eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
435 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 امام كنار قبر اش در ▪️◼️◼️◼️ بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْدر مقدمه كتاب «خصايص الزينبيه» داستاني آمده است كه نشان مي‌دهد قبر زينب (س) در شام است و آن اينكه: مرحوم حاج محمد رضا سقازاده، كه يكي از وعاظ توانمند بود، نقل مي‌كند: روزي به محضر يكي از علماي بزرگ و مجتهد مقدس و مهذب، حاج ملاعلي همداني مشرف گشتم و از او درباره مرقد حضرت زينب جويا شدم، او در جوابم فرمود: «روزي مرحوم حضرت آيت الله الغظمي آقا ضياء عراقي (كه از محققين و مراجع تقليد بود) فرمودند: شخصي شيعه مذهب از شيعيان قطيف عربستان به قصد زيارت حضرت امام رضا (ع) عازم ايران مي‌گردد. او در طول راه پول خود را گم مي‌كند. حيران و سرگردان مي‌ماند و براي رفع مشكل متوسل به حضرت بقية الله امام زمان (عج) مي‌گردد. در همان حال سيد نوراني را مي‌بيند كه به او مبلغي مرحمت كرده و مي‌گويد: اين مبلغ تو را به «سامره» مي‌رساند. چون به آن شهر رسيدي، پيش وكيل ما «حاج ميزا حسن شيرازي» مي‌روي و به او مي‌گويي: سيد مهدي مي‌گويد آن قدر پول از طرف من به تو بدهد كه تو را به مشهد برساند و مشكل مالي ات را برطرف سازد. اگر او نشانه خواست، به او بگو: امسال در فصل تابستان، شما با حاج ملاعلي كني طهراني، در شام در حرم عمه‌ام مشرف بوديد، ازدحام جمعيت باعث شده بود كه حرم عمه‌ام كثيف گردد و آشغال ريخته شود. شما عبا از دوش گرفته و با آن حرم را جاروب كردي! و حاج ملاعلي كني نيز آن آشغال‌ها را بيرون مي‌ريخت... و من در كنار شما بودم!!». شيعه قطيفي مي‌گويد: چون به سامرا رسيدم و به خدمت مرحوم شيرازي شرفياب شدم جريان را به عرض او رساندم. بي اختيار در حالي كه اشك شوق مي‌ريخت، دست در گردنم افكند و چشمهايم را بوسيد و تبريك گفت و مبالغي را برايم مرحمت كرد. چون به تهران آمدم، خدمت حاج آقاي كني رسيدم و آن جريان را براي او نيز تعريف نمودم. او تصديق كرد، ولي بسيار متأثر گشت كه اي كاش اين نمايندگي و افتخار نصيب او مي‌شد. [۱۸۹]. [۱۸۹] سيماي زينب كبري، ص ۱۴۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 در 🌺🌸🌸 سرزمین 🔹◾️◾️◾️ روایات، فتنه ویژه ای را در سرزمین شام یادآوری میکنند که قبل از خروج سفیانی اتفاق میافتد. این فتنه همان فتنه عمومی غربی و شرقی است که مسلمانان گرفتار آن میشوند و قبلا درباره اش سخن گفتیم. از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمود: " دیری نپاید که به مردم شام، دینار و پیمانه ای نرسد، پرسیدیم این امر از طرف کیست؟ فرمود: از جانب رومیان. آنگاه اندکی سکوت کرد، سپس فرمود: در آخر الزمان خلیفه ای آید که به مردم اموال بسیار کمی دهد که به حساب نیاید " [۱] باعث این فشار اقتصادی، مالی و غذائی، رومیان یعنی همان غربی‌ها هستند. از جابر جعفی نقل شده است که از امام باقر علیه السلام درباره این گفته خدای سبحان سؤال شد که فرموده است " ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع ونقص من الأموال والأنفس والثمرات وبشر الصابرین " [۲] (براستی ما شما را با چیزهایی همچون ترس، گرسنگی و کاهش مال، جان و میوه‌ها مورد آزمایش قرار میدهیم. صبر پیشگان را بشارت ده). حضرت فرمود: گرسنگی بر دو گونه است: عام و خاص. گرسنگی خاص در کوفه است که خداوند آن را ویژه دشمنان آل محمد گرداند و آنان را هلاک سازد. اما گرسنگی عام در شام خواهد بود و آن گرسنگی و ترسی است که تا آن زمان هرگز بدان گرفتار نشده اند، گرسنگی، قبل از قیام قائم و وحشت و اضطراب، بعد از قیام آن حضرت خواهد بود. " [۱] از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: " پیش از ظهور قائم، بطور حتم سالی فرا رسد که مردم در آن دچار قحطی و ترس شدید از کشته شدن و کمبود اموال و میوه‌ها گردند و این مطلب در قرآن به روشنی دیده میشود، آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: " براستی ما شما را با چیزهایی همچون ترس، گرسنگی، کاهش مال، جان و میوه‌ها مورد آزمایش قرار میدهیم و صبر پیشگان را بشارت ده " [۲] پدیدار شدن فشار اقتصادی در سال ظهور، با این سخن که این وضع مدتی قبل از ظهور وجود داشته و سپس در سال ظهور شدیدتر گشته و آنگاه ظهور به وقوع بپیوندد، منافاتی ندارد. اما فتنه سرزمین شام بر اساس روایات، دورانی طولانی دارد و هر گاه تصور شود که رو به پایان است، استمرار مییابد. " مردم از آن، راه فرار میجویند اما نمییابند " [۳] . طبق روایات این فتنه داخل تمام خانه‌های مردم عرب و مسلمان خواهد شد و " هر گاه آن را از سوئی اصلاح کنند از سوی دیگر گسیخته شود و یا از جانب دیگر آشوب برخیزد " [۴] . پاره ای از روایات نیز این حوادث را " فتنه فلسطین " مینامند، چنان که قبلا از نسخه خطی ابن حماد برمیآمد. [۵] ---------- 📚منابع: [۱]: ۱. بحار: ۵۱ / ۹۲. [۲]: ۲. بقره / ۱۵۵. [۱]: ۱. بحار: ۵۲ / ۲۲۹. [۲]: ۲. بحار: ۵۲ / ۲۲۹. [۳]: ۳. بحار: ۵۲ / ۲۹۸. [۴]: ۴. نسخه خطی ابن حماد ص ۹ و ۱۰. [۵]: ۵. نسخه خطی ابن حماد ص ۶۳. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 در 🌺🌸 لرزه ای شهرهای 🔹◾️◾️◾️ برخی روایات محل وقوع زلزله و حتی زمان آن را مشخص میسازند و بیانگر آنند که این حادثه، هنگام اختلاف دو گروه بر سر قدرت اتفاق خواهد افتاد. احادیث از این حادثه با کلماتی همچون " تکان شدید، فرو رفتن و زلزله " یاد کرده اند. مانند روایتی که از امیر مؤمنان علیه السلام نقل شده که فرمود: " وقتی دو گروه نظامی در شام اختلاف کنند، نشانه ای از نشانه‌های الهی آشکار شود، پرسیدند: ای امیر مؤمنان آن نشانه چیست؟ فرمود: زمین لرزه ای در شام که صد هزار نفر در اثر آن هلاک گردند و خداوند آن را رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران قرار دهد. در آن هنگام، نظاره گر سوارانی با اسب‌های سفید و درفشهای زرد باشید که از مغرب زمین روی آورند تا وارد شام شوند. این حوادث با مصیبت بزرگ و مرگ سرخ همراه شود. پس بنگرید فرو رفتن روستائی از دمشق را که به آن حرستا گویند. آنگاه فرزند جگرخوار (سفیانی) از سرزمین خشکیده خروج کرده و بر منبر دمشق قرار گیرد، پس از آن در انتظار خروج مهدی علیه السلام باشید. " [۱] منظور از " اسبهای سفید ": اسبهای ابلق غربی هاست که گوشهای آنها بریده شده و وسیله سواری آنهاست. و مقصود از پسر جگرخوار: یعنی فرزند هند، زن ابو سفیان است، زیرا سفیانی از فرزندان معاویه است. و " سرزمین خشکیده " همان منطقه حوران نزدیک اذرعان (درعا) است که در مرز سوریه و اردن قرار دارد. ---------- [۱]: 📚۱. بحار: ۵۲ / ۲۵۳. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️✨✨✨ (11) به بریدن امام علیه السلام در کنار در امام علیه السلام در ▪️✨ حذام بن ستیر گفته است: زین العابدین علیه السلام برابر مردم آمد و اشاره به سکوت کرد و ایستاد و خدا را حمد گفت و ستایش نمود و بر پیغمبرش صلوات فرستاد و فرمود: «ای مردم، هر که مرا می‌شناسد که می‌شناسد، هر که نشناسد من علی بن الحسینم که او را بر کنار فرات، بی گناه و جریمه سر بریدند، من پسر آن کسی هستم که پرده حرمتش را دریدند و نعمت زندگانیش را ربودند و مالش را چپاول کردند و عیالش را اسیر نمودند، من پسر کسی هستم که او را دسته جمعی کشتند و همین افتخار مرا بس؛ ای مردم، شما را به خدا می‌دانید که به پدرم نامه دعوت نوشتید و او را گول زدید و از طرف خود عهد و پیمان با او بستید و با او بیعت کردید و در عوض با او نبرد کردید و او را وا گذاشتید؟ نابود کند شما را آنچه برای خود پیش آوردید و زشت باد نظریه شما، با چه چشمی به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نگاه کنید؟ آنگاه که به شما گوید: عترتم را کشتید و حرمتم را بریدید، و از امتم نیستید». [۱] (12)اشاره به بریده شده از ، در امام علیه السلام در اموی ▪️✨ امام سجاد علیه السلام پس از شناساندن جد بزرگوارش رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلمو جد ارجمندش علی علیه السلام به معرفی پدرش امام حسین علیه السلام پرداخت و چنین فرمود: اَنَا بْنُ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، اَنَا بْنُ سَیِّدَةِ النِّساءِ، اَنَا بْنُ خَدِیجَةَ الْکُبْری، اَنَا بْنُ الْمَقْتُولِ ظُلْماً، اَنَا بْنُ الَْمجْزُورِ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفا، اَنَا بْنُ الْعَطْشانِ حَتّی قَضی، اَنَا بْنُ طَرِیحِ کَرْبَلا، اَنَا بْنُ مَسْلُوبِ الْعَمامَةِ وَ الرِّداءِ.... «من فرزند فاطمه زهرایم، من فرزند خدیجه کبرایم، من فرزند کسی هستم که از روی ظلم کشته شد، من پسر کسی هستم که سرش از قفا بریده شد، من پسر تشنه کامی هستم که با لب تشنه به شهادت رسید، من پسر کسی هستم که پیکرش در زمین کربلا افتاده، من پسر کسی هستم که عمامه و عبایش ربوده شد... ». امام سجاد علیه السلام همچنان گفت و گفت، و مردم زار زار می‌گریستند، و صدای گریه و ناله بلند شد، یزید ترسید که فتنه و آشوب بپا شود، به مؤذن فرمان داد، اذان بگوید. [۱] پس از خطبه امام سجاد علیه السلام آنچنان رعب و وحشت بر یزید چیره شد که دستور داد سرها را جمع کنند و محترمانه به قصر بیاورند و آنها احترام شوند. ---------- 📚منابع: [۱]: . کمره ای، محمد باقر، در کربلا چه گذشت؟، ترجمه نفس المهموم قمی، ص۵۰۸. [۱]: . محمدی اشتهاردی، محمد، سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم؛ بنقل از بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۳۷. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 دوم: استفاده از مردم 🍃🌺 خوبست این موضوع را با بیان جند حکایت از کتاب مروج الذهب روشن کنیم حکایت اول: روزی یک نفر از اهل کوفه در حالی که به شتر خود سوار بوده وارد شام می‌شود یک فردی از رندان شام! در شتر آن مرد غریب طمع کرده و می‌گوید: این ناقه (شتر ماده) از آن من است که تو در جنگ صفین به غارت برده ای؛ برای حل اختلاف به پیش معاویه می‌روند، چون مرد شامی پنجاه نفر شاهد می‌آورد معاویه حکم می‌کند که شتر مال اوست، مرد غریب خطاب به معاویه کرده و می‌گوید این‌ها همه شهادت دادند که این ناقه مال اوست در حالی که این شتر من جمل (شتر نر) است نه ناقه (این ادعای من بدون دلیل نیست زیرا که دو تا شاهد زنده ای زیر شکم شتر من قرارگرفته! از آن‌ها سؤال کنید) معاویه گفت: حکم کردم تمام شد بدون معطلی ناقه را تسلیم کن بالاخره شتر نر را به اسم شتر ماده از او گرفتند پس از خاتمه یافتن این جریان روزی معاویه آن مرد غریب را به محضر خویش خوانده با پرداخت دو مقابل قیمت شترش او را راضی کرده و گفت: از من به علی (علیه السلام) بگو که می‌توانم با صد هزار نفر از این افرادی که بین شتر نر و ماده فرق نمی گذارند به جنگ تو بیایم. حکایت دوم: روزی که معاویه آهنگ جنگ صفین کرد روز چهارشنبه بود مردم را برای خواندن نماز جمعه جمع کرده و در روز چهارشنبه یک نماز جمعه ای با آب و تاب خواند، کسی نگفت که در روز چهارشنبه نماز جمعه خواندن چه مفهومی دارد. حکایت سوم: عمر وعاص و چند نفر دیگر از یاران معاویه از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت کرده بودند که عمار به دست فئه باغیه (قوم جنایتکار و ظالم) کشته می‌شود واین حدیث در میان مردم شام معروف شده بود، بنابراین در جنگ صفین وقتی که عمار به دست سپاه شام کشته شد، به یاد آن حدیث به پیچ و پیچ افتاده و گفتند نکند که ما همان فئه باغیه باشیم که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) خبر داده است، معاویه و عمر و عاص برای خواباندن سر و صدا و برای جلوگیری از وزیدن نسیم فهم وشعور گفتند: قاتل عمار علی (علیه السلام) است زیرا که اگر علی او را به جنگ نیاورده بود او کشته نمی شد، و با این حیله تخم سکوت بین آن‌ها کاشته شد و صاحب شعوری پیدا نشد که بگوید بنابراین می‌بایست که قاتل حمزه (عموی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) ) خود پیغمبر باشد..... حکایت چهارم: روزی یک نفر از مردم شام از رفیق خویش سؤال کرد که این ابوتراب (لقبی است از القاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) ) کیست که امیرالمؤمنین (معاویه) او را لعنت می‌کند رفیقش جواب داد که خیال می‌کنم که او دزدی است. [۱] حکایت پنجم: پاورقی نویس جلد ۱۷وسائل (مرحوم شعرانی قدس سره) در توضیح روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در صفحه ۱۶۰ آن، از ابن شهر آشوب نقل می‌کند که معاویه علیه اللعنه و الهاویه به فکر استقلال طلبی و مخالفت با خلیفه بحقّ علی بن ابیطالب (علیه السلام) افتاد، با نخست وزیر بی دین تر از خودش در این باره مشورت کرد، او گفت امتحانش مجانی است در اجتماع مردم بگو کدو هم مثل حیوان است برای حلال بودن خوردن آن لازم است سرش را ببرید، به احتمال قوی مقصودش کدوی پاییزی که گردن لاغر دارد و در این جهت شبیه حیوان است منظور باشد، وقتی این حرف را گفت از همان روز مردم شروع به سربریدن کدو کردند، فهمید مردم شام بیش از این جاهلند، و آمادگی هر گونه استحمار را دارند، با این کار بدعتی به بدعت‌های بنی امیه اضافه کرده و به خر مراد سوار شد. ---------- [۱]: .📚 این چهار حکایت از صفحه ۴۱-۴۳ جلد سوم مروج الذهب اخذ شده است. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 و اما 🍂🔹 رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مکرر فرمودند: لعن الله من تخلّف عن جیش اسامه ۵۲ فرمایش یکی از نوه‌های امام حسن مجتبی (علیه السلام): اتموت البتول و نرضی ما هکذا يصنع البنون الکرام ۵۰ دست افتاد و کرد 🍃🔸 پس از شهادت محمد بن ابی بکر، و مالک اشتر، نامه هايی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) به محمد نوشته بود، و هکذا عهد نامه مالک اشتر، به دست معاویه افتاد، در سیاست خود از آن‌ها استفاده کرد، علی (علیه السلام) از افتادن عهد نامه به دست دشمن خیلی ناراحت شد، وخلفای بنی امیه آن‌ها را در خزائن خود نگاه می‌داشتند، عمر بن عبدالعزیز در زمان خود حقیقت را آشکار کرد، معاویه از خواندن نامه امام به محمد بن ابی بکر، خیلی تعجب می‌کرد، ولیدبن عقبه گفت دستور بده این نامه‌ها را پاره کنند، زیرا که اگر مردم بدانند این‌ها دستورات علی (علیه السلام) است، و تو از آن‌ها استفاده می‌کنی، کسر شأن به تو می‌شود، گفت وای به تو می‌گوئی من مثل این علم را از بین ببرم، نه نمی کنم اگر کسی دید نامه‌ها را، می‌گویم ابوبکر به فرزندش محمد نوشته است ۷۲ و ۷۳. جدید در استحمار مردم 🍂🔹 معاویه کسی را برای زهر خوراندن به مالک اشتر معیّن کرد، پس از فراهم کردن مقدمات، و یقین به حصول مطلب، به مردم نافهم شام گفت: بیايید بر مالک نفرین کنیم که، او بمیرد زیرا که خیلی طرفداری از علی (علیه السلام) می‌کند، وقتی آن جرثومه تقوی، و عاقل مرد زمان، به درجه شهادت رسید، به مردم گفت نفرین شما اثر گذاشت و مالک مرد ۷۶. فراوان در شهادت بن ابی بکر 🍂🔹 معاویه با شنیدن خبر قتل محمد پسر ابوبکر، از فرط شادی در بالای منبر اذان گفت، و مردم شام بیش از حدّ خوشحالی کردند، وقتی در خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرض کردند: تا حال من این اندازه خوشحالی ندیده بودم که، در شهادت محمد در شام دیدم، امام فرمود چند مقابل خوشحالی آنان در شهادت محمّد، ما غمناک هستیم ۹۱. را هم کرد 🍃🔸 وقتی آن مردک چاپلوس، برای خوش آیند معاویه، در مقابل سؤال او از کجا می‌آيی، گفت جئتک من عند اعیی الناس، یعنی از پیش کسی دارم می‌آیم که، حرف زدن بلد نیست، مقصودش آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود، معاویه گفت ای فرزند زن بد بو، درباره علی (علیه السلام) این حرف را می‌زنی که، در قریش استاد فصاحت غیر او کسی دیگری هم هست؟ ۲۷۹ و امّا جلد هفتم جان من از هستم نه این که از من 🍂🔹 شارح گوید: این خطبه (۹۰) را نضربن کنانه (جدّ سیزدهم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ) که معروف به فصاحت بود، اگر بشنود گوید علی عزیزم، من از تو هستم، نه این که تو از من باشی [۱] و ابراهیم خلیل الرحمن با شنیدن آن، چشمش روشن شده، و گوید معالم توحید را که من محکم کرده بودم، از بین نرفت، و فرزندم در جاهلیّت عرب، مطالبی از توحید را ابداع کرد که، من در جاهلیّت نبط نکرده بودم، و اگر ارسطو بشنود قلبش خاشع شده، و موهایش سیخ شده، و فکرش مضطرب می‌شود، و به نفهم گری خویش اقرار می‌کند، و از عقیده غلط خویش، (خداوند جزئیات را نمی داند) بر می‌گردد، خلاصه من شارح کلامی را نمی شناسم که، شبیه این بیان علی (علیه السلام) باشد، جز کلام خالق، گویا علی (علیه السلام) با این خطبه اش، آیه و عنده مفاتح الغیب لایعلمها الّا هو را تفسیر می‌کند. هر وقت امیرالمؤمنین (علیه السلام) غضب می‌کرد می‌فرمود انا ابوالحسن دیگران از شنیدن این کلمه حساب می‌بردند ۴۰. ---------- [۱]: .📚 چطوری که طبق نقل مرحوم شیخ جعفر شوشتری، روایت معروفه (حسین منّی و انا من حسین)، به عبارت انا من حسین، و حسین منی، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیان فرموده است. خصایص حسیني (علیه السلام)، ص ۹۲. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 بین حضرت علی و رضیع ◾️🍃 از اینکه امام حسین (علیه السلام) طفلش را در بغل نشاند، معلوم می‌شود که، نوزاد نبود، و آن غیر این است، چون نوزاد نمی تواند بنشیند، عبدالله رضیع تازه مولود، در بغل امام (علیه السلام) بود در جلو چشم بانوان تیر به او رسید، و امام (علیه السلام) جنازه او را، در کنار بدن‌های سایر شهدا قرار داد، پس این با علی اصغر فرق دارد که، بدنش دفن شد، جمع مطلب دو صفحه یعنی ۶۶۲ و ۶۷۶ فاطمه خانم دختر امام حسین (علیه السلام) زن حسن مُثنّی، جدّه سادات حسنی (علیه السلام)، و طباطبايین است، آن‌ها به وسیله این خانم حسینی هم شدند، تحقیق صفحه ۶۸۴. در از لشكر هم بود ◾️🍂 مؤلف تحقیق درباره اربعین گوید: گفتن اینکه همه لشكر عمر سعد از کوفه بودند، و از شام کسی با آن‌ها نبود، از دروغ‌های بنی امیّه است که، متأسفانه وارد مروج الذهب هم شده است [۱] بلکه از لشكر شام بسیار بود، به چند دلیل: ۱) عبارت ابن عباس در نامه توبیخ آمیزی که، به یزید پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) نوشت: (غادرتهم جنودک بامرک، صرعی فی صعید). ۲) شعر دعبل: جائوا من الشام المشمومه اهلها یقدم جندهم ابلیس که در صفحه ۵۶۴ گذشت. ۳) در جواب امام حسین که سؤال فرمود چرا مرا می‌کشید؟ گفتند نقتلک بغضاً لابیک، این حرف را عثمانیون و خوارج می‌زدند، نه شیعه امام حسین (علیه السلام)، پس قول ابن تیمیه که، گوید شیعه امام حسین (علیه السلام)، او را دعوت کردند، و کمکش ننمودند، دروغ است، رؤسای شیعه در زندان بودند ۸۰۶ و ۸۰۷ نگارنده گوید: ۴) فرمایش امام صادق (علیه السلام) در روایت وسائل الشیعه، جلد ۷، ص ۳۳۹: تاسوعا یوم حوصر فیه الحسین (علیه السلام) و اصحابه، رضی الله عنهم بکربلا، و اجتمع علیه خیل اهل الشام. ۵) در معالی السبطین جلد ۲ صفحه ۱۷، آمده: فی خبر فخرج الیه (علیه السلام) تمیم بن قحطبه، و هو من امراء الشام. ۶) در صفحه ۲۵ هم آمده: قال الصدوق فی الامالی فاقبل عدوّ الله سنان بن انس الایادی، و شمربن ذی الجوشن العامری، فی رجال من اهل الشام، حتی وقفوا علی رأس الحسین (علیه السلام). ۷) در کتاب شهر حسین (علیه السلام) صفحه ۱۳۲ آمده، یعقوب عسقلانی که از امرا شام بود، در حادثه عاشورا حضور داشت، با سپاه حامل سرهای شهدا (علیه السلام)، وارد شهر عسقلان شد، و فرمانروای شهر عسقلان با او بود، دستور داد شهر عسقلان را آذین بستند. پس رو هم رفته بودن اهل شام در داخل لشكر عمر سعد، به هفت دليل ثابت مي‌شود. چهارده (علیه السلام) در کربلا شدند ◾️🍃 در کتاب لوامع الانوار ص ۱۷، از شیخ جلیل شیخ بحرینی روایت کرده است که، روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر نور دیده اش امام حسین (علیه السلام) خطاب کند، و بفرماید: ما همه چهارده معصوم در خاک تو دفن می‌شویم، امام حسین (علیه السلام) عرض کند از خود شما، و از پدرم امیرالمؤمنین (علیه السلام) شنیده‌ام که، قبرهای ما در نقاط مختلف خواهد بود، چطور همه در خاک من دفن خواهيد شد، فرمود وقتی هر یک از ما را وقت مرگ فرا رسد، جبرئیل از آسمان می‌آید به اندازه ای که برای دفن ما خاک لازم است، از حایر تو می‌آورد، و در آن خاک دفن می‌شویم. ---------- [۱]: .📚 معالي السبطين، جلد ۲، ص ۶۵. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 (علیها السلام) در است 🍃🍃 بی بی زینب کبری (علیها السلام)، روی عظمتی که دارد، هر کدام از اهل مصر، و سوریه، مدعی هستند که قبر مبارک آن عالمه غیر معلمه، در خاک آن هاست، اندازه همان حرم سوریه، یا بالاتر از آن در مصر هم به آن قافله سالار اسراي اهل بیت، منسوب است، مؤلف تحقیق درباره اربعین می‌خواهد طرفداری از مدفن مصر کند [۱] الا اینکه این قول را اعتبار تأیید نمی کند، لازم دیدم مطلبی را که مؤلف کتاب شهر حسین (علیه السلام)، از کتاب ریاحین الشریعه و غیر آن نقل کرده، چون متین است نقل کنم: ۱ با ورود اسرای اهل بیت (علیه السلام) به مدینه، به رهبری عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه، انقلابی در مدینه شد، از بنی امیه هر کس که بود، از مدینه بیرون کردند، و تا جریان حرّه یزید تسلّط به مدینه نداشت که، حضرت زینب را تبعید کند. [۲] ۲ چرا شوهر آن حضرت با آن همه غیرتی که داشت همراه زنش نرفت. ۳ چرا آن مخدره مصر عثمانی را، بر یمن علوی، ترجیح داد. ۴ چرا در مصر وارد خانه مسلمه بن مخلد، دشمن امیرالمؤمنین (علیه السلام) شد. ۵ اگر حرف عبیدلی حقیقت داشت، چرا محدثین ثلات اولین، (کلینی و صدوق و شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیهم)، به علاوه شیخ بزرگوار مفید، و محدثین آخرین (مرحوم فیض کاشانی، و مجلسی، و شیخ حرّ، صاحب وسائل، ) قدس الله اسرار هم، اشاره ای بر این مطلب نکرده اند، در حالی که تبعید آن مظلومه، از خروج امام حسین (علیه السلام) کمتر نبوده است. ۶ چرا یعقوبی، و ابن اثیر، و طبری، اشاره ای بر این جریان نکرده اند، مخفی نماند اکثر طرفداران مزار مصر، مصری هستند، ارتکاز ذهنی شان از اول صباوت، بودن قبر آن حضرت در مصر، ریشه دوانده، به این آسانی از ذهن شان، در نمی رود، [۱] نگارنده گوید روزی مرحوم آقای برقعی در بالای منبر فرمود، عظمت بی بی زینب (علیها السلام) را ببین، یک سال تمام مجلّه‌های سوریه با مجله‌هاي مصر، در بحث بودند، و هر کدام اثبات می‌کردند که، قبر دختر امیرالمؤمنین (علیه السلام)، در خاک آن هاست، ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء من عباده. و به زور کرد: 🍂🍂 به حمدالله شب چهارشنبه سوم شوال به سال ۲۴۷، به امر منتصر پدرش متوکل، به وسیله غلامان ترک به درک رفت، او در پانزده سال سلطنت، چهار مرتبه دستور تخریب قبر امام حسین (علیه السلام) را داد، منتصر بر خلاف پدر گور به گورش، بارگاه امام حسین (علیه السلام) را دستور تعمیر اساسی داد، و سادات علوی را خیلی تعظیم، و فدک را به اولاد امام حسن و امام حسین (عليهم السلام) داد، و همینطور کلیّه اوقاف امیرالمؤمنین (علیه السلام) را، به اولاد آن حضرت تحویل داده، و قبر امیرالمؤمنین (علیه السلام) را تعمیر کرد. [۱] در دنیا است 🍃🍃 محمد بن مسلم بر امام باقر (علیه السلام) از غربت شکایت کرد، امام (علیه السلام) فرمود: مؤمن در دنیا در میان مردم معکوس القلوب، غریب است تا از دنیا برود، باز امام (علیه السلام) به محمد بن مسلم فرمود: هر کس در راه زیارت امام حسین (علیه السلام) بترسد، از خوف روز قیامت در امان است، ملائکه بر او سلام می‌کنند، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را زیارت می‌کند. [۲] خدا بر هر 🍂🍂 ابن زیاد پس از واقعه عاشورا، از عمر سعد خواستار ردّ فرمان قتل امام حسین (علیه السلام) شد، او جواب داد که می‌خواهم نامه فرمان قتل را، به بیوه زنان مدینه بخوانم، و عذر بخواهم. [۳] ---------- 📚منابع: [۱]: . صفحه ۱۳۲. [۲]: . مؤلف تحقیق درباره اربعین، از عبيذلی در کتاب اخبار زینبیات می‌نویسد که، عمرو بن سعید الاشرق، والی مدینه، به یزید نوشت که زینب (س)، د رمدینه مردم را به خونخواهی حسین (علیه السلام) تحریک می‌کند، یزید نوشت باید از مدینه خارج شود، بی بی در ابتداي امر حاضر نشد، سپس با صلاح دید خانم‌های اهل بیت حاضر شد، و مصر را انتخاب کرد، و با معیت سکینه و فاطمه به مصر حرکت کرد، و پس از یازده ماه ونیم توقف در مصر، در آنجا شهید شد و دفن گردید، و حضرت سکینه و فاطمه دوباره به مدینه برگشتند، تحقیق درباره اربعین ۱۳۲. [۱]: . شهر حسین (علیه السلام)، ص ۱۴۴- ۱۴۷. [۱]: . شهر حسین (علیه السلام)، ص ۲۱۷. [۲]: . شهر حسین (علیه السلام)، ص ۲۲۹. [۳]: . شهر حسین (علیه السلام)، ص ۵۷. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫