حالى كه حضرت زهرا عليها السّلام روبند به رخسار زده و على عليه السّلام در محل خويش آرام گرفته و «امّ ايمن» ظرف آبى حاضر كرد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مقدارى از آن آب را آشاميد و باقيمانده آنرا از دهان مباركش در آن ظرف ريخت. سپس به فاطمه زهرا عليها السّلام دستور داد كه مقدارى از آن آب را بياشامد. پس از آن، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مقدارى از آب ظرف را به پيشانى و ميان دو شانه و سينه مبارك حضرت زهرا عليها السّلام ريخت و به على عليه السّلام فرمود: مقدارى از آب اين ظرف را بياشام. سپس خود رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله مقدارى از آن آب را به پيشانى و ميان دو شانه اش ريخت. آنگاه به خدا عرض كرد: پروردگارا! اينان اهل بيت من هستند، آنها را از پليدى برهان و به خوبى ايشان را پاكيزه گردان. پس از آن پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله باتفاق «امّ ايمن» از آن اتاق بيرون آمدند و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: اينك تو و همسرت! «بزّاز» هم اين روايت را نقل كرده است. (۲) [📚الرياض النضرة ۲/ ۱۸۰] از «انس بن مالك» روايت كرده است كه «ابو بكر» حضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد و عرض كرد: همانطورى كه مى دانيد تا به حال از هيچگونه خدمتى فرو گذارى نكرده و از همه جلوتر به آئين اسلام گرويده ام! اينك حضور مبارك شرفياب شده‌ام تا از حضرت زهراى مرضيّه عليها السّلام خواستگارى نمايم. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله سكوت كرد و پاسخى نداد. «ابو بكر» از حضور مبارك مرخص شد و با «عمر» ملاقات كرد و گفت: هلاك شدم و هلاك كردم. «عمر» گفت: مگر چه پيشآمدى رخ داده است كه چنين مى گوئى؟! (۱) «ابو بكر» گفت: براى خواستگارى حضرت زهرا عليها السّلام بحضور پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شدم، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پاسخ مرا به سكوت برگزار كرد و جوابى نداد. «عمر» به او گفت: همين جا بمان، تا بحضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شوم. و آنچه را كه از آن حضرت خواستى، از ايشان بخواهم، به اين اميد كه پيشنهاد من مورد پذيرش حضرتش قرار گيرد. حضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد و در برابر حضرتش قرار گرفت و به عرض رسانيد: همانطور كه مى دانيد از هيچگونه خدمتى دريغ نكرده‌ام و پيشتر از ديگران به آئين اسلام گرويده ام! اينك خدمت رسيده‌ام تا فاطمه عليها السّلام را به همسرى من در آورى! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پاسخى نداد. «عمر» كه از هر جهت نااميد شده بود، از حضور مبارك مرخص شد. و با «ابو بكر» كه در انتظار او بود، ملاقات كرد و جريان را بازگو نمود و اظهار داشت: پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در اين رابطه، منتظر فرمان الهى است. و اضافه كرد كه به ديدار على عليه السّلام برويم و از او بخواهيم تا آنچه را كه ما از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خواستيم، تقاضا كند. حضرت على عليه السّلام فرموده است: در حالى كه به آراستن نهالهاى خود مشغول بودم، «ابو بكر» و «عمر» به ملاقاتم آمدند و از من تقاضا كردند تا بحضور پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شوم و از حضرت زهرا عليها السّلام خواستگارى نمايم. پيشنهاد آنان را پذيرفتم. از جاى برخاستم و در حالى كه گوشه عبايم به روى زمين كشيده مى شد به خانه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله رفتم. بحضورش رسيده و عرض كردم: همانطور كه مستحضريد، من از همه مسلمانان پيشتر به آئين اسلام گرويده‌ام و از هيچگونه فداكارى هم دريغ نكرده ام. پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اينك، چه مى خواهى؟ .... ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین و عليهما السّلام 🌺🌸🌸 پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اينك، چه مى خواهى؟ عرض كردم: براى خواستگارى حضرت زهرا عليها السّلام آمده ام. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اينك، چقدر نقدينه دارى؟ عرض كردم: اسب و سلاحى در اختيار دارم! (۱) پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بديهى است داشتن اسب جزء ضروريات است و گريزى از آن نيست. ليكن سلاحت را بفروش و به مصارف عروسى برسان! على عليه السّلام فرمود كه بنا به دستور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سلاح جنگى خويش را به چهار صد و هشتاد درهم فروختم و پول آنرا در اختيار پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله گذاشتم. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مشتى از آن مبلغ را بدست مبارك برداشت و به «بلال» دستور داد تا بوى خوش (عطر و طيب) از آن بخرد. و به ديگران امر كرد تا جهيزيّه حضرت زهرا عليها السّلام را فراهم نمايند. جهيزيه عبارت بود از: تختى كه از شاخ و برگ درخت خرما به هم پيوسته بود، و بالشتى پوستى كه از ليف خرما پر شده بود. پيش از هر چيزى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: هر گاه فاطمه عليها السّلام به خانه تو وارد شد به هيچ كارى اقدام نمى كنى تا من به ملاقات تو بيايم. على عليه السّلام مى فرمايد كه فاطمه عليها السّلام همراه با «امّ ايمن» به خانه‌ام وارد شدند و فاطمه عليها السّلام در يك طرف اتاق نشست و من هم در طرف ديگر اتاق نشستم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وارد شد و از «امّ ايمن»، پرسيد: برادرم در اين اتاق است؟ «ام ايمن» گفت: على عليه السّلام برادر توست، باز هم فاطمه را به همسرى او در آورده اى؟ پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آرى! با توجه به اينكه او برادر من است، دخترم را به ازدواج او در آورده ام! «۱» در اين هنگام پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله وارد اتاق شد. به فاطمه فرمود: مقدارى آب حاضر كن! فاطمه عليها السّلام از جاى برخاست و ظرف آبى كه در اتاق بود برداشت و پر از آب كرده و حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آورد. پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله جرعه اى از آن آب را در دهان مبارك گرداند، سپس آنرا در ميان ظرف آب ريخت. آنگاه به زهرا عليها السّلام فرمود: پيش بيا! زهرا عليها السّلام نزديك پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله رفت. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مشتى از آن آب را برداشت بر سر و روى و ميان دو پستان حضرت _____ _ (۱) اين پاسخ به آن خاطر است كه مردم نپندارند كه برادر خوانده، برادر است، همانطور كه پسر خوانده، پسر نيست. (مترجم) فاطمه عليها السّلام ريخت (۱) و فرمود: پروردگارا! اين دختر و نوادگان او را از گزند شيطان رجيم، در امان بدار. پس از آن به زهرا عليها السّلام فرمود: پشتت را به طرف من قرار بده. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مقدارى آب در ميان دو شانه او ريخت و فرمود: پروردگارا! اين دختر و نوادگانش را از گزند شيطان رجيم، نگهدار. بار ديگر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داد آب بياوريد. على عليه السّلام مى گويد: از آنجا كه دانستم تصميم حضرت چيست، بلافاصله از جاى برخاستم و ظرف را پر از آب كرده بحضور آوردم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مقدارى از آن آب را در دهانش گرداند، سپس آب باقيمانده در دهان مبارك را در ميان ظرف آب ريخت و خطاب به من فرمود: پيش بيا! مقدارى آب ظرف را بر سر و سينه ام ريخت و فرمود: پروردگارا! اين بزرگوار و نوادگانش را از گزند شيطان، در پناه خودت قرار مى دهم. آنگاه به من امر كرد تا پشت به آن حضرت قرار بگيرم. مقدارى از آب ظرف را در ميان دو شانه‌ام ريخت و گفت: بار خدايا! اينك اين شخص و نوادگانش را از گزند شيطان رجيم، در پناه خودت قرار مى دهم. سرانجام به على عليه السّلام، فرمود: اينك، به نام خدا و در سايه بركت او، به اتاق زفاف وارد شو. «محب طبرى» گفته است كه اين حديث را «ابو حاتم» روايت كرده است و در صفحه ۱۸۱ مى نويسد: حديث مورد نظر را «امام احمد» در «المناقب» از حديث «ابو يزيد مدائنى» بيان كرده است و پس از آن، حديث مزبور را به صورت ديگرى نقل نموده كه به آنجا مراجعه شود. مؤلف گويد: «متّقى» هم در [📚كنز العمال ۷/ ۱۱۳] حديث مورد بحث را آورده است و اظهار مى دارد كه «ابن حجر» هم آنرا روايت نموده است و «هيثمى» نيز در [📚مجمع ۹/ ۲۰۹] به روايت آن پرداخته و مى گويد: اين حديث را «طبرانى» نقل كرده است...... فقط با ذکر برای امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین و عليهما السّلام 🌺🌸🌸 اين حديث را «طبرانى» نقل كرده است و «ابن حجر» هم در [صواعق ص ۸۴] روايت نموده و مى گويد كه اين حديث را «ابن ابو حاتم» متذكر شده است و «محب طبرى» هم در [📚ذخائر ص ۲۷] با اندك اختلافى آنرا ذكر كرده و گفته است: «ابو حاتم» هم به نقل آن پرداخته است. (۱) [📚تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۵/ ۷] به سند خود، از «ابن عباس» نقل كرده است، هنگام زفاف، كه زهراى مرضيه به خانه على عليه السّلام رفت، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله پشت سرش و «جبرئيل» طرف راست و «ميكائيل» طرف چپ او و هفتاد هزار فرشته كه تا بامداد به تسبيح و تقديس خدا اشتغال داشتند، پشت سر آنها حركت مى كردند! مؤلف گويد: اين حديث را «محب طبرى» در [ذخائر ص ۳۲] نقل كرده و مى گويد: «حافظ ابو القاسم دمشقى» هم به نقل آن پرداخته است. (۲) [📚ذخائر العقبى محب طبرى ص ۲۹] قصه ازدواج حضرت زهرا عليها السّلام را از حضرت على عليه السّلام روايت كرده- تا آنجا كه آن حضرت فرمود- هنگامى كه زهرا عليها السّلام قرار بود به خانه‌ام وارد شود، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به من توصيه كرد تا هنگامى كه من به ملاقات شما نيامده‌ام دست به هيچ كارى نزنيد. طولى نكشيد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله بر ما وارد شد. در آن هنگام قطيفه اى- يا عبائى- روى ما قرار داشت، به مجرديكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را مشاهده كرديم خواستيم به احترام آن حضرت حركت كنيم، فرمود: به حال خود باشيد. سپس ظرف آبى طلبيد و دعائى بر آن خواند. آنگاه آن آب را به روى ما ريخت. على عليه السّلام گويد: در آن حال از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله پرسيدم: يا رسول الله! من در پيشگاه شما محبوبترم، يا دخترتان زهرا عليها السّلام؟ فرمود: زهرا عليها السّلام از نظر من محبوبتر از توست و تو در پيشگاه من، عزيزتر و ارجمندتر از او هستى. «يحيى بن معين» اين حديث را روايت كرده است. (۳) 📚مؤلف گويد: حديث مورد بحث را «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۳۹۳] نقل كرده و اظهار مى دارد كه حديث مورد نظر را «حميدى»، «امام احمد حنبل»، «عدنى»، «مسدّد»، «دورقى» و «بيهقى» نقل كرده اند و در مجلد اول اين كتاب باب «على عليه السّلام نخستين كسى است كه اسلام اختيار كرد» برخى از اخبار زفاف على عليه السّلام و فاطمه عليها السّلام را آورده ايم. به آنجا مراجعه شود ❌ فقط با ذکر برای امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 سخن در 🌸🍃 امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در سخنی بسیار دردمندانه در مورد کسانی که بدون آگاهی از احکام الهی، درباره آن خودسرانه سخن می‌گویند، می‌فرماید: گاهی حکمی از احکام الهی را پیش یکی از آنها (قاضیها) می‌برند، او مطابق رأی خود حکم می‌کند، همان قضیه را نزد قاضی دیگری می‌برند او بر خلاف قاضی اولی حکم می‌کند. آنگاه همگان نزد رئیسی که آنان را در پست قضاوت منصوب کرده جمع می‌شوند و قضیه را برایش مطرح می‌کنند او سخنان همه را تصدیق می‌کند و رأی همه قاضیها را درست می‌داند، در صورتی که خدایشان یکی و قرآنشان یکی است. بنا بر این، حکم یک قضیه را با اختلاف بیان کردن برای چیست و تصدیق رئیس در مورد همه آنها بر اساس چه مبنایی است؟ آیا خداوند دستور داده که در مورد یک قضیه مخالف یکدیگر سخن بگویند، تا گفته شود همه آنها از فرمان الهی اطاعت می‌کنند؟ (چنین چیزی قطعا محال است). یا خداوند آنان را از اختلاف نهی کرده، ولی آنها خودشان نافرمانی می‌کنند و در نتیجه یک قضیه را با اختلاف بیان می‌کنند؟ و یا خدای سبحان دین اسلام را ناقص فرستاده و از آنان بر تکمیل آن کمک خواسته است؟ (این هم که قطعا صحیح نیست). یا آنان خود را شریک خداوند می‌دانند و به خود اجازه می‌دهند هر طور که خواستند قضاوت کنند، و خدا هم از آنان راضی شود؟! (این هم که محال است). یا خداوند دین اسلام را کامل فرستاده ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن و بیان آن کوتاهی کرده است، و از این راه اختلاف پیش آمده؟ این چنین هم نیست). زیرا خداوند می‌فرماید: «ما فرطنا فی الکتاب من شئ»: ما چیزی را در قرآن فروگذار نکردیم. و می‌فرماید: «فیه تبیان کل شیء»: این کتاب بیانگر همه چیزها است. و می‌فرماید: و بخشی از قرآن بخش دیگری را تصدیق نموده و اختلافی در آن نمی باشد. [۱] بنابراین، این گونه اختلافها یا ناشی از هوا و هوسها و یا عدم درک صحیح است. حضرت سلام الله علیها 🌼🍂 علی (علیه السلام) می‌فرماید: بعضی از پادشاهان عجم برده‌هایی را برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هدیه فرستادند، و من به فاطمه (علیها السلام) گفتم: نزد رسول خدا برو، و از او خدمتکاری درخواست کن (که در خانه به تو کمک کند). فاطمه (علیها السلام) نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفت و از او درخواست نمود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خدا فرمود: فاطمه جان! چیزی را به تو عطا میکنم، که بهتر از خدمتکار است و هم چنین از دنیا و هر آنچه در آن است، می‌باشد: بعد از هر نماز سی و چهار بار الله اکبر بگو، و سی و سه بار الحمدالله، و سی و سه بار سبحان الله. سپس آن را به لا اله الا الله، ختم کن و این کار برای تو بهتر از آنچه می‌خواهی و نیز از دنیا و هر آنچه در آن است. پس از آن حضرت زهرا (علیها السلام) این تسبیح را بعد از هر نماز می‌گفت و منسوب به او گردید. [۱] مراحل حضرت سلام الله علیها 🌸🍃 حضرت فاطمه (علیها السلام) برای ذکر تسبیح، نخی را از جنس پشم رشته و به هم تابیده بود، و به عدد تکبیرها در آن گره زده، و در دست می‌گردانید، و تکبیر و تسبیح میگفت. تا این که حضرت حمزه بن عبدالمطلب به شهادت رسید، فاطمه تا از تربت قبر آن بزرگوار تسبیحی ساخت، و با آن ذکر میگفت. و پس از آن مردم نیز از آن حضرت پیروی کردند، از تربت تسبیح ساخته و با آن ذکر میگفتند، و هم چنان بود، تا امام حسین (علیه السلام) در کربلا به شهادت رسید، و از آن پس به دلیل این که تربت قبر حسین (علیه السلام) فضیلتی بیشتر داشت؛ از آن تسبیح ساختند. [۱] گرچه اکنون از چیزهای دیگر نیز تسبیح درست می‌کنند ولی آنچه فضیلت دارد تربت قبر امام حسین (علیه السلام) است. ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج ۲، ص ۲۸۴. [۱]: ب: ج ۸۵، ص ۳۳۶. [۱]: ب: ج ۸۵، ص ۳۳۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 پرده و النگوهای سلام الله علیها 🍃🍃🔹🔹 عادت پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بر این بود هرگاه می‌خواست مسافرت برود آخرین کسی که با او خداحافظی می‌کرد فاطمه (علیه السلام) بود و از خانه دخترش زهرا به سفر می‌رفت. و چون از سفر بر می‌گشت، اول به دیدار فاطمه (علیها السلام) می‌رفت. سپس به خانه‌های همسران. یک بار رسول گرامی که به سفر رفت، علی (علیه السلام) مقداری از غنیمت‌های جنگی را که سهم آن حضرت شده بود، به فاطمه (علیها السلام) داد. زهرای اطهر با آن مبلغ دو النگوی نقره، و یک پرده تهیه کرد و بر در خانه اش آویخت. وقتی پیامبر گرامی از سفر برگشت، طبق معمول به خانه فاطمه (علیها السلام) رفت. فاطمه زهرا مشتاقانه به سوی حضرت شتافت و با شوق فراوان از پدر خود استقبال نمود. ناگاه چشم پیامبر گرامی به النگوها و پرده در خانه افتاد. با تعجب به فاطمه (علیها السلام) نگریست و فورا برگشت. بانوی اسلام که چنین رفتاری از پیامبر ندیده بود گریان و غمگین شد، و با خود گفت: تاکنون پیامبر با من چنین رفتاری نداشته است، لابد به خاطر دیدن پرده و النگوهاست، که داخل خانه نشد و زود برگشت. آنگاه حسن و حسین را خواست، پرده را گند و النگوها را از دستش بیرون آورد، النگوها را به یکی و پرده را به دیگری از فرزندانش داد و فرمود: نزد پدرم بروید، سلام مرا برسانید و بگویید ما پس از رفتن شما غیر از اینها چیزی را اضافه نکرده ایم، اکنون هرطور صلاح می‌دانید در مورد آنها انجام دهید. چون حسنین محضر رسول گرامی رسیدند و پیام مادرشان را رساندند، پیامبر آنان را بوسید و در آغوش کشید و روی زانوی خود نشانید. سپس دستور داد آن دو النگو را شکستند. آنگاه اهل صفه [۱] را فرا خواند پاره‌های النگو را بین آنها تقسیم نمود و پرده را قطعه قطعه کرد و به چند نفر که برهنه بودند، قطعاتی از آن پرده را داد تا خویشتن را بپوشانند... سپس فرمود: خداوند رحمت کند فاطمه را و در عوض این پرده از لباسهای بهشتی به او بپوشاند و در مقابل این دو النگو از زیورهای بهشتی به او عنایت کند. [۲] از فاطمه 🍂🍂🔸🔸 ام ایمن یکی از خدمتگذاران حضرت فاطمه (علیها السلام) و بانوی بسیار ارجمند و پاک سرشت بود. هنگامی که حضرت فاطمه (علیها السلام) رحلت کرد قسم یاد کرد که در مدینه نماند. زیرا نمی توانست جای خالی فاطمه (علیها السلام) را ببیند، تصمیم گرفت به مکه برود و بقیه عمرش را در کنار خانه خدا سپری کند. بار سفر بست و به سوی مکه حرکت نمود، در بین راه به شدت تشنه شد طوری که نزدیک بود از تشنگی جان بسپارد. در این وقت روی به خدا نمود و عرض کرد: یا رب انا خادمه فاطمة تقتلنی عطشا؟ خدایا! من کنیز فاطمه هستم، آیا مرا بر اثر تشنگی می‌میرانی؟ طولی نکشید که خداوند سبوی پر از آب از آسمان برای او فرستاد. ام ایمن از آب نوشید، پس از آن تا هفت سال گرسنه و تشنه نشد. گاهی در روزهای گرم، برای انجام کاری به بیابان می‌رفت ولی هرگز تشنه نمیشد. [۱] و رضایت 🍃🔹🔹 جابر بن عبد الله انصاری می‌گوید: روزی فاطمه (علیها السلام) با آسیاب دستی مشغول آرد کردن بود و چادری از پشم شتر بر سر داشت رسول خدا بر او وارد شد چشمش که به او افتادگریه اش گرفت و فرمود: فاطمه! تلخی‌ها و سختی‌های دنیای زودگذر را تحمل کن تا فردا به نعمت‌های آخرت دست یابی. خداوند در این وقت این آیه را بر پیامر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل فرمود: و للأخرة خیر لک الأولی و لسوف یعطیک ربک فترضی [۱] قطعا آخرت برای تو از دنیا نیکوتر خواهد بود، و به زودی پروردگارت به تو چندان عطا کند تا راضی شوی. [۲] ---------- 📚منابع: [۱]: گروهی از مهاجرین بودند که اموال و منزلی نداشتند، در گوشه مسجد رسول خدا زندگی میکردند. [۲]: ب: ج ۴۳، ص ۸۳ با اختلاف در متن در ص ۸۶ [۱]: ب: ج ۴۳، ص ۲۸. [۱]: سورة الضحی آیه‌های ۴ و ۵ [۲]: ب: ۱۶، ص ۱۴۳ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 حضرت عليه السّلام در پيشگاه اكرم صلّى اللّه عليه و آله از عليها السّلام بود و حضرت عليها السّلام در آن حضرت از عليه السّلام مى آمد 🌺🍃🍃 (۲) [اسد الغابة ابن اثير ۵/ ۵۲۲] به سند خود، از حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام روايت مى كند كه آن حضرت فرمود: به عرض رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله تقديم داشتم كه كداميك از ما- من و فاطمه عليها السّلام- در نزد شما محبوبتر است؟ فرمود: فاطمه در نزد من محبوبتر از تو، و تو عزيزتر از او برايم هستى. (۳) 📚[خصائص نسائى ص ۳۷] به سند خود، از مردى نقل كرده است كه در يكى از روزها، على عليه السّلام در كوفه بالاى منبر تشريف داشت، در ضمن مطالب گيرا و شيواى خود، فرمود: هنگامى كه فاطمه زهرا عليها السّلام را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خواستگارى كردم، درخواست مرا پذيرفت. و زهرا عليها السّلام را به همسرى من در آورد. در همان اوقات، از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيدم: يا رسول اللّه! من در پيشگاه شما محبوبترم يا فاطمه عليها السّلام؟ فرمود: فاطمه، محبوبتر از توست در نزد من، و تو در نزدمن، عزيزتر از فاطمه اى. (۱)📚 [كنز العمال ۶/ ۳۹۳] از حضرت على عليه السّلام روايت مى كند كه فرمود: هنگامى كه تصميم گرفتم به خواستگارى حضرت زهرا عليها السّلام اقدام كنم، با خود گفتم با چه ثروت و مكنتى به خواستگارى زهرا عليها السّلام اقدام نمايم؟ به دنبال اين انديشه، بياد خويشاوندى و محبت ويژه اى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با من دارد افتادم آنگاه زهرا عليها السّلام را از حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله خواستگارى نمودم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيد: يا على! آيا چيزى (پولى) دارى؟ عرض كردم: در حال حاضر از زر و سيم تهيدستم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: زره حطميّه را كه در فلان روز به تو اعطا كردم، چه كردى؟ گفتم: هنوز آن زره را دارم. فرمود: همان زره را به دختر من بده. بنا به دستور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله زره حطميّه را به آن مجلله عظيم الشأن تقديم كردم و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام را به همسرى من در آورد. هنگامى كه فاطمه عليها السّلام را به خانه من آوردند، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به هر دوى ما فرمود: در حجله عروسى دست به كارى نزنيد تا اينكه من به ملاقات شما بيايم. هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر ما وارد شد، ما در زير كساء (يا قطيفه) خوابيده بوديم. به مجردى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را ديديم، خواستيم تغيير حالت بدهيم، فرمود: همانطور در جاى خود بمانيد. در اين موقع، كاسه آبى طلبيد و دعائى بر آن كاسه خواند. و مقدارى از آن را به روى ما پاشيد. پرسيدم: يا رسول اللّه! من در پيشگاه شما محبوبترم يا فاطمه عليها السّلام؟ فرمود: فاطمه در نزد من محبوبتر از توست و تو عزيزتر از اوئى. «متّقى» گويد: اين حديث را «حميدى»، «امام احمد حنبل»، «عدنى»، «مسدد»، «دورقى» و «بيهقى» روايت كرده اند. مؤلف گويد: «محب طبرى» حديث مزبور را در [📚ذخائر ص ۲۹] روايت كرده و مى گويد: اين حديث را «يحيى بن معين» هم نقل كرده است. (۲) [📚همان كتاب ۶/ ۲۱۹] از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده است كه خطاب به حضرت على عليه السّلام، فرمود: فاطمه در نزد من محبوبتر از تو و تو در پيشگاه من عزيزتر از اوئى. اين حديث را «طبرانى» در «الاوسط» از «ابو هريره» نقل كرده است.......‌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 حضرت عليه السّلام در پيشگاه اكرم صلّى اللّه عليه و آله از عليها السّلام بود و حضرت عليها السّلام در آن حضرت از عليه السّلام مى آمد 🌺🍃🍃 اين حديث را «طبرانى» در «الاوسط» از «ابو هريره» نقل كرده است. مؤلف گويد: «مناوى» هم در [متن فيض القدير ۴/ ۴۲۲] آورده است و مى گويد: اين حديث را «طبرانى» در «الاوسط»، از «ابو هريره» روايت كرده و مى گويد كه حديث مزبور، صحيح است. [كنوز الحقايق ص ۹۶] حديث مزبور را ياد كرده و مى گويد كه «طبرانى» هم به ذكر آن پرداخته است. (۱) و📚 «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۷۳] حديث مزبور را روايت مى كند و از «ابو هريره» نقل مى نمايد كه على بن ابيطالب عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى پرسد: يا رسول الله! كداميك از ما دو تن- فاطمه و من- در نزد شما محبوبترم؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در پاسخ فرمود: فاطمه در نزد من محبوبتر از تو و تو عزيزتر از او هستى. اين حديث را «طبرانى» در «الاوسط» آورده است. (۲) 📚[همان كتاب ۶/ ۱۵۹] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى دخترم! از آنجا كه تو فرزندم هستى، علاقه قلبى در كار است و تو محبوبترين افراد نزدم هستى، (ولى) على عليه السّلام در نزد من عزيزتر از تو مى باشد. «طبرانى» اين حديث را از «ابن عباس» نقل كرده است. مؤلف گويد: 📚اين حديث را «مناوى» در [كنوز الحقايق ص ۱۸۴] آورده است. و مى گويد: «طبرانى» هم اين حديث را روايت مى كند. مؤلف گويد: يك حديث باقى مانده است كه با احاديث مذكور مناسبت دارد، و ويژه شخصيت حضرت زهرا عليها السّلام و عنوانى از حضرت على عليه السّلام در آن نيست و مناسب است آن حديث را در پايان اين باب متذكر شويم. (۳) 📚حديث مزبور در [مستدرك حاكم ۳/ ۱۵۵] چنين آمده است كه «حاكم» به سند خود، از «عمر» روايت مى كند بحضور فاطمه عليها السّلام دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد و گفت: اى فاطمه! به خدا سوگند كه هيچكسى را در نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله محبوبتر از تو نديدم. به خدا سوگند! پس از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هيچ يك از مردم در نزد من، محبوبتر از تو نمى باشد (!!! ) «حاكم» مى گويد: اين حديث صحيح است ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 و فاطمه سلام الله علیها 🌺🍃 روزی رسول گرامی به اصحاب در شأن فاطمه (علیها السلام) چنین فرمود: خداوند در دنیا این افتخارات را به فاطمه عنایت فرموده است: ١. من پدرش هستم، و در هر دو جهان هیچکس نظیر من نیست. ۲. علی همسر اوست، اگر علی نبود هرگز برای فاطمه همتایی نبود. ٣. خداوند حسن و حسین را به فاطمه عطا فرموده که نظیر ایشان در عالم وجود ندارد، آن دو بزرگوار فرزندان پیامبر و سرور جوانان اهل بهشت هستند. سپس فرمود: ... جبرئیل نزد من آمد و گفت: هنگامی که فاطمه از دنیا رحلت نماید و دفن گردد دو فرشته نزد او می‌آیند و می‌پرسند: پروردگار تو کیست؟ حضرت زهرا (علیها السلام) جواب می‌دهد: پروردگار من خدا است. - پیامبرت کیست؟ - پدرم. - ولی (امام) تو کیست؟ - همین علی بن ابیطالب) که در کنار قبرم ایستاده است. سپس فرمود: هرکس پس از وفات مرا زیارت کند مانند این است که در حال حیات مرا زیارت کرده است. و هرکس فاطمه را زیارت کند مانند این است که مرا زیارت نموده است و کسی که علی را زیارت کند مانند این است که فاطمه را زیارت کرده است. و هرکس حسن و حسین را زیارت کند، مانند این است که علی را زیارت نموده است. و کسی که یکی از فرزندان آنها را زیارت کند مانند این است که هم ایشان را زیارت کرده است. [۱] در 🌼🍂 پیامبر گرامی در شب عروسی فاطمه (علیها السلام) قطیفه ای را بر قاطر خود (شهباء) افکند و به فاطمه فرمود: سوار شود، فاطمه سوار شد، سلمان زمام استر را گرفت، رسول خدا آن را می‌رانید. در بین راه جبرئیل و میکائیل هرکدام با هفتاد هزار ملک آمدند و به حضرت عرض کردند: ما آمدیم فاطمه (علیها السلام) را برای علی (علیه السلام) ببریم. آنگاه جبرئیل و مکائیل تکبیر گفتند و خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز تکبیر گفت از آن وقت تکبیر گفتن در عروسی‌ها مستحب گردید. [۱] «چه مبارک و پر میمنت است که به جای رفتار زشت و گناهان شرم آور عروس را با تکبیر، صلوات و رفتار و گفتار پسندیده دیگر، تا خانه شوهر بدرقه گردد». سلام الله علیها و ٫ترس از 🌺🍃 هنگامی که درباره عذاب اهل دوزخ این دو آیه: و إ جهم لموعده أجمعین لها سبعة أبواب کل باب جزء مقسوم [۱] نازل شد. پیامبر خدا به شدت گریست، از گریه حضرت اصحاب به گریه افتادند نمی دانستند جبرئیل چه نازل کرده است و کسی یارای آن نداشت که ا پیامبر بپرسد چرا گریه میکنی؟ در این هنگام یکی از اصحاب نز فاطمه نا رفت و جریان نزول وحی و گریه پیغمبران را به آن بانو رسان و در خواست کرد نزد رسول خدا برود چون هر وقت پیامبر و دختر فاطمه غلا می‌دید خوشحال می‌شد. فاطمه ع برخاست و محضر پدر بزرگوارش رسید. عرض کرد: پدرجان! فدایت گردم، سبب گریه شما چیست؟ پیامبر آن دو آیه را برای فاطمه خواند. زهرا از شنیدن نام جهنم و آت عذاب، چنان ناراحت شد که توان خود را از دست داد و بر زمین افتاده، د حالی که می‌گفت: الویل ثم الویل لمن دخل النار: وای، پس وای، بر کسی که وارد آتش جهنم شود. یاران دیگر: سلمان، اباذر، مقداد نیز هرکدام سخنی گفتند. امام علی (علیه السلام) فرمود: ای کاش مادرم مرا نزاییده بود، و نام آتش را نمی شنیدم، آنگاه دست را بر سرش نهاد در حال گریه می‌گفت: وا بعدا فزاء، وا قله زاده فی سفر القیامة... وای از دوری سفر، وای از کمی زاد و توشه برای سفر آخرت... [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج، ۴۳ ص ۵۸ [۱]: ب: ج ۴۳، ص ۱۰۴ [۱]: سوره حجر، آیه: ۴۳ و ۴۴ براستی جهنم محل بازگشت همه آنها (شیطان و پیروانش) است، هفت د دارد و برای هردری، گروهی معینی از آنها تقسیم شده است. [۱]: ب: ج ۴۳ ص ۸۸ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌                    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 سلام الله علیها و زخم‌های 🌼🍂 جنگ احد یکی از جنگ‌های بسیار سختی بود که سال سوم هجرت در کنار کوه احد، بین سپاه اسلام و سپاه کفر درگرفت. در این جنگ هفتاد نفر از سپاه اسلام به شهادت رسیدند و تعدادی مجروح گشتند. یکی از مجروحین خود پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، دندانهای پیشین آن حضرت شکست و کلاه آهنین که در سرش بود در اثر ضربه‌های دشمن خورد شد... جنگ که پایان یافت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه برگشت. فاطمه زهرا آب حاضر کرد و خون سر و صورت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را می‌شست و علی (علیه السلام) با سپر خود آب می‌ریخت. هنگامی که فاطمه (علیها السلام) دریافت با شستن خون زخم بدن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تنها قطع نمی شود بلکه بیشتر می‌گردد، قطعه حصیری را سوزاند خاکسترش را روی زخمهای بدن پیامبر ریخت و آنگاه خون بند آمد. [۱] آری، زهرای مرضیه در تمام صحنه‌ها در خدمت اسلام بود. گردش و جنبش 🍃🌺 ام ایمن که یکی از بانوان دیندار و خدمتگزار حضرت فاطمه (علیها السلام) بود. می گوید: در یکی از روزهای گرم تابستان به خانه بانویم فاطمه زهرا (علیها السلام) رفتم تا او را زیارت کنم. به حجره حضرت که رسیدم دیدم در خانه اش بسته است. ناچار از روزنه در به اندرون خانه نگاه کردم، دیدم بانوی من خوابیده است در آن حال چیزی بس تعجب آور مشاهده کردم. آسیاب دستی که نزدیک گهواره نوزادش امام حسین بود خود به خود می‌چرخید و گهواره نیز در حرکت و حسین در آن آرامیده بود. و همین طور دستی شبیه دست زهر (علیها السلام) مشغول ذکر الهی است؛ هر چه درون خانه را دقت کردم غیر از فاطمه (علیها السلام) کسی را ندیدم. لذا بی اختیار برگشته و خدمت پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدم و ماجرا را برای آن حضرت عرض کردم. رسول اکرم ت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ام ایمن! بدان دخترم فاطمه (علیها السلام) روزه دار است و خسته و گرسنه می‌باش روزهای سختی را می‌گذراند. خداوند سبحان خواب را بر او چیره کرده تا فاطمه لحظه‌هایی را با ساید ولی خدای متعال خود بیدار وبر حال بندگان خدای سبحان فرشته ای را مأمور کرده تا آسیاب دستی او را بچرخاند غذای خانواده اش را فراهم گرداند، و فرشته دیگری را موظف نموده تا گهواره فرزندش حسین را بجنباند تا میوه قلب او از خواب بیدار نگردد. همچنین فرشته ای را مأمور ساخته تا تسبیح الهی گوید و ثواب آن، در نام اعمال فاطمه (علیها السلام) نوشته شود، چون او هیچ گاه از یاد خدا غافل نمی ماند. بدین جهت خدا می‌خواهد فاطمه (علیها السلام) در حال خواب هم به واسطه فرشته تسبیح و تقدیس الهی گوید. ام ایمن عرض کرد: یا رسول الله آن فرشتگان چه کسانی بودند؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حالی که تبسم به لب داشت و از ماجرا اظهار خوشنودی می‌کرد فرمود: فرشته ای که آسیاب دستی را می‌چرخاند، جبرائیل، فرشته ای که گهواره حسین را به حرکت درآورده بود میکائیل و آن فرشته که به جای فاطمه (علیها السلام) تسبیح می‌گفت اسرافیل بود. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج ۲۲، ص ۳۱. [۱]: ب: ج ۳۷، ص ۹۸. شبیه این حدیث از حضرت سلمان نیز نقل شده است. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌                    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 جانسوز علیها السلام در دامنه ▪️🍃 محمود بن لبید می‌گوید: پس از رحلت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت فاطمه (علیها السلام) بر سر مزار شهدا بخصوص حضرت حمزه، عموی پیامبر، می‌رفت و در آنجا می‌گریست. روزی بر سر مزار حضرت حمزه رفته بودم حضرت زهرا را دیدم که در آنجا نشسته و گریه می‌کند. چیزی نگفتم تا اینکه ساکت شد. جلو رفته سلام دادم و عرضه داشتم: ای بانوی بانوان جهان! به خدا سوگند! رگهای قلبم از ناله‌های دلسوز پاره گشت. فرمود: ای ابوعمر! گریه سزاوار من است. من به مصیبت رحلت بهترین پدران که پیامبر خدا است گرفتار شده ام، ای وای که چقدر مشتاق دیدار رسول خدایم. سپس این شعر را سرود: اذا مات میت قل ذکره * * * و ذکر ابی مذ مات والله اکثر آنگاه که کسی می‌میرد، از او کمتر یاد می‌شود، ولی به خدا سوگند که یاد پدر من، از هنگام مرگش بیشتر شده است. گفتم: بانوی من! پرسشی دارم که در سینه‌ام موج می‌زند و می‌خواه بپرسم. فرمود: سؤال کن! عرض کردم: آیا پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و پیش از وفاتش درباره امامت علی مطلبی را به طور آشکار فرمودند؟ به جای تعجب است، مگر روز غدیر را فراموش کرده اید؟! فراموش نکرده‌ام ولی می‌خواهم آنچه را که به طور سری به شما فرموده اند به من بگویید. فرمود: خدا را شاهد میگیرم که از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: علی بهترین کسی است که در میان شما جانشین میگذارم. او پس از من امام شما است و دو نوه من و نه نفر از نسل حسین، امامان نیکوکارند. اگر ازآنان پیروی کنید آنان را راهنمایان خود خواهید یافت و اگر با آنان دشمنی کنید، اختلاف تا روز قیامت از میان شما بر چیده نخواهد شد. گفتم: ای بانوی من! چرا حق خویش را از غاصب‌ها نمی گیرد؟ فرمود: ای ابو عمر! پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و فرمود: مثل الامام مثل الکعبه اذ یولی و لا تأتی: امام مانند کعبه ای است که به سوی او می‌روند و او به سوی مردم نمی رود. سپس فرمود: به خدا سوگند! اگر حق را به اهلش می‌دادند و مردم از خاندان پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پیروی می‌کردند، هرگز دو نفر درباره خدا با یکدیگر اختلاف نمی کردند و آیندگان از گذشتگان آن را به ارث می‌بردند تا اینکه قائم (عج الله تعلی فرجه شریف) که نهمین فرزند حسین (علیه السلام) قیام کند. [۱] زهرای سلام الله علیها بستر ▪️🍃 حضرت زهرا در لحظات آخر عمر که بستری بود، به اسماء بنت عمیس فرمود: عطر من و لباس مخصوص نمازم را بیاور، می‌خواهم نماز بخوانم. من عطر و لباس نمازش را حاضر کردم، آن حضرت وضوگرفت پس از وضو حالش منقلب شد، سرش را به بالش نهاد و فرمود: اسماء! وقت نماز که رسید، مرا بیدار کن تا نمازم را بخوانم، اگر بیدار شدم که هیچ و اگر بیدار نشدم کسی را نزد علی (عیله السلام) بفرست و خبر وفات مرا به او بدهد. اسماء می‌گوید: هنگامی که وقت نماز رسید، صدا زدم: الصلاة یا بنت رسول الله!: دختر پیامبر خدا، وقت نماز است. جوابی نشنیدم، فهمیدم که حضرت زهرا از دنیا رفته است. [۱] «آری زهرا (علیه السلام) به عبادت و دعا آنچنان جدی و کوشا بود که همه دستورات واجب، وحتی مستحبات را رعایت می‌کرد، استعمال عطر و پوشیدن لباس پاکیزه در نماز مستحب است که آن بانوی بزرگ اسلام در لحظه‌های سخت آخر عمر مبارک فراموش نکرده است». ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج ۳۶، ص، ۳۵۳ [۱]: ب: ج ۴۳، ص ۱۸۳ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌                    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 دو ممنوع در محضر زهرا سلام الله علیه زهرای سلام الله علیها از آن مصیبتها شد. مسلمان خویشان و و خاص رسول خداگاهی به ٫عیاد فاطمه ٫علی میرفتند ولی و به خاطر که در فاطم انجام داده بودند، حضرت عیادت به آنها داد. 🍂🌺 زهرای مرضیه (علیها السلام) پس از آن همه مصیبت‌ها مریض شد. زنان مسلمان و خویشان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اصحاب خاص رسول خدا گاهی به عیادت فاطمه (علیها السلام) می‌رفتند ولی ابوبکر و عمر بخاطر ستم‌هایی که در حق فاطمه زهرا انجام داده بودند حضرت اجازه عیادت به آنها نمی داد روزی خدمت علی (علیه السلام) رسیدند و گفتند: از فاطمه اجازه بگیر ما نزد او بیاییم و از گناه خود عذرخواهی کنیم. علی (علیه السلام) نزد فاطمه (علیها السلام) آمد و فرمود: فاطمه جان! آن دو نفر (ابوبکر و عمر) بارها برای عیادت شما آمده اند اجازه نداده ای، اکنون دم در هستند، می‌خواهند بیایند از شما احوال پرسی کنند، شما چه صلاح می‌دانید؟ حضرت زهرا (علیها السلام) عرض کرد: خانه، خانه شماست و من در اختیار شما هستم هرطور صلاح می‌دانی عمل کن. فاطمه (علیها السلام) این جمله را گفت مقنعه را به صورت کشید و روی خود را به طرف دیوار گردانید. آن دو نفر وارد شدند. فاطمه (علیها السلام) پرسید: برای چه به اینجا آمدید؟ گفتند: برای این که بگوییم ما خطا کاریم، به شما جسارت کرده ایم و عذر خواهی کنیم، و امیدواریم از تقصیرات ما بگذری. فاطمه (علیها السلام) فرمود: اگر راست می‌گویید من یک مطلب را از شما می‌پرسم، جواب دهید. گفتند: آنچه در نظر داری بپرس. فاطمه (علیها السلام) فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا از پیامبر شنیدید که فرمود: فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی: فاطمه پاره وجود من است، هرکه او را اذیت کند مرا اذیت کرده. گفتند: آری، این سخن را از پیامبر شنیده ایم. در این وقت فاطمه (علیها السلام) دستهایش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! تو شاهد باش که این دو نفر مرا اذیت کردند. من شکایت ایشان را به تو و پیغمبر تو میکنم. آنگاه فرمود: نه، به خدا سوگند هرگز از شما راضی نخواهم شد تا با پدرم رسول خد دیدار کنم... [۱] ماه یا میدان 🍃🌼 امام حسن (علیه السلام) روز عید فطر از محلی رد می‌شد دید عده ی مشغول بازی هستند و می‌خندند. حضرت در کنارشان ایستاد و فرمود: ان الله جعل شهر رمضان مضمارا لخلقه: راستی خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسیله طاعتش به رضای او سبقت بگیرند. گروهی مسابقه داده و پیروز شدند و گروهی کوتاهی کرده (روزه نگرفتند) عقب ماندند و ناامید گشتند. و بسیار شگفت انگیز است کار انسان خندان و بازیگر امروز، که: یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون: نیکوکاران در آن، ثواب و اجر دریافت می‌کنند و تبهکاران در آن، زیان می‌برند. به خدا سوگند! اگر پرده برداشته شود، و حقیقت آشکار گردد، می‌بینی که نیکوکاران (روزه داران مشغول بهره برداری از کار نیک، و بدکاران (روز خوران) نیز گرفتار کیفر کار زشت خود هستند. (روزه داران از نعمت‌های بهشتی، و روزه خواران از عذاب الهی برخوردارند). حضرت این سخنان را فرمود و رفت. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج ۴۳، ص ۱۹۹. و با کمی تفاوت، در ص ۲۰۳. [۱]: ب: ج ۷۸، ص ۱۱۰. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌                    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110💫
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
#تقویم شیعه     شمسی: سه شنبه - ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ میلادی: Sunday - 10 June 2025   قمری: الثلاثاء 14
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌺بخشش به زهرا علیها السلام در چنین روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فدک را به امر خداوند متعال به حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام بخشیدند. [۳] فدک سرزمینی آباد در سراشیبی خیبر است که چشمۀ پر آب و باغات فراوان دارد، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سال هفتم هجرت پس از فتح خیبر روی به فدک آوردند؛ مردم فدک که ترسیده بودند، خود، نزد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و شهر را تسلیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم کردند. لذا سرزمین فدک بدون لشکرکشی مسلمین و بدون کوچکترین دخالت آنان فتح شد و طبق آیات ۶ و ۷ سورۀ حشر، این مناطق و غنائم آن، ملک خاص پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است و مسلمانان هیچ حقّی در آن نخواهند داشت. بعد از این فتح، جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: «و آت ذی القربی حقه» [۴] یعنی: «حق صاحب قرابت را بده». پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از جبرئیل سؤال کرد منظور چه کسانی هستند؟ و این حق کدام است؟ جبرئیل از طرف خداوند عرضه داشت: «فدک را به فاطمه علیها السلام عطا کن». پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه علیها السلام فرمود: «خداوند فدک را برای پدرت فتح کرد و چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده، مخصوص من است و خداوند دستور داده آن را به تو بدهم، از سوی دیگر مهریه مادرت حضرت خدیجه علیها السلام، برعهده پدرت مانده و پدرت در قبال مهریه مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا می‌کند و آن را برای خودت و فرزندانت بردار و مالک آن باش». سپس امیرالمؤمنین علیه السلام را خواستند و فرمودند: سند فدک را به عنوان بخشش و عطای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه زهرا علیها السلام بنویس و ثبت کن، سپس امیرالمؤمنین علیه السلام و یکی از موالی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اُمّ اَیمَن و اسماء بنت عمیس را برآن شاهد گرفتند، [۱] همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جمعی از مسلمانان را در خانه فاطمه زهرا علیها السلام جمع نمودند و اعلام نمودند این مال (فدک) از برای فاطمه علیها السلام است و در همان جا اولين درآمد فدک را به عنوان اهدايى فاطمه علیها السلام بين مردم تقسيم فرمودند و بدين صورت مالكيت فاطمه علیها السلام بر فدک را رسميت بخشيدند و این خبر را بین مسلمانان پخش کردند و نیز هر سال این کار یعنی جمع نمودن مسلمانان و اعلام به آنها که ملکیت فدک از برای فاطمه علیها السلاماست را تکرار می‌کردند تا اینکه رحلت نمودند. [۲] در زمان غصب فدک، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام سند فدک را نزد ابوبکر آوردند و به عنوان مدرک ارائه نمودند [۳] ولی ابوبکر و عمر نپذیرفتند و آن را پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در ۲۲ ربیع الاول غصب کردند. [۴] 🔹 سرّ خدا صلی الله علیه و آله و سلم توسط و بنا بر گزارش حسن بن محمد دیلمی، چهار روز قبل از عید غدیر خم (۱۴ ذی الحجة الحرام) عایشه و حفصه سرّ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را برای عمر و ابوبکر فاش کردند [۵] که حکایت آن در سوره تحریم نازل شده و بسیاری از مفسرین ابناء عامه نظیر طبری [۶]، قرطبی [۷]، فخر رازی [۸] و... تصریح نموده اند که این سوره پیرامون عایشه و حفصه نازل شده است. با افشای سرّ ولایت و جانشینی حضرت امیرالمومنین علیه السلام در همان روز چهاردهم ذی الحجة برخی از منافقان با حضور در کعبه به طور شفاهی و کتبی پیمانی را نوشتند که به صحیفه ملعونه شهرت یافت و در آن هم قسم شدند که «إن مات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم أو قتل ألا يردوا هذا الأمر فی أحد من أهل بيته أبداً» [۱] یعنی: «اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا رفت یا کشته شد، خلافت هرگز به احدی از اهل بیت او نرسد». پس از آن اجتماع، تصمیم به مسموم نمودن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم گرفتند. [۲] ---------- 📚منابع: [۳]: بحارالأنوار، ج ۹۵، ص ۱۸۸ ؛ مستدرک سفینة البحار، ج ۲، ص ۲۱۶. [۴]: سوره اسراء، آیه ۲۶ ؛ سوره روم، آیه ۳۸. [۱]: الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۱۱۲ ؛ الطرائف، ج ۱، ص ۲۴۸. [۲]: مناقب آل ابیطالب، ج ۱، ص ۱۴۲. [۳]: إعلام الوری، ج ۱، ص ۲۰۹. [۴]: به روز ۲۲ ربیع الاول رجوع شود. [۵]: إرشاد القلوب، ج ۲، صص ۳۲۹-۳۳۰. [۶]: جامع البیان، ج ۲۳، ص ۴۷۷. [۷]: الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۸، ص ۱۸۹. [۸]: التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۵۷۰ ؛ المحصول فی علم الاصول، ج ۴، ص ۴۹۲. [۱]: إرشاد القلوب، ج ۲، ص ۳۳۰ ؛ الکافی، ج ۴، ص ۵۴۵. [۲]: تفسیر القمی، ج ۲، ص ۳۷۵. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌          ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110💫