🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع🔹🌸
#بخش_هشتاد_و_پنجم
#دامادی او را #نجات داد 🌸🍃
اشعث بن قیس ملعون خارجی، در زمان ابی بکر قوم خود را علیه مسلمین تحریک کرد، و گرفتار شدند، برای نجات خویش، و ده نفر از هشتصد نفر، خواستار شد که، او را پیش ابوبکر ببرند، او را در حالی که به آهن بسته بودند، پیش ابی بکر حاضر کردند، خلیفه او را عفو کرد، و خواهر کورشام فروه را، به او تزویج کرد، از او محمّد و اسماعیل و اسحاق را زایید ۲۹۶ نگارنده گوید: خدا لعائن جنّ و انس را به روح خبیث این اشعث نازل کند، این بی دین در قتل دوّمین شخصیّت عالم وجود، آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، سهم به سزايی دارد، یک ماه تمام در کوفه میزبان ابن ملجم بود، و در جنگ صفّین صدی نود چند، گرفتاری امیرالمؤمنین (علیه السلام) از این ذات هپل هپا بود، و پسرش محمّد کسی است که، گرفتاری حضرت مسلم (علیه السلام) را درکوفه فراهم آورد، و او بود که روز عاشورا وقتی
امام حسین (علیه السلام) استدلال به قرابت خویش با رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمود، این ناکس گفت تو چه قرابتی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) داری، امام (علیه
السلام) آیه مبارکه ان الله اصطفی آدم و نوحاً و ال ابراهیم و ال عمران علی العالمین [۱] خواند، و عرض کرد خدایا، ذلّت فوری این شخص را در این روز، بر من نشان بده، چیزی از نفرین امام (علیه السلام) نگذشت، محمّد رفت تولید مثل کند، عقربی آلت او را گزید در فضله خود غلطید، و درک رفت. [۲]
#چهار_پدری 🌼🍂
نقل میکند از زمخشری، در کتاب ربیع الابرارش که، معاویه به چهار، نفر نسبت داده میشود ۳۳۶ نگارنده گوید: اسامی آن چهار نفر را در این صفحه آورده، و ابوسفیان را جزء آنها ننوشته است، با اینکه او به ظاهر پدر معاویه بود، بنابراین معاویه پنج پدری میشود، [۳]
شاید از این جهت است که، در زیارت عاشورا، معاویه را پسر ابوسفیان نخوانده است، ناراحت نشوید، رسم پدر زیاد داری، در دشمنان اهل بیت (علیه السلام) عزیزالوجود نیست، مثلاً عمر و عاص به شش نفر نسبت داده میشود، و از این است که در نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام)، او را به مادر نسبت میهد، در جايی که میفرماید:
«عَجَباً لِابْنِ النَّابِغَةِ يَزْعُمُ لِأَهْلِ الشَّامِ أَنَ فِيَ دُعَابَة» [۱]
و پدر ابن زیاد را، زیاد بن ابیه میخواندند، چون پدر معلوم نداشت، و لذا وقتی از حکیمی از اسم پدر زیاد، سؤال کردند گفت: نمی دانم لکن رسم عرب جاری است بر این که، به حیوانات هم کنیه بدهند، و کنیه الاغ را، ابوزیاد میگویند.
و اما جلد دوّم
#اللهم اشغل الظالمین #بالظالمین: 🌸🍃
روزی عمر به پسرش میگوید: امروز به کسی ملاقات نده، از قضا عبدالرحمن ابی بکر اذن دخول میخواهد، پسر عمر جریان را به پدرش بازگويی میکند، عمر میگوید عبدالرحمن کرم سیاهی است، ولکن از پدرش بهتر است، عبدالله بن عمر با تعجب از بابا میپرسد، از بابایش عبدالرحمن بهتر است؟ عمر میگوید: مادر نباشد تو را، مگر کسی است که در عالم بهتر از پدر عبدالرحمن نباشد، تا آخر مطلب بدگوييهای زیادی را، در شش صفحه از عمر نسبت به ابی بکر شارح نقل کرده است ۲۸- ۳۴.
----------
📚منابع:
[۱]: . مخفی نماند که از یکی از دوستان شنیده بودم که، مراد از آل عمران در آیة مبارک آل حضرت ابی طالب (علیه السلام) است، چون اسم ابی طالب (علیه السلام) عمران است، ولکن آدرس پرسیدم جواب مثبت ندادند، اخیراً الحمدلله یکی از دوستان طلبه از تفسیر منهج الصادقین، ج ۲، ص ۲۱۴، برای حقیر آدرس آورد، روی این حساب امکان دارد استدلال امام حسین (علیه السلام) به کلمه آل عمران، یا آن به علاوه آل ابراهیم، باشد.
[۲]: . معجم الرجال، ج ۱۵، ص ۱۱۲.
[۳]: . بر چنین کسی سزاوار است که، وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر او مینویسد که، از آخرت نصیبی نخواهد داشت، در جواب بنویسد: بر تو ملک آخرت، و بر من ملک دنیا گوارا باد، جلد ۳۳ بحار، ص ۱۵۸.
[۱]: . نهج البلاغه، خطبه ۸۴.
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_نهم
#بخش_صد_و_شصت_و_چهارم
#در حجله #دامادی 🍃🌸🌸
جویبر به حجله دامادی وارد شد، همین که چشمش به رخسار زیبای عروس افتاد و خود را در خانه ای دید که همه وسایل زندگی در آن مهیا است، برخاسته و گوشه ای از اتاق رفت، تا سپیده دم به تلاوت قرآن و عبادت پرداخت.
وقتی صدای اذان صبح به گوشش رسید، برخاست برای ادای نماز به سوی مسجد حرکت کرد و همسرش ذلفا نیز وضو گرفت و مشغول نماز شد. روز که شد، سرگذشت شب را از ذلفا پرسیدند. گفت:
جویبر شب را تا سحر در حال تلاوت قرآن و نماز بود، اذان صبح را که شنید برای ادای نماز از منزل بیرون آمد، شب دوم نیز به همین ترتیب گذشت.
ماجرای را از زیاد بن لبید پنهان داشت ولی چون شب سوم هم به این گونه گذشت زیاد از قضیه آگاه گشت و به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد:
یا رسول الله! دستور فرمودید دخترم را به جویبر تزویج کنم، با
این که هم شأن ما نبود، به فرمان شما اطاعت کردم، دخترم را به عقد جویبر در آوردم.
پیغمبر فرمود:
مگر چه شده است؟ چه مسأله ای پیش آمده؟
زیاد گفت:
ما برای او خانه ای با تمام وسایل مهیا کردیم، دخترم را به آن خانه فرستادیم اما جویبر با قیافه ای غمگین با او روبرو شد، سپس ماجرای شبهای گذشته را به عرض پیغمبر رسانید و اضافه کرد باز نظر، نظر شماست.
حضرت جویبر را به حضور خواست و به او فرمود:
جویبر! مگر تو میل به زن نداری؟
جویبر: یا رسول الله! مگر من مرد نیستم؟ اتفاقا من به زن بیش از دیگران علاقه مندم.
حضرت فرمود:
من خلاف گفته شما را شنیده ام، میگویند: خانه ای با تمام لوازم برای تو تهیه کرده اند و در آن خانه دختر زیبا و آرایش کرده ای را در اختیار تو گذاشته اند ولی تو تاکنون با عروس حتی صحبت هم نکرده و نزدیک او نرفته ای، علت این بی اعتنایی چیست؟
جویبر عرض کرد:
یا رسول الله! هنگامی که وارد آن خانه وسیع شدم و تمام لوازم زندگی را در آن فراهم دیدم، به یاد روزهای گذشته افتادم که چه
روزهایی بر من گذشت و اکنون در چه حالی هستم! از این رو خواستم قبل از هر چیز شکر نعمت را بجای آورم، شبها را تا به صبح مشغول تلاوت قرآن و عبادت گشتم و روزها را روزه گرفتم و در عین حال آنها را در مقابل این همه نعمتهای خداوند که به من عطا نموده چیزی نمی دانم. ولی تصمیم دارم از امشب زندگی عادی را شروع کنم و رضایت همسر و خویشان او را جلب نمایم، دیگر از من شکایت نخواهند داشت.
رسول خدا صلی الله علیه و آله زیاد را به حضور خواست و عین جریان را به اطلاع ایشان رسانید.
جویبر و ذلفا شب چهارم به وصال یکدیگر رسیدند و مدتی با خوشی زندگی نمودند تا اینکه جهادی پیش آمد. جویبر با عزم راسخ در آن جنگ شرکت کرد و به شهادت رسید.
پس از شهادت ایشان ذلفا خواستگاران زیادی پیدا کرد، به طوری که هیچ زنی به اندازه ذلفا در مدینه خواستگار نداشت و برای هیچ زنی به اندازه ذلفا، حاضر نبودند در راهش پول خرج کنند. [۱]
----------
[۱]: 📚بحار: ج ۲۲، ص ۱۱۷.
#کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫