eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
437 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 در 🌺🌸 لرزه ای شهرهای 🔹◾️◾️◾️ برخی روایات محل وقوع زلزله و حتی زمان آن را مشخص میسازند و بیانگر آنند که این حادثه، هنگام اختلاف دو گروه بر سر قدرت اتفاق خواهد افتاد. احادیث از این حادثه با کلماتی همچون " تکان شدید، فرو رفتن و زلزله " یاد کرده اند. مانند روایتی که از امیر مؤمنان علیه السلام نقل شده که فرمود: " وقتی دو گروه نظامی در شام اختلاف کنند، نشانه ای از نشانه‌های الهی آشکار شود، پرسیدند: ای امیر مؤمنان آن نشانه چیست؟ فرمود: زمین لرزه ای در شام که صد هزار نفر در اثر آن هلاک گردند و خداوند آن را رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران قرار دهد. در آن هنگام، نظاره گر سوارانی با اسب‌های سفید و درفشهای زرد باشید که از مغرب زمین روی آورند تا وارد شام شوند. این حوادث با مصیبت بزرگ و مرگ سرخ همراه شود. پس بنگرید فرو رفتن روستائی از دمشق را که به آن حرستا گویند. آنگاه فرزند جگرخوار (سفیانی) از سرزمین خشکیده خروج کرده و بر منبر دمشق قرار گیرد، پس از آن در انتظار خروج مهدی علیه السلام باشید. " [۱] منظور از " اسبهای سفید ": اسبهای ابلق غربی هاست که گوشهای آنها بریده شده و وسیله سواری آنهاست. و مقصود از پسر جگرخوار: یعنی فرزند هند، زن ابو سفیان است، زیرا سفیانی از فرزندان معاویه است. و " سرزمین خشکیده " همان منطقه حوران نزدیک اذرعان (درعا) است که در مرز سوریه و اردن قرار دارد. ---------- [۱]: 📚۱. بحار: ۵۲ / ۲۵۳. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 رختخواب هم نیست. ◾️✨ امیرالمؤمنین (علیه السلام) در جنگ جمل فرمود: بهترین مرگ‌ها شهادتی است که به امر معصوم (علیه السلام) انجام گیرد. سوگند برخدایی که جانم در قبضه قدرت اوست با هزار شمشیر مردن آسانتر است از مرگی که در رختخواب باشد. [۳] که از پوسیده نمی شود. ◾️✨ در کتاب من لا یحضر الفقیه آمده است که از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد آیا انسان بدنش درقبر پوسیده می‌شود؟ فرمود: بلی همه چیز او می‌پوسد مگر طینت اصلی او که از آن خلق شده که آن به صورت دائره درقبر موجود است تا خداوند دوباره در قیامت او را از آن خلق کند. [۱] شارح فقیه مرحوم مجلسی درباره طینت اصلی احتمالاتی را داده است: ۱- مقصود از آن خاکی باشد که امثال آیاتی مثل « منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تاره اخری » (طه آیه ۵۵) به آن اشاره دارند. ۲- مقصود آن باشد که ظاهر مثل صحیحه محمد بن مسلم دلالت دارد هر کسی از هر خاکی خلق شود در آن دفن می‌شود. ۳- مقصود آن شود که ظاهر روایت دلالت دارد که از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌شود که نطفه وقتی در رحم قرار گرفت خداوند مأمور می‌کند ملکی را از خاک جایی که این انسان بناست آن جا دفن شود بیاورد و با آن نطفه مخلوط کند. [۲] نگارنده گوید: چنانچه در علوم روز بیان شده ممکن است مقصود سلول اولی انسان باشد. وقتی اسپرماتوزئید با اوول در رحم جفت شدند از ازدواج این دو سلول، سلول اول انسانی به عمل می‌آید سپس آن سلول تکثیر شده بالاخره انسان کامل، با قدرت رب العالمین به وجود می‌آید. خوشبختانه در اولین آیه ای که به وجود اقدس نبوی (صلی الله علیه و آله) نازل می‌شود: « اقراء باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق » می‌گویند به آن اشاره شده است، زیرا که اسپر را در زیر میکروسکوپ به صورت زالو می‌بینند، یا للعجب در سوره انسان کلمه امشاج (مختلطها) [۳] می‌گویند اشاره است بر ترکیب هر اسپرمی از صدو چهار عنصر [۴] یعنی هر اسپرمی به این کوچکی که اگر همه اسپرم‌های اولیة انسان‌های روی زمین (حدود پنج میلیار) را در یک انگشتانه جمع کنیم پر نمی شود از صد و چهار عنصر ترکیب یافته است [۵] لذا جا دارد خداوندی که در خلقت هیچ موجودی برخود آفرین نگفته است در خلقت انسان « فتبارک الله احسن الخالقین » (مؤمنین، آیه چهارده) بفرماید: یعنی آفرین برقدرت کامل بهترین آفریننده. ---------- 📚منابع: [۳]: . روضه المتقین، ج ۱، ص ۳۵۱ [۱]: . روضه المتقین، ج ۱، ص ۴۸۵ و کفایه الموحدین، ج ۳، ص ۴۹. [۲]: . روضه المتقین، ج ۱، ص ۴۸۵. [۳]: . انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج، سوره انسان، آیه ۲. [۴]: . البته بنا بر این که عدد عناصر عالم صدو چهار باشد چطوری که در زمان تحقیق چنین بود انشاءالله عناصر دیگری نیز کشف شود و زمانی برسد که بگویند هر اسپرمی از صدها یا هزاراها عنصر ترکیب یافته است.. [۵]: . نطفه مرد که به خارج ریخته می‌شود در اشخاص سالم مایعی شیری رنگ است به حجم تقریبی سه سانتیمتر مکعب و در هر سانتی متر مکعب آن صد یا دویست میللیون اسپرماتوزئید وجود دارد. کتاب کودک، ج ۱، ص ۹۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 ✨🍂 میان و امّت، چه از با تر و است؟ ◾️✨ علی علیه السلام که طبق آیه مباهله، به منزله نفس پیامبر صلی الله علیه و آله هستند. مقام ایشان بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله، بالاترین مقام و مرتبه است و نباید ایشان را جزء صحابه به شمار آورد. چون درجه و شأن ایشان در حدّ مقام پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله است. عبدالله بن احمد بن حنبل، یکی از علمای اهل سنت می‌گوید: از پدرم احمد بن حنبل (رئیس حنابله)، از مرتبه فضل و برتری یاران پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال کردم. او به این ترتیب گفت: ابوبکر و عمر و عثمان و سپس ساکت شد. پس گفتم: ای پدر جان! علی بن ابیطالب علیه السلام چطور؟ پدرم گفت: او از اهل بیت رسالت است و نمی توانیم او را با سایر افراد مقایسه کنیم. » [۲] علی علیه السلام شخصیتی هستند که حتی یک عمل ایشان نیز قابل مقایسه با اعمال دیگران نیست. همانطور که در جنگ احزاب و خندق، بعد از به درک رفتن عمرو بن عبدود شجاع به دست حضرت علیعلیه السلام، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «ضربة علیّ یوم الخندق، أفضل من عبادة الثقلین»شمشیر زدن علی در روز خندق (بر عمرو بن عبدود)، از عبادت جنّ و انس بهتر و بافضیلت تر بود. دلیل اینکه علی علیه السلام به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله هجرت نکردند این بود که کارهای مهمی بر عهده ایشان بود و ایشان تنها فرد مورد اطمینان پیامبر صلی الله علیه و آله بودند. آن بزرگوار وظیفه داشتند: امانت‌های مردم را که در نزد پیامبر صلی الله علیه و آله مانده بود به صاحبانشان برگردانند و اهل و عیال و بقیه مسلمانها را به مدینه ببرند و مهمتر از همه در «لیلة المبیت» در رختخواب پیامبر صلی الله علیه و آله بخوابند. این عمل علیعلیه السلام یکی از دلایل بزرگی شأن ایشان است که باعث نزول آیه قرآن درباره ایشان شد: [۱] «و مِنَ النّاسِ مَن یَشری نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ و اللهُ رَؤفٌ بالعِبادِ» [۲] بعضی مردمان هستند که در راه رضای خدا، از جان خود در می‌گذرند. و در همان شب بود که خداوند به فرشتگان خطاب نمود: «به درستی که من بین علی علیه السلام ولیّ خودم و محمّد صلی الله علیه و آله پیغمبر خودم، برادری قرار دادم. پس علی علیه السلام زندگی خود را فدای زندگی پیغمبر صلی الله علیه و آله نمود و در جایگاه و رختخواب او خوابید. به زمین بروید و او را از شرّ دشمنانش حفظ کنید. » در اجرای امور علمی و عملی هم حضرت علی علیه السلام نظیر نداشتند. معمولاً ابوبکر و عمر افرادی را که برای سؤال و جواب نزد آنها می‌آمدند، به سراغ علی علیه السلام می‌فرستادند. گاهی ابوبکر می‌گفت: «اقیلونی، اقیلونی، فلست بخیرکم و علیّ فیکم» مرا از این مقام برکنار کنید. زیرا تا زمانی که علی علیه السلام در میان شماست، من مانند شما هستم. عمر نیز بیشتر از هفتاد بار در موارد مختلف گفت: «لولا علی، لهلک عمر» [۳] اگر علی نبود، من هلاک شده بودم. ایشان در شجاعت و دلیری نیز نمونه و نظیر نداشتند. به طوری که در جنگ خیبر با رشادت تمام جنگیدند و وجودشان باعث پیروزی سپاه اسلام شد و توانستند دَر خیبر را از جا دربیاورند. همچنین در جنگ احد که تعدادی از مسلمانان پا به فرار گذاشتند و این کارشان باعث کشته شدن بسیاری از مسلمانان شد، علی علیه السلام به یاری پیغمبر صلی الله علیه و آله شتافتند و از ایشان دفاع کردند. در همان زمان بود که ندائی از غیب آمد: «لا فتی الاّ علی، لا سیف الاّ ذوالفقار» جوانمردی غیراز علی علیه السلام و شمشیری غیر از ذوالفقار وجود ندارد. در حالی که به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله، ابوبکر و عمر قبل از ایشان به میدان رفتند؛ هر دو فرار کردند و برگشتند. ---------- 📚منابع: [۲]: _ میرسید علی همدانی: مودة القربی: مودة هفتم. [۱]: _ ابن سبع مغربی: شفاء الصدور، ابن اثیر: اسد الغابه ۴/ ۲۵، ابن صباغ مالکی: فصول المهمه ۱/ ۲۹۵، ثعلبی: تفسیر ۲/ ۱۲۶، فخر رازی: تفسیر ۵/ ۲۲۳، خطیب خوارزمی: مناقب ۸۳، محمد بن یوسف گنجی شافعی: کفایت الطالب: ۲۳۹، احمد بن حنبل: مسند ۱/ ۳۳، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة ۱/ ۲۷۳، طبرانی: اوسط و کبیر ۱۱/ ۳۲۲، فاضل نیشابوری: انبات الرواة ۱/ ۱۱۹، جلال الدین سیوطی: در المنثور ۱/ ۲۴۱ و... [۲]: _ بقره: ۲۰۷. [۳]: _ قاضی روزبهان: ابطال الباطل، ابن حجر: اصابه ۴/۴۶۸، سیوطی: تاریخ الخلفا ۱۷۰ _ ۱۷۱، ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه ۱/ ۱۸، ملاّ علی قوشچی: شرح تجرید ۳۷۳، خطیب خوارزمی: مناقب ۸۱، محمد بن طلحه شافعی: مطالب السؤل ۷۷، احمد بن حنبل: فضائل و مسند: ۶۴۷، ابن جوزی: تذکره ۱۴۴، ثعلبی: تفسیر کشف البیان، ابی حجر عسقلانی: تهذیب التهذیب ۷/ ۲۹۷ و... کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 عجله در 🌺🌸 اشاره ۸۸. به چه در جریان ، آن نفر عجله کردند و در واهل خانه صلی الله علیه و آله و را باخبر نکردند؟ ✨🍃 جواب به این علت که اگر صبر می‌کردند تا تمام مسلمانان و بزرگان صحابه و بنی هاشم و گروه اردوی اسامه جمع شوند و مشورت صورت بگیرد، نام علی علیه السلام مطرح می‌شد و آنها با دلایل واضح و حق و حقیقت، شخص مورد نظر را انتخاب می‌کردند و به آنها (سه نفر) سودی نمی رسید. به همین خاطر تا بنی هاشم و بزرگان صحابه مشغول کفن و دفن بودند، آن سه نفر خلیفه را تعیین کرده و باعث فساد در دین پیامبر صلی الله علیه و آله شدند. 🌸🌺 اشاره ۸۹. آیا در نوع انتخاب سه گانه، دلیل بر بودن آنها و حقانیّت علیه السلام نیست؟ ✨🍃 جواب بله، چون امیرالمؤمنین علی علیه السلام خلیفه الرسول بودند و انتخاب ایشان، توسط خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله انجام شد. ولی خلفای سه گانه (ابوبکر و عمر و عثمان) توسط تعداد اندکی از صحابه انتخاب شدند و معلوم و مسلّم است که در مقابل انتخاب خدا و انتصاب الهی، انتخاب مردم آن هم اندکی از آنها ارزشی ندارد و باطل است. وجود 🌺🌸 اشاره ۹۰. وصیت صلی الله علیه و آله انتخاب علیه السلام به عنوان خود، یک عادی است؟ ✨🍂 جواب خیر، اگر انسان عادت و تعصّب و عناد را کنار بگذارد و با توجه و دقت فکر کند، متوجّه این نکته مهم خواهد شد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «همان خداوندی که اوصیاء انبیاء را معین نمود، علی علیه السلام را هم به وصایت من انتخاب کرد. » پس منظور ایشان وصیت خصوصی و معمولی خانوادگی نیست که هر شخصی برای بعد از مرگ خودش معین می‌نماید. بلکه منظور همان وصایت به معنی خلافت و صاحب اختیار بودن در تمام شؤون اجتماعی و فردی می‌باشد که همان وصایت نبوّت است. مقام وصایت علی علیه السلام مورد قبول جمعی از اهل سنت نیز قرار گرفته است. چنانچه ابن ابی الحدید می‌گوید: «شک و شبهه ای در نزد ما نیست که علی علیه السلام وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله است و اگر بعضی مخالفت کنند، ایشان در نزد ما از اهل عناد هستند. » [۱] ---------- [۱]: _ 📚ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه ۱/۱۳۹. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️ 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 در 🌺🌸 سفیانی در راه (سپاهی که زمین میرود) 🌺🌸🌸 به زودی درباره نهضت ظهور حضرت مهدی علیه السلام سخن خواهیم گفت و به بررسی کشمکش سیاسی در حجاز خواهیم پرداخت که طبق روایات، بدنبال کشته شدن عبد الله، حاکم حجاز و اختلاف در مورد جانشین او و درگیری بین قبایل حجازی بر سر حکومت، بوجود خواهد آمد. این اختلافات موجب تضعیف حکومت حجاز شده و به حضرت فرصت میدهد که نهضت خود را در مکه آغاز و شهر را آزاد و حاکمیت خود را بر آن تثبیت کند. در این مرحله، وقتی حکومت حجاز، خود را از شکست نهضت حضرت عاجز میبیند، مستقیم و یا توسط دولتهای بزرگ، سفیانی را وارد ماجرا میکند. آنگاه سفیانی، نیروهای خود را نخست به مدینه منوره و سپس به مکه مکرمه گسیل میدارد. در این هنگام حضرت به مسلمانان و به مردم جهان اعلام میدارد که در انتظار وقوع معجزه ای است که پیامبر، وعده داده یعنی همان فرو رفتن سپاه سفیانی به زمین در بیداء نزدیک مکه. حضرت اعلام میکند که به زودی پس از این معجزه، نهضت مقدس خویش را ادامه خواهد داد. در برخی روایات آمده است که فرا خواندن نیروهای سفیانی به حجاز بویژه مکه و مدینه قبل از شروع نهضت حضرت اتفاق میافتد و سپاه سفیانی با هدف جستجوی حضرت و یارانش وارد مدینه منوره گردیده و در آنجا مرتکب جنایات فراوانی میشوند. در آن زمان حضرت در مدینه بسر میبرند، ولی مانند موسی علیه السلام با حالت بیم و امید از مدینه خارج میشوند، سپس خداوند اجازه ظهور حضرت را صادر میکند. روایات شیعه و سنی، ورود لشکر سفیانی از طرف عراق و شام به مدینه منوره را هجومی سخت و ویرانگر توصیف میکنند که هیچ مقاومتی در برابر خود نمییابد واو با یاران مهدی علیه السلام و شیعیان اهل بیت علیهم السلام در کشتار و نابودی زن و مرد، بزرگ و کوچک همانگونه که در عراق عمل کرده رفتار میکند! بلکه میتوان گفت حمله سفیانی در مدینه به مراتب سخت تر خواهد بود. در نسخه خطی ابن حماد از ابن شهاب چنین نقل شده: " سفیانی به فرمانده خود در کوفه که با سوارانش آنجا را سخت درهم کوبیده، نامه ای مینویسد و دستور میدهد که به طرف حجاز حرکت کند، او روانه مدینه شده و چهل هزار نفر از قریش و انصار را به قتل میرساند، شکم زنان را میدرد و فرزندان را هلاک میکند و یک برادر و خواهر از طایفه قریش را که نامشان محمد و فاطمه است بر در مسجد مدینه به دار میآویزد " [۱] . برخی روایات میگویند که این برادر و خواهر از عموزادگان همان مرد پاک سرشت " نفس زکیه " هستند که امام مهدی علیه السلام وی را به مکه میفرستد و او پانزده شب قبل از ظهور حضرت در مسجد الحرام به قتل میرسد و این برادر و خواهر هم از دست لشکریان سفیانی در عراق گریخته بودند اما جاسوسی که از عراق با این دو همراه بوده آنان را به دشمنان معرفی و سر انجام توسط افراد سفیانی به دار آویخته میشوند. از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود: " سفیانی و همراهانش ظهور کنند، در حالی که اندیشه ای جز غلبه بر آل پیامبر صلی الله علیه و آله و پیروان آنها ندارند. از این رو گروهی را به کوفه فرستند. رفتار آنها با شیعیان آل محمد صلی الله علیه و آله کشتن و دار زدن است. سپس گروه دیگری را رهسپار مدینه کنند. مردی در آنجا به قتل رسد و مهدی و منصور از آنجا بگریزند. اما از آل پیامبر صلی الله علیه و آله کسی باقی نماند مگر اینکه دستگیر و زندانی شود، سپاه سفیانی به جستجوی آن دو مرد فراری بپردازند و مهدی علیه السلام که مانند موسی علیه السلام نگران و مضطرب از شهر خارج شده بود وارد مکه شود " [۲]...... ---------- 📚منابع: [۱]: ۱. نسخه خطی ابن حماد ص ۸۸. [۲]: ۲. بحار: ۵۲ / ۲۲۲. ❌ فقط با ذکر برای امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 در 🌺🌸 سفیانی در راه (سپاهی که زمین میرود) 🌺🌸🌸 در همین باره آمده که " سفیانی با سپاهی انبوه وارد مدینه میشود ". [۱] و نیز " اهل مدینه قبل از حمله سفیانی از شهر خارج میشوند " [۲] . چنین به نظر میرسد که " منصور " که با حضرت مهدی علیه السلام از مدینه خارج میشود همان نفس زکیه محمد باشد که از یاران حضرت است و حضرت او را به مسجد الحرام میفرستد تا پیام آن بزرگوار را به گوش جهانیان برساند اما وی را به قتل میرسانند و احتمال هم دارد که شخص دیگری باشد. در روایات، به غیر از مدینه و مکه، از مناطق دیگر حجاز که نیروهای سفیانی به آن وارد شوند، سخنی به میان نیامده و پیداست که مدت اشغال شهر مدینه چندان طولانی نیست سپس سفیانی تمام یا بخش عمده ای از سپاه خود را به مکه میفرستد که آن معجزه موعود رخ میدهد و تمام سپاهیان اعزامی در نزدیکی مکه به زمین فرو میروند. برخی روایات، باقی ماندن لشکریان سفیانی در مدینه را تنها چند روز ذکر میکنند، و ظاهرا منظور از ورود سفیانی به مدینه، ایجاد رعب و وحشت و جستجوی حضرت است نه اقامت در شهر. روایتهائی که در مورد فرو رفتن سپاه سفیانی به زمین است در کتابهای حدیثی مسلمانان، فراوان و متواتر است و شاید مشهورترین آنها در منابع سنی‌ها روایتی باشد که از‌ام سلمه نقل شده که گفت: " پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پناهنده ای به خانه خدا پناه برد اما لشکری به سوی او فرستاده شود، چون به بیابان مدینه رسند، زمین آنها را ببلعد " [۳] فخر رازی از مفسران اهل سنت در تفسیر این آیه که میگوید " و اگر ببینی هنگامی که آنان وحشت زده اند و دیگر آنها را راه گریزی نیست و از مکانی نزدیک گرفته میشوند " [۱] آورده است که: " از ابن عباس روایت شده که این آیه در مورد فرو رفتن گروهی در بیابان بیداء نازل شده است. " علامه طبرسی از مفسران شیعه در تفسیر مجمع البیان میگوید: " ابو حمزه ثمالی از قول امام زین العابدین علیه السلام و امام حسن علیه السلام نقل میکند که منظور این آیه، لشکری ست که در صحرای بیداء زمین آنها را در کام خود فرو میبرد. " و از حذیفه یمانی چنین روایت شده: " پیامبر صلی الله علیه و آله از فتنه ای که بین اهل مشرق و مغرب واقع خواهد شد یاد نمود و فرمود در حالی که آنها گرفتار فتنه هستند، ناگهان سفیانی از وادی یابس (بیابان خشک) بر آنها خروج کند، تا آنکه در دمشق فرود آید آنگاه دو لشکر را به سوی مشرق و مدینه روانه کند تا به زمین بابل از شهر نفرین شده (بغداد) برسد، او بیش از سه هزار نفر را بکشد و بالغ بر یکصد زن را به زور تصاحب کند، و سیصد نفر از اولاد فلان عباس را به هلاکت رساند، آنگاه به کوفه هجوم آورده و اطراف آن را ویران سازد. سپس از آنجا خارج شده، به سوی شام حرکت کند، در این هنگام لشکری با پرچم هدایت از آن منطقه به پا خیزد و با لشکر سفیانی.... ---------- 📚منابع: [۱]: ۱. بحار ص ۲۵۲. [۲]: ۲. مستدرک حاکم: ۴ / ۴۴۲. [۳]: ۳. مستدرک حاکم: ۴ / ۴۲۹ و بحار: ۵۲ / ۱۸۶. [۱]: ۱. سبأ / ۵۱. ❌ فقط با ذکر برای امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 در 🌺🌸 سفیانی در راه (سپاهی که زمین میرود) 🌺🌸🌸 خیزد و با لشکر سفیانی رو در رو گردد و آنها را چنان تار و مار کند که یک نفر هم که خبر مرگ بقیه را ببرد باقی نماند. و آنچه از اسیرها و غنیمتها در دست آنهاست باز پس گیرند و اما لشکر دوم وارد مدینه شده و سه شبانه روز به غارت و چپاول آنجا پرازند، آنگاه به سوی مکه روانه گردند تا به بیابان رسند. خداوند در این هنگام جبرئیل را به سوی آنها فرستد و فرماید: ای جبرئیل برو و آنها را نابود کن، پس جبرئیل ضربه ای به آن زمین زند که آنها را در خود فرو برد، هیچیک از آنها نجات نیابد مگر دو مرد از قبیله جهینه. " [۲] از امیر مؤمنان علیه السلام نقل شده است که فرمود: " مهدی میآید، با موهایی مجعد و خالی بر گونه، آغاز نهضتش از سوی مشرق است. آنگاه که چنین شود سفیانی خروج و به مدت بارداری یک زن یعنی نه ماه فرمانروائی نماید، او در شام خروج کند و اهل شام بجز قبیله‌های حق طلب، مطیع او شوند، سپس با لشکری انبوه وارد مدینه شود تا آنکه وقتی به بیابان مدینه رسد، خداوند او را در آنجا به زمین فرو برد. و این است معنای فرموده خداوند: " و اگر ببینی هنگامی که آنان وحشت زده اند و دیگر آنها را راه گریزی نیست و از مکانی نزدیک گرفته شوند " [۱] شاید معنای " آغاز نهضت حضرت از مشرق " این باشد که آغاز حرکت حضرت توسط قیام ایرانیانی است که از جمله زمینه سازان ظهور حضرت هستند. و منظور از جمله " آنگاه که چنین شود " یعنی دستور ظهور صادر گردد و دولت برپا شود، سفیانی خروج کند. در این روایت معین نشده که خروج سفیانی آیا بلافاصله پس از تشکیل دولت زمینه ساز ظهور حضرت خواهد بود یا پس از سالهای طولانی. ولی شواهد بیانگر آن است که نوعی ارتباط بین دولت ایرانیان و خروج سفیانی وجود دارد و خروج وی جهت رویاروئی با ایرانیان است، همچنانکه در اوایل بحث مربوط به جنبش حضرت به آن اشاره کردیم. از حنان بن سدیر نقل شده است که گفت: " از ابو عبد الله (امام صادق علیه السلام) درباره حادثه بلعیدن بیابان بیداء سؤال کردم. فرمود: آنجا محلی ست به نام " اماصهرا " که بر سر راه " برید " در فاصله دوازده میلی از منطقه " ذات الجیش " قرار دارد. [۲] ذات الجیش بیابانی است میان مکه و مدینه وأماصهرا محلی در همان منطقه است. از محمد بن علی (امام باقر علیه السلام) روایت شده که فرمود: " به زودی پناهنده ای به مکه خواهد آمد، هفتاد هزار سرباز تحت فرمان مردی از قیس برای دستگیری وی به آنجا اعزام میشوند، همین که تمام آنها در " ثنیه " اجتماع کنند، جبرئیل بگونه ای که صدایش به شرق و غرب بیابان برسد ندا دهد: ای بیدا، ای بیدا، بگیر آنها را که خیری در آنها نیست. هیچکس هلاکت آنها را نبیند مگر چوپانی در کوهستان که شاهد ماجراست و خبر این حادثه را برای بقیه میبرد. پس وقتی آن پناهنده شده به مکه داستان آنها را بشنود، خروج کند ". [۱] همچنین از ابی قبیل نقل شده که گفت: " از آنها کسی باقی نماند مگر یک بشارت دهنده و یک بیم دهنده، اما بشارت دهنده نزد مهدی علیه السلام و یارانش میآید و از آنچه اتفاق افتاده خبر میدهد و شاهد ماجرا، در چهره اش دیده شود، یعنی خداوند صورت او را به پشت سر او برمیگرداند و بدین ترتیب با مشاهده برگشتن چهره او به پشت سر، سخن او را تصدیق میکنند و آگاه میشوند که لشکر سفیانی در زمین فرو رفته اند و دومی نیز همانند اولی خداوند...... ---------- 📚منابع: [۲]: ۲. بحار: ۵۲ / ۱۸۶. [۱]: ۱. غیبت نعمانی ص ۱۶۳ و محجه بحرانی ص ۱۷۷. [۲]: ۲. بحار: ۵۲ / ۱۸۱. [۱]: ۱. نسخه خطی ابن حماد ص ۹۰. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 🍂🔹 مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: به من نصیحتی بفرما؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: اگر بگویم عمل می‌کنی؟ مرد گفت: آری! حضرت دو بار دیگر این سؤال را تکرار کرد و در هر بار مرد جواب داد: بلی! پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله وسلم پس از آن که از او قول محکمی گرفت و او را به اهمیت مطلب متوجه ساخت، فرمود: - به تو سفارش می‌کنم: - هرگاه خواستی کاری انجام دهی، عاقبت و سرانجام آن را در نظر بگیر اندیشه کن! اگر سرانجامش هدایت و نجات است پس انجام بده وگرنه از آن بپرهیز! و آن را انجام مده! یعنی اگر رضای خدا در آن کار باشد، به جای آور و اگر رضای خدا نباشد رهایش کن! [۱] ضرر و نه رساندن 🍃🔸 سمرة پسر جندب درخت خرمایی در باغ مردی از انصار داشت. او گاهی به درخت خود سر می‌زد، بدون اجازه و اعلام این کار را انجام می‌داد. و ضمنا چشم چرانی هم می‌کرد! روزی مرد انصار گفت: سمره! تو مرتب، ناگهانی وارد منزل می‌شوی که خوشایند ما نیست هرگاه قصد ورود داشتید، اجازه بگیرید و بدون اعلام وارد نشوید. سمره حرف او را نپذیرفت و گفت: راه از آن من است و حق دارم بدون اجازه وارد شوم! ناچار مرد انصاری به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم شکایت کرد و گفت: این مرد بدون اطلاع داخل می‌شود و خانواده‌ام از چشم چرانی محفوظ نیستند بفرمایید بدون اعلام وارد نشود. حضرت دستور داد سمره را آوردند و به او فرمود: فلانی از تو شکایت دارد و می‌گوید: تو بدون اطلاع از خانه او عبور می‌کنی و قهراً خانواده او نمی توانند به خوبی خود را از نامحرم حفظ کنند. بعد از این اجازه بگیر و بدون اطلاع وارد نشو! سمره فرمایش پیغمبر را نیز قبول نکرد. پیامبر فرمود: - پس درخت را بفروش! سمره حاضر نشد. حضرت قیمت را به چند برابر بالا برد، باز هم راضی نشد. همین طور قیمت را بالا می‌برد سمره حاضر نمی شد!! تا این که فرمود: اگر از این درخت دست برداری درختی به تو داده می‌شود. سمره باز هم تسلیم نشد و اصرار داشت که نه از درخت خودم دست بر می‌دارم و نه حاضرم هنگام ورود به باغ اجازه بگیرم. در این وقت پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: تو آدم زیان رسان و سختگیری هستی و در دین اسلام نه زیان دیدن مورد قبول است و نه زیان رساندن. سپس رو کرد به مرد انصاری فرمود: برو درخت خرما را بکن و جلوی سمره بینداز! آنان رفتند و این کار را کردند در این موقع، حضرت به سمره فرمود: - حالا برو درختت را، هر کجا خواستی بکار. [۱] بستر 🍂🔹 یکی از مسلمانان در بستر بیماری افتاده بود. پیغمبر خدا با گروهی از اصحاب خود بر بالین او حاضر شدند. وی در حال بی هوشی بود. رسول خدا فرمود: ای فرشته مرگ این شخص را آزاد بگذار تا از او سؤال کنم. ناگاه مرد به هوش آمد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: چه می‌بینی؟ مرد گفت: سفیدی بسیار و سیاهی بسیار می‌بینم. - کدام یک از آن دو، به تو نزدیکتر هستند؟ - سیاه به من نزدیکتر است. حضرت فرمود؛ بگو: ( (اللهم اغفر لی الکثیر من معاصیک و اقبل منی الیسیر من طاعتک) ) خدایا گناهان بسیارم را ببخش و طاعت اندکم را بپذیر! مرد این دعا را خواند و بی هوش شد. پیغمبر دوباره به فرشته فرمود: ساعتی بر او آسان بگیر! تا از او پرسش کنم. در این وقت مرد به هوش آمد. پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: چه می‌بینی؟ مرد: سیاه بسیار و سفید بسیار می‌بینم. - کدام یک از آنها به تو نزدیکتر است؟ - سفید نزدیکتر است. پیامبر صلی الله علیه و آله به حاضران فرمود: خداوند این رفیق شما را بخشید. امام صادق علیه السلام پس از نقل این داستان می‌فرماید: وقتی به بالین فردی که در حال جان دادن است رفتید، این دعا (دعای ذکر شده) را به او بگویید و تلقین کنید. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۹۴، ص ۷۰. [۱]: بحار: ج ۲۲، ص ۱۳۵. [۱]: بحار: ج ۶، ص ۱۹۷. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 در 🌺🌸 سفیانی در راه (سپاهی که زمین میرود) 🌺🌸🌸 دومی نیز همانند اولی خداوند چهره اش را به پشت برگردانده، نزد سفیانی میآید و آنچه بر سر یاران او آمده برای وی بازگو میکند، سفیانی نیز به جهت علامتی که در او میبیند گفته وی را باور میکند و آن را مطابق با واقع میداند. این دو نفر مردانی از قبیله کلب هستند. " [۲] از حفصه نقل شده: " از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: لشکری از جانب مغرب با هدف تصرف خانه کعبه بیاید. اما وقتی به بیداء رسد زمین آنها را در خود فرو برد، کسانی که پیشاپیش آن لشکرند بازگردند تا ببینند چه بر سر جماعت آمده است که آنها نیز به همان مصیبت گرفتار شوند، آنگاه خداوند هر کس را بر طبق نیت او برانگیزد. " [۳] یعنی کسی که مجبور به شرکت در لشکر سفیانی بوده اگر چه در آخرت مانند شخص داوطلبی که با میل و اراده خود شرکت کرده، نیست اما او نیز به زمین فرو میرود. روایتی دیگر از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: " در شگفتم از قومی که قتلگاهشان یکی اما خاستگاهشان متفاوت و گوناگون است، پرسیدند: ای رسول خدا چرا چنین شود؟ فرمود: چون در میان آنها افرادی مجبور و بی میل و مخالف وجود دارد ". یعنی کسانی که در یک محل و در یک زمان از دنیا میروند، خداوند با توجه به نیت‌ها و انگیزه هایشان در قیامت آنها را مورد حسابرسی و مؤاخذه قرار میدهد، زیرا برخی از آنها به اکراه و بخاطر ترس از جان و ناموس خود و بعضی به اجبار و گروهی دیگر داوطلبانه و با رغبت در آن لشکر شرکت میکنند. روایتی شمار نفراتی که به زمین فرو میروند را دوازده هزار نفر ذکر کرده، نه هفتاد هزار نفر. و روایتی دیگر میگوید که یک سوم آنها به زمین فرو میروند و یک سوم دیگر چهره هایشان به پشت سر برمیگردد و یک سوم باقیمانده سالم میمانند. " [۱] * * ---------- 📚منابع: [۲]: ۲. نسخه خطی ابن حماد ص ۹۱. [۳]: ۳. نسخه خطی ابن حماد ص ۹۰. [۱]: ۱. نسخه خطی ابن حماد ص ۹۰ - ۹۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 همسران صلی الله علیه و آله🍃🔹 اشاره ۱۶۹. چه همسران صلی الله علیه و آله مورد و هستند؟ 🌺🌸 جواب طبق آیه قرآن: «یا نِساءَ النَّبیّ لَستُنَّ کَأحَدٍ مِنَ النّساءِ اِنِ اتَّقَیتُنَّ»؛ [۱] ای همسران پیامبر صلی الله علیه و آله، شما مانند هیچ یک از زنان (دیگر) نیستید، (یعنی از جهت شرافت و فضیلت از همه برتر هستید) اگر خداترس و پرهیزکار باشید. پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد و گفتاری شایسته گویید. و صلی الله علیه و آله 🍂🔸 ۱۷۰_ رفتار با صلی الله علیه و آله بود؟ 🌸🌺 جواب آن زن دائماً باعث ناراحتی و رنجش آن حضرت می‌شد. در کتب شیعه و سنی آورده اند: ابوبکر به ملاقات دخترش عایشه رفت. اتفاقاً بین پیامبر صلی الله علیه و آله و عایشه دلتنگی ایجاد شده بود. عایشه، ابوبکر را به قضاوت دعوت کرد. هنگام صحبت، عایشه کلمات اهانت آمیز به کار می‌برد و به آن حضرت می‌گفت: در کارها و صحبتهایت عدالت داشته باش!! وقتی که این حرف اهانت آمیز را به رسول خدا صلی الله علیه و آله زد، ابوبکر ناراحت شد و سیلی محکمی به صورت عایشه زد که خون بر لباسهایش جاری شد. [۲] (در جای دیگر آمده است که عایشه به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: تو کسی هستی که گمان می‌کنی پیغمبر خدا هستی؟!!) ---------- 📚منابع: [۱]: - احزاب: ۳۲. [۲]: - غزالی: احیاء العلوم: ۲/۱۳۵، مولی علی متّقی: کنز العمال: ۷/۱۱۶، ابویعلی: مسند، ابوالشیخ: امثال. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 اندیشه 🔹🍃 سوید پسر غفله می‌گوید: پس از آن که برای خلافت امیر المؤمنین از مردم بیعت گرفته شد، روزی خدمت حضرت رسیدم، دیدم روی حصیر کوچکی نشسته است و در آن خانه جز آن حصیر چیز دیگری نیست. عرض کردم: یا امیر المؤمنین! بیت المال در اختیار شماست، در این خانه جز حصیر چیز دیگری از لوازم نمی بینم؟ فرمود: پسر غفله! آدم عاقل در خانه ای که باید از آنجا نقل مکان کند، اسباب و وسایل جمع نمی کند، ما منزل امن و راحتی در پیش داریم که بهترین اسباب خود را به آنجا می‌فرستیم و به زودی به سوی آن منزل کوچ خواهیم کرد [۱] قلب با بود؟ 🔸🍂 اولین جنگی که در دوران زمامداری امیر المؤمنین علی علیه السلام اتفاق افتاد، جنگ جمل بود. لشکر علی علیه السلام در این نبرد پیروز شد و جنگ خاتمه یافت، یکی از اصحاب حضرت که در جنگ شرکت داشت، گفت: دوست داشتم برادرم در این جا بود و می‌دید چگونه خداوند شما را بر دشمن پیروز نمود. او نیز خوشحال می‌شد و به اجر و پاداش نایل می‌گشت. امام علیه السلام فرمود: آیا قلب و فکر برادرت با ما بود؟ گفت: آری! امام علیه السلام فرمود: بنابراین او نیز در این جنگ همراه ما بوده است. آنگاه افزود: نه تنها ایشان بلکه آنها که در صلب پدران و در رحم مادرانشان هستند، اگر در این نبرد با ما هم فکر و هم عقیده باشند، همگی با ما هستند که به زودی پا به جهان گذاشته و ایمان و دین به وسیله آنان نیرو می‌گیرد. [۱] 🔹🍃 برای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دو شتر بزرگ آوردند. حضرت به اصحاب فرمود: آیا در میان شما کسی هست دو رکعت نماز بخواند که در آن هیچ گونه فکر دنیا به خود راه ندهد، تا یکی از این دو شتر را به او بدهم. این فرمایش را چند بار تکرار فرمود. کسی از اصحاب پاسخ نداد. امیر المؤمنین علیه السلام به پا خواست و عرض کرد: یا رسول الله! من می‌توانم آن دو رکعت نماز را بخوانم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بسیار خوب به جای آور! امیر المؤمنین علیه السلام مشغول نماز شد، هنگامی که سلام نماز را داد جبرئیل نازل شد، عرض کرد: خداوند می‌فرماید یکی از شترها را به علی بده! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: شرط من این بود که هنگام نماز اندیشه ای از امور دنیا را به خود راه ندهد. علی در تشهد که نشسته بود فکر کرد کدام یک از شترها را بگیرد. جبرئیل گفت: خداوند می‌فرماید: هدف علی این بود کدام شتر چاقتر است او را بگیرد، بکشد و به فقرا بدهد، اندیشه اش برای خدا بود. نه برای خودش بود و نه برای دنیا. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر تشکر از علی علیه السلام هر دو شتر را به او داد. خداوند نیز در ضمن آیه ای از آن حضرت قدردانی نموده و فرمود: (ان فی ذالک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع و هو شهید) [۱] سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس دو رکعت نماز بخواند و در آن اندیشه ای از امور دنیا به خود راه ندهد، خداوند از او خشنود شده و گناهانش را می‌آمرزد. [۲] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار، ج ۳۲، ص ۲۴۵ و ج ۱۰۰، ص ۹۶. [۱]: بحار: ج ۳۲، ص ۲۴۵ و ج ۱۰۰، ص ۹۶. [۱]: سوره ق آیه ۳۷. حقا در این موضوع یاد آوری است برای آن کس که دارای قلب هوشیار است یا گوش دل به کلام خدا سپرده و به حقانیتش توجه کامل دارد. [۲]: بحار: ج ۳۶، ص ۱۹۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 دعاهای ما نمی شود 🔹🍃 امیر المؤمنین علی علیه السلام روز جمعه در کوفه سخنرانی زیبایی کرد، در پایان سخنرانی فرمود: ای مردم! هفت مصیبت بزرگ است که باید از آن‌ها به خدا پناه ببریم: ۱- عالمی که بلغزد. ۲- عابدی که از عبادت خسته گردد. ۳- مؤمنی که فقیر شود. ۴- امینی که خیانت کند. ۵- توانگری که به فقر درافتد. ۶- عزیزی که خوار گردد. ۷- فقیری که بیمار شود. در این وقت مردی برخواست، عرض کرد: یا امیر المؤمنین! خداوند در قرآن می‌فرماید: (ادعونی استجب لکم): مرا بخوانید، دعا کنید، تا دعایتان را مستجاب کنم. اما دعای ما مستجاب نمی شود؟ حضرت فرمود: علتش آن است که دل‌های شما در هشت مورد یک: این که خدا را شناختید، ولی حقش را آن طور که بر شما واجب بود بجا نیاوردید، از این رو آن شناخت به درد شما نخورد. دو: به پیغمبر خدا ایمان آورید ولی با دستورات او مخالفت کردید و شریعت او را از بین بردید! پس نتیجه ایمان شما چه شد؟ سه: قرآن را خواندید ولی به آن عمل نکردید و گفتید: قرآن را به گوش و دل می‌پذیریم اما به آن به مخالفت برخواستید. چهار: گفتید ما از آتش جهنم می‌ترسیم در عین حال با گناهان و معاصی به سوی جهنم می‌روید. پنج: گفتید به بهشت علاقه مندیم اما در تمام حالات کارهایی انجام می‌دهید که شما را از بهشت دور می‌سازد. پس علاقه و شوق شما نسبت به بهشت کجاست؟ شش: نعمت خدا را خوردید، ولی سپاسگزاری نکردید. هفت: خداوند شما را به دشمنی با شیطان دستور داد و فرمود: (ان شیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا): شیطان دشمن شماست، پس شما او را دشمن بدارید! به زبان با او دشمنی کردید ولی در عمل به دوستی با او برخاستید. هشت: عیب‌های مردم را در برابر دیدگانتان قرار دادید و از عیوب خود بی خبر ماندید (نادیده گرفتید) و در نتیجه کسی را سرزنش می‌کنید که خود به سرزنش سزاوارتر از او هستید. با این وضع چه دعایی از شما مستجاب می‌شود؟ در صورتی که شما درهای دعا و راه‌های آن را بسته اید پس از خدا بترسید و عمل هایتان را اصلاح کنید و امر به معروف کنید و نهی از منکر نمایید تا خداوند دعاهایتان را مستجاب کند. [۱] 🔸🍂 مرد سیاه چهره ای به حضور علی علیه السلام رسید عرض کرد: یا امیر المؤمنین من دزدی کرده‌ام مرا پاک کن! حدی بر من جاری ساز! پس از آن که سه بار اقرار به دزدی کرد، امام علیه السلام چهار انگشت دست راست او را قطع نمود. از محضر علی علیه السلام بیرون آمد و به سوی خانه خود رهسپار گردید با این که ضربه سختی خورده بود در بین راه با شور شوق خاص فریاد می‌زد: دستم را امیر المؤمنین، پیشوای پرهیزگاران و سفیدرویان، آن که رهبر دین و آقای جانشینان است، قطع کرد. مردم از هر طرف اطرافش را گرفته بودند، او همچنان در مدح علی سخن می‌گفت. امام حسن و امام حسین علیهما السلام از گفتار مرد با خبر شدند آمدند او را مورد محبت قرار دادند، سپس محضر پدر گرامیشان رسیدند و عرض کردند: پدر جان! ما در بین راه مرد سیاه چهره ای که دستش را بریده بودی، دیدیم که تو را مدح می‌کرد. امام علیه السلام دستور داد او را به حضورش آوردند. حضرت به وی عنایت نمود و فرمود: من دست تو را قطع کردم، تو مرا مدح و تعریف می‌کنی؟ عرض کرد: یا امیر المؤمنین! عشق با گوشت و پوست و استخوانم آمیخته است، اگر پیکرم را قطعه قطعه کنند، عشق و محبت شما از دلم یک لحظه بیرون نمی رود. شما با اجرای حکم الهی پاکم نمودی. امام علیه السلام درباره او دعا کرد، آنگاه انگشتان بریده اش را به جایشان گذاشت، انگشتان پیوند خورد و مانند اول سالم شد. [۱] سرزمین السلام 🔹🍃 روزی امیر المؤمنین علی علیه السلام از کوفه حرکت کرد و به سرزمین نجف آمد و از آن هم گذشت. قنبر گفت: یا امیر المؤمنین! اجازه می‌دهی عبایم را زیر شما پهن کنم؟ حضرت فرمود: نه، اینجا محلی است که خاکهای مؤمنان در آن قرار دارد و پهن کردن عبا مزاحمتی برای آنهاست. اصبغ می‌گوید؛ عرض کردم: یا امیر المؤمنین! خاک مؤمنان را دانستم چیست، ولی مزاحمت آنها چگونه است؟ فرمود: ای اصبغ! اگر پرده از مقابل چشمانت برداشته شود، ارواح مؤمنان را می‌بینید که در اینجا حلقه حلقه دور هم نشسته اند و یکدیگر را ملاقات می‌کنند و با هم مشغول صحبت هستند، اینجا جایگاه ارواح مؤمنان است و ارواح کافران در برهوت قرار گرفته اند! [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۹۳، ص ۲۷۷. [۱]: بحار ج ۴۱، ص ۲۰۲. [۱]: بحار: ج ۶، ص ۲۴۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 و جلد 🌼🍂 عثمان را دو نفرکشتند، (قتیر بن وهب، و سودان بن حُمران) و آن دو تا را، در آن روز غلامان عثمان کشتند، معاویه دیگر از چه کسی خونخواهی می‌کند ۱۶ اعتراف صریح شارح به این که: در سوره تحریم آیاتی در مذمت عایشه و حفصه نازل شده، و آن دو تا را به دو زن کافر تشبیه کرده که، شوهرهایشان را اذیت می‌کردند، یکی زن حضرت نوح، و دیگری زن حضرت لوط بودند ۶۶. 🌸🍃 معاویه برای این كه جایگاه لشکر امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به دست بیاورد، حیله ای به خرج داد که، لشکر امام از جایگاه خویش بیرون بروند، و آن این بود که، در تیری نوشتند که، یک بنده خدا شما را نصیحت می‌کند به این که، معاویه می‌خواهد فرات را به طرف شما بچرخاند، و شما را غرق کند، هرچه زودتر جایتان را عوض کنید، و این تیر را در کمان گذاشتند، و به طرف سپاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) رها کردند، در نتیجه ترس به دل آن‌ها افتاد، امیرالمؤمنین (علیه السلام) هرچه فرمود این نقشه است، و معاویه چنین قدرتی را ندارد، قشونش گوش ندادند، همین که این‌ها حرکت کردند، دوران چه : 🌸🍂 در زمان بنی امیه از کثرت تقیّه، کسی جرئت نقل حدیثی در مناقب علی (علیه السلام) نداشت، حتی اگر شخصی می‌خواست در حلال و حرام، از آن حضرت چیزی روایت کند، نمی توانست که، کلمه مبارکه علی را بر زبان جاری کند، می‌گفت ابو زینب این طور نقل کرد، عطا گوید عبداله بن شدّاد می‌گفت راضیم اجازه بدهند، یک روز تا شب در فضائل امیرالمؤمنین (علیه السلام) حدیث نقل کنم، سپس گردنم را بزنند، شارح گويد: استادم ابوجعفر می‌گفت: فضائل علی (علیه السلام) در شهرت و استفاضه، و کثرت نقل، بی نهایت اگر نبود، با آن طور حکومتی که بنی امیّه داشتند، حتی یک حدیث هم نقل نمی شد، اگر عنایت خاصّه رب العالمین، بر بنده صالحش علی (علیه السلام) شامل نمی شد، اثری از فضائل و مناقب او باقی نمی ماند، مگر نمی بینی که رئیس دهی اگر بر کسی غضب کند، چطور ذکرش فراموش شده، و در عین این که از اَحیاء است جزء اموات می‌شود ۷۳ نگارنده گوید: مرحوم مظفّر رضوان الله علیه، در جلد اول دلائل الصدق، راجع به این موضوع بحث خوبی کرده است، اگر حال دیدن همه آن را ندارید، لااقل خلاصه مهمّ آن را در جلد سوم اصل تهاویل الربیع، در بخش استطراف دلائل الصدق، (ص۲۸۵) مطالعه کنید. دست به دست (علیه السلام) 🌼🍃 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در قضاوتی بر شریح قاضی ایراد گرفت، و فرمود دو ماه تو را به بانقیا (یکی از شهرک‌های کوفه) تبعید می‌کنم که، بروی بین یهود آنجا قضاوت کنی، این مهمّ به جهت شهادت آن حضرت، با دست خودش انجام نگرفت، الحمدلله با دست مختار رضوان الله تعالی علیه انجام شد ۷۹ معلوم می‌شود دست مختار را به جای دست خودشان تنزیل فرموده اند، اگر می‌خواهید حقیقت مختار را خوب بشناسید، مقاله حقیر را که، اواخر جلد اول گزیده تهاویل الربیع آمده، مطالعه کنید. (۱۷۹) کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌸🍂 : شیعیان و ائمه علیهم السلام در روز همه ی به جز ، به نام خوانده می‌شوند 🍃🔸🔸 ۱- رسول خداصَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه به علی بن ابیطالب عَلَیهِ السَّلام فرمودند: آیا به تو بشارت ندهم، آیا به تو عطا نکنم؟ امام فرمودند: بلی ای رسول خدا. رسول خدا فرمودند: همانا من و تو از یک طینت و سرشت آفریده شده ایم پس از آن طینت مقداری اضافه آمد که شیعیان ما از آن آفریده شده اند پس در روز قیامت همه ی مردم به نام مادرانشان خوانده می‌شوند به غیر از شیعیان تو که به نام پدرانشان خوانده می‌شوند چون مولدشان طیب و پاک بوده است ۲- فاطمه دختر علی بن موسی الرضا علیهما السلام از فاطمه و زینب و‌ام کلثوم دختران موسی بن جعفر علیهما السلام از فاطمه دختر جعفر بن محمدی از فاطمه دختر محمدبن علی علیهما السلام از فاطمه دختر علی بن الحسین علیهما السلام از فاطمه و سکینه دختران حسین بن علی یا از‌ام کلثوم دختر على علیهما السلام از حضرت فاطمه سلام الله علیها دختر رسول خدا صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه نقل کردند که فرمودند: شنیدم رسول خدا صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه می‌فرمودند: هنگامیکه (در شب معراج) مرا به آسمان بردند وارد بهشت شدم. و در آنجا قصری ازمروارید سفید درون تهی دیدم که درب آن قصر با مروارید و یاقوت تاج گذاری شده بود و روی درب پرده ای قرار داشت پس سرم را بلند کرده و دیدم که بر آن درب نوشته شده: «لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی القوم» یعنی: هیچ معبودی جز خداوند (یگانه نیست، محمد فرستاده و رسول خداست و علی ولی و سرپرست قوم است، و بر روی پرده نوشته شده بود: بَابٌ مِنْ فِضَّةٍ مُکَلَّلٍ بِالزَّبَرْجَدِ الْاَخْضَرِ وَ اِذَا عَلَی الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَاْسِی فَاِذَا مَکْتُوبٌ عَلَی الْبَابِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِی وَصِی الْمُصْطَفَی و اِذا عَلَى اَلسِّتْرِ مَكْتُوبٌ بَشِّرِّ شِيعَةٍ علَى بِطِيبِ اَلْمَوْلِدِ فَدَخَلْتُهُ فَاِذا انَا بِقَصْرٍ مِن زمُرُّدٍ اخْضَرَّ مُجَوَّفٍ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ و عَلَيْهِ بَابٌ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ مُكَلَّلَةً بِاللُّؤْلُؤِ وَ عَلَى الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَاِذا مَكْتُوبٌ عَلَى اَلسِّتْرِ شِيعَةٌ علَى هُمُ اَلْفَائِزُونَ فَقُلْتُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ لِمَنْ هَذَا فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ لاِبْنِ عَمِّكَ وَ وَصِيِّكَ عَلَى بْنُ أَبِي طَالِبٍ يُحْشَرُ اَلنَّاسُ كُلُّهُمْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ حُفَاةً عُرَاةً الآ شِيعَة على وَ يُدْعَى اَلنَّاسُ بِأَسْمَاءِ اُمَّهَاتِهِمْ مَا خَلاَ شِيعَةَ عَلَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَاِنَّهُمْ يُدْعَوْنَ بِأَسْمَاءِ آبَائِهِمْ فَقُلْتُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ و كَيْفَ ذَاكَ قَالَ لِأَنَّهُمْ أَحَبُّوا عَلِيّاً فَطَابَ مَوْلِدُهُمْ. [۱] ۲۷- أعطِى الشّيعَةُ تِسعَ خِصالٍ ۱-عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْداللهِ اَلْأَنْصَارِيِّ قَالَ كُنْتُ ذَاتَ يَوْمٍ عِنْدَ اَلنَّبِيِّ صَلَّي اَللَّهُ وَعَلَيْهِ وَ آلِهِ اذ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ عَلَى عَلِى بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ أَلاَ أُبَشِّرُكَ يَا أَبَا اَلْحَسَنِ فَقَالَ بَلِيٌ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ هَذَا جَبْرَئِيلُ يُخْبِرُنِي عَنِ اَللَّهِ جَلَّ جَلالُهُ أنَّهُ قالَ قَدْ أَعْطَى شِيعَتَك ومُحِبِّيكَ تِسْعَ خِصَالٍ الرِّفْقَ عِندَ المَوتِ وَالأُنسَ عِنْدَ الْوَحْشَةِ وَ النُّورَ عِنْدَ الظُّلْمَةِ وَالْأَمْنَ عِنْدَ الْفَزَعِ وَ الْقِسْطَ عِنْدَ الْمِيزَانِ وَ اَلْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ وَ دُخُولَ اَلْجَنَّةِ قَبْلَ سَائِرِ اَلنَّاسِ وَ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِم. [۲] «فخر و مباهات از آن شیعیان على است» پس داخل آن شدم و با قصری از عقیق قرمز درون تهی مواجه شدم که دری از نقره ی تاج گذاری شده با جواهرات سبز داشت و پردهای روی درب بود پس سرم را بلند کرده و دیدم که بر آن درب نوشته شده است «محمد رسول الله على وصی المصطفی» و بر آن پرده نوشته شده بود: «شیعیان علی را به پاکی مولدشان بشارت بده» پس داخل آن شدم و با قصری از زمرد سبز درون تهی که هرگز بهتر از آن را ندیده بودم مواجه شدم که دری از یاقوت قرمز تاج گذاری شده با مروارید داشت و بر آن درب پرده ای بود پس سرم را بلند کردم و دیدم که بر آن پرده نوشته شده:..... ---------- 📚منابع: [۱]: بحار الانوار۷۶/۶۸ [۲]: بحارالأنوار۱۱/۶۸ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌸🍂 : شیعیان و ائمه علیهم السلام در روز همه ی به جز ، به نام خوانده می‌شوند 🍃🔸🔸 بر آن پرده نوشته شده بود: «شیعیان علی را به پاکی مولدشان بشارت بده» پس داخل آن شدم و با قصری از زمرد سبز درون تهی که هرگز بهتر از آن را ندیده بودم مواجه شدم که دری از یاقوت قرمز تاج گذاری شده با مروارید داشت و بر آن درب پرده ای بود پس سرم را بلند کردم و دیدم که بر آن پرده نوشته شده: «تنها شیعیان علی رستگارند» در اینجا بود که به جبرئیل گفتم ای دوست و حبیب من این قصر از آن کیست؟ پس جبرئیل گفت: ای محمد این به پسر عمو و جانشین تو علی بن ابیطالب تعلق دارد و همه ی مردم به جز شیعیان علی در روز قیامت لخت و برهنه محشور می‌شوند و همه ی مردم به نام مادرانشان خوانده می‌شوند به جز شیعیان علی که به نام پدرانشان خوانده می‌شوند. پس گفتم حبیب من ای جبرئیل چرا اینچنین است؟ جبرئیل گفت: چون آنان محبّ على هستند پس ولادتشان پاک است. به نُه عطا است🌸🍃 ۱- جابر بن عبدالله انصاری گفت: روزی نزد پیامبرصَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه بودم که علی بن ابیطالب عَلَیهِ السَّلام را با گشاده رویی پذیرا شده و به او فرمودند: آیا بشارت ندهم تو را ای اباالحسن؟ امام على عَلَیهِ السَّلام فرمودند: بله ای رسول خدا پس پیامبر فرمودند: این جبرئیل است که از جانب خداوند جل جلاله به من خبر می‌دهد که خداوند به شیعیان و محبین تو نُه خصلت عطا کرده است: نرمی و مهربانی هنگام مرگ، انس هنگام وحشت، نور هنگام تاریکی، امنیت هنگام ترس و ناله، قسط هنگام میزان (سنجش اعمال)، جواز (عبور) بر (پل) صراط، داخل شدن در بهشت قبل از بقیه ی مردم و شتافتن نور ایشان از سمت راست و مقابل. ۲۸- حُبُّ فاطِمةَ سَلامُ الله عَلَيها َوَ شَفاعَتُها نافِعانِ لِشيعَتِها ۱- عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَلَيْهَما السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّي اَللَّهُ وَعَلَيْهِ وَ آلِهِ اذا كَانَ يَوْمُ اَلْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ اَلْعَرْشِ يَا مَعْشَرَ اَلْخَلاَئِقِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَمُرَّ بِنْتُ حَبِيبِ اَللَّهِ إِلَى قَصْرِهَا فَتَأْتِي فَاطِمَةُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اِبْنَتِي عَلَيْهَا رَيْطَتَانِ خَضْرَاوَانِ حَوَالَيْهَا سَبْعُونَ أَلْفَ حَوْرَاءَ فَاِذَا بَلَغَتْ اِلَى بَابَ قَصْرِهَا وَجَدْتُ اَلْحَسَنَ قَائِمَاً وَ اَلْحُسَيْنَ نائِماً مَقْطُوعَ اَلرَّأْسِ فَتَقُولُ لِلْحَسَنِ مَنْ هذا فَيَقُولُ هَذَا أَخِي أَنَّ أُمَّةَ أَبِيكِ قَتَلُوهُ وَ قَطَعُوا رَأْسَهُ فَيَأْتِيهَا اَلنِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اَللَّهِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اَللَّهِ اِنِّي أَنَّما أَرَيْتُكَ ما فَعَلتُ بِهِ اُمَّةُ أَبِيكَ اِنِّي اَدَّخَرْتُ لَكَ عِنْدِي تَعْزِيَةً بِمُصِيبَتِكِ فيهِ اِنِّي جَعَلْتُ تَعْزِيَةَ الْيَوْمِ أَنِّي لاَ أَنْظُرُ فِي مُحَاسَبَةِ اَلْعِبَادِ حَتَّى تُدخَلى اَلْجَنَّةَ أَنْتِ وَ ذُرِّيَّتُكِ وَ شِيعَتُكِ وَ مَنْ أَوْلاَكُمْ مَعْرُوفاً مِمَّنْ لَيْسَ هُوَ مِنْ شِيعَتِكَ قَبْلَ أَنْ أَنْظُرَ فِي مُحَاسَبَةِ اَلْعِبَادِ فَتَدْخُلُ فَاطِمَةُ اِبْنَتَى اَلْجَنَّةِ وَ ذُرِّيَتُهَا وَ شِيعَتُهَا وَ مَنْ أَوْلاَهَا مَعْرُوفاً مِمَّنْ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِهَا فَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عزَّوجل«لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ» قال هول يوم القيامة «وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ» [۱] هِيَ و اللَّهِ فَاطِمَةُ ذُرِّيَّتُهَا و شِيعَتُهَا وَمَن أولاهُم مَعروفاً وَلَيسَ هُوَ مِن شِيعَتِها. [۲] .... ---------- 📚منابع: [۱]: الانبیاء۱۰۲ [۲]: بحارالأنوار ۵۹/۶۸ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 🍂🍃 مرد دهاتی پیوسته خدمت امام صادق علیه السلام رفت و آمد می‌کرد. مدتی امام علیه السلام او را ندید. حضرت از حال او جویا شد. شخصی محضر امام بود خواست از مرد دهاتی عیب جویی کند و به این وسیله از ارزش او نزد امام بکاهد گفت: آقا آن مرد دهاتی و بی سواد است، چندان آدم مهمی نیست. امام علیه السلام فرمود: شخصیت انسان در عقل اوست و شرافتش در دین او و بزرگواریش در تقوای اوست، ارزش آدمی بسته به این سه صفت است. زیرا مردم از لحاظ نسل یکسانند و همه از آدم هستند و مزایای مادی ارزش آفرین نمی باشند. آن مرد از فرمایش امام علیه السلام شرمنده شد و دیگر چیزی نگفت. [۱] بار بر دوش 🍃🍂 ابوحازم می‌گوید: در زمان حکومت منصور دوانیقی من و ابراهیم پسر ادهم وارد کوفه شدیم. امام صادق علیه السلام نیز از مدینه به کوفه آمده بود. وقتی که خواست از کوفه به مدینه بازگردد، علما و فضلای کوفه ایشان را بدرقه کردند. صفیان ثوری و ابراهیم پسر ادهم (از پیشوایان صوفی) از جمله بدرقه کنندگان بودند و بدرقه کنندگان کمی از امام جلوتر رفته بودند. ناگهان در بین راه با شیر درنده ای برخورد نمودند. ابراهیم بن ادهم گفت: بایستید تا امام صادق علیه السلام بیاید و ببنیم با این شیر چه رفتاری می‌کند. هنگامی که حضرت رسید، جریان شیر را به حضرت گفتند. امام نزدیک شیر رفته گوش شیر را گرفت و از راه کنار زد. آنگاه فرمود: اگر مردم از فرمان خداوند اطاعت کنند، می‌توانند بارهای خود را با این شیران حمل کنند. [۱] گرمای 🍂🍃 شیبانی می‌گوید: روزی امام صادق علیه السلام را دیدم، بیلی به دست داشت و لباس زبر کارگری پوشیده، در باغ خود چنان کار می‌کرد که عرق از پشت مبارکش سرازیر بود. گفتم: فدایت شوم! بیل را بدهید من این کار را انجام دهم. امام فرمود: نه، من دوست دارم که مرد برای به دست آوردن روزی زحمت بکشد و از گرمای آفتاب رنج ببرد. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار، ج ۷۸، ص ۲۰۲ [۱]: بحار: ج ۴۷، ص ۱۳۹ و ج ۷۱، ص ۱۹۱. [۱]: بحار: ج ۴۷، ص ۵۷. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 به خانه امام علیه السلام🍂🌺 مردکی به نام بطحایی پیش متوکل عباسی از امام هادی علیه السلام سخن چینی کرد که اسلحه و پول و نیرو فراهم آورده و قصد قیام دارد. متوکل به سعید حاجب دستور داد شبانه به خانه امام هجوم ببرد و هر چه پول و اسلحه بیابد ضبط کرده، بیاورد. سعید می‌گوید: شبانه به خانه آن حضرت رفتم نردبانی نیز همراه خود بردم، به وسیله آن خود را بالای پشت بام رساندم. سپس از پلکان پایین آمدم، شب تاریک بود در این فکر بودم که چگونه وارد اتاق شوم، ناگهان از داخل اتاق مرا صدا زد، فرمود: سعید! همانجا بمان! تا برایت شمع بیاورند. فوری شمع آوردند، داخل اتاق شدم دیدم امام جبه ای از پشم به تن دارد و شب کلاهی بر سر گذاشته و جانماز را روی حصیر گسترده و مشغول مناجات است. به من فرمود: این اطاقها در اختیار شماست می‌توانی همه را بگردی! وارد اتاقها شدم همه را بازرسی کردم ولی چیزی در آنها نیافتم. تنها کیسه ای که به مهر مادر متوکل مهر خورده بود پیدا کردم و کیسه ای مهر شده دیگر نیز با آن بود. هر دو را برداشتم. آنگاه امام فرمود: زیرا این جانماز را نیز نگاه کن! جانماز را بلند کردم، شمشیری که داخل غلاف بود دیدم، آن را نیز برداشته، همه را نزد متوکل بردم. هنگامی که چشم متوکل بر مهر مادرش روی کیسه افتاد، مادرش را خواست و جریان کیسه را از او پرسید. مادرش گفت: آن وقت که بیمار بودی نذر کردم هرگاه تو بهتر شدی ده هزار دینار از مال خودم به ابوالحسن (امام هادی) بدهیم. پس از بهبودی شما آن را در همین کیسه گذاشته به او فرستادم که ابوالحسن حتی باز هم نکرده است. متوکل کیسه دومی را باز کرد. آن چهارصد دینار بود. آنگاه به من دستور داد یک کیسه دیگر روی کیسه زر مادرش گذاشته، هر دو کیسه را با آن شمشیر به ابوالحسن باز گردان. سعید می‌گوید: من کیسه را با آن شمشیر به ابوالحسن باز گردان. سعید می‌گوید: من کیسه‌ها و شمشیر را به خدمت امام باز گرداندم. اما از حضرت خجالت می‌کشیدم، از این رو عرض کردم: سرورم! بر من گران بود بدون اجازه شما وارد خانه شوم اما چه کنم که مأمور بودم و توان سرپیچی از فرمان امیر نداشتم. امام علیه السلام فرمود: (و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون): به زودی ستمگران خواهند فهمید به کجا برگشت می‌نمایند. [۱] تنگنای 🍃🌸 ابو هاشم می‌گوید: یک وقت از نظر زندگی در تنگنای شدید قرار گرفتم. به حضور امام هادی علیه السلام رفتم، اجازه ورود داد. همین که در محضرش نشستم، فرمود: ای ابو هاشم! کدام از نعمتها را که خداوند به تو عطا کرده می‌توانی شکرانه اش را به جای آوری؟ من سکوت کردم و ندانستم در جواب چه بگویم. آن حضرت آغاز سخن کرد و فرمود: خداوند ایمان را به تو مرحمت کرده به خاطر آن بدنت را بر آتش جهنم حرام کرد و تو را عافیت و سلامتی داد و بدین وسیله تو را بر عبادت و بندگی یاری فرمود و به تو قناعت بخشید که با این صفت آبرویت را حفظ نمود. آنگاه فرمود: ای ابوهاشم! من در آغاز این نعمت‌ها را به یاد تو آوردم، چون می‌دانستم به جهت تنگدستی از آن کسی که این همه نعمت‌ها را به تو عنایت کرده به من شکایت کنی. اینک دستور دادم صد دینار (طلا) به تو بدهند آن را بگیر و به زندگی ات سامان بده! شکر نعمتهای خدا را به جای آور! [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۵۰، ص ۱۹۹. [۱]: بحار: ج ۵۰، ص ۱۲۹. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 مقام 🍂🍂 جویبر برخاست و به سوی خانه زیاد بن لبید روان شد. وقتی وارد خانه زیاد شد، گروهی از بستگان و افراد قبیله لبید در آنجا گرد آمده بودند. جویبر پس از ورود به حاضرین سلام کرد و در گوشه ای نشست، سر پایین انداخت، لحظاتی گذشت سر را بلند کرد، روی به زیاد نمود و گفت: من از جانب پیغمبر صلی الله علیه و آله برای مطلبی پیام دارم، محرمانه بگویم یا آشکارا؟ زیاد: چرا سری؟ آشکارا بگو! من پیام رسول خدا صلی الله علیه و آله را برای خود افتخار می‌دانم. جویبر: پیغمبر پیغام داد که دخترت ذلفا را به ازدواج من درآوری! زیاد از شنیدن این پیام غرق در حیرت شد و با تعجب پرسید: پیغمبر تو را فقط برای ابلاغ این پیام فرستاد؟ جویبر: بلی، من سخن دروغ به پیغمبر نسبت نمی دهم. زیاد: جویبر! ما هرگز دختران خود را جز به جوانان انصار که هم شأن ما باشند تزویج نمی کنیم، تو برو تا من شخصا خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله برسم و عذر خود را در عدم پذیرش با آن حضرت در میان می‌گذارم. جویبر در حالی که می‌گفت: به خدا سوگند! این گفته زیاد با دستور قرآن و پیامبر مطابق نیست، از خانه بیرون آمد. ذلفا از پس پرده گفتگوی جویبر و پدرش را شنید، با شتاب پدرش را به اندرون خواست و پرسید: پدر جان! این چه سخنی بود به جویبر گفتی و چرا این گونه او را رد کردی؟ زیاد: این جوان سیاه برای خواستگاری تو آمده بود و می‌گفت: پیغمبر مرا فرستاده که دخترت ذلفا را به همسری من درآوری! ذلفا: به خدا قسم! جویبر دروغ نمی گوید، رد کردن او بی اعتنایی به دستور پیغمبر است. زود کسی را بفرست پیش از آن که به حضور پیغمبر برسد، برگردان و خودت محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله برو و ببین قضیه از چه قرار است. زیاد فورا کسی را فرستاد و جویبر را برگردانید و مورد محبت قرار داد و گفت: جویبر! تو اینجا باش! تا من برگردم. سپس خود به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: یا رسول الله! پدر و مادرم به فدایت! جویبر پیامی از جانب شما آورده بود ولی من جواب رضایت بخش به ایشان ندادم و اینک من شرفیاب شدم تا به عرضتان برسانم، رسم ما طایفه انصار این است که دختران خود را جز به هم شأن خود نمی دهیم. پیغمبر فرمود: ای زیاد! جویبر مرد مؤمن است. مرد مؤمن هم شأن زن باایمان می‌باشد، دخترت را به او تزویج کن! و ردش نکن! زیاد به خانه برگشت و آنچه از پیغمبر شنیده بود به دخترش رسانیده. دختر گفت: پدر جان! دستور پیغمبر باید اجرا شود اگر سرپیچی کنی کافر شده ای. زیاد از اتاق بیرون آمد و دست جویبر را گرفت به میان طایفه خود آورد و دخترش ذلفا را به عقد او در آورد و مهریه اش را از مال خودش تعین نمود و جهاز خوبی برای عروس تهیه دید و دختر را برای رفتن به خانه داماد آماده ساختند. آنگاه از جویبر پرسیدند: آیا خانه داری که عروس را به آنجا ببریم؟ پاسخ داد: نه، منزلی ندارم. زیاد دستور داد خانه مناسب با تمام وسایل لازم برای جویبر فراهم کردند و لباس دامادی بر جویبر پوشاندند و عروس را نیز آرایش نموده، به خانه شوهر فرستادند. به این گونه (ذلفا) دختر زیبای یکی از بزرگ ترین و شریف ترین قبیله بنی بیاضه به همسری جوانی سیاه چهره، بی پول، از نظر افتاده که تنها به زیور ایمان آراسته بود درآمد. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 حجله 🍃🌸🌸 جویبر به حجله دامادی وارد شد، همین که چشمش به رخسار زیبای عروس افتاد و خود را در خانه ای دید که همه وسایل زندگی در آن مهیا است، برخاسته و گوشه ای از اتاق رفت، تا سپیده دم به تلاوت قرآن و عبادت پرداخت. وقتی صدای اذان صبح به گوشش رسید، برخاست برای ادای نماز به سوی مسجد حرکت کرد و همسرش ذلفا نیز وضو گرفت و مشغول نماز شد. روز که شد، سرگذشت شب را از ذلفا پرسیدند. گفت: جویبر شب را تا سحر در حال تلاوت قرآن و نماز بود، اذان صبح را که شنید برای ادای نماز از منزل بیرون آمد، شب دوم نیز به همین ترتیب گذشت. ماجرای را از زیاد بن لبید پنهان داشت ولی چون شب سوم هم به این گونه گذشت زیاد از قضیه آگاه گشت و به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: یا رسول الله! دستور فرمودید دخترم را به جویبر تزویج کنم، با این که هم شأن ما نبود، به فرمان شما اطاعت کردم، دخترم را به عقد جویبر در آوردم. پیغمبر فرمود: مگر چه شده است؟ چه مسأله ای پیش آمده؟ زیاد گفت: ما برای او خانه ای با تمام وسایل مهیا کردیم، دخترم را به آن خانه فرستادیم اما جویبر با قیافه ای غمگین با او روبرو شد، سپس ماجرای شبهای گذشته را به عرض پیغمبر رسانید و اضافه کرد باز نظر، نظر شماست. حضرت جویبر را به حضور خواست و به او فرمود: جویبر! مگر تو میل به زن نداری؟ جویبر: یا رسول الله! مگر من مرد نیستم؟ اتفاقا من به زن بیش از دیگران علاقه مندم. حضرت فرمود: من خلاف گفته شما را شنیده ام، می‌گویند: خانه ای با تمام لوازم برای تو تهیه کرده اند و در آن خانه دختر زیبا و آرایش کرده ای را در اختیار تو گذاشته اند ولی تو تاکنون با عروس حتی صحبت هم نکرده و نزدیک او نرفته ای، علت این بی اعتنایی چیست؟ جویبر عرض کرد: یا رسول الله! هنگامی که وارد آن خانه وسیع شدم و تمام لوازم زندگی را در آن فراهم دیدم، به یاد روزهای گذشته افتادم که چه روزهایی بر من گذشت و اکنون در چه حالی هستم! از این رو خواستم قبل از هر چیز شکر نعمت را بجای آورم، شب‌ها را تا به صبح مشغول تلاوت قرآن و عبادت گشتم و روزها را روزه گرفتم و در عین حال آن‌ها را در مقابل این همه نعمتهای خداوند که به من عطا نموده چیزی نمی دانم. ولی تصمیم دارم از امشب زندگی عادی را شروع کنم و رضایت همسر و خویشان او را جلب نمایم، دیگر از من شکایت نخواهند داشت. رسول خدا صلی الله علیه و آله زیاد را به حضور خواست و عین جریان را به اطلاع ایشان رسانید. جویبر و ذلفا شب چهارم به وصال یکدیگر رسیدند و مدتی با خوشی زندگی نمودند تا اینکه جهادی پیش آمد. جویبر با عزم راسخ در آن جنگ شرکت کرد و به شهادت رسید. پس از شهادت ایشان ذلفا خواستگاران زیادی پیدا کرد، به طوری که هیچ زنی به اندازه ذلفا در مدینه خواستگار نداشت و برای هیچ زنی به اندازه ذلفا، حاضر نبودند در راهش پول خرج کنند. [۱] ---------- [۱]: 📚بحار: ج ۲۲، ص ۱۱۷. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 از کمترین هم باید کرد🍂🍂 کسی که به امام حسن (علیه السلام) ابن فاطمه الزهرا خطاب کرد، فرمود بگو ابن علی بن ابی طالب، پدرم از مادرم بهتر است۴‌ام الفضل زن عباس عموی پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، با شیر فرزندش قثم، امام حسن (علیه السلام) را شیر داد ۵ امام حسن (علیه السلام) می‌فرماید بهترین احسان پیش از سؤال کردن است، اگر از پس خواستن بدهی، در مقابل آبروی طرف داده ای ۱۳ کسی اشکال به صلح امام حسن (علیه السلام) گرفت، فرمود ساکت باش که با صلح خویش جان شیعه را حفظ کردم، پس پای مبارکش را در کوفه زمین زد، معاویه را در دمشق، و عمر و عاص را در مصر دیدم، فرمود اگر بخواهم این دو تا را پائین می‌کشم، لکن بر خلاف رویّه جدّ و پدرم رفتار نمی کنم ۱۸ می گویند قاطری را که عایشه سوار آن شد، و رجّاله‌های بنی امیه را تحریک به تیراندازی به نعش امام حسن (علیه السلام) کرد، امام حسن (علیه السلام) آن را به مروان هدیه کرده بود، او عایشه را بر آن سوار کرد ۱۵ جعده پس از زهر دادن به امام حسن (علیه السلام)، به شام پیش پدرش رفت، و از معاویه خواست که به وعده خویش عمل کند، (او را تزویج به یزید کند) معاویه گفت: طبق اقرار خودت، امام حسن (علیه السلام) دارای همه کمالات بود، تو او را کشتی، یزید که در قطب مخالف امام حسن (علیه السلام) است، تو او را نمی کشی؟ پس دستور داد او را کشتند، الحمدلله ۳۲ نگارنده گوید اگر اشتباه نکنم یک جا دیده‌ام که، دستور داد در لجن فرو بردند، با آل علی هر که درافتاد ورافتاد. مقام حق با تمام قد 🍃🍃 ولیدبن عتبه امیر مدینه، زمینی از امام حسین (علیه السلام) را می‌خواست تصرف کند، امام (علیه السلام) در مقام دفاع با تمام قد وایستاد، حتی عمامه ولید را به گردن او پیچید، مروان گفت ندیدم کسی بر امیر خویش این قدر جسور باشد، ولید گفت تو با این حرف نمی خواهی از من دفاع کنی، بلکه می‌خواهی اختلاف اندازی کنی، حق با امام حسین (علیه السلام) است، من طمع در زمین ایشان کرده بودم، امام فرمود حالا که اقرار کردی زمین از آن تو باشد ۶۶ خدا بر کسی خیر خواهد، محبت امام حسین (علیه السلام) و دوست داری زیارت آن حضرت را، در دلش می‌اندازد ۷۸. ۲۰۲- به زیارت زائر حسینی (علیه السلام) تشریف برد امام باقر (علیه السلام) به زیارت کسی که، از سفر کربلا برگشته بود تشریف برد ۸۱. احترام آن است 🍂🍂 مرحوم شیخ جعفر شوشتری می‌فرماید: امام حسین (علیه السلام) احترام کعبه را گرفت، و نخواست خونش در مکه ریخته شود، متقابلاً خداوند هم احترام امام حسین (علیه السلام) را گرفت، در روز عرفه اول نظر رحمت به زوّار حسینی (علیه السلام) می‌کند، بعد به زوّار کعبه ۸۲ چند نفر از متعصّبین اهل سنّت به یک شیعه عوام، فقیر، عجم، گفتند چرا شما در ایام عاشورا دیوانه می‌شوید؟ خداوند به دل آن آدم درس نخوانده انداخت، در جواب گفت: اگر در ایام عاشورا سینه نمی زدیم، عاشورا را مثل غدیر لوث می‌دادید ۱۰۰ ابن عباس گوید پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در وقت اشتداد مرض مرگش، امام حسین (علیه السلام) را به سینه چسبانید و فرمود مالی و لیزید، (من به یزید چه کرده ام) ۱۱۵. او را به او دادی از تو جای نیست 🍃🍃 عربی از معاویه چیزی می‌خواست، امام حسین (علیه السلام) وارد شد، معاویه کاملاً متوجه امام (علیه السلام) شده از عرب غافل شد، عرب پرسید این آقا کیست؟ گفتند امام حسین (علیه السلام) است، عرب متوجه امام شد و عرض نمود: ای پسر دختر پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، دستور بدهید معاویه حاجت مرا برآورد، امام (علیه السلام) خواست و مشکل عرب حلّ شد، و از امام (علیه السلام) تشکر کرد، و به معاویه نپرداخت، معاویه گفت عطا را من کردم تو تشکر از آن حضرت می‌کنی، گفت بلی حق او را به دستور او به من دادی، ۱۲۱. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ، و 🔹🍂 اشاره کوه بیت 🌼🌼 روزی ابراهیم خلیل در کوه بیت المقدس به دنبال چراگاهی برای گوسفندانش می‌گشت. مردی را دید که مشغول نماز است. ابراهیم پرسید: بنده خدا! برای چه کسی نماز می‌خوانی؟ مرد پاسخ داد: برای خدای آسمان. ابراهیم: آیا از بستگان تو کسی مانده است؟ مرد: نه! - پس از کجا غذا تهیه می‌کنی؟ - در تابستان میوه این درخت را می‌چینم و در زمستان می‌خورم. - خانه ات کجاست؟ - به کوه اشاره کرد و گفت آنجاست. - ممکن است مرا به منزلت ببری امشب مهمان تو باشم؟ - در جلوی راه من آبی است که نمی توان از آن گذشت. - تو چگونه می‌گذری؟ - من از روی آب می‌روم. - دست مرا هم بگیر شاید خداوند به من قدرت دهد تا از آب بگذرم. پیرمرد دست ابراهیم گرفت هر دو از آب گذشتند و به منزل آن مرد رسیدند. حضرت ابراهیم از او پرسید: کدام روز مهمترین روزهاست؟ مرد عابد گفت: روز قیامت که خداوند پاداش اعمال مردم را در آن روز می‌دهد. ابراهیم: خوب است با هم دست به دعا برداریم و از خداوند بخواهیم ما را از شر آن روز نگهدارد. مرد عابد: دعای من چه اثری دارد؟ به خدا سوگند! سی سال است به درگاه خداوند دعایی می‌کنم، هنوز هم مستجاب نشده است! - می‌خواهی بگویم چرا دعایت مستجاب نمی شود؟ - چرا؟ بفرمایید! - خداوند بزرگ هنگامی که بنده ای را دوست داشته باشد دعایش را دیر اجابت می‌کند تا بیشتر مناجات کند و بیشتر از او بخواهد و طلب کند. چون این حالت را از بنده اش دوست دارد. اما بنده ای که مورد لطف خدا نیست اگر چیزی درخواست کند، زود اجابت می‌کند یا قلبش را از آن خواسته منصرف نموده ناامیدش می‌کند تا دیگر درخواست نکند. آنگاه پرسید: چه دعایی می‌کردی؟ عابد گفت: سی سال پیش گله گوسفندی از اینجا گذشت، جوانی زیبا که گیسوان بلندی داشت گوسفندان را چوپانی می‌کرد از او پرسیدم: این گوسفندان از آن کیست؟ گفت: از ابراهیم خلیل الرحمان است. من آن روز گفتم: پروردگارا! اگر در روی زمین خلیل و دوستی داری، او را به من نشان بده. ابراهیم فرمود: پیرمرد! خداوند دعایت را اجابت کرده، من همان ابراهیم خلیل الرحمان هستم. آنگاه برخاسته یکدیگر را به آغوش کشیدند. [۱] 🌸🌸 ابراهیم خلیل مهمان دوست بود هر وقت مهمان برایش نمی آمد، به جستجویش می‌پرداخت. روزی برای یافتن مهمان از خانه بیرون رفته بود، هنگامی که به منزل برگشت، شخصی را در خانه دید. پرسید: تو کیستی؟ و با اجازه چه کسی وارد خانه شده ای؟ او سه بار جواب داد: با اجازه پروردگار به خانه وارد شده ام. ابراهیم فهمید او جبرئیل است. خدا را شکر نمود. جبرئیل: خداوند مرا به سوی بنده ای که او را برای خود خلیل (دوست خالص) انتخاب کرده، فرستاد تا به او مژده بدهم. ابراهیم: او کیست تا دم مرگ خدمتگزارش باشم؟ جبرئیل: او تو هستی. ابراهیم: برای چه من خلیل خدا شده ام؟ جبرئیل: زیرا تو هرگز از کسی چیزی نخواستی، و هرگز نشد کسی چیزی بخواهد و تو به او نداده باشی. (لا نک لم تسال احدا شیئا قط، و لم تسأل شیئا قط فقلت: لا. ) [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۱۲، ص ۷۶. [۱]: بحار: ج ۱۲، ص ۱۳. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 پیروزی در چه کرد 🍂🍂 ابن زیاد برای رساندن خبر شهادت امام حسین (علیه السلام) به حاکم مدینه، به قاصد تندروی پول زیادی داد که، به سرعت خودش را به مدینه برساند، و دستور داد که، در هر منزلی مرکب تازه تهیه کند که، وقفه ای در حرکت رخ ندهد، تا خبر پیروزی یزید در آنجا اعلان شود، قاصد گوید وقتی خبر شهادت از طریق والی اعلان شد، زنان بنی هاشم در خانه هایشان، ناله و شیونی سردادند که، مثل آن را نشنیده بودم، ولکن حاکم مدینه (عمرو بن سعید) خنده می‌کرد، پس منبر رفت، به قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خطاب کرد، و گفت یوم بیوم بدر ۳۶ مؤلف کتاب می‌فرماید: اینکه ابن ابی الحدید می‌نویسد [۱] که، مروان حاکم مدینه، منبر رفت و از بالای منبر سر امام حسین (علیه السلام) را روی قبر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) انداخت، و گفت یوم بیوم بدر یا محمّد (صلی الله علیه و آله)، درست به نظر نمی رسد، زیرا که حاکم عمرو بن سعید بن العاص بوده، نه مروان، و علاوه سر مقدس امام حسین (علیه السلام) به طرف شام رهسپار شد، نه مدینه ۳۷. [۲] وقت هجوم به پنج شهید 🍃🍃 پنج نفر طفل در هجوم لشكر عمر سعد، برای غارت خیمه ها، از ترس، و از کثرت تشنگی شهید شدند، عبدالرحمن بن عقیل، خودش در معرکه قتال شهید شد، از زن خود خدیجه خانم، دختر امیرالمؤمنین (علیه السلام) دو پسر، به نام ۱- سعید و ۲- عقیل، در حمله لشكر از دنیا رفتند، حضرت مسلم هم از زن خود، خانم رقیه کبری، دختر امیرالمؤمنین (علیه السلام) دو پسر و یک دختر داشت، دو پسرش محمد و عبدالله، در خدمت امام حسین (علیه السلام) شهید شدند، و دختر هفت ساله اش به نام ۳- عاتکه، در هجوم لشكر از دنیا رفت، احمد بن الحسن (علیه السلام)، آقازاده شانزده ساله امام حسن مجتبی، در خدمت عمو عزیزش شهید، و دو خواهر مادریش به نام ۴-‌ام الحسن و ۵-‌ام الحسین، در وقت حمله قشون شهید شدند، ص ۵۳. حتی اهل را هم را به گردن بودند 🍂🍂 در فرمایش امام سجاد (علیه السلام) و امام باقر (علیه السلام)، کسانی که از اهل بیت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از قسمت ذکور، بر یزید دست به گردن بسته وارد شده اند، دوازده نفر بودند، از همه بزرگ تر امام سجاد (علیه السلام) بود، در فرمایش امام باقر (علیه السلام) آمده، ما دوازده پسر، بر یزید دست به گردن بسته وارد شدیم ۹۴ نگارنده گوید: امام باقر (علیه السلام) در کربلا خیلی کم سنّ بود، معلوم می‌شود اطفال ذکور را هم، دستشان را به گردن بسته بودند. و اصحاب امام (علیه السلام) در آزاد شدند 🍃🍃 مخفی نماند چطوری که در تقویم الفقهاء نوشتم، [۱] زن‌های شهدا اصحاب امام حسین (علیه السلام)، به شفاعت قبایلشان، در کوفه آزاد شدند، فقط زن‌ها و بچه‌های شهداي اهل بیت (علیه السلام)، به شام رهسپار شدند. ---------- 📚منابع: [۱]: . شرح نهج البلاغه، ج ۴، ص ۷۱. [۲]: . نگارنده گوید آقای قاضی در کتاب خویش (تحقیق درباره اربعین) می‌نویسد: ابن فندق گوید: به مجرد رسیدن خبر شهادت امام حسین (علیه السلام) به مدینه، سعید بن العاص خانه علی (علیه السلام)، و عقیل، و خانه زن امام حسین (علیه السلام)، (مادر سکینه خانم) را خراب کرد، خود آقای قاضی اضافه می‌کندکه، بیوت سایر آل هاشم نیز با خاک یکسان شدند، تحقیق درباره اربعین ص ۶۹۰، و در ص ۶۹۳ می‌نویسد که، سید معاصر مقرّم گوید که، مباشر تخریب به دستور والی، عمرو بن زبیربن العوام، نوه عمه پیغمبر (صلی الله علیه و آله) (رئیس شرطه) بود، نگارنده گوید: من از بیگانگان هرگز ننالم، که با من هر چه کرد آن آشنا کرد، پناه بر خدا از شرّ خودی. [۱]: . تقويم الفقهاء، ص ۲۱۹. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 در حزب بود ◾️🔸 معاویه در حزب عمر بود، و کشتن او محمد ابوبکر، و قطعه قطعه کردن عایشه، و زنده به گور کردن عبدالرحمن بن ابی بکر، و شرکت او در قتل اعوان حکومتی ابوبکر، از بهترین شواهد است، با دست راست اینها را می‌کشت، و با دست چپ برای بقای حکومت، و طولانی شدن دولت، دستور جعل فضايل ابی بکر، و عایشه را می‌داد، [۳] نگارنده گوید: قطعه قطعه کردن معاویه عایشه را، در جايی ندیدم، ولی وعده کردن او به عایشه، و کشیدن او را به دمشق، و به چاه انداختن او و غلامش، و خر مصریش را، مؤلف کتاب کامل بهائی آورده است که، از موضوع مخفیانه کشته شدن عایشه در چاه، به وسیله معاویه، کسی اطلاع نیافت، فقط امام حسین (علیه السلام) متوجه شد، و ترکه عایشه را بین وارث او تقسیم کرد. [۱] لیله المبیت ناله (علیها السلام) باعث ، ولی در نشد ◾️🔹 در لیله المبیت مهاجمین شبانه خواستند که، از دیوار خانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پایین بیایند، چون ناله زنان بلند شد به صبح موکول کردند، از جمله مهاجمین ابولهب، عمر وعاص، معاویه، خالد بن ولید بودند، از ترس سرزنش عرب، از شنیدن ناله فاطمه (علیها السلام)، از شبانه ریختن خودداری کردند، در مکه فاطمه (علیها السلام) مانع هجوم قومی به ریاست ابی جهل، و در مدینه مانع هجوم قوم دیگر، به ریاست عمر، در اوّلی نجات یافت، و در دوّمی شهیده گشت [۲] خطیب گوید: خوابیدن علی (علیه السلام) در جای پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، دلیل خلافت اوست. [۳] مقابل عید عیدی به نام ابی بکر ساختند نگرفت◾️🔸 در مقابل عید غدیر، عیدی به نام عید مهاجرة ابی بکر مع النبی (صلی الله علیه و آله)، جعل کردند، مدتی هم بود، چون باعث آبروریزی شد، جمع کردند، غدیر چون حقیقت داشت، الحمدلله هنوز هم می‌درخشد. [۴] شد چرا خدا (صلی الله علیه و آله) مادر (علیه السلام) را مثل دفن کرد ◾️🔹 برقی‌ام هانی دختر ابی طالب (علیه السلام) را، از زن‌های رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رقم کرده است [۱] نگارنده گوید: پس معلوم شد که، چرا در دفن مادر امیرالمؤمنین (علیه السلام)، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را مثل محرم‌ها دفن می‌کرد. ---------- 📚منابع: [۳]: . صاحب الغار ابوبکر‌ام رجل آخر، ص ۴۴. [۱]: . کامل بهائی، ۶۱۳. [۲]: . صاحب الغار ابوبکر‌ام رجل آخر، ص ۵۲. [۳]: . صاحب الغار ابوبکر‌ام رجل آخر، ص ۵۶. [۴]: . صاحب الغار ابوبکر‌ام رجل آخر، ص ۱۱. [۱]: . معجم، ج ۲۳، ص ۱۸۱. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 با 🍂🌼 حمران بن اعین خدمت امام باقر علیه السلام رسید، مطالبی را پرسید. هنگامی که خواست حرکت کند، عرض کرد: فرزند پیامبر! خدا به شما طول عمر مرحمت کند و مرا از برکات وجود شما بهره مند نماید. هنگامی که شرفیاب خدمت شما می‌شویم، قلبمان صفایی پیدا می‌کند، دنیا را فراموش می‌کنیم و ثروت مردم در نظرمان بی ارزش می‌گردد. اما همین که از خدمت شما بیرون می‌رویم و با افراد جامعه تماس می‌گیریم باز به دنیا علاقه مند می‌شویم. حضرت فرمود: این از حالات قلب است. قلب انسان گاهی سخت و گاهی نرم می‌گردد. سپس فرمود: یاران پیامبر صلی الله علیه و آله یک وقت به آن حضرت عرض کردند: یا رسول الله! ما می‌ترسیم منافق باشیم. پیغمبر فرمود: چرا؟ گفتند: هر وقت که در محضر شما هستیم ما را موعظه نموده، و به آخرت علاقه مند می‌کنید و ترس در دل ما ایجاد می‌شود، طوری که گویا با چشم خود بهشت و جهنم را می‌بینیم اما همین که خارج می‌شویم به خانه که می‌رویم خانواده و زندگی را می‌بینیم، حالتی که در خدمت شما داشتیم از دست می‌دهیم گویا اصلا چنین حالی را قبلا نداشته ایم، این وضع ما است آیا با این حال ما منافق نمی شویم؟ (در خدمت شما طوری و در بیرون طور دیگری هستیم). حضرت فرمود: نه، چنین نیست. زیرا این تغییر و تحول دل‌های شما از وسوسه شیطان است که شما را به دنیا علاقه مند می‌کند. به خدا سوگند! اگر همیشه در همان حال اولی بمانید فرشتگان با شما دست می‌دهند و بر روی آب راه می‌روید... [۱] اندیشه خویشتن ! 🍃🌸 امام محمد باقر علیه السلام به جعفر جعفی فرمود: بدان! آن وقت از دوستان ما می‌شوی که اگر تمام مردم یک شهر بگویند: تو آدم بدی هستی، گفتار آنان تو را اندوهگین نکند و اگر همه آنها گفتند: تو آدم خوبی هستی، باز سخن آنان خوشحالت ننماید؛ بلکه خودت را به کتاب خدا، عرضه کن. اگر دیدی به دستورات قرآن عمل می‌کنی، آنچه را که دستور داده ترک بکن، ترک می‌کنی و آنچه را که خواسته، با میل و علاقه انجام می‌دهی و از مجازات‌هایی که در قرآن آمده ترسناکی، در راه و روش خود پابرجا و بردبار باش؛ زیرا در این صورت گفتار مردم به تو زیانی نمی رساند، ولی چنانچه از پیروان کتاب خدا نباشی و رفتارت ضد دستورات قرآن باشد آنگاه چه چیز تو را از خودت غافل می‌کند. باید در اندیشه نجات خویشتن باشی، نه در فکر گفتار دیگران. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ۵۳. ب: ج ۷۰، ص ۵۶. [۱]: ۵۴. ب: ج ۷۸، ص ۱۶۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌   ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 اولین جماعت کنار 🌸🍃 عبدالله بن مسعود می‌گوید: اولین مرتبه ای که از جریان کار پیامبر اکرم آگاه شدم، هنگامی بود که به همراه عمویم، برای تجارت وارد مکه شدیم، و ما را به سوی عباس بن عبدالمطلب راهنمایی کردند. او در کنار خانه خدا نشسته بود، ما هم پهلوی او نشستیم، در این وقت، مردی از درب صفا، وارد مسجدالحرام شد، رنگ سفید... و صورتی زیبا داشت و در جانب راست او پسری نوجوان خوش سیما بود و در پشت سر آن، زنی با حجاب، آهسته قدم بر می‌داشت. اول حجرالاسود را دست مالیدند و بوسیدند، سپس، هفت مرتبه خانه کعبه را طواف کردند. آنگاه رو به کعبه ایستاده و شروع به نماز خواندن کردند، دست برای تکبیر بلند کردند و تکبیر گفتند و هر سه با هم رکوع کردند، سپس به سجده رفتند و باز ایستادند. ما از دیدن این منظره تعجب کردیم (زیرا در سرزمین مکه، که همه بت می‌پرستیدند این گونه عبادت سابقه نداشت). رو به عباس کرده و گفتیم: آیا این آیین جدیدی است که در میان شما پیدا شده، یا چیزی است که ما آن را نمی شناسیم؟ عباس اشاره به آنها کرد و گفت: آری، این مرد که جلوتر از آن دو نفر ایستاده، برادر زاده من، محمد بن عبدالله، و این پسر (برادر زاده دیگر من)، علی بن ابیطالب، و این زن، خدیجه دختر خویلد، و همسر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است، و اکنون در روی زمین کسی به جز این سه نفر پیدا نمی شود که این گونه، خداوند جهان را پرستش کند. [۱] از 🌼🍂 گروهی از یمن، به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند. در میان آنها یک نفر در برابر رسول خدا بسیار جسور بود و سخنان درشت و خلاف ادب میگفت، بطوری که رسول گرامی خشمگین شد و رگ پیشانی اش از شدت خشم آشکار گردید و سرش را پایین آورد. در این هنگام جبرئیل بر پیغمبر نازل گردید و عرض کرد: خداوند سلام می‌رساند و می‌فرماید: این مرد انسان سخاوتمندی است و به مردم غذا می‌دهد همان دم آرامش یافت و به مرد رو کرد و فرمود: اگر جبرئیل به من خبر نداده بود که تو سخاوتمند و غذا دهنده هستی، برخورد سختی با تو می‌کردم تا عبرت آیندگان گردد. آن مرد گفت: آیا پروردگارت مهمان نوازی را دوست می‌دارد؟ پیامبر فرمود: آری. آن مرد همان لحظه مسلمان شد و به پیامبر عرض کرد: سوگند به خداوندی که تو را به حق مبعوث کرد تاکنون هیچ کس را از مال خود بی بهره نکرده ام. [۱] و احترام 🌸🍃 عربی به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض کرد: یا رسول الله! من ابر به چه کسی نیکی کنم؟ رسول خدا (صلی الله علیه ئ آله و سلم) فرمود: امک: به مادرت. عرب عرض کرد: پس از آن به چه کسی نیکی کنم؟ فرمود: به مادرت. عرض کرد: پس از آن به چه کسی نیکی کنم؟ فرمود: به مادرت. عرب عرض کرد: پس از آن به چه کسی؟ رسول خدا فرمود: به پدرت. [۱] در حدیث دیگر آمده: شخصی به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! چه کسی برای هم صحبت شدن سزاوار است؟ حضرت فرمود: مادرت. مرد: پس از آن چه کسی سزاوارتر است؟ پیامبر (صلی الله علیه ئ آله و سلم): مادرت. مرد: سپس چه کسی سزاوارتر است؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): مادرت. مرد: پس از آن چه کسی سزاوارتر است؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): پدرت. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج ۳۸، ص ۲۴۳ با اندکی اختلاف در ص ۲۸۰. [۱]: ب: ج ۲۲ ص ۸۳ [۱]: ب: ج ۷۴، ص ۴۹ و ص ۸۳. این حدیث ظاهرا به جنبه ادبی اشراف دارد، و از برخی روایات بر می‌آید که حق پدر مقدم است. [۱]: ب: ج ۷۵، ص ۴۹ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌      ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫