eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
437 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 ◾️✨ شب اول اين ماه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله از شر كفار از مكه به مدينه هجرت كردند. در آن شب آقا و مولايمان امير المؤمنين عليه السّلام جان نثارى فرموده به جاى رسول گرامى اسلام صلّى اللَّه عليه و آله در بستر ايشان خوابيدند (قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص ۸. مسار الشيعه: ص ۲۷. فيض العلام: ص ۲۰۱. زاد المعاد: ص ۳۳۲. بحارالانوار: ج ۹۷، ص ۱۶۸. مصباح كفعمى: ج ۲، ص ۵۹۶) چه اينكه كفار قريش قصد كشتن حضرتش را داشتند. به اين مناسبت آيه: «و من الناس من يشترى نفسه ابتغاء مرضات اللَّه... »: «از مردم كسى هست كه جان خويش را در راه رضايت خداوند مى فروشد و خدا بر بندگان مهربان است» در شأن على بن ابى طالب عليه السّلام نازل شد. (سوره بقره: آيه ۲۰۷) در شبى كه امير المؤمنين عليه السّلام به جاى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله خوابيد به جبرئيل و ميكائيل خطاب رسيد كه من بين شما دو نفر برادرى قرار دادم و عمر يكى از شما را بيش از ديگرى قرار دادم. كداميك از شما ايثار مى كند كه عمر طولانى از آن ديگرى باشد؟ هر دو عمر طولانى را اختيار كردند. خطاب آمد: «به زمين نگاه نيد و ببينيد كه چگونه على عليه السّلام حيات خود را به برادرش پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله ايثار نموده و به جاى او خوابيده و جان خود را فداى او نموده است. به زمين برويد و او را از دشمنان حفظ كنيد». آنان آمدند و جبرئيل بالاى سر امير ال مؤمنين عليع السّلام و ميكائيل سمت پاهاى آن حضرت نشست و ندا كرد: «بخ بخ من مثلك يابن ابى طالب، خداوند در جمع ملائكه به تو مباهات فرمود». اينجا بود كه آيه شريفه «و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللَّه» نازل شد. (بحار الانوار: ج ۱۹، ص ۳۹) ۳ - هجرت صلّى اللَّه عليه و آله پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله ۱۳ سال پس از بعثت به مدينه طيّبه هجرت فرمود. (📚قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص ۸. مصباح كفعمى: ج ۲، ص ۵۹۶) به خانه ◾️✨ در اين روز اولين هجوم به خانه امير المؤمنين عليه السّلام صورت گرفت. هنگامى كه امير المؤمنين عليه السّلام متوجه غسل و كفن و دفن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله شد و غاصبين خلافت در سقيفه بودند، در شب چهارشنبه كه اول ربيع الاول بود بدن مبارك آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصيت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله متوجه جمع آورى قرآن شد. آن حضرت فرموده بودند: «على جان، تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع آورى كن... ». (📚تفسير فرات: ص ۳۹۸. در توحيد صدوق: ص ۷۳ هفت روز و در امالى طوسى: ج ۱، ص ۲۶۳ نه روز است). در اين ايام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آوردند: بار اول در روز اول ربيع بود كه براى بيعت آمدند و آن حضرت فرمود كه قسم ياد كرده‌ام كه تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بيرون نيايم و آنان بازگشتند. پس از آن امير المؤمنين شبها صديقه طاهره و حسنين عليهم السّلام را بر در منازل اصحاب مى بردند و طلب يارى مى نمودند. (📚كتاب سليم: ص ۱۲۸. احتجاج: ص ۷۵، ۱۹۰) بار دوم هفت روز بعد از دفن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بود كه زبير و عده اى ديگر در منزل امير المؤمنين عليه السّلام جمع شده بودند. آن روز زبير شمشير كشيد تا عمر را بكشد. (📚توحيد صدوق: ص ۷۳. احتجاج: ج ۱، ص ۱۱۱ ۹۵. بحار الانوار: ج ۲۸، ص ۳۲۱) بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن در منزل و ضرب و جرح صديقه طاهره سلام اللَّه عليها و كشتن حضرت محسن عليه السّلام، امير المؤمنين عليه السّلام را با دست بسته بيرون بردند. (📚كتاب سليم: ص ۲۴۹ ۸۲. الكوكب الدرى: ج ۱، ص ۱۹۴. الجمل: ص ۱۱۷. كامل ابن اثير: ج ۲، ص ۳۲۶. تاريخ طبرى: ج ۳، ص ۲۰۳) امام عليه السّلام ◾️✨ امام حسن عسكرى عليه السّلام در اثر زهر مسموم شد و بيمارى حضرت آغاز گرديد. (قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص ۲. مصباح كفعمى: ص ۵۲۳. مصباح المتهجد: ص ۷۳۲. فيض العلام: ص ۲۰۱. ارشاد: ج ۲، ص ۳۳۶. كشف الغمة: ج ۲، ص ۴۱۵. بحار الانوار: ج ۵۰، ص ۳۳۵ ۳۳۴) بنابرقولى شهادت امام حسن عسكرى عليه السّلام در سال ۲۶۰ ه’ در چنين روزى بوده است (قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص ۲. مصباح كفعمى: ص ۵۲۳. مصباح المتهجد: ص ۷۳۲. فيض العلام: ص ۲۰۱) و به قولى ديگر در چهارم ربيع الاول، و به قولى ديگر در هشتم ربيع الاول بوده است. (📚مسار الشيعه: ص ۲۹ ۲۸. فيض العلام: ص ۲۰۵) ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 به خانه امام علیه السلام🍂🌺 مردکی به نام بطحایی پیش متوکل عباسی از امام هادی علیه السلام سخن چینی کرد که اسلحه و پول و نیرو فراهم آورده و قصد قیام دارد. متوکل به سعید حاجب دستور داد شبانه به خانه امام هجوم ببرد و هر چه پول و اسلحه بیابد ضبط کرده، بیاورد. سعید می‌گوید: شبانه به خانه آن حضرت رفتم نردبانی نیز همراه خود بردم، به وسیله آن خود را بالای پشت بام رساندم. سپس از پلکان پایین آمدم، شب تاریک بود در این فکر بودم که چگونه وارد اتاق شوم، ناگهان از داخل اتاق مرا صدا زد، فرمود: سعید! همانجا بمان! تا برایت شمع بیاورند. فوری شمع آوردند، داخل اتاق شدم دیدم امام جبه ای از پشم به تن دارد و شب کلاهی بر سر گذاشته و جانماز را روی حصیر گسترده و مشغول مناجات است. به من فرمود: این اطاقها در اختیار شماست می‌توانی همه را بگردی! وارد اتاقها شدم همه را بازرسی کردم ولی چیزی در آنها نیافتم. تنها کیسه ای که به مهر مادر متوکل مهر خورده بود پیدا کردم و کیسه ای مهر شده دیگر نیز با آن بود. هر دو را برداشتم. آنگاه امام فرمود: زیرا این جانماز را نیز نگاه کن! جانماز را بلند کردم، شمشیری که داخل غلاف بود دیدم، آن را نیز برداشته، همه را نزد متوکل بردم. هنگامی که چشم متوکل بر مهر مادرش روی کیسه افتاد، مادرش را خواست و جریان کیسه را از او پرسید. مادرش گفت: آن وقت که بیمار بودی نذر کردم هرگاه تو بهتر شدی ده هزار دینار از مال خودم به ابوالحسن (امام هادی) بدهیم. پس از بهبودی شما آن را در همین کیسه گذاشته به او فرستادم که ابوالحسن حتی باز هم نکرده است. متوکل کیسه دومی را باز کرد. آن چهارصد دینار بود. آنگاه به من دستور داد یک کیسه دیگر روی کیسه زر مادرش گذاشته، هر دو کیسه را با آن شمشیر به ابوالحسن باز گردان. سعید می‌گوید: من کیسه را با آن شمشیر به ابوالحسن باز گردان. سعید می‌گوید: من کیسه‌ها و شمشیر را به خدمت امام باز گرداندم. اما از حضرت خجالت می‌کشیدم، از این رو عرض کردم: سرورم! بر من گران بود بدون اجازه شما وارد خانه شوم اما چه کنم که مأمور بودم و توان سرپیچی از فرمان امیر نداشتم. امام علیه السلام فرمود: (و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون): به زودی ستمگران خواهند فهمید به کجا برگشت می‌نمایند. [۱] تنگنای 🍃🌸 ابو هاشم می‌گوید: یک وقت از نظر زندگی در تنگنای شدید قرار گرفتم. به حضور امام هادی علیه السلام رفتم، اجازه ورود داد. همین که در محضرش نشستم، فرمود: ای ابو هاشم! کدام از نعمتها را که خداوند به تو عطا کرده می‌توانی شکرانه اش را به جای آوری؟ من سکوت کردم و ندانستم در جواب چه بگویم. آن حضرت آغاز سخن کرد و فرمود: خداوند ایمان را به تو مرحمت کرده به خاطر آن بدنت را بر آتش جهنم حرام کرد و تو را عافیت و سلامتی داد و بدین وسیله تو را بر عبادت و بندگی یاری فرمود و به تو قناعت بخشید که با این صفت آبرویت را حفظ نمود. آنگاه فرمود: ای ابوهاشم! من در آغاز این نعمت‌ها را به یاد تو آوردم، چون می‌دانستم به جهت تنگدستی از آن کسی که این همه نعمت‌ها را به تو عنایت کرده به من شکایت کنی. اینک دستور دادم صد دینار (طلا) به تو بدهند آن را بگیر و به زندگی ات سامان بده! شکر نعمتهای خدا را به جای آور! [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۵۰، ص ۱۹۹. [۱]: بحار: ج ۵۰، ص ۱۲۹. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫