🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_شانزدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
۳۳۱ / ۱ - روايت شده است: حضرت علىّ بن الحسين عليهما السلام در شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند. [۱]
در شب تاريك از خانه خارج مى شد و بر پشت مبارك خود، انبانى كه در آن كيسه هايى از دينار و درهم بود حمل مى كرد، و گاهى طعام و هيزم به دوش مى گرفت و به خانه هاى فقرا مى برد، هر يك از خانهها را در مى زد و به كسى كه در را مى گشود مرحمت مى كرد در حاليكه چهره خود را مى پوشانيد تا فقير او را نشناسد.
وقتى كه بدن نازنين او را براى غسل دادن در محلّ شستن نهادند ديدند پشت مباركش از اثر همان انبانها مثل زانوى شتر چروكيده گشته است.
آن حضرت صد خانواده از تهيدستان مدينه را سرپرستى مى كرد، و همواره دوست داشت كه يتيمان و اشخاص زمين گير و فقيران بيچاره اى كه درها به روى آنها بسته بود بر سر سفره اش حاضر شوند، و با دست مبارك خود به آنها طعام مى خورانيد، و هر كدام از آنها كه اهل و عيال داشت براى آنان غذا مى فرستاد. [۲]
۳۳۲ / ۲ - ابو على پسر شيخ طوسى قدّس سرّهما در كتاب «امالى» مى گويد:
روايت شده است كه آن حضرت وقتى از راهى عبور مى كرد اگر پاره سنگى را در وسط راه مى ديد، از مركب خود پياده مى شد و آن را با دست مبارك خود كنار مى زد. [۱]
۳۳۳ / ۳ - حسين بن سعيد در كتاب «زهد» روايت كرده است: [۲]
آن حضرت غلام خود را تازيانه اى زد، سپس گريه كرد، و به امام باقر عليه السلام فرمود:
كنار قبر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم برو و دو ركعت نماز بجاى آور، و بعد از نماز عرض كن: خداوندا! خطاى علىّ بن الحسين را در فرداى قيامت بيامرز. و به آن غلام فرمود:
إذهب فأنت حرّ لوجه اللَّه.
تو در راه خدا آزاد هستى، هر كجا خواستى مى توانى بروى. [۳]
۳۳۴ / ۴ - روايت شده است: مادر آن حضرت بنام شهربانو «شاه زنان» [۴] كه دختر يكى از پادشاهان عجم بنام يزدجرد بود در هنگام ولادت و زايمان آن حضرت از دنيا رفت، و بعد از آن زن ديگرى سرپرستى و پرورش او را به عهده گرفت، و امام عليه السلام او را مادر مى ناميد.
نقل شده است: امام سجّاد عليه السلام با اين زن در يك كاسه غذا نمى خورد، و وقتى به آن حضرت عرض كردند: شما كه نيكوكارترين مردم هستيد چرا
با اين مادر هم غذا نمى شويد در حالى كه او دوست دارد با شما هم غذا شود؟ امام عليه السلام در جواب فرمود:
أكره أن تسبق يدي إلى ما سبقت إليه عينها، فأكون عاقّاً لها.
نمى پسندم دست من به لقمه اى پيشى بگيرد كه او پيش از من به آن نظر افكنده است، و در نتيجه با اين عمل خاطر او را آزرده كنم و عاق او گردم. [۱]
و وقتى فقير و مستمندى نزد او مى آمد مى فرمود:
مرحباً بمن يحمل زادي إلى الآخرة.
خوش آمدى اى كسى كه بار آخرت و توشه فرداى مرا به دوش مى گيرى. [۲]
۳۳۵ / ۵ - ابن شهراشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» از معتّب نقل مى كند كه امام صادق عليه السلام فرمود: ...... #ادامه_دارد
---------
📚منابع:
[۱]: إعلام الورى: ۲۶۰، روضة الواعظين: ۱۹۷ به نقل از امام باقر عليه السلام.
[۲]: سفينة البحار: ۱۱۶/۲، و در ضمن حديث بيستم در همين بخش خواهد آمد.
[۱]: امالى طوسى: ۶۷۳ ح ۲۶ مجلس ۳۶، بحار الأنوار: ۷۴/۴۶ ح ۶۴.
[۲]: اين روايت علاوه بر ضعف سند، متن آن نيز مخدوش است و سزاوار بود كه مؤلّف محترم آن را نقل نمى كردند.
[۳]: الزهد: ۴۳ ح ۱۶۶، بحار الأنوار: ۹۲/۴۶ ح ۷۹.
[۴]: او دختر يزدجرد بن شهريار بن كسرى پادشاه روم بوده است. در كتاب «روضة الواعظين: ۲۰۱» نقل كرده است: اميرالمؤمنين عليه السلام حريث بن جابر حنفى را فرماندار ناحيه اى از مشرق زمين نمود، و او دو دختر يزدجرد را به سوى آن حضرت فرستاد، اميرالمؤمنين عليه السلام يكى از آن دو يعنى شاه زنان را به فرزندش امام حسين عليه السلام بخشيد كه از او حضرت زين العابدين عليه السلام به دنيا آمد، و ديگرى را به محمّد بن ابى بكر بخشيد كه از او قاسم به دنيا آمد، پس اين دو پسرخاله اند.
[۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۶۲/۴، بحار الأنوار: ۹۳/۴۶ ح۸۲.
[۲]: كشف الغمّة: ۷۴/۲، بحار الأنوار: ۹۸/۴۶ ح ۸۶.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_هفدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
۳۳۵ / ۵ - ابن شهراشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» از معتّب نقل مى كند كه امام صادق عليه السلام فرمود:
كان عليّ بن الحسين عليهما السلام شديد الإجتهاد في العبادة، نهاره صائم، وليله قائم، فأضرّ ذلك بجسمه. فقلت له: يا أبة كم هذا الدؤب؟
فقال: أتحبّب إلى ربّي لعلّه يزلفني. [۳]
علىّ بن الحسين عليهما السلام در عبادت پروردگار زياد تلاش مى كرد، روزها را روزه مى گرفت و شبها به عبادت مى پرداخت بحدّى كه به جسم مباركش زيان رسانيده و آن را فرسوده نموده بود.
به آن حضرت عرض كردم: چقدر خود را به رنج و زحمت مى اندازيد؟
فرمود: با اين كار محبّت خود را به پروردگارم نشان مى دهم به اميد اينكه به بارگاه قرب او راه يابم.
۳۳۶ / ۶ - و نيز در همان كتاب از كتاب «الأنوار» نقل مى كند:
علىّ بن الحسين عليهما السلام به نماز ايستاده بود، فرزندش محمّد در حال
خردسالگى بر لب چاهى كه در خانه بود و عمق زيادى داشت آمد، ناگهان در آن چاه افتاد. مادرش كه اين صحنه را از دور ديد فريادى كشيد و به طرف چاه آمد، در كنار چاه خود را مى زد و استغاثه مى كرد و صدا مى زد: اى فرزند رسول خدا! پسرت محمّد غرق شد، و آن حضرت نماز را رها نمى كرد در حاليكه آشفتگى و جوش و خروش فرزندش را در ته چاه مى شنيد، همينكه مدّتى گذشت و مادرش بى حوصله شد از روى دلسوزى بحال فرزندش صدا زد: چقدر دلهاى شما سخت است اى خانواده رسول خدا.
و آن حضرت از حال نماز خارج نشد تا آنكه آن را كامل انجام داد و تمام كرد، سپس به طرف چاه آمد و كنار آن نشست و دست خود را داخل چاه كرد، عمق چاه زياد بود و احتياج به ريسمان بلندى بود كه بتوان چيزى از ته آن بيرون آورد، ولى امام عليه السلام بدون آن فرزندش محمّد را از چاه خارج كرد در حالي كه بدن و لباسش مرطوب نگشته بود، طفل را به مادر مرحمت كرد و فرمود:
بگير فرزندت را اى كسى كه اعتماد و يقين تو به خداوند كم است.
مادر از اينكه فرزندش را سالم در آغوش گرفت خوشحال شد و خنديد، و از اينكه امام عليه السلام او را كم اعتماد به خدا توصيف كرد ناراحت شد و گريه كرد، حضرت سجّاد عليه السلام فرمود:
لاتثريب عليك اليوم، أما علمت أنّي كنت بين يدي جبّار لو ملت عنه بوجهي لمال بوجهه عنّي، أفمن يرى راحماً بعده؟
ناراحت نباش، ملامت و سرزنشى بر تو نيست، آيا نمى دانستى در پيشگاه خداوندى بودم كه اگر از او روى برمى گردانيدم او از من رو برمى گردانيد؟ و آيا بعد از آن كسى بود كه به من رحم كند؟ [۱]
۳۳۷ / ۷ - در سبب ملقّب شدن آن حضرت به زين العابدين عليه السلام روايت شده است كه: شبى آن حضرت در محراب عبادت به نماز شب ايستاده بود، شيطان به صورت اژدهايى برايش ظاهر گرديد تا او را از عبادت پروردگارش مشغول سازد.
امام عليه السلام به او توجّهى نكرد، نزديك آمد و انگشت بزرگ پاى او را در دهان گرفت و كارى كرد كه آن را به درد آورد، ولى آن حضرت توجّهى نكرد و نماز را قطع نفرمود.
چون نماز را به پايان رسانيد، خداوند چهره واقعى آن افعى را به او نشان داد و دانست كه او شيطان بوده است، او را لعنت كرد و فرمود:
اخسأ يا ملعون، دور شو اى ملعون.
آنگاه او رفت و امام عليه السلام به عبادت خود ادامه داد، پس صداى هاتفى را شنيد كه سه مرتبه ندا كرد: أنت زين العابدين.
تو واقعاً زينت عبادت كنندگان هستى. [۱]
و طبرى قدس سره در كتاب «دلائل الإمامه» مى نويسد: حضرت علىّ بن الحسين عليهما السلام به نماز ايستاده بود، ابليس به صورت اژدهائى براى آن حضرت ظاهر شد كه ده تا سر داشت، .... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۳]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۵۵/۴، بحار الأنوار: ۹۱/۴۶ ح ۷۸.
[۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۳۵/۴، بحار الأنوار: ۳۴/۴۶ ح ۲۹، العدد القويّة: ۶۲ ح ۸۲.
[۱]: مطالب السؤول: ۷۷، كشف الغمّة: ۷۴/۲، بحار الأنوار: ۵/۴۶ ح۶. در «علل الشرايع: ۲۲۹» مى نويسد: زهرى هر گاه از امام سجّاد عليه السلام روايت مى كرد مى گفت: زينت عبادت كنندگان حضرت علىّ بن الحسين عليه السلام فرمود، در اين زمينه سفيان بن عيينه از او پرسش كرد كه چرا چنين مى گوئى؟ پاسخ داد: ازسعيد بن مسيّب شنيدم، از ابن عبّاس نقل مى كرد كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: هنگامى كه قيامت فرا رسد، نداكننده اى ندا دهد كه زنيت عبادت كنندگان كجاست؟ گويا مى بينم كه فرزندم علىّ بن الحسين عليه السلام در بين صفوف گام برمى دارد.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_هجدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
و طبرى قدس سره در كتاب «دلائل الإمامه» مى نويسد: حضرت علىّ بن الحسين عليهما السلام به نماز ايستاده بود، ابليس به صورت اژدهائى براى آن حضرت ظاهر شد كه ده تا سر داشت، دندانهاى نيش او تيز و برّان، و چشمهايش وارونه و سرخ رنگ بود، از داخل زمين نزديك سجده گاه آن حضرت بيرون آمد، نخوت و غرورى از خود نشان داد ولى امام عليه السلام دچار ترس و وحشت نشد و اصلاً نگاهى به او نكرد، آنگاه خود را به روى
زمين كشيد و نزديك آمد و تمام انگشتان پاى مبارك آن حضرت را به دهان گرفت و با دندانهاى نيش خود گاز گرفت، و از آتش درون بر آنها دميد ولى باز هم امام عليه السلام توجّهى نكرد و قدمهاى مبارك خود را حركتى نداد، و هيچگونه شكّى يا وهمى به او راه نيافت.
شيطان به كار خود ادامه داد تا اينكه شهاب سوزنده اى از آسمان بر او فرو ريخت، همينكه احساس سوزندگى كرد فريادى كشيد و كنار امام عليه السلام به صورت اوّليه خود ايستاد و گفت:
«يا عليّ، أنت سيّد العابدين كما سُمّيت، وأنا إبليس، واللَّه لقد شاهدت من عبادة النبيّين والمرسلين من لدن آدم إلى زمنك، فما رأيت مثل عبادتك، ولوددت أنّك استغفرت لي، فإنّ اللَّه كان يغفر لي».
«اى على ؛ تو در حقيقت سرور عبادت كنندگان هستى همانطور كه به اين لقب ناميده شده اى، و من ابليس هستم، به خدا قسم عبادت پيغمبران و رسولان الهى را از زمان حضرت آدم تا اين زمان ديده ام، از هيچكدام از آنها عبادتى مانند عبادت تو مشاهده نكرده ام، دوست دارم براى من استغفار كنى، تو اگر از خدا طلب مغفرت كنى خداوند مرا مى آمرزد».
سپس آنجا را ترك كرد و رفت. [۱]
۳۳۸ / ۸ - روايت شده: حجّاج بن يوسف خانه كعبه را بخاطر مبارزه و جنگ با عبداللَّه بن زبير خراب كرد، سپس آن را بنا نهاد، وقتى خانه تعمير شد و خواستند حجرالأسود را بجاى خود نصب كنند هر عالمى از ميان علماء، يا هر قاضى از ميان قضات، و يا هر زاهدى از ميان زهدپيشه گان آن را نصب مى كرد حَجَر در جاى خود ثابت نمى ماند لرزه و اضطراب داشت، تا آنكه حضرت علىّ بن الحسين عليهما السلام تشريف آورد و آن را از
دست ايشان گرفت نام خدا را بر زبان جارى ساخت و آن را نصب كرد، حجرالأسود در جاى خود آرام گرفت و مردم صدا را به تكبير بلند كردند.
و هر آينه به فرزدق الهام شده در شعرش كه گفته است:
يكاد يمسكه عرفان راحته
ركن الحطيم إذا ما جاء يستلم
نزديك است پايه حطيم [۱] به كف دست مبارك او درآويزد هنگامى كه براى لمس كردن آن مى آيد. [۲]
۳۳۹ / ۹ - در كتاب «خرائج» و «كشف الغمّه» مى نويسند: از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود:
دست مرد و زنى در حال طواف بر روى حجَر بهم چسبيد، هر يك از آنها هرچه تلاش كردند كه دست خود را جدا كنند نتوانستند. مردم گفتند: بايد اينها را بريد تا از يكديگر جدا شوند، در اين گفتگو بودند كه حضرت علىّ بن الحسين عليهما السلام وارد شد، راه را براى آن حضرت باز كردند، و وقتى قصّه را برايش عرض كردند، حضرت نزديك رفت و دست مبارك خود را بر آن دو دست نهاد، فوراً از يكديگر جدا شد و مشكل آنها حلّ شد. [۳]
۳۴۰ / ۱۰ - علّامه مجلسى رحمه الله در كتاب شريف «بحار الأنوار» مى نويسد:
در بعضى از مؤلّفات شيعه ديدم كه نقل كرده است: روايت شده مرد مؤمنى از بزرگان شهر بلخ در بيشتر سالها به حجّ مى رفت، و بعد از انجام دادن مناسك حجّ و زيارت پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم خدمت حضرت سجّاد عليه السلام مى رسيد سوغات و هدايائى براى آن حضرت مى آورد، سئوالات دينى خود را از امام عليه السلام مى پرسيد و سپس به شهر خود مراجعت مى كرد.
در يكى از اين برگشتها همسرش به او گفت: مى بينم هر زمان به
ديدار امام خود مى روى سوغات و هداياى زيادى با خودت مى برى، ولى آن حضرت چيزى به تو پاداش نمى دهد.
مرد بلخى گفت: او پادشاه دنيا و آخرت است، و آنچه مردم دارند به بركت او است و مالكش در حقيقت او مى باشد،...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: دلائل الإمامة: ۱۹۷ ضمن ح۱، مدينة المعاجز: ۲۵۲/۴ ح ۳۲، مناقب ابن شهراشوب: ۱۳۴/۴، بحار الأنوار: ۵۸/۴۶ ح ۱۱.
[۱]: حطيم: بنايى است در مقابل ميزاب.
[۲]: الخرائج: ۲۶۸/۱ ح ۱۱، بحار الأنوار: ۳۲/۴۶ ح ۲۵، و۶۲/۹۹ ح ۳۷.
[۳]: الخرائج: ۵۸۵/۲ ح۵، كشف الغمّة: ۱۱۱/۲، بحار الأنوار: ۴۴/۴۶ ح ۴۳، شيخ طوسى رحمه الله در التهذيب: ۴۷۰/۵ نظير اين قضيّه را نسبت به امام حسين عليه السلام نقل كرده است.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_هجدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
مرد بلخى گفت: او پادشاه دنيا و آخرت است، و آنچه مردم دارند به بركت او است و مالكش در حقيقت او مى باشد، زيرا آن حضرت خليفه و جانشين خدا بر روى زمين و حجّت پروردگار بر بندگان است، و او فرزند رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و پيشواى ما است. و چون گفتار او را شنيد از سرزنش او ساكت ماند.
سپس آن شخص براى سال آينده براى حجّ آماده شد و قصد منزل شريف آن حضرت نمود، وقتى به آنجا رسيد اجازه ورود خواست، امام عليه السلام به او اجازه مرحمت فرمود.
مرد بلخى وارد خانه شد و بر آن حضرت سلام كرد و دست مباركش را بوسيد و پس از خوش آمد گوئى امام عليه السلام او را به خوردن غذا با خودش دعوت فرمود، و بعد از آنكه غذا خوردند امام عليه السلام طشت و آفتابه آب طلب كرد.
مرد بلخى برخاست و آفتابه آب را به دست گرفت تا روى دستهاى امام عليه السلام بريزد، حضرت فرمود:
تو ميهمان ما هستى، چرا مى خواهى خود را به زحمت اندازى و آب روى دستهاى من بريزى؟
عرض كرد: دوست دارم خدمت كنم.
امام عليه السلام فرمود: لمّا أحببت ذلك فواللَّه لأرينّك ما تحبّ وترضى وتقرّ به عيناك.
حال كه چنين است بخدا قسم به تو نشان مى دهم آنچه را كه خشنودت كند و چشمانت را روشن گرداند.
آنگاه آب را روى دستهاى مبارك امام عليه السلام ريخت تا يك سوّم طشت را آب گرفت، امام عليه السلام به آن مرد فرمود:
چه چيزى در ميان طشت است؟ عرض كرد: آب است.
فرمود: ياقوت سرخ است، دوباره نگاه كن.
وقتى نگاه كرد ديد آبها به قدرت پروردگار ياقوت سرخ شده است.
سپس امام عليه السلام فرمود: آب بريز.
مرد بلخى آب ريخت تا دو سوّم طشت پر از آب شد، امام عليه السلام به او فرمود: در ميان طشت چيست؟ عرض كرد: آب است.
فرمود: نگاه كن، زمرّد سبز است. وقتى نگاه كرد ديد زمرّد سبز است.
سپس امام عليه السلام به او فرمود: باز هم آب بريز. مرد بلخى آب را روى دستهاى مبارك آن حضرت ريخت تا آنكه طشت پر شد.
امام عليه السلام به او فرمود: در ميان طشت چيست؟ عرض كرد: آب است. فرمود: بلكه درّ سفيد است.
وقتى آن مرد نگاه كرد ديد درّ سفيد است و طشت از سه نوع جواهر يعنى درّ و ياقوت و زمرّد پر گشته است، خيلى تعجّب كرد و خود را روى قدمهاى آن حضرت انداخت و آنها را بوسيد. بعد امام عليه السلام فرمود:
يا شيخ ؛ لم يكن عندنا شي ء يكافيك على هداياك إلينا، فخذ هذه الجواهر عوضاً عن هديّتك، واعتذر لنا عند زوجتك لأنّها عتبت علينا.
اى پيرمرد! نزد ما چيزى نمى باشد كه هداياى تو را جبران كند، همين جواهرات را در مقابل آن هدايا از ما بپذير و نزد همسرت از طرف ما عذرخواهى كن كه او ما را سرزنش كرده و رفتار ما را نپسنديده است.
مرد سر را از خجالت به زير انداخت و عرض كرد: اى سرور من! چه كسى گفتار همسرم را به شما خبر داده است؟ شكّى ندارم كه شما از خانواده رسالت هستيد.
سپس مرد بلخى با امام عليه السلام وداع كرد و جواهرات را به همراه خود براى همسرش برد، وقتى كه به شهر و ديار خود رسيد و به خانه اش وارد شد جريان سفر را براى همسرش تعريف كرد، زن سجده شكر بجاى آورد و شوهرش را به خداى بزرگ قسم داد كه او را در سفر آينده با خود خدمت
امام عليه السلام ببرد.
وقتى موسم كوچ كردن براى حجّ فرا رسيد، و مرد بلخى ساز و برگ سفر را فراهم كرد، طبق وعده اى كه به همسرش داده بود او را به همراه خود برد، زن در بين راه بيمار شد و نزديك مدينه كه رسيد از دنيا رفت، شوهرش گريه كنان خدمت امام عليه السلام رسيد و آن حضرت را از وفات زن باخبر كرد.
امام عليه السلام فوراً برخاست و دو ركعت نماز خواند و بعد از نماز دعا كرد و با خدا به راز و نياز پرداخت، سپس رو به من كرد و فرمود:
نزد همسرت برگرد، خداوند او را به قدرت و حكمتش زنده گردانيد، و او است كه استخوان هاى خاكستر شده را دوباره روح مى دهد و زنده مى گرداند.
مرد بلخى بى درنگ برخاست و با عجله رفت، همينكه به منزلگاهش رسيد همسرش را ديد كه صحيح و سالم نشسته است به او گفت: چگونه به اين جهان برگشتى و خداوند تو را زنده كرد؟
گفت: بخدا قسم! فرشته مأمور مرگ به سراغ من آمد و روح مرا از بدن خارج كرد و در اختيار گرفت، خواست كه آن را بالا ببرد ناگهان شخصى با اين اوصاف ظاهر گشت و شروع كرد به برشمردن خصوصيّات آن حضرت و شوهرش مى گفت: بلى اين اوصاف و ويژگيهاى مولا و سرورم علىّ بن الحسين عليهما السلام است.
زن ادامه داد:..... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_هجدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
زن ادامه داد: همينكه عزرائيل او را ديد خود را روى قدمهايش انداخت و آنها را بوسه زد و عرض كرد:
السلام عليك يا حجّة اللَّه في أرضه، السلام عليك يا زين العابدين.
درود بر شما اى حجّت خداوند بر روى زمين، سلام بر شما اى زينت عبادت كنندگان.
آن حضرت سلامش را پاسخ داد و فرمود:
يا ملك الموت ؛ أعد روح هذه المرأة إلى جسدها فإنّها كانت قاصدة إلينا وإنّي قد سألت ربّي أن يبقيها ثلاثين سنة اُخرى ويحييها حياة طيّبة لقدومها إلينا زائرة لنا.
اى فرشته مرگ! روح اين زن را به بدنش برگردان، زيرا او قصد زيارت ما را نموده است و من از پروردگارم درخواست نمودم كه او را سى سال ديگر باقى بدارد و زندگى پاكى همراه با صفا و معنويّت بخاطر آمدنش به زيارت ما مرحمت فرمايد.
آن فرشته عرض كرد: اى ولىّ پروردگار! فرمانت را بر ديدگان مى پذيرم و اطاعت مى كنم، سپس روح مرا به بدنم برگردانيد، و آنگاه ديدم فرشته مرگ دست امام عليه السلام را بوسيد و از نزد من خارج شد.
مرد بلخى دست همسرش را گرفت و هر دو براه افتادند تا خدمت امام عليه السلام رسيدند، آن حضرت در ميان اصحاب نشسته بودند همينكه چشم زن به جمال آن سرور افتاد خود را به روى قدمهاى مباركش انداخت و گفت:
هذا واللَّه سيّدي ومولاي، هذا هو الّذي أحياني اللَّه ببركة دعائه.
بخدا قسم! اين آقا و مولاى من است، اين همان آقائى است كه خداوند به بركت دعاى او مرا زنده گردانيد.
بعد از آن باقيمانده عمر خود را تا هنگام مرگ در جوار رحمت امام عليه السلام بسر بردند، و او را رها نكردند تا از دنيا رفتند. [۱]
۳۴۱ / ۱۱ - برسى رحمه الله در كتاب «مشارق الأنوار» روايت كرده است كه:
مردى به حضرت علىّ بن الحسين عليه السلام عرض كرد: به چه علّت ما بر دشمنان خود برترى داريم در حاليكه در ميان آنها كسانى هستند كه زيباتر از ما هستند؟
امام عليه السلام به او فرمود:
أتحبّ أن ترى فضلك عليهم؟
دوست دارى برترى خود را بر آنها ببينى؟
عرض كرد: بلى، امام عليه السلام دست خود را بر چهره او كشيد و فرمود: نگاه كن.
وقتى آن مرد نگاه كرد پريشان و مضطرب شد و عرض كرد: فداى شما شوم مرا به حال اوّل برگردان، من در اين مسجد جز خرس و ميمون و سگ نمى بينم. امام عليه السلام دوباره دست مبارك خود را بر چهره او كشيد، و او به حال اوّل برگشت. [۱]
۳۴۲ / ۱۲ - محمّد بن جرير طبرى رحمه الله در كتاب «دلائل الإمامة» از جمهور بن حكم نقل كرده است كه گفت: حضرت علىّ بن الحسين عليه السلام را ديدم در حاليكه بال و پر داشت به فضا پرواز كرد و بعد از مدّتى فرود آمد و فرمود:
رأيت الساعة جعفر بن أبي طالب عليه السلام في أعلى عليّين.
الآن جعفر بن ابى طالب [۲] را در بالاترين مكان رفيع بهشتيان ديدم.
به آن حضرت عرض كردم: آيا شما مى توانيد به آسمانها بالا رويد؟ فرمود: نحن صنعناها فكيف لانقدر أن نصعد إلى ما صنعناه؟ نحن حملة العرش والكرسيّ.
ما خود آنها را بنا كرده ايم چگونه نمى توانيم به آنجائى كه ساخته ايم بالا رويم؟ نگاهدارنده عرش و كرسى ما هستيم.
سپس يك شاخه از شكوفه هاى خرما در غير فصل خودش به من مرحمت فرمود. [۳]..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: بحار الأنوار: ۴۷/۴۶ ذيل ح ۴۹.
[۱]: مشارق الأنوار: ۸۹، بحار الأنوار: ۴۹/۴۶.
[۲]: آن بزرگوار به جعفر طيّار مشهور است، زيرا در بهشت همراه فرشتگان پرواز مى كند.
[۳]: نوادر المعجزات: ۱۱۶، دلائل الامامة: ۲۰۱ ح ۱۰، مدينة المعاجز: ۲۶۰/۴ ح ۴۲.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_هجدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
۳۴۳ / ۱۳ - محمّد بن حسن صفّار رحمه الله از ابو حمزه ثمالى نقل كرده است كه گفت: نزد حضرت علىّ بن الحسين عليه السلام بودم و گنجشكان بر روى ديوار مقابل آن حضرت فرياد مى كردند.
امام عليه السلام فرمود: اى ابوحمزه! آيا مى دانى اينها چه مى گويند؟ عرض كرد: نه.
فرمود: مى گويند براى آنها وقتى مقرّر شده كه در آن وقت روزى خود را درخواست ميكنند.
يا أبا حمزة؛ لاتنامنّ قبل طلوع الشمس، فإنّي أكرهها لك، إنّ اللَّه يقسّم في ذلك الوقت أرزاق العباد، وعلى أيدينا يجريها.
اى ابوحمزه! قبل از پديدار شدن خورشيد نخواب، كه آن را براى تو نمى پسندم، همانا خداوند تبارك و تعالى در آن هنگام روزى بندگان را تقسيم مى كند، و آن را به دست ما اجرا مى كند. [۱]
۳۴۴ / ۱۴ - ابن شهراشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» از ابوحمزه ثمالى نقل كرده است كه گفت: عبداللَّه بن عمر بر امام سجّاد عليه السلام وارد شد و گفت: اى فرزند حسين ؛ شما گفته ايد: يونس كه گرفتار ماهى شد و آن مصائب را ديد بخاطر اين بوده است كه وقتى ولايت جدّم بر او عرضه شد توقّف كرد.
فرمود: بلى! مادرت به عزايت بنشيند.
عرض كرد: آن را به من نشان بده اگر راست مى گوئى؟
امام عليه السلام دستور داد كه او و من چشمهاى خود را با دستارى ببنديم، و بعد از مدّتى فرمود: چشم خود را باز كنيد.
ناگاه ديديم كنار دريا هستيم و آب به شدّت موج مى زند. عبداللَّه بن عمر به وحشت افتاد و عرض كرد: اى سرور من! خونم به گردن شما است، شما را بخدا جان مرا حفظ كنيد.
امام عليه السلام فرمود: از من دليل و برهان خواستى؟
دوباره عرض كرد: اگر راست مى گوئيد به من نشان دهيد، سپس امام عليه السلام آن ماهى را صدا زد. فوراً ماهى بزرگى سر خود را از دريا بيرون كرد كه مانند كوهى بزرگ بود و مى گفت: «لبيّك لبيّك يا ولىّ اللَّه» يعنى من در خدمتم چه مى فرمائيد اى ولىّ پروردگار؟
امام عليه السلام فرمود: تو كيستى؟
عرض كرد: اى سرور من! من ماهى يونس هستم.
فرمود: قصّه يونس را براى ما تعريف كن. ماهى عرض كرد:
إنّ اللَّه تعالى لم يبعث نبيّاً من لدن آدم إلى أن صار جدّك محمّد صلى الله عليه وآله وسلم إلّا وقد عرض عليه ولايتكم أهل البيت.
خداوند تبارك و تعالى از زمان حضرت آدم تا جدّت خاتم انبياء هيچ پيغمبرى را به رسالت مبعوث نفرمود مگر اينكه ولايت شما اهل بيت را بر او عرضه داشت.
هر كدام از آنها آن را پذيرفت سالم ماند و از گرفتارى رها شد، ولى هر كدام توقّف كرد و در پذيرفتن آن ترديد كرد گرفتار شد. آدم گرفتار نافرمانى شد، نوح دچار طوفان و غرق دريا شد، ابراهيم گرفتار آتش شد، يوسف به زندان افتاد، ايّوب مبتلا به انواع بلاها شد، داود آن خطا را مرتكب شد. تا زمان يونس فرا رسيد، خداوند تبارك و تعالى به او وحى فرمود: اى يونس! ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و ائمّه هدى عليهم السلام از نسل او را بپذير.
يونس عرض كرد: چگونه كسى را كه نديده و نشناختهام ولايتش را قبول كنم، و از ميان قوم خود غضبناك بيرون رفت.
خداوند تبارك و تعالى به من دستور داد كه يونس را ببلعم و استخوانهاى او را سست و ضعيف نكنم بلكه سالم نگهدارم، مدّت چهل شبانه روز در شكم من ماند و در ميان دريا در تاريكى هاى سه گانه صدا مى زد:
«لا إلهَ إلّا أنْتَ سُبْحانَك إنّي كُنْتُ مِن الظالِمين» [۱] «جز تو خدائى يكتا و يگانه نيست، تو پاك و منزّهى و من از ستمكارانم» ولايت
اميرالمؤمنين و ائمّه هدى از فرزندان او را قبول كردم.
پس چون به ولايت شما ايمان آورد پروردگار عالم دستور داد تا او را در ساحل دريا بيندازم. [۱]
۳۴۵ / ۱۵ - علّامه مجلسى قدس سره در كتاب شريف «بحار الأنوار» و شيخ طبرسى رحمه الله در كتاب «إحتجاج» از ثابت بنانى نقل كرده اند كه گفت:
با جمعى از عبادت پيشه گان بصره مثل ايّوب سجستانى و صالح و عتبة الغلام و حبيب فارسى و مالك بن دينار به حجّ رفته بودم، همينكه وارد مكّه شديم با كمبود آب مواجه شديم و مردم را ديديم كه شديداً بخاطر بى آبى دچار تشنگى گشته اند، اهل مكّه و زائران بيت اللَّه به ما روى آوردند و نزد ما التماس كردند تا براى طلب باران دعا كنيم.
پس نزد كعبه آمديم و طواف كرديم،.... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: بصائر الدرجات: ۳۴۳، بحار الأنوار: ۲۳/۴۶ ح۵.
[۱]: سوره انبياء، آيه ۸۷.
[۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۳۸/۴، بحار الأنوار: ۳۹/۴۶.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_هجدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
پس نزد كعبه آمديم و طواف كرديم، سپس با خضوع و ناله و زارى از خداوند نزول باران را تقاضا كرديم ولى اثرى از اجابت نديديم.
در همين حال ناگاه جوانى وارد شد كه غصّه هايش او را اندوهناك و غمهايش او را مضطرب و ناآرام نموده بود، گرد كعبه چند بار طواف كرد سپس به ما روى آورد و فرمود:
اى مالك بن دينار! و اى ثابت بنانى! و اى ايّوب سجستانى! و اى صالح مرى! و اى عُتبة الغلام! و اى حبيب فارسى! و اى سعد و اى عمر! و اى صالح اعمى و اى رابعه! و اى سعدانه! و اى جعفر بن سليمان!
ما گفتيم: لبيّك و سعديك، يعنى گوش به فرمان شما هستيم، امرى داريد بفرمائيد.
امام عليه السلام فرمود: آيا در ميان شما يك نفر نيست كه خداوند مهربان او را دوست داشته باشد؟
عرض كرديم: اى جوان! وظيفه ما دعا كردن است و اجابت كردن كار خداوند است.
فرمود: از نزد كعبه دور شويد، اگر يكى در ميان شما بود كه خدا او را دوست مى داشت دعايش را اجابت مى فرمود. سپس خودش نزد كعبه آمد و بر زمين به سجده افتاد پس شنيديم كه در سجده عرض مى كرد:
اى سرور من! به محبّتى كه به من دارى باران رحمت خود را بر اين مردم نازل كن.
ثابت بنانى گويد: هنوز كلام آن حضرت تمام نشده بود كه باران مثل دهانه مشك سرازير شد.
عرض كردم: اى جوان! از كجا دانستى كه خداوند تو را دوست دارد؟
فرمود: لو لم يحبّني لم يستزرني، فلمّا استزارني علمت أنّه يحبّني فسألته بحبّه لي فأجابني.
اگر مرا دوست نمى داشت به زيارتش دعوتم نمى كرد، از اينكه مرا به زيارت طلبيده دانستم كه مرا دوست دارد، و من به همان محبّتى كه به من دارد از او درخواست كردم و او اجابت فرمود.
سپس ما را ترك كرد در حاليكه ابياتى را قرائت مى نمود:
من عرف الربّ فلم تغنه
معرفة الربّ فذاك الشقي
ما ضرّ في الطاعة ما ناله
في طاعة اللَّه وماذا لقي
ما يصنع العبد بغير التقى
والعزُّ كلّ العزّ للمتّقي
كسى كه خدا را بشناسد و اين شناسائى او را بى نياز نكند، پس او در حقيقت شقى و بدبخت است.
ضرر نمى زند در طاعت آنچه از نعمتها كه در راه اطاعت خداوند به او برسد و آنچه از مصائب كه به او برخورد كند.
بنده بدون تقوا چه مى كند؟ تمام عزّت و آبرو در سايه تقوا و براى اشخاص باتقوا است.
ثابت گويد: از مردم مكّه سئوال كردم كه اين جوان كيست؟
گفتند: او علىّ بن الحسين بن ابى طالب عليهم السلام است. [۱]
۳۴۶ / ۱۶ - شيخ صدوق رحمه الله در كتاب «امالى» نقل كرده است كه: يكى از كنيزان امام سجّاد عليه السلام روى دستهاى مبارك آن حضرت آب مى ريخت تا وضو بگيرد، ناگهان آفتابه از دست آن كنيز افتاد و صورت امام عليه السلام را زخمى و مجروح ساخت.
حضرت سجّاد عليه السلام سر خود را به طرف او بالا كرد، كنيز گفت: خداوند تبارك و تعالى فرموده است: «وَالكاظِمينَ الغَيْظ» اهل تقوا كسانى هستند كه در هنگام خشم و غضب مسلّط بر نفس باشند و خشم خود را فرو نشانند.
امام عليه السلام به او فرمودند: خشم خود را فرو نشاندم.
كنيز ادامه داد: «وَالْعافينَ عَن الناس» «و از بديهاى مردم بگذرند».
امام عليه السلام فرمود: خدا از تو بگذرد.
كنيز بقيّه آيه را خواند: «وَاللَّه يُحِبّ المُحْسِنين» [۱] «و خداوند نيكوكاران را دوست دارد».
امام عليه السلام فرمود: هر كجا مى خواهى برو، تو را در راه خدا آزاد كردم. [۲]
۳۴۷ / ۱۷ - علّامه مجلسى قدس سره در كتاب شريف «بحار الأنوار» مى گويد: روايت شده است در خانه اى كه آن حضرت به سجده مشغول بود آتش سوزى اتّفاق افتاد، اهل خانه فرياد برآوردند: آتش، آتش، ولى آن حضرت هيچ توجّهى نكرد و سر از سجده برنداشت تا اينكه آتش خاموش شد. وقتى به آن حضرت عرض كردند: چه چيز شما را از اين آتش غافل كرده بود؟ فرمود:
ألهتنى عنها النار الكبرى.
آتشى بزرگتر از آن كه آتش آخرت است مرا از اين آتش دنيا غافل گردانيده بود. [۱]..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: بحار الأنوار: ۵۰/۴۶ ح ۱ به نقل از احتجاج: ۴۷/۲ ح۲.
[۱]: سوره آل عمران، آيه ۱۳۴.
[۲]: امالى صدوق: ۲۶۷ ح ۱۵ مجلس ۳۶، بحار الأنوار: ۶۷/۴۶ ح ۳۷، اعلام الورى: ۲۶۲، روضة الواعظين: ۱۹۹.
[۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۵۰/۴، بحار الأنوار: ۸۰/۴۶.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_هجدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
۳۴۸ / ۱۸ - ابن شهراشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» از ابو حازم نقل كرده است كه گفت: شخصى به حضرت زين العابدين عليه السلام عرض كرد: آيا از نماز آگاهى دارى؟ من ناراحت شدم و خواستم به او هجوم آورم.
امام عليه السلام فرمود: اى ابوحازم! آهسته باش، دانشمندان بردبار و مهربان هستند. سپس رو كرد به سئوال كننده و فرمود: بلى، آگاهى دارم.
او از آنچه بايد در نماز بجا آورَد و آنچه را كه بايد ترك كند و از واجبات و مستحبّات نماز سئوال كرد، تا گفتارش به اينجا رسيد كه پرسيد: شروع نماز چيست؟
فرمود: اللَّه اكبر، پرسيد: حجّت و دليل آشكار آن چيست؟
فرمود: قرائت (يعنى خواندن سوره)، عرض كرد: خشوع نماز چيست؟ فرمود: نگاه كردن به محلّ سجده. گفت: تحريم آن چيست؟ يعنى با چه چيزى كارهاى ديگر بر او ممنوع مى شود؟
فرمود: تكبيرة الإحرام، يعنى گفتن اللَّه اكبر.
عرض كرد: تحليل آن چيست؟ يعنى با چه چيزى ممنوعيّت از او برطرف مى شود؟
فرمود: سلام كه در آخر نماز گفته مى شود.
سئوال كرد: جوهر آن يعنى اصل آن كه طبيعت نماز بر آن استوار است چيست؟
فرمود: تسبيح يعنى سبحان اللَّه گفتن و منزّه دانستن خداوند.
عرض كرد: شعار آن يعنى نشان و علامت آن چيست؟
فرمود: تعقيب، يعنى دعاها و اذكارى كه بعد از نماز خوانده مى شود.
عرض كرد: كمال آن كه نماز با آن كامل مى شود چيست؟
فرمود: صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد عليهم السلام.
پرسيد: ما سبب قبولها؟ قال: ولايتنا والبراءة من أعدائنا.
سبب قبولى نماز چيست؟
فرمود: ولايت ما و بيزارى از دشمنان ما اهل بيت باعث قبولى نماز است.
وقتى كه همه پرسشهاى او تمام شد و امام عليه السلام آنها را پاسخ گفت، عرض كرد: شما عذرى براى كسى باقى نگذاشته ايد، سپس از جا حركت كرد در حاليكه مى گفت: خداوند داناتر است كه رسالت خود را به عهده چه كسانى واگذار كند. [۱]
۳۴۹ / ۱۹ - و نيز در همان كتاب نقل كرده كه گفته شده است: [۲] حضرت سجّاد عليه السلام غلامى داشت كه براى آن حضرت كشاورزى مى كرد، روزى امام عليه السلام به آن كشتزار آمد تا از نزديك كار او را ببيند، مشاهده كرد مقدار زيادى از آن خراب شده و از بين رفته است، امام عليه السلام خشمگين شد و غلام را با تازيانه اى كه در دست داشت زد، سپس پشيمان شد كه چرا او را زده است؟
وقتى به منزل آمد كسى را به دنبال غلام فرستاد، چون غلام بر امام عليه السلام وارد شد ديد آن حضرت لباسش را بيرون آورده و آن تازيانه را در مقابل خود نهاده است، گمان كرد كه مى خواهد او را كيفر و مجازات كند لذا ترسش زياد شد.
امام عليه السلام تازيانه را برداشت و دست خود را به طرف غلام دراز كرد و فرمود:
فلانى كارى از من صورت گرفت كه سابقه نداشت و اين يك لغزش و اشتباه بود، اين تازيانه را از من بگير و قصاص كن يعنى همان طور كه كه تو را زدم مرا بزن.
غلام عرض كرد: اى مولاى من! بخدا قسم گمان كردم مى خواهى مرا كيفر دهى و من سزاوار كيفرم، پس چگونه از شما قصاص كنم؟
امام عليه السلام فرمود: واى بر تو، قصاص كن.
عرض كرد: از چنين جسارتى به خدا پناه مى برم، شما اختيار داريد و اگر مرا حقّى هست حلال كردم.
امام عليه السلام چند مرتبه درخواست خود را تكرار كرد و او هر بار تعظيم مى نمود و حلال مى كرد، چون امام عليه السلام ديد غلام از قصاص كردن خوددارى مى كند فرمود:
حالا كه امتناع ورزيدى، آن كشتزار را به تو بخشيدم. [۱]
۳۵۰ / ۲۰ - شيخ صدوق رحمه الله در كتاب «خصال» از امام باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود:
كان عليّ بن الحسين عليهما السلام يصلّي في اليوم والليلة ألف ركعة كما كان يفعل أميرالمؤمنين عليه السلام.
حضرت علىّ بن الحسين عليه السلام همانند جدّش اميرالمؤمنين عليه السلام در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند.
او پانصد درخت خرما داشت، در كنار هر كدام از آنها دو ركعت نماز مى خواند.
و هنگامى كه به نماز مى ايستاد رنگ مباركش تغيير مى كرد، و ايستادن او در نماز مانند ايستادن يك بنده ذليل در مقابل پادشاهى بلندمرتبه بود، همه اعضاء بدنش از ترس الهى مى لرزيد، ..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۳۰/۴.
[۲]: اين روايت را ابن شهرآشوب در كتاب «المناقب» به عنوان «قيل» (گفته شده) آورده كه حاكى از ضعف آن است، علاوه بر اين سندى براى آن ذكر نكرده و متن روايت نيز مخدوش است.
[۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۵۸/۴، بحار الأنوار: ۹۶/۴۶.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_هجدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
و هنگامى كه به نماز مى ايستاد رنگ مباركش تغيير مى كرد، و ايستادن او در نماز مانند ايستادن يك بنده ذليل در مقابل پادشاهى بلندمرتبه بود، همه اعضاء بدنش از ترس الهى مى لرزيد، و مانند شخص وداع كننده نماز مى خواند كه گويا آخرين نماز او است و بعد از آن برايش نماز خواندن ممكن نيست. [۲]
روزى در حال نماز رداء از شانه مباركش افتاد، و تا آخر نماز آن را درست نكرد، و وقتى بعضى از اصحاب از علّت بى توجّهى او به رداء سئوال كردند فرمود: واى بر تو، آيا مى دانى در حضور چه كسى ايستاده بودم؟
بنده از نمازش جز آن مقدارى كه در آن حضور قلب دارد قبول نمى شود. عرض كرد: بنابراين، ما هلاك شده ايم.
امام عليه السلام فرمود: كلّا إنّ اللَّه متمّم ذلك بالنوافل.
هرگز چنين نيست بلكه خداوند نقائص و كاستى هاى آن را با نوافل جبران مى كند.
[برنامه آن حضرت اين بود كه در تاريكى شب انبانى به پشت مى گرفت كه در آن دينار و درهم بود، و گاهى خوراك يا هيزم برمى داشت و به خانه هاى فقرا مى برد، خانه را در مى زد و به كسى كه در را مى گشود مرحمت مى فرمود در حاليكه چهره خود را پوشيده و از او پنهان مى نمود تا او را نشناسد، چون آن حضرت وفات يافت فقرا ديدند آن شخص ناشناس درب خانه آنها را نمى كوبد و از آن كمكها و عنايتها خبرى نيست، دريافتند كه او علىّ بن الحسين عليهما السلام بوده است.
ولمّا وضع عليه السلام على المغتسل نظروا إلى ظهره وعليه مثل ركب الإبل ممّا كان يحمل على ظهره إلى منازل الفقراء والمساكين.
و هنگامى كه بدن نازنين آن حضرت را براى غسل دادن روى تخت نهادند اثر آن انبان هائى را كه براى تهيدستان و بيچارگان به دوش مى گرفت بر پشت آن حضرت ديدند كه مانند زانوى شتر پينه بسته بود. ]. [۱]
روزى آن حضرت از منزل خارج شد و ردائى از جنس خز كه با پشم نرم و نازك درست مى كنند بر دوش داشت، در بين راه گدايى به او برخورد كرد و رداء آن حضرت را گرفت، امام عليه السلام بدون اينكه اعتنا كند گذشت و آن را رها كرد. [۲]
و رسم آن حضرت چنين بود كه جامه پشمى براى زمستان خود مى خريد، و چون تابستان فرا مى رسيد آن را مى فروخت و بهاى آن را به فقرا مى بخشيد. [۳]
در روز عرفه آن حضرت عدّه اى را مشاهده كرد كه دست گدائى نزد مردم دراز كرده اند، به آنها فرمود:
واى بر شما، در مانند چنين روزى از غير خداوند درخواست مى كنيد در حاليكه امروز رحمت خداوند به قدرى بر بندگانش سرازير مى شود كه اگر براى اطفالى كه هنوز در شكم مادران هستند دعا كنيد اميد است كه سعادت و خوشبختى نصيب آنها شود.
[ آن حضرت خوددارى مى كرد كه با مادرش هم غذا شود به او عرض كردند: شما كه از همه مردم نيكوكارتر و احسانتان به خويشاوندان بيشتر است چرا با مادر خود غذا نمى خوريد؟ فرمود:
خوشم نمى آيد كه دستم پيشى بگيرد به لقمه اى كه چشم او به آن سبقت گرفته است. [۱] . ] [۲]
شخصى به آن حضرت عرض كرد:...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۲]: بحار الأنوار: ۷۹/۴۶ سطر آخر، به نقل از مناقب ابن شهراشوب: ۱۵۰/۴ سطر۳.
[۱]: بين دو معقوف در اصل نبود و ما آن را از مصدر اضافه كرديم.
[۲]: اين قطعه از حديث در كتاب مناقب ابن شهراشوب: ۱۵۴/۴ ذكر شده است.
[۳]: بحار الأنوار: ۹۵/۴۶ سطر ۳ وص ۱۰۵ ح ۹۵.
[۱]: بين دو معقوف در اصل نبود و ما آن را براى كامل شدن حديث از مصدر ذكر كرديم.
[۲]: براى توضيح به حديث ۳۳۴ مراجعه شود.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_هجدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
شخصی به آن حضرت عرض كرد: من به خاطر خدا شما را بسيار دوست دارم، فرمود: اللّهمّ إنّي أعوذ بك أن اُحبّ فيك وأنت لي مبغض.
خداوندا! به تو پناه مى برم از اينكه مردم مرا بخاطر تو دوست داشته باشند و تو مرا دشمن داشته باشى.
با شترى كه داشت بيست بار به حجّ رفت و يك شلّاق به او نزد و هنگامى كه از دنيا رفت دستور داد او را در ميان خاك دفن كردند تا درندگان او را نخورند [۳] .
از كنيز آن حضرت درباره او سئوال كردند، گفت: احوال او را كوتاه بيان كنم يا طولانى؟ گفتند: مختصر بگو، گفت:
ما أتيته بطعام نهاراً قطّ وما فرشت له فراشاً بليل قطّ.
هرگز روزى براى مولايم غذا نياوردم و هيچگاه شبى براى او بستر نگستردم [۴] .
روزى آن حضرت به گروهى برخورد كرد كه از ايشان غيبت و بدگوئى مى كردند، نزد آنها ايستاد و فرمود:
اگر شما راست مى گوئيد خداوند مرا بيامرزد، و اگر دروغ مى گوئيد خداوند شما را بيامرزد. [۱]
و هنگامى كه طالب علم يعنى كسى كه در پى فراگيرى و آموختن علوم اهل بيت عليهم السلام است، خدمت آن حضرت مى رسيد به او مى فرمود:
خوش آمدى اى كسى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نسبت به او و رعايت حال او سفارش نموده است، سپس مى فرمود:
إنّ طالب العلم إذا خرج من منزله لم يضع رجله على رطب ولا يابس من الأرض إلّا سبّحت له إلى الأرضين السابعة.
طالب علم وقتى از منزلش خارج مى شود قدم بر خشك و ترى نمى گذارد مگر اينكه تا زمين هفتم همگى براى او تسبيح مى گويند.
[ آن حضرت صد خانواده از فقراى مدينه را سرپرستى مى كرد و دوست مى داشت كه يتيمان و نابينايان و اشخاص زمين گير و فقراى بيچاره كنار سفره او حاضر شوند، و با دست مبارك خود به ايشان غذا مى داد، و هر كدام از آنها كه اهل و عيال داشت غذا براى آنها مى فرستاد، و هيچگاه غذا ميل نمى فرمود تا اينكه مانند آن را به فقرا مى بخشيد. ] [۲]
در هر سال هفت ثفنه [۳] از مواضع سجده آن حضرت بر اثر زيادى نماز و سجده ساقط مى شد، و او آنها را جمع مى نمود و وقتى وفات يافت با بدن نازنين او دفن كردند. [۴]
ولقد بكى على أبيه الحسين عليه السلام عشرين سنة، وما وضع بين يديه طعام إلّا بكى، حتّى قال له مولى له: يابن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم أما آن لحزنك أن ينقضي [ ولبكائك أن يقلّ؟ ].
مدّت بيست سال بر پدر بزرگوارش امام حسين عليه السلام گريست، غذائى در مقابل آن حضرت نگذاشتند مگر اينكه گريه كرد، بحدّى كه يكى از غلامانش عرض كرد: آيا وقت آن نرسيده كه غصّه و اندوه شما به پايان رسد و گريه شما كم شود؟
امام عليه السلام فرمود: ويحك! إنّ يعقوب النبيّ كان له اثنى عشر ولداً فغيّب اللَّه عنه واحداً منهم فابيضّت عيناه من كثرة بكائه عليه، وشاب رأسه من الحزن وَاحْدَوْدَبَ ظهره من الغمّ، وكان يعلم أنّ إبنه حيّ في الدّنيا، وأنا نظرت إلى أبي وأخي وعمّي وسبعة عشر من أهل بيتي مقتولين حولي فكيف ينقضي حزني
واى بر تو، يعقوب پيامبر دوازده پسر داشت خداوند يكى از آنها را از نظر او پنهان نمود، آن قدر بر او گريست كه چشمانش از زيادى گريه نابينا شد، و موهاى سرش از اندوه و غم سفيد شد، و پشت او از غصّه خميد، در حاليكه مى دانست پسرش زنده است و زندگى مى كند، ولى من با چشمان خودم پدر و برادر و عمو و هفده نفر از اهل بيتم را در حالى كه به شهادت رسيده بودند (و بدنهاى آنها غرق در خون روى زمين مانده بود) ديدم، پس چگونه غصّه و اندوه من برطرف شود [۱] . [۲]
----------
📚منابع:
[۳]: اين قطعه از حديث در بحار الأنوار: ۷۰/۴۶ ح ۴۶ از كتاب ثواب الأعمال نقل شده است.
[۴]: اين قسمت از حديث در بحار الأنوار: ۶۷/۴۶ ح ۳۳ از كتاب علل الشرائع نقل شده است و ابن شهراشوب در مناقب: ۱۵۵/۴ آورده است.
[۱]: بحار الأنوار: ۹۶/۴۶ سطر آخر.
[۲]: بين دو معقوف را از مصدر نقل كرديم.
[۳]: يعنى پينه اى كه بر اثر زبر شدن پوست مثل زانوى شتر بر روى آن برآمده مى شود.
[۴]: اين قسمت در مصدر و بحار الأنوار نيست.
[۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۶۵ سطر آخر.
[۲]: اين حديث به طور كامل در كتاب خصال شيخ صدوق: ۵۱۷/۲ در ذكر بيست و سه خصلت از خصلت هاى پسنديده اى كه امام سجّاد عليه السلام به آن توصيف گرديده نقل شده، و علاّمه مجلسى رحمه الله آن را در بحار الأنوار: ۶۱/۴۶ ح ۱۹ آورده است.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
۳۵۱ / ۱ - كشّى رحمه الله در كتاب «رجال» خود مى نويسد:
محمّد بن مسلم سى هزار حديث از آن حضرت پرسش نمود، و ايشان پاسخ همه آنها را به او فرمود. [۱]
۳۵۲ / ۲ - در مكارم اخلاق آن حضرت: مردى از اهل شام با امام باقر عليه السلام رفت و آمد داشت و از دشمنان آن حضرت بود، وى علّت رفت و آمد خود را اخلاق خوب و روش نيكوى امام عليه السلام ذكر كرد و به آن حضرت گفت: شما را مى بينم كه مردى فصيح هستى، يعنى صريح و روشن مطالب را بيان مى كنى و همه آداب را رعايت مى نمايى، و الفاظ نيكو بر زبان جارى مى سازى، بخاطر اين ويژگىها با شما رفت و آمد مى كنم و در مجلس شما حاضر مى شوم. [۲]
مردى نصرانى از روى بى ادبى و تمسخر به آن حضرت عرض كرد: أنت بقَر؟
امام عليه السلام فرمود:
نه من باقر هستم.
عرض كرد: تو پسر زن طبّاخه يعنى آشپز هستى؟
فرمود: آن مهارت و حرفه او بود.
عرض كرد: تو پسر كنيز سياه دشنام گوى زشت گفتار هستى؟
فرمود: إن كنت صدقت غفر اللَّه لها، وإن كنت كذبت غفر اللَّه لك.
اگر آنچه گفتى راست است خدا او را بيامرزد، و اگر دروغ گفتى خدا تو را بيامرزد.
نصرانى چون اين بزرگوارى و بردبارى را از آن حضرت مشاهده كرد به حقيقت اسلام اعتراف كرد و مسلمان شد. [۱]
۳۵۳ / ۳ - پدرش امام سجّاد صلوات اللَّه عليه درباره اوصاف آن حضرت فرمود:
إنّه الإمام وأبو الأئمّة، معدن الحلم، وموضع العلم يبقره بقراً، واللَّه لهو أشبه الناس برسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم.
او امام و پدر امامان است، معدن بردبارى و جايگاه علم و دانش است، همانند دريائى كه آب در آن موج مى زند علم و دانش در سينه اش موج مى زند، و او آن را مى شكافد و نشر مى دهد، بخدا قسم او شبيه ترين مردم به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم است. [۲]
۳۵۴ / ۴ - از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود:
لو وجدت لعلمي الّذي آتاني اللَّه عزّوجلّ حملة لنشرت التوحيد والإسلام والدين والشرائع من الصمد، وكيف لي ولم يجد جدّي أميرالمؤمنين عليه السلام حملة لعلمه. [۳]
اگر براى علم و دانشى كه خداوند به من عنايت فرموده حاملينى مى يافتم يعنى كسانى بودند كه ظرفيّت پذيرش و تحمّل قبول آن را داشتند هر آينه توحيد و اسلام و دين و آئين را از كلمه «صمد» انتشار مى دادم و چگونه
براى من ممكن است و حال آنكه جدّم اميرالمؤمنين عليه السلام چنين اشخاصى را نيافت. [۱]
قتاده فقيه اهل بصره به آن حضرت عرض كرد: بخدا قسم! در مقابل فقهاء و پيش روى ابن عبّاس نشسته ام، در برابر هيچكدام از آنها قلب من دچار اضطراب و پريشانى مانند اضطرابى كه در حضور شما پيدا مى كنم نگشته است.
امام عليه السلام به او فرمود: أتدري أين أنت؟ أنت بين يدي «بيوت أذن اللَّه أن ترفع... ».
آيا مى دانى كجا جاى گرفته اى؟ تو در پيشگاه بيت رفيع ولايت، همان بيتى كه قرآن كريم درباره اش فرموده است: «في بُيُوت أذِنَ اللَّهُ أنْ تُرْفَع وَيُذْكَرَ فيهَا اسْمُه » [۲] «در خانه هائى كه خدا خواسته است رفعت يابد و در آنها نام خدا و عظمت او ياد شود»، قرار گرفته اى. [۳]
و نيز جابر بن عبداللَّه انصارى وقتى در مقابل آن حضرت قرار گرفت بندهاى بدنش به لرزه درآمد و موهاى او از ترس راست شد، و همچنين عكرمه طبق نقل علاّمه مجلسى رحمه الله مطالبى را شبيه قتاده گفته است. [۴]...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: رجال كشّى: ۱۶۳ ح ۲۷۶، الإختصاص: ۱۹۶.
[۲]: امالى طوسى: ۴۱ ح ۷۱ مجلس ۱۴، بحار الأنوار: ۲۳۳/۴۶ ح۱. ظاهراً مؤلّف رحمه الله اين حديث را از كتاب «سفينة البحار: ۱۱۸/۲» نقل نموده است.
[۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۲۰۷/۴ سطر۵، بحار الأنوار: ۲۸۹/۴۶ ذيل ح ۱۲.
[۲]: كفاية الأثر: ۳۱، بحار الأنوار: ۳۸۸/۳۶ ح۳، منتخب الأثر: ۲۴۸ ح۳.
[۳]: بحار الأنوار: ۲۲۵/۳ ضمن ح ۱۵.
[۱]: امير مؤمنان على عليه السلام آه مى كشيد و بالاى منبر مى فرمود: «سلونى قبل أن تفقدوني فإنّ بين الجوانح منّي علماً جمّاً، هاه هاه لا أجد من يحمله»، قبل از آنكه مرا از دست دهيد از من سئوال كنيد، همانا دانش فراوان و علم انبوهى در سينه من نهفته است آه آه، افسوس كسى كه حامل آن باشد و آن را بپذيرد نمى يابم.
[۲]: سوره نور، آيه ۳۶.
[۳]: الكافى: ۲۵۶/۶، بحار الأنوار: ۱۵۵/۱۰ ضمن ح۴، و۳۲۹/۲۳ ح ۱۰، و۳۵۷/۴۶ ضمن ح ۱۱، ارشاد القلوب: ۳۲۴/۲.
[۴]: بحار الأنوار: ۲۵۸/۴۶ ضمن ح ۵۹ به نقل از مناقب ابن شهراشوب: ۱۸۲/۴.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
۳۵۵ / ۵ - در بعضى از كتابهاى شيعه حديثى طولانى از جابر بن يزيد جعفى نقل گرديده كه ما مختصرى از آن را كه مناسب اين باب است ذكر مى كنيم:
جابر به امام باقر عليه السلام عرض كرد: سپاس و ستايش سزاوار خداوندى است كه به معرفت شما بر من منّت گذاشته و فضيلت شما را به من الهام فرمود، و به فرمان بردارى از دستورات شما توفيقم داد، و دوستى دوستان شما و دشمنى با دشمنان شما را نصيبم ساخت.
امام عليه السلام
فرمود: يا جابر؛ أتدري ما المعرفة؟ المعرفة إثبات التوحيد أوّلاً، ثمّ معرفة المعاني ثانياً، ثمّ معرفة الأبواب ثالثاً، ثمّ معرفة الأنام رابعاً، ثمّ معرفة الأركان خامساً، ثمّ معرفة النقباء سادساً، ثمّ معرفة النجباء سابعاً.
اى جابر! آيا مى دانى معرفت چيست؟ معرفت هفت مرحله دارد:
۱ - اثبات توحيد، ۲ - شناخت معانى، ۳ - شناخت ابواب (آنها كه باب امام عليه السلام هستند، حكم درِ ورودى را دارند و از طريق آنها مى شود به امام عليه السلام راه پيدا كرد)، ۴ - شناخت مردمان، ۵ - شناخت اركان (آنها كه نقش عمده اى در آفرينش دارند و در حكم پايه و ستون خيمه اند)، ۶ - شناخت نقباء كه سروران و مهتران و رؤساء قوم هستند، ۷ - شناخت نجباء كه مردمان پاك طينت و با اصل و نسب مى باشند.
و خداوند تبارك و تعالى فرموده است:
«قُلْ لَوْ كانَ البَحْرُ مِداداً لِكَلماتِ رَبّي لَنَفِدَ البَحْر قَبْل أنْ تَنْفَد كَلماتِ رَبّي وَلَوْ جِئْنا بِمِثْلِه مَدداً». [۱]
«بگو اگر دريا مركب شود براى نوشتن كلمات پروردگارم، هر آينه قبل از آنكه كلمات پروردگارم تمام شود دريا به پايان مى رسد، گرچه درياى ديگرى او را يارى كند».
و در جاى ديگر فرموده است:
«وَلَوْ أنَّ ما فِي الأرْض مِنْ شَجَرَةٍ أقْلامٌ وَالبَحْرُ يَمُدُّه مِن بَعْدِه سَبْعَةُ أبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّه إنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ ». [۲]
«اگر درختان روى زمين همگى قلم شوند و آب دريا مركّب گردد و هفت
درياى ديگر هم آن را كمك كند تا كلمات خداوندى نوشته شود، باز كلمات پروردگار ناتمام مى ماند، همانا خدا مقتدر و باحكمت است».
بعد فرمود: اى جابر! اثبات توحيد ؛ شناختن خداوند ازلى و بى ابتداى پنهانى است كه ديدگان او را نمى بيند و او ديدگان را مى بيند، و او خالق اشياء لطيف و بر همه چيز آگاه است. و او ناپيداى پنهان است همانطور كه او خود را اينگونه وصف كرده است.
امّا معانى: بدان كه ما معانى و مظاهر توحيد در ميان شما هستيم، خداوند ما را از نور ذاتش آفريد، و امور بندگانش را به ما واگذار كرد، ما با اجازه و فرمان او آنچه مى خواهيم انجام مى دهيم، و آنچه مى خواهيم همان است كه او مى خواهد، و اراده ما همان اراده پروردگار است، و او چنين مقام و مرتبه و موقعيّتى به ما مرحمت فرموده و ما را از ميان بندگانش برگزيده و حجّت خود در مملكتش قرار داده است.
فمن أنكر شيئاً وردّه فقد ردّ على اللَّه جلّ اسمه وكفر بآياته وأنبيائه ورسله.
اگر كسى فضايل ما و يا گفتار ما را انكار كند و نپذيرد، در حقيقت خدا را ردّ كرده و به آيات پروردگار و پيغمبران و رسولان الهى كافر گشته است.
اى جابر! هر كس خداوند را با اين اوصاف شناخت ؛ توحيد را اثبات كرده است، زيرا اين اوصاف مطابق و موافق آنچه در قرآن ذكر شده مى باشد، و آن فرمايش خداوند تبارك و تعالى است كه مى فرمايد:
«لاتُدْرِكُه الأبْصارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأبْصار » [۱] ...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: سوره كهف، آيه ۱۰۹.
[۲]: سوره لقمان، آيه ۲۷.
[۱]: سوره انعام، آيه ۱۰۳.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
«از ديدن او ديدگان عاجز (بلكه تفكّر و انديشه و وهم از درك و فهم او عاجز است) و او ديدگان را مى بيند».
و فرموده است: «لَيْسَ كَمِثْلِه شَيْ ءٌ وَهُوَ السميعُ البَصير » [۲] .
«هيچ چيز همانند او نيست و او شنوا و بينا است».
و فرموده است: «لايُسْئلُ عَمّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْئَلُون » [۳] .
«از آنچه او انجام مى دهد سئوال نمى شود و مردم هستند كه از افعال آنها سئوال مى شود و مورد بازخواست قرار مى گيرند».
جابر گفت: اى سرور من! چقدر اصحاب من و آنها كه با من هم فكر و هم عقيده اند اندك هستند.
فرمود: هيهات، هيهات، آيا مى دانى چقدر بر روى اين زمين پهناور ياور دارى؟
عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! گمان مى كنم در هر شهرى بين صد تا دويست نفر، و در هر ناحيه اى بين هزار تا دو هزار نفر باشند و در تمام اطراف و نواحى گمان مى كنم بيش از صد هزار نفر باشند.
امام عليه السلام فرمودند: اى جابر! با گمانى كه دارى مخالفت كن و نظرت را نارسا بدان، آن طور كه تو گمان كرده اى نيست بلكه آنهائى را كه فكر مى كنى همگى مقصّرند و از نظر فكر و عقيده خود را به كمال نرسانده و ناقص مانده اند و آنها اصحاب و همراهان تو نيستند.
جابر گويد: عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! چه كسى مقصّر است؟ فرمود: الّذين قصّروا في معرفة الأئمّة، وعن معرفة ما فرض اللَّه عليهم من أمره وروحه.
كسانى كه در معرفت و شناخت امامان، و شناخت امر و روح كه خدا بر آنها واجب كرده است كوتاهى كرده اند.
عرض كردم: اى سرور من! شناخت روح چيست؟
امام عليه السلام فرمود: درك كند و بشناسد كه هر كه خداوند روح را مخصوص او گردانيده در حقيقت امر خود را به او واگذار نموده است، به اذن او خلق مى كند و زنده مى كند، و آنچه در نيّتها و انديشهها است مى داند و به آنچه انجام شده و تا روز قيامت انجام مى شود دانا است، و اين بدان جهت است كه روح از امر خداوند تبارك و تعالى است، پس هر كه را خداوند به اين روح مخصوص گرداند او كامل است و هيچگونه نقص و كمبودى ندارد، آنچه بخواهد به اذن پروردگار انجام مى دهد، مشرق تا مغرب را در يك لحظه مى پيمايد، به آسمان بالا مى رود و از آسمان فرود مى آيد، و آنچه بخواهد و اراده كند انجام ميدهد.
عرض كردم: اى سرور من! دوست دارم بيان اين روح را از كتاب پروردگار و اينكه اين از امورى است كه خداوند پيغمبرش محمّد صلى الله عليه وآله وسلم را به آن اختصاص داده دريابم و بفهمم.
فرمود: اين آيه را بخوان:
«وَكَذلكَ أوْحَيْنا إلَيْك رُوحاً مِنْ أمْرِنا ما كُنْتَ تَدْري مَا الكتابُ ولا الإيمانُ ولكنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدي بِه مَن نَشاءُ مِنْ عِبادِنا » [۱] .
«و همچنين ما روح را كه از امر ما است به سوى تو وحى فرستاديم، قبل از آن نمى دانستى كتاب چيست و ايمان كدام است، ولى ما آن را نور قرار داديم و به سبب آن هر كدام از بندگان خود را كه بخواهيم هدايت مى كنيم».
و فرموده است: «اُولئكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الإيمانَ وأيَّدَهُمْ برُوح مِنْه » [۲] .
«در دلهاى ايشان ايمان را ثبت نموده و آنها را به روح كه از ناحيه او است تأييد كرده است. »
عرض كردم: خدا در كار شما گشايش دهد همانطور كه در كار من گشايش داديد و مشكلم را برطرف كرديد و مرا بر شناختن روح و امر موفّق نموديد.
سپس عرض كردم: اى سرور من! درود خداوند بر شما باد، بنابراين بيشتر شيعيان مقصّر هستند و من يكى از رفقاى خود را به اين صفت نمى شناسم.
فرمود: اى جابر! اگر تو از ميان آنها كسى را اينگونه نمي شناسى، ولى من عدّه كمى را مى شناسم كه نزد من مى آيند سلام مى كنند و از من اسرار و علوم نهانى كه ديگران از آن مطّلع نيستند مى آموزند....... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۲]: سوره شورى، آيه ۱۱.
[۳]: سوره انبياء، آيه ۲۳.
[۱]: سوره شورى، آيه ۵۲.
[۲]: سوره مجادله، آيه ۲۲.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
@ya_amiralmomenin110
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
عرض كردم: فلانى و رفقاى او ان شاء اللَّه اهل اين صفتند، يعنى آشنا به اسرار شما مى باشند، زيرا از آنها اسرار شما و علوم پنهانى شما را شنيدهام و گمان مى كنم كه آنها كامل گشته اند و به حدّ كمال رسيده اند.
فرمود: اى جابر! فردا آنها را دعوت كن و همراه خود بياور.
جابر گويد: فردا ايشان را به محضر آن حضرت حاضر كردم، چون خدمت امام عليه السلام رسيدند بر او سلام كردند و احترام نمودند و آن بزرگوار را بزرگ و گرامى داشتند.
فرمود: اى جابر! اينها برادران تو هستند، ولى هنوز مقدارى مانده است تا كامل شوند.
بعد رو به آنها كرد و فرمود: آيا شما اعتراف مى كنيد كه خداوند تبارك و تعالى آنچه را بخواهد انجام مى دهد، و آنچه را اراده فرمايد حكم مى كند، و هيچكس قادر نيست حكم او را نقض كند و رأى او را ردّ كند، و از آنچه انجام مى دهد سئوال نمى شود، و مردمان هستند كه مورد سئوال و بازجوئى قرار مى گيرند.
عرض كردند: بله، همان طور است كه فرموديد، خداوند آنچه را بخواهد انجام مى دهد، و آنچه را اراده كند فرمان مى دهد.
من گفتم: خدا را سپاس، اينها همگى آگاهند و معرفت دارند و كاملند.
فرمود: اى جابر! آنچه را نمى دانى شتابزده درباره اش قضاوت مكن. من متحيّر و سرگردان شدم.
فرمود: از آنها بپرس آيا علىّ بن الحسين عليهما السلام مى تواند به صورت فرزندش محمّد عليه السلام تغيير كند؟
جابر گويد: از آنها پرسش نمودم و ايشان از جواب دادن خوددارى كردند و ساكت ماندند.
فرمود: اى جابر! از آنها سئوال كن آيا محمّد مى تواند به صورت علىّ بن الحسين درآيد و تغيير كند؟
جابر گويد: از ايشان سئوال كردم، و آنها باز هم از جواب دادن خوددارى كردند و ساكت ماندند.
آنگاه امام عليه السلام به من نگاهى كرد و فرمود: اين است آنچه به تو خبر دادم كه اينها هنوز كامل نشده اند.
من به آنها گفتم: چه شده است، چرا به امام خود جواب نمى دهيد؟ باز هم ساكت ماندند و در شك فرو رفتند.
امام عليه السلام دوباره به جابر فرمود: اين همان است كه گفتم اينها بايد مراحل ديگرى را طىّ كنند تا كامل شوند.
و آنگاه امام عليه السلام فرمود: چه شده چرا صحبت نمى كنيد؟ آنها به هم نگاه كردند و گفتگو نمودند سپس عرض كردند: اى فرزند رسول خدا! ما نمى دانيم به ما بياموز.
سرور عبادت پيشه گاه حضرت علىّ بن الحسين عليهما السلام به فرزندش امام باقر عليه السلام نگاه كرد و به آنها فرمود: اين شخص كيست؟ عرض كردند: فرزند شما است.
فرمود: من كيستم؟ عرض كردند: علىّ بن الحسين عليهما السلام پدر او هستيد.
جابر گويد: بعد از اين پرسشها امام عليه السلام كلماتى فرمود كه ما نفهميديم ناگهان ديديم محمّد به صورت پدرش علىّ بن الحسين عليهما السلام و امام سجّاد عليه السلام به صورت فرزندش محمّد عليه السلام گرديد، آنها با مشاهده اين دگرگونى از روى تعجّب گفتند: «لا إله الّا اللَّه».
امام عليه السلام فرمود: لاتعجبوا من قدرة اللَّه، أنا محمّد و محمّد أنا، وقال محمّدعليه السلام: يا قوم لاتعجبوا من أمر اللَّه، أنا عليّ و عليّ أنا، وكلّنا واحد من نور واحد وروحنا من أمر اللَّه، أوّلنا محمّد وأوسطنا محمّد و آخرنا محمّد وكلّنا محمّد.
از قدرت پروردگار تعجّب نكنيد، من محمّد هستم و محمّد من است، و محمّد بن على عليهما السلام فرمود: اى گروه! از كار خدا تعجّب نكنيد، من على هستم، و على من است و همه ما يكى هستيم و از يك نور آفريده شده ايم، و روح ما از امر خدا و از عالم امر است، اوّل ما محمّد است وسط ما محمّد است و آخر ما محمّد است و همه ما محمّد هستيم.
جابر گويد: وقتى اين كلمات را از امام عليه السلام شنيدند همگى با صورت به روى زمين افتاده و سجده كردند و گفتند: ما به ولايت شما و مقامات پنهان شما ايمان آورديم و به ويژگيهاى شما اقرار كرديم.
امام سجّاد عليه السلام فرمود: يا قوم، ارفعوا رؤوسكم فأنتم الآن العارفون الفائزون المستبصرون، وأنتم الكاملون البالغون، اللَّه اللَّه لاتطّلعوا أحداً من المقصّرين المستضعفين على ما رأيتم منّي ومن محمّد فيشنعوا عليكم ويكذّبوكم...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
@ya_amiralmomenin110
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
اى گروه! سر از سجده برداريد، اكنون شما عارف، رستگار و آگاه شديد، و الآن كامل گرديد و به حدّ كمال رسيديد، شما را به خدا آنچه از من و فرزندم محمّد عليه السلام ديديد به هيچ يك از آشنايان خود كه به اين مرتبه نرسيده اند بلكه كوتاهى كرده اند و آنها را به ضعف كشيده اند خبر ندهيد كه شما را سرزنش و تكذيب مى كنند.
عرض كردند: گفتارتان را شنيديم و اطاعت مى كنيم.
فرمود: شما كه به حدّ رشد و كمال رسيده ايد اكنون برگرديد، و آنها برگشتند.
جابر گويد: عرض كردم: اى سرور من! هر كس اين امر را به وجهى كه بيان كرديد نشناسد ولى شما را دوست داشته باشد و از دشمنان شما بيزار باشد و به برترى شما قائل باشد حالش چگونه است؟
فرمود: او در مسير سعادت و خير و خوبى است تا آنكه به آن پايه از معرفت برسد.... [۱]
مؤلّف رحمه الله گويد: اين حديث صدر و ذيل طولانى دارد و ما به خاطر مناسبت نداشتن آن با اين كتاب ذكر نكرديم، و آن را شيخ حسين بن عبدالوهّاب در كتاب «عيون المعجزات» با مختصر تفاوتى در باب معجزات امام باقر عليه السلام نقل كرده است. [۲]
۳۵۶ / ۶ - عيّاشى رحمه الله در كتاب «تفسير» از بريد بن معاويه عجلى نقل كرده است كه گفت: نزد امام باقر عليه السلام حاضر بودم كه ناگاه شخصى كه از خراسان پياده براى ملاقات آن حضرت سفر كرده بود وارد شد، دو پاى خود را كه تركيدگى و شكاف برداشته بود براى نشان دادن بيرون آورد و عرض كرد:
بخدا قسم چيزى جز محبّت شما اهل بيت مرا به اين كار وا نداشت، و دوستى شما باعث شد كه اين راه طولانى را پياده بپيمايم.
امام باقر عليه السلام فرمود: واللَّه لو أحبّنا حجر حشره اللَّه معنا، وهل الدين إلّا الحبّ؟
بخدا قسم اگر سنگى ما را دوست بدارد خداوند تبارك و تعالى او را با ما محشور گرداند، و آيا دين چيزى جز محبّت است؟
همانا خداوند مى فرمايد:
«قُلْ إنْ كُنْتُم تُحِبُّونَ اللَّه فَاتَّبِعُوني يُحْبِبْكُمُ اللَّه » [۱]، «بگو اگر شما خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا شما را دوست داشته باشد».
و فرموده است: «يُحِبُّونَ مَن هاجَرَ إلَيْهِم » [۲] .
«مهاجرين را كه بسوى ايشان آمدند دوست مى دارند».
(و دو مرتبه تكرار فرمود: ) آيا دين چيزى جز محبّت و دوستى است؟ [۳]
۳۵۷ / ۷ - محمّد بن يعقوب كلينى رحمه الله در كتاب «كافى» از عبدالحميد وابشى نقل كرده است كه گفت: به امام باقر عليه السلام عرض كردم: همسايه اى دارم كه هر گونه حرامى را مرتكب مى شود، نماز را كه از مهمّترين تكاليف است بجا نمى آورد، و بقيّه واجبات را بطريق اولى ترك مى كند.
امام عليه السلام فرمود: سبحان اللَّه، خيلى بزرگ به نظرت آمده است؟ ألا اُخبرك بمن هو شرّ منه؟ مى خواهى بدتر از او را به تو معرّفى كنم؟
عرض كردم: بلى بفرمائيد....... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: بحار الأنوار: ۱۳/۲۶ ضمن ح۲.
[۲]: عيون المعجزات: ۷۸.
[۱]: سوره آل عمران، آيه ۳۱.
[۲]: سوره حشر، آيه ۹.
[۳]: تفسير عيّاشى: ۱۶۷/۱ ح ۲۷، بحار الأنوار: ۹۵/۲۷ ح ۵۷، تفسير برهان: ۲۷۷/۱ ح۹.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
فرمود: الناصب لنا شرٌّ منه. أما إنّه ليس من عبد يذكر عنده أهل البيت فيرقّ لذكرنا إلّا مسحت الملائكة ظهره، وغفر اللَّه له ذنوبه كلّها إلّا أن يجي ء بذنب يخرجه من الإيمان، وإنّ الشفاعة لمقبولة وما تقبل في ناصب، وإنّ المؤمن ليشفع لجاره وما له حسنة.
ناصبى (كسى كه آشكارا با اهل بيت عليهم السلام دشمنى مى كند و ناسزا مى گويد) از
او بدتر است، بدان بنده اى نيست كه ما اهل بيت نزد او ياد شويم پس با ياد ما قلبش نرم گردد و به ما متمايل شود مگر اينكه فرشته با بال خود بر پشت او بكشد (براى او دعا كند) و خداوند تبارك و تعالى همه گناهان او را بيامرزد مگر گناهى مرتكب شود كه او را از دائره ايمان خارج كند. و همانا شفاعت اولياء الهى درباره گنه كاران پذيرفته مى شود و در مورد ناصبى شفاعت كسى پذيرفته نمى شود.
مؤمن براى همسايه اش كه كار نيكوئى ندارد شفاعت مى كند و مى گويد: خداوندا! اين همسايه من است كه اذيّت و آزار را از من باز مى داشت، پس شفاعت او درباره همسايه اش پذيرفته شود، و خداوند تبارك و تعالى بفرمايد: من پروردگار تو هستم و من به پاداش دادن او سزاوارترم، پس او را در حاليكه هيچگونه ثوابى و كار نيكى ندارد داخل بهشت گرداند.
و همانا مؤمنى كه از همه كمتر توان شفاعت دارد در مورد سى نفر شفاعت مى كند و در اين هنگام است كه اهل دوزخ گويند:
«فَما لَنا مِن شافِعين × وَلا صَديقٍ حَميم × فَلَوْ أنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ المُؤْمِنين » [۱]، «ما شفيعى نداريم، و دوستى صميمى براى ما نيست، اگر بار ديگر به دنيا برمى گشتيم از مؤمنين ميشديم». [۲]
و در روايتى بعد از قرائت آيه امام باقر عليه السلام فرمود:
بخدا قسم! رتبه و مرتبه دوست بزرگ است چون خداوند تبارك و تعالى او را بر خويشاوند مقدّم داشته است. [۳]
۳۵۸ / ۸ - كلينى رحمه الله در كتاب «كافى» از حكم بن عتبه نقل مى كند:
در خدمت امام باقر عليه السلام بودم و خانه پر از جمعيّت بود كه ناگاه پيرمردى كه بر عصاى خود تكيه مى كرد آمد تا آنكه كنار در اطاق ايستاد و رو كرد به امام باقر عليه السلام و گفت: «السلام عليك يابن رسول اللَّه ورحمة اللَّه وبركاته»، اى
فرزند رسول خدا! درود و رحمت و بركات خداوندى بر شما باد. سپس ساكت شد و منتظر جواب ماند.
امام عليه السلام سلام او را به همان گونه پاسخ داد، آنگاه پيرمرد روى خود به اهل مجلس كرد و به آنها سلام نمود و ساكت ماند تا آنكه جمعيّت همگى سلام او را پاسخ گفتند.
سپس رو كرد به امام باقر عليه السلام و عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! مرا نزديك خود جاى بده، خدا مرا فدايت گرداند. بخدا قسم! براستى من شما را دوست دارم و هر كس شما را دوست داشته باشد دوست دارم، و بخدا قسم اين دوستىام بخاطر طمع دنيوى نيست، و من براستى با دشمنان شما دشمنم، و از آنها بيزارم و نفرت دارم، و بخدا قسم اين دشمنى و نفرت بخاطر انتقام جوئى يا كدورتى شخصى كه بين من و او باشد نيست، و بخدا قسم حلال شما را حلال مى دانم و حرام شما را حرام مى دانم، و منتظر امر شما و دولت كريمه شما هستم، آيا اميدوار باشم و شما نسبت به من اميدى داريد؟ خداوند مرا فداى شما گرداند.
امام باقر عليه السلام فرمود:
بسوى من بيا، بسوى من بيا، و او را كنار خود نشانيد سپس فرمود:
اى پيرمرد! شخصى خدمت پدرم علىّ بن الحسين عليهما السلام رسيد و از آن حضرت همين سئوال تو را پرسش نمود، پدرم به او فرمود:
إن تمُت ترد على رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم وعلى عليّ والحسن والحسين، وعلى عليّ بن الحسين عليهم السلام ويثلج قلبك، ويبرد فؤادك وتقرّ عينك وتستقبل بالروح والريحان مع الكرام الكاتبين.
اگر با اين حال از دنيا رفتى بر رسول خدا، اميرالمؤمنين، امام مجتبى، امام حسين و علىّ بن الحسين عليهم السلام وارد مى شوى و دلت خنك مى شود و قلبت خشنود و چشمانت روشن مى گردد و هنگامى كه جان به حلقومت مى رسد فرشتگان با آغوش باز و با دسته هاى گل به استقبال تو مى آيند.
و اگر زنده ماندى آنچه باعث روشنى چشمان تو است خواهى ديد و در مقامات عالى بهشت با ما خواهى بود...... #ادامه_دارد
-----
📚منابع:
[۱]: سوره شعراء، آيه ۱۰۲ - ۱۰۰.
[۲]: الكافى: ۱۰۱/۸ ح ۷۲، بحار الأنوار: ۵۶/۸ ح ۷۰، تفسير برهان: ۱۸۵/۳ ح۲، تأويل الآيات: ۳۹۱/۱ ح ۱۵.
[۳]: در تفسير برهان بعد از ذكر روايت پيشين دو روايت از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: مرتبه و منزلت دوست، بزرگ است بحدّى كه....
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
پيرمرد كه گويا از شنيدن گفتار امام باقر عليه السلام شوق زده شده بود عرض كرد: اى ابوجعفر! چه فرموديد؟
امام عليه السلام بار ديگر مطالبى را كه فرموده بود تكرار كرد.
پيرمرد شگفت زده گفت: اللَّه اكبر، اى ابوجعفر! اگر بميرم بر رسول خدا و اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين و علىّ بن الحسين عليهم السلام وارد مى شوم... و همان مطالبى را كه امام عليه السلام فرموده بود تكرار كرد. سپس پيرمرد صدا را به گريه بلند كرد و گريه راه گلويش را گرفته هق هق مى كرد تا نقش زمين گرديد، اهل مجلس از مشاهده حال اين پيرمرد و گريه هاى او همه ناله كردند.
امام باقر عليه السلام با انگشتان مبارك اشك از گوشه هاى چشم پيرمرد پاك كرد و آنها را فرو ريخت.
پيرمرد سر بلند كرد و به امام باقر عليه السلام عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! دست مبارك خود را بده تا ببوسم خداوند مرا فداى شما گرداند. آنگاه دست امام عليه السلام را گرفت و بوسيد و بر چشمان و صورت خود نهاد، سپس پيراهن خود را بالا زد و سينه و شكم خود را برهنه نمود و دست امام عليه السلام را بر آن گذاشت و بعد از آن از جا برخاست و سلام خداحافظى گفت.
امام باقر عليه السلام از پشت سرش به او نگاه مى كرد و او مى رفت، سپس رو به اهل مجلس كرد و فرمود:
من أحبّ أن ينظر إلى رجل من أهل الجنّة فلينظر إلى هذا.
هر كه دوست دارد يكى از اهل بهشت را ببيند به اين شخص نگاه كند.
حكم بن عتبه گويد: هرگز ماتمكده اى را شبيه آن مجلس نديده ام. [۱]
۳۵۹ / ۹ - علىّ بن ابراهيم قمى رحمه الله در تفسير آيه شريفه «تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِى الجَلالِ وَالإكْرام » [۱]، «پاك و بزرگوار است نام پروردگارت كه صاحب عزّت و بزرگى و بزرگوارى است» از امام باقر عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: نحن جلال اللَّه وكرامته الّتي أكرم اللَّه العباد بطاعتنا. [۲]
ما مظهر جلال و بزرگوارى خداونديم كه بندگان به اطاعت و فرمانبردارى از ما به كرامت و بزرگوارى خداوند نائل مى شوند.
مؤلّف رحمه الله گويد: اين روايت را روايت ديگرى از امام باقر عليه السلام تأييد مى كند: كسى كه روبرى امام عليه السلام تكبير بگويد يعنى خدا را به بزرگى ياد كند و بگويد: «لا إله إلّا اللَّه وحده لا شريك له»، «خدائى جز خداوند يكتا نيست، او بى همتا است و شريك ندارد»، خداوند براى او رضوان اكبر خود را (كه مراد بهشت رضوان است يا رضايت و خشنودى او است) واجب گرداند و كسى كه چنين توفيقى يافت خداوند لازم مى داند كه بين او و خليلش ابراهيم و حبيبش محمّد صلى الله عليه وآله وسلم و ساير رسولانش در دارالجلال جمع كند.
راوى كه سعد بن طريف است گويد: از آن حضرت سئوال كردم دارالجلال چيست؟ فرمود: مراد از «دار» ما هستيم و اشاره به همين مطلب دارد فرمايش پروردگار:
«تِلْكَ الدارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لايُريدُونَ عُلُوّاً فِي الأرْض وَلا فَساداً وَالعاقِبَةُ لِلْمُتَّقين » [۳]،
«اين خانه آخرت يعنى بهشت جاودان براى آنهايى است كه اراده برترى جويى و فساد بر روى زمين ندارند، و عاقبت نيكو مخصوص پرهيزكاران است».
فرمود: مراد از عاقبت در اين آيه ما هستيم و مودّت و دوستى ما مخصوص اهل تقوا است.
و خداوند تبارك و تعالى فرموده است: «تَبارَك اسْمُ رَبِّك ذِى الجَلال وَالإكْرام »، «ميمون و مبارك است نام پروردگارت كه صاحب عزّت و بزرگى و بزرگوارى است».
فرمود: ما مظهر بزرگوارى و كرامت خداونديم كه بندگان با فرمانبردارى از ما مشمول كرامت و بزرگوارى پروردگار مى شوند. [۱]
و نيز مؤلّف رحمه الله گويد: از آنچه ذكر كرديم تفسير دعاى بهاء كه در سحر شبهاى ماه رمضان وارد شده است ظاهر گرديد و روشن و واضح شد كه اهل بيت عليهم السلام مظهر جلال (كبريائى) و جمال (زيبائى) و غير اينها از صفات نيكوى پروردگار مى باشند.
۳۶۰ / ۱۰ - شيخ مفيد قدس سره در كتاب «إختصاص» از جابر بن يزيد جعفى نقل كرده است كه گفت: امام باقر عليه السلام براى من هفتاد هزار حديث، و بنابر نسخه ديگرى نود هزار حديث فرمود ..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: الكافى: ۷۶/۸ ح۳۰، الوافى: ۷۹۹/۵ ح۳، بحارالأنوار: ۳۶۱/۴۶ ح۳، ارشاد القلوب: ۲۹۸/۲ با كمى اختلاف.
[۱]: سوره الرحمن، آيه ۷۸.
[۲]: تفسير القمي: ۳۴۶/۲، بحار الأنوار: ۱۹۶/۲۴ ح ۲۰، تفسير برهان: ۲۷۲/۴ ح۱.
[۳]: سوره قصص، آيه ۸۳.
[۱]: بصائر الدرجات: ۳۱۲ ضمن ح ۱۲، بحار الأنوار: ۳۹۷/۲۴ ح ۱۱۶، تفسير برهان: ۲۹۸/۴ ح۲.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
امام باقر عليه السلام براى من هفتاد هزار حديث، و بنابر نسخه ديگرى نود هزار حديث فرمود كه يكى از آنها را به كسى نگفتم.
مى گويد: به امام باقر عليه السلام عرض كردم: فداى شما گردم بار سنگينى از علوم و اسرار خود بر دوش من نهاده ايد كه آنها را براى كسى هم نمى توانم بازگو كنم، و گاهى در سينهام طوفانى بپا مى كند كه حالتى شبيه به جنون به من دست مى دهد.
فرمود: يا جابر؛ فإذا كان ذلك فاخرج إلى الجبّان فاحفر حفيرة ودلّ رأسك فيها، ثمّ قل: حدّثني محمّد بن عليّ بكذا وكذا.
اى جابر! وقتى چنين حالتى برايت پيش آمد سر به صحرا بگذار و در آنجا گودالى حفر كن، و سر خود را در ميان آن داخل كن و سپس بگو: محمّد بن على عليهما السلام به من چنين فرمود. [۲]
مؤلّف رحمه الله گويد: جابر جعفى با اين مقام والايى كه دارد در حديثى امام باقر عليه السلام به او فرمود:
فإذا ورد عليك يا جابر شي ء من أمرنا فلان له قلبك فأحمد اللَّه، وإن أنكرته فردّه إلينا أهل البيت، ولاتقل: كيف جاء هذا؟ و كيف كان؟ أو كيف هو؟ فإنّ هذا واللَّه هو الشرك باللَّه العظيم. وليس ذلك إلّا لعظم أسرارهم عليهم السلام.
هرگاه از امر ما (كه مربوط به شئونات امام عليه السلام و مقام والاى او است) چيزى شنيدى و قلب تو آن را پذيرفت خداوند را سپاس و ستايش كن، و اگر قلب تو آن را انكار كرد آن را به خود ما اهل بيت واگذار (بگو خود آنها مى دانند) و مگو چطور اين حديث صادر شده؟ چطور بوده؟ و چگونه است؟ زيرا اين ردّ كلام ما مى باشد و بخدا قسم شرك ورزيدن به خداوند بزرگ است. [۱]
و اينها همه به خاطر عظمت و بزرگى اسرار اهل بيت عليهم السلام است.
۳۶۱ / ۱۱ - ابن شهراشوب در كتاب «مناقب» از امام باقر عليه السلام نقل كرده است كه جابر از آن حضرت درباره اين فرمايش پروردگار: «وَكَذلكَ نُري إبْراهيمَ مَلَكُوتَ السمواتِ وَالأرْض وَلِيَكُونَ مِنَ المُوقِنين » [۲] «ما باطن آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان داديم تا اينكه از اهل يقين باشد»، سئوال كرد.
امام عليه السلام دستش را بالا برد و فرمود: سرت را بلند كن و نگاهى به بالا بينداز.
جابر گويد: سر خود را بلند كردم، ديدم سقف جدا جدا و پراكنده گشته است، به شكافى از آن پيوسته نگريستم تا اينكه نورى را ديدم كه چشمم از ديدن آن سرگردان شد.
امام عليه السلام فرمود: ابراهيم عليه السلام اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را ديد، اكنون به زمين نگاه كن و سپس سرت را بلند كن.
چون سرم را بلند كردم ديدم سقف به حال اوّل برگشت.
سپس امام عليه السلام دست مرا گرفت و از خانه خارج شد و لباسى به من پوشانيد و فرمود: چشمان خود را ببند.
پس از مدّتى فرمود: تو الآن در ظلمات و آن تاريكى هائى هستى كه ذوالقرنين ديد.
چشمان خود را باز كردم هيچ چيزى را نديدم، سپس چند گام برداشت و فرمود: اكنون كنار آن چشمه آب حيات هستى كه خضر از آن نوشيد، سپس از اين عالم خارج شديم و از پنچ عالم گذشتيم، آنگاه فرمود:
اين ملكوت زمين است، بعد از آن فرمود: چشمان خود را ببند و دستم را گرفت، ناگهان ديدم در همان خانه اى هستيم كه قبلاً آنجا بوديم و آن لباسى را كه بر من پوشانيده بود بيرون آورد.
عرض كردم: فداى شما گردم چند ساعت از روز گذشته است؟
فرمود: سه ساعت. [۱]
مؤلّف رحمه الله گويد: سيّد هاشم بحرانى رحمه الله در كتاب «تفسير برهان» روايت شريفى را در تفسير اين آيه نقل كرده است كه ذكر آن در اينجا خالى از بهره و فايده نيست...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۲]: الإختصاص: ۶۱، بحار الأنوار: ۳۴۰/۴۶ ح ۳۰.
[۱]: بحار الأنوار: ۲۰۸/۲ ح ۱۰۲.
[۲]: سوره أنعام، آيه ۷۵.
[۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۹۴/۴، بحار الأنوار: ۲۶۸/۴۶ ذيل ح ۶۵، تفسير برهان: ۵۳۲/۱ ح۹ به نقل از اختصاص: ۳۱۷ (با كمى اختلاف).
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
مى گويد: روايت شده است كه خداوند هنگاميكه او را به آسمانها بالا برد بينائى او را نيرو بخشيد تا آنكه زمين و ساكنان آن را ديد، به كنارى توجّه كرد ديد زن و مردى به كار زشتى مشغولند، آنها را نفرين كرد، هر دو هلاك شدند، سپس زن و مرد ديگرى را در آن حال ديد، بر آنها نفرين كرد، آن دو نيز هلاك شدند، بعد از آن زن و مرد ديگرى را همانگونه مشاهده كرد آنها را هم نفرين كرد و هلاك شدند، براى مرتبه چهارم وقتى زن و مرد ديگرى را آنگونه ديد و خواست نفرين كند خداوند تبارك و تعالى به او وحى فرستاد:
يا إبراهيم، اكفف دعوتك عن إمائي وعبادي فإنّي أنا الغفور الرحيم الجبّار الحليم، لاتضرّني ذنوب عبادي كما لاتنفعني طاعتهم، ولست أسوسهم بشفاء الغيظ كسياستك.
اى ابراهيم! از نفرين كردن بر بندگان من خوددارى كن، من پروردگار آمرزنده مهربان، و جبران كننده بردبار هستم، گناه بندگانم به من ضررى نمى زند همانطور كه از اطاعت آنها سودى نمى برم، آنها را براى بهبود يافتن خشم خود تأديب نمى كنم، آنطور كه تو تدبير مى كنى.
پس دعا نكن بر عليه بندگان و كنيزان من، و از نفرين آنها خوددارى كن و همانا تو بنده من هستى كه از طرف من مأموريّت دارى آنها را بيم دهى، نه آنكه در پادشاهى با من شركت داشته باشى، و نه آنكه بر من و بندگانم چيره شوى.
و بندگانم نسبت به من بين يكى از اين سه حالت هستند: يا از گناه خود توبه مى كنند، من توبه آنها را مى پذيرم و گناهانشان را مى آمرزم، و زشتى هاى آنها را مى پوشانم، يا از عذاب آنها خوددارى مى كنم، زيرا مى دانم از نسل آنها فرزندان باايمان به دنيا خواهند آمد، لذا با پدران كافر مدارا مى كنم، و نسبت به مادران كافر درنگ مى كنم، و عذاب بر آنها نازل نمى كنم تا آن اشخاص باايمان از نسل آنها بيرون آيند، و وقتى اين كار صورت گرفت عذاب من بر آنها فرود مى آيد و بلاى من آنها را احاطه مى كند، و اگر از اين دو قسم نباشند عذابى كه براى آنها مهيّا كردهام سخت تر است از آنچه تو اراده مى كنى، زيرا آنها را بر حسب بزرگى و عظمت و كبريايى خود عذاب مى كنم.
يا إبراهيم، فخلّ بيني وبين عبادي فإنّي أرحم بهم منك، وخلّ بيني وبين عبادي فإنّي أنا الجبّار الحليم العلّام، اُدبّرهم بعلمي واُنفذ فيهم قضائي.
اى ابراهيم! مرا با بندگانم واگذار، همانا من به آنها مهربانتر از تو هستم، و مرا با آنها واگذار، زيرا من جبران كننده و بردبار و بسيار دانا مى باشم، آنها را به علم خود تدبير مى كنم و حكم خود را در ميان آنها اجرا مى نمايم. [۱]
محدّث قمى رحمه الله اين حديث را روايت كرده و فرموده است: نظير اين كار - يعنى نشان دادن ملكوت آسمانها و زمين و ساكنان آن، و نشان دادن عرش و فرشتگانى كه آن را بر دوش دارند - براى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و اميرالمؤمنين عليه السلام و ائمّه طاهرين عليهم السلام صورت گرفته است. [۱]
۳۶۲ / ۱۲ - فرات رحمه الله در تفسير خود از بريد بن معاويه عجلى و ابراهيم احمرى نقل مى كند كه گفتند: محضر امام باقر عليه السلام شرفياب شديم و زياد نزد آن حضرت حضور داشت، امام عليه السلام به او فرمود:
اى زياد! چه شده است مى بينم پاهايت تركيدگى و شكاف برداشته است؟
عرض كرد: با شتر ضعيف و لاغرى كه دارم اين راه را پيموده ام، او از حمل من عاجز بود، و گاهى پياده مى شدم و او را به راه رفتن وا مى داشتم، و چيزى جز دوستى شما و اشتياق ديدار شما مرا بر اين كار وانداشت، سپس سر را به زير انداخت، بعد از مدّتى عرض كرد: فداى شما گردم، گاهى كه تنها هستم (يا با خود خلوت مى كنم) شيطان به سراغ من مى آيد معصيتها و گناهان گذشتهام را بياد من مى آورد و آن قدر وسوسه مى كند كه مرا به يأس و نااميدى بكشاند، آنگاه دوستى خود را با شما و ارتباط و دلبستگىام را به شما بخاطر مى آورم (قلبم آرام مى گيرد و اميدوار مى شوم).
امام باقر عليه السلام فرمود: يا زياد، وهل الدين إلّا الحبّ والبغض؟
اى زياد! آيا دين چيزى جز دوستى و دشمنى است؟...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: تفسير امام عسكرى عليه السلام: ۵۱۳، تفسير برهان: ۵۳۲/۱ ح ۱۱، بحار الأنوار: ۲۷۸/۹ ضمن ح۲، به نقل از احتجاج: ۲۶/۱.
[۱]: تأويل الآيات: ۸۱۸/۲ ح ۴، بحار الأنوار: ۹۷/۲۵ ح ۷۱، مدينة المعاجز: ۴۴۹/۲ ح ۶۷۴.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
سپس سه آيه از قرآن را تلاوت فرمود كه گويا آنها را در كف دست داشت
(يعنى بدون اينكه تأمّل نمايد و فكر كند قرائت كرد):
«وَلكنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إلَيْكُمُ الإيمانَ وَزيَّنَهُ في قُلُوبِكُم... » [۱]، «خداوند ايمان را محبوب شما گردانيد و آن را در دلهاى شما زيبا جلوه داد».
«يُحبُّونَ مَنْ هاجَرَ إلَيْهِمْ » [۲]، «كسانى را كه بسوى ايشان هجرت مى كنند دوست مى دارند».
«إنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعوني يُحْبِبْكُم اللَّهُ وَيَغْفِر لَكُم ذُنُوبَكُم وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ » [۳] .
«اگر خدا را دوست داريد از دستورات من پيروى كنيد تا خدا شما را دوست بدارد و گناهان شما را بيامرزد، و او آمرزنده و مهربان است».
سپس فرمود: مردى خدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم رسيد و عرض كرد: اى رسول خدا! من روزه داران را دوست دارم و خودم روزه نمى گيرم، و نمازگزاران را دوست دارم و خود نماز نمى خوانم، و آنها را كه بذل و بخشش مى كنند و صدقه مى دهند دوست دارم، ولى خودم احسان و بخشش نمى كنم.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: أنت مع من أحببت ولك ما اكتسبت، أما ترضون أن لو كانت فزعة من السماء فزع كلّ قوم إلى مأمنهم وفزعنا إلى رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم وفزعتم إلينا.
تو با كسانى هستى كه آنها را دوست دارى، و آنچه را بجا آورى به تو پاداش مى دهند، آيا خشنود نمى شويد وقتى حادثه وحشتناك آسمانى پديد آيد هر گروهى به پناهگاه خود رود، و ما به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم پناهنده شويم، و شما در آن هنگام به ما پناهنده شويد؟ [۴]
۳۶۳ / ۱۳ - شيخ مفيد قدس سره از محمّد بن مسلم ثقفى نقل مى كند كه گفت: از امام باقر عليه السلام درباره اين آيه سئوال كردم: «فَاُولئِكَ يُبَدِّلُ اللَّه سَيِّئاتِهِمْ حَسَنات وَكانَ
اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً » [۱] «خداوند بدى هاى ايشان را به خوبىها تبديل مى كند و خداوند آمرزنده و مهربان مى باشد»، حضرت فرمود:
فرداى قيامت مؤمن گنه كارى را در محلّ بازرسى و حساب نگه مى دارند، و خداوند خودش بررسى حساب او را به عهده دارد و كسى را از آن آگاه نمى كند، گناهانش را بياد او مى آورد و او به همه بدى هاى خود اقرار و اعتراف مى نمايد، آنگاه خداوند به آنها كه مى نويسند دستور مى دهد همه آنها را به خوبىها و ثوابها تبديل كنيد و پس از آن براى مردم ظاهر كنيد.
مردم وقتى پرونده او را مى بينند مى گويند: آيا اين بنده حتّى يك گناه نداشته است؟ سپس خداوند او را به بهشت روانه سازد.
فهذا تأويل الآية وهي في المذنبين من شيعتنا خاصّة.
و اين است تفسير و تأويل اين آيه شريفه، و اين تنها در مورد گنه كاران شيعه است، يعنى اين لطف الهى مخصوص شيعيان ما اهل بيت است. [۲]
۳۶۴ / ۱۴ - علّامه مجلسى قدس سره در كتاب شريف «بحار الأنوار» مى نويسد: از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه آن حضرت درباره آيه شريفه «وَإنّي لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى » [۳]، «هر آينه من آمرزندهام كسى را كه توبه كند و به سوى من بازگشت نمايد و ايمان آورد و كار نيكو انجام دهد سپس به راه هدايت رود»، فرمود:
مقصود اينستكه به ولايت ما اهل بيت عليهم السلام راه پيدا كند و هدايت شود. [۴]
۳۶۵ / ۱۵ - شيخ طوسى قدس سره در كتاب «امالى» از خيثمه نقل مى كند كه گفت: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه آن حضرت فرمود:
نحن جنب اللَّه، ونحن صفوة اللَّه، ونحن خيرة اللَّه ونحن مستودع مواريث الأنبياء، ونحن اُمناء اللَّه عزّوجلّ، ونحن حجج اللَّه، ونحن حبل اللَّه ونحن رحمة اللَّه على خلقه.
ما جنب خدا هستيم، [۱] ما خالص و برگزيده خدا و اختيار شده او هستيم،..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: سوره حجرات، آيه ۷.
[۲]: سوره حشر، آيه ۹.
[۳]: سوره آل عمران، آيه ۳۱.
[۴]: تفسير فرات: ۴۲۸ ح ۵۶۷، بحار الأنوار: ۶۳/۶۸ ح ۱۱۴، الكافى: ۷۹/۸ ح ۳۵، تفسير برهان: ۲۰۶/۴ ح۱.
[۱]: سوره فرقان، آيه ۷۰.
[۲]: امالى مفيد: ۲۹۸ ح ۸، بحار الأنوار: ۱۰۰/۶۸ ح۴، امالى طوسى: ۷۲ ح ۱۴ مجلس سوّم، تأويل الآيات: ۳۸۲/۱ ح ۲۰، بحار الأنوار: ۲۶۱/۷ ح ۱۲، تفسير برهان: ۱۷۵/۳ ح۳، بشارة المصطفى: ۷.
[۳]: سوره طه، آيه ۸۲.
[۴]: تأويل الآيات: ۳۱۶/۱ ح ۱۱، بحار الأنوار: ۱۴۸/۲۴ ح ۲۶، تفسير برهان: ۴۰/۳ ح۵.
[۱]: جنب به معنى پهلو و كنار است و اين كنايه از مقام قرب آن بزرگواران به پروردگار است.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
ميراث انبياء نزد ما به وديعه سپرده شده است، ما امانتدار الهى و امين او هستيم، وما ريسمان خداوندى و وسيله ارتباط او با خلق هستيم، ما رحمت خداوند هستيم كه بر بندگانش ارزانى داشته است.
ما هستيم كه خداوند آفرينش خود را به وجود ما آغاز كرد، و به وجود ما آن را پايان مى دهد، ما پيشوايان هدايت و چراغهاى روشن او در تاريكى ها، و محلّ تابش نور هدايت هستيم، ما پرچمها و نشانه هاى برافراشته براى اهل دنيا هستيم، ما سابقون [۲] هستيم و از نظر رتبه و مرتبه و فضيلت، از همگان پيشى گرفته ايم و ما آخرون [۳] هستيم كه از نظر زمانى ديرتر از ديگران آمده ايم.
كسى كه به دامن ما چنگ زند به ما ملحق مى شود و نجات پيدا مى كند، و كسى كه از ما عقب افتد و با ما همراهى نكند در درياى غرور و جهالت خود غرق مى شود، ما فرمانده و رهبر مردمان روسفيديم، ما حريم پروردگار و در حمايت او هستيم، ما راه روشن و جادّه مستقيم بسوى خداونديم، ما از نعمتهاى خدا بر بندگان و راه آشكار او و كانون شرع نبوى هستيم، ما جايگاه و محلّ قرار گرفتن رسالت يعنى حقايق و اسرار رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هستيم.
ما اصل و اساس دين هستيم، فرشتگان با ما رفت و آمد دارند، ما نورافكنيم براى آنها كه در طلب نور هستند، و راه نجاتيم براى آنها كه پيروى كنند، ما مردمان را به بهشت راهنمايى مى كنيم، و ما فرماندهان اسلام و دستاويز محكم و باعث عزّت و آبروى آن هستيم، ما همانند پلها هستيم كه هر كه بر آن عبور كند (يعنى از دستورات ما پيروى كند و
با ما باشد) مى تواند به راه خود ادامه دهد و به مقصد برسد، و هر كس جا بماند و به راه ديگر رود هلاك مى شود، ما در قلّه رفيع و اوج عظمت هستيم.
ما هستيم كه خداوند به واسطه ما رحمت خود را نازل مى كند و بارانش را سرازير مى نمايد، و ما هستيم كه خداوند به واسطه ما عذاب را از شما برطرف مى كند.
فمن أبصرنا وعرفنا وعرف حقّنا وأخذ بأمرنا فهو منّا وإلينا.
كسى كه درباره ما آگاهى پيدا كند و ما و حقّ ما را بشناسد و فرمان ما را اطاعت كند از ما است و سرانجام به سوى ما مى آيد. [۱]
۳۶۶ / ۱۶ - علّامه مجلسى قدس سره در كتاب «بحار الأنوار» از كتاب «محاسن برقى» از ابوبصير و از امام باقر يا امام صادق عليهما السلام نقل مى كند كه فرمود:
إذا مات العبد المؤمن دخل معه في قبره ستّة صور، فيهنّ صورة هي أحسنهنّ وجهاً، وأبهاهنّ هيئة وأطيبهنّ ريحاً وأنظفهنّ صورة.
هنگامى كه مؤمن مى ميرد با او در قبرش شش صورت وارد مى شود، در ميان آن شكل و شمايلها صورتى است كه از همه چهره اش نيكوتر، و شكل و كيفيّت او باشكوهتر و خوش بوتر و پاكيزه تر است.
بعد فرمود: از اين شش صورت يكى طرف راست او، يكى طرف چپ، يكى روبرو، يكى پشت سر، يكى پائين پا و آنكه از همه زيباتر است بالاى سرش مى ايستد، اگر چيزى (بلائى يا عذابى) از طرف راست او پيش آيد آن صورتى كه در سمت راست ايستاده آن را مانع شود، و همينطور ساير جهات شش گانه.
بعد فرمود: آنكه زيباتر از همه صورتها است به صورتهاى ديگر گويد: شما خودتان را معرّفى كنيد خداوند به شما جزاى خير از طرف من دهد، آنگاه صورت دست راست گويد: من نمازم، صورت دست چپ گويد: من
زكاتم، صورت روبرو گويد: من روزه ام، صورتى كه در پشت سر است گويد: من حجّ و عمرهام و آن صورتى كه در پائين پاى او است مى گويد: من آن خوبى و احسانم كه به برادران خود كرده است.
سپس اين صورتها گويند: اكنون تو خودت را معرّفى كن، تو كه از همه ما زيباتر و خوش بوتر و باشكوهترى كيستى؟
مى گويد: أنا الولاية لآل محمّد صلوات اللَّه عليهم أجمعين.
من ولايت و دوستى آل محمّد - كه درود خداوند بر همه آنها باد - مى باشم. [۱]
۳۶۷ / ۱۷ - شيخ طوسى قدس سره در كتاب «امالى» از جابر بن يزيد جعفى نقل كرده است كه گفت: سرور جهانيان امام باقر عليه السلام را هجده سال خدمت كردم، هنگامى كه خواستم از نزد آن حضرت بيرون روم و با او وداع كنم عرض كردم: حديثى بفرمائيد تا استفاده كنم..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۲]: سابقون ؛ اشاره به آيه مباركه «السابقون السابقون × اولئك المقرّبون » دارد.
[۳]: آخرون اشاره به آيه مباركه «وقليل من الآخرين» دارد.
[۱]: امالى طوسى: ۶۵۴ ح۴ مجلس ۳۴، بحار الأنوار: ۲۴۸/۲۶ ح ۱۸، مناقب ابن شهراشوب: ۲۰۶/۴، بصائر الدرجات: ۶۲ ح ۱۰، المحتضر: ۱۲۸، ارشاد القلوب: ۳۱۶/۲.
[۱]: محاسن: ۲۳۲ ح ۴۳۲، بحار الأنوار: ۲۳۴/۶ ح ۵۰.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
فرمود: اى جابر! بعد از هجده سال كه در خدمت ما بودى هنوز هم منتظر شنيدن گفتار ما هستى؟
عرض كردم: بلى، شما درياى بى پايانى هستيد كه هرچه از آن بردارند تمام نمى شود و به انتهاى آن نمى توان رسيد. فرمود:
يا جابر؛ بلّغ شيعتي عنّي السلام وأعلمهم أنّه لا قرابة بيننا وبين اللَّه عزّوجلّ ولايتقرّب إليه إلّا بالطاعة له. يا جابر؛ من أطاع اللَّه وأحبّنا فهو وليّنا، ومن عصى اللَّه لم ينفعه حبّنا.
اى جابر! به شيعيانم از طرف من سلام برسان و به آنها خبر بده كه بين ما و خداوند هيچگونه خويشاوندى نيست و جز با اطاعت كردن از او به مقام قربش نمى توان رسيد.
اى جابر! كسى كه از فرامين الهى اطاعت كند و ما را دوست بدارد او اهل
ولايت ما است و كسى كه نافرمانى پروردگار كند دوستى ما به او سودى نمى بخشد.
اى جابر! چه كسى از خداوند درخواست نموده و او مرحمت نفرموده است؟ يا بر خدا توكّل كرده و او را كفايت ننموده و يا به او اعتماد و اطمينان داشته و نجات پيدا نكرده است؟
اى جابر! دنيا را همانند منزلگاهى قرار بده كه براى مدّتى در آنجا فرود آمده اى و مى خواهى منتقل شوى، آيا دنيا مثل مركبى نيست كه در خواب بر آن سوار شده اى و وقتى بيدار گشتى از آن خبرى نبوده، نه بر آن سوار بودى و نه زمام آن را بدست داشتى، بلكه روى بسترت آرميده بوده اى؟ يا همانند لباسى كه آن را پوشيده باشى، و يا كنيزى كه با آن همبستر شده باشى؟
اى جابر! دنيا نزد صاحبان عقل و خرد همانند سايه اى روان است.
«لا إله الّا اللَّه» يعنى اعتقاد به يكتايى خداوند، عزّت و آبروى اهل ايمان است.
نماز كانون اخلاص و باعث دورى از تكبّر و خودپسندى است، زكات روزى را افزايش مى دهد، روزه و حجّ دل را آرامش مى بخشند، قصاص [۱] و حدود [۲] باعث جلوگيرى از خونريزىها است.
و دوستى ما اهل بيت نظم و سامان به امور دين مى دهد، خداوند تبارك و تعالى ما و شما را از كسانى قرار دهد كه در پنهانىها از او خوف و هراس دارند و از قيامت مى ترسند. [۳]
مؤلّف رحمه الله گويد: در روايت مذكور اين جمله كه فرموده است: «كسى كه نافرمانى خدا كند دوستى ما به او سودى نمى بخشد» با روايات فراوان ديگرى كه دوستى اهل بيت عليهم السلام را با داشتن گناهان هم سودمند ذكر مى كند
ظاهراً منافات دارد [۱] و براى جمع بين اين دو دسته از روايات مى توان گفت:
اين روايت به گروهى اشاره دارد كه چون خود را از اهل بهشت تصوّر كردند خويشتن را در ارتكاب گناهان آزاد و از هر گونه خطرى ايمن دانسته اند و به خاطر همين به آنها فرموده اند كه به دوستى ما مغرور نشويد.
يا اينكه گفته شود: نسبت به گرفتارى هاى دنيا و عالم برزخ دوستى اهل بيت عليهم السلام به اهل معاصى سودى نمى بخشد، امّا نسبت به سختى هاى قيامت براى آنها سودمند است.
و به اين تفصيل اشاره دارد روايتى كه علىّ بن ابراهيم قمى در تفسير آيه شريفه «فَيَوْمَئِذٍ لايُسْئَلُ عَن ذَنْبِه » [۲]، نقل كرده است كه هر كس ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام را پذيرفته و از دشمنان او بيزارى جسته باشد، حلال او را حلال و حرامش را حرام بداند و با اين وصف گناهانى را مرتكب شود و در دنيا از آن توبه نكند، بخاطر آن گناهان در عالم برزخ او را عذاب كنند، و وقتى وارد قيامت مى شود گناهى برايش نماند تا از او بازجوئى كنند. [۳].... #ادامه_دارد
---
📚منابع:
[۱]: قصاص يعنى كيفر دادن كسى به همان گونه كه او عمل كرده است.
[۲]: حدود ؛ حكم شرع است و آن عقوبتى است كه گناهكار را از بازگشت به گناه باز مى دارد و موجب تأديب ديگران مى شود.
[۳]: امالى طوسى: ۲۹۶ ح ۲۹ مجلس ۱۱، بحار الأنوار: ۱۸۲/۷۸ ح ۸.
[۱]: در «تفسير امام عسكرى عليه السلام: ۲۰» از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم روايت شده است كه فرمود: اگر على عليه السلام را اهل آسمانها و زمين دشمن داشته باشند خداوند بخاطر اين دشمنى همه آنها را هلاك سازد، و اگر همه كفّار او را دوست بدارند خداوند به پاداش اين محبّت به آنها عاقبت بخيرى مرحمت كند و به آنها توفيق دهد كه ايمان آورند، سپس همه آنها را به رحمت خود وارد بهشت نمايد. و در ص ۳
۹۲ ضمن يك حديث قدسى نقل مى كند كه اگر يكى از كفّار يا همه آنها يكى از اهل بيت پيغمبر عليهم السلام يا اصحاب راستين او را دوست بدارند خداوند به پاداش اين محبّت توفيق توبه كردن و ايمان آوردن به آنها مرحمت كند و سپس ايشان را وارد بهشت نمايد.
[۲]: سوره الرحمن، آيه ۳۹.
[۳]: تفسير قمى: ۶۶۰، تفسير برهان: ۲۶۸/۴، بحار الأنوار: ۲۴۶/۶ ح ۷۷.
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
يا اينكه گفته شود: بعضى از نافرمانىها و گناهان باعث از بين رفتن موضوع محبّت و دوستى مى شوند و محبّتى باقى نمى گذارند تا بر آن اثرى
بار شود، و شاهدش روايتى است كه امام عسكرى عليه السلام در تفسير خود از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم نقل فرموده اند:
يا عباد اللَّه، فاحذروا الإنهماك في المعاصي والتهاون بها، فإنّ المعاصي يستولى بها الخذلان على صاحبها، حتّى يوقعه فيما هو أعظم منها، فلايزال يعصي ويتهاون ويخذل ويوقع فيما هو أعظم ممّا جنى، حتّى يوقعه في ردّ ولاية وصيّ رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم ودفع نبوّة نبيّ اللَّه، ولايزال أيضاً بذلك حتّى يوقعه في دفع توحيد اللَّه، والإلحاد في دين اللَّه. [۱]
اى بندگان خدا! از فرو رفتن در گناهان و سبك شمردن آنها بپرهيزيد، زيرا گناهان خوارى و پستى را بر گنه كار چيره مى سازد تا آنكه او را به ارتكاب گناهان بزرگتر مبتلا مى كند، پس پيوسته نافرمانى مى كند و آن را سبك مى شمارد و خود را ذليل مى كند و به انجام گناهان بزرگتر مبتلا مى شود تا اينكه به مرحله انكار ولايت جانشين رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم مى رسد، و نبوّت پيغمبر خدا را رد مى كند، و كم كم در شقاوتش ادامه مى دهد تا توحيد پروردگار را هم منكر مى گردد و يك آدم ملحدى در دين خدا مى شود.
و حديث ۳۲ از باب هشتم اين مطلب را تأييد مى كند.
و نيز امام باقر عليه السلام فرموده است:
ما عرف اللَّه من عصاه.
كسى كه نافرمانى خدا كند در حقيقت او را نشناخته است.
و اين شعر را قرائت نمود:
تعصي الإله وأنت تظهر حبّه
هذا لعمرك في الفعال بديع
لو كان حبّك صادقاً لأطعته
إنّ المحبّ لمن يحبّ مطيع [۲]
خدا را نافرمانى مى كنى و اظهار دوستى مى كنى، به دين و مذهب قسم اين در ميان كارها پديده عجيبى است.
اگر راستى او را دوست داشته باشى از او فرمانبردارى مى كنى، هر دوست دارنده اى از كسى كه او را دوست دارد اطاعت مى كند.
۳۶۸ / ۱۸ - طبرى رحمه الله در كتاب «بشارة المصطفى» از امام باقر عليه السلام نقل كرده است كه فرمود:
إنّ اللَّه سبحانه يبعث شيعتنا يوم القيامة من قبورهم على ما كان من الذنوب والعيوب ووجوههم كالقمر ليلة البدر.
خداوند تبارك و تعالى شيعيان ما را در قيامت از قبرهاى ايشان خارج مى كند، و با همه گناهان و عيوبى كه دارند چهره هاى ايشان چون ماه شب چهارده درخشان است.
ترس هاى آنها آرام و زشتى هايشان پوشيده گشته است، به آنها آرامش و اطمينان بخشيده شده است، مردمان مى ترسند و آنها هيچگونه ترسى ندارند، همه غمناكند و ايشان هيچ غصّه اى ندارند، وارد صحنه قيامت مى شوند با شترانى كه بالهاى طلائى درخشنده دارند، و بدون هيچگونه زحمتى رام شده اند، گردنهاى آنها از ياقوت سرخ و نرمتر از ابريشم است، و همه اين الطاف الهى بخاطر اعزاز و اكرام آنها است. [۱]
۳۶۹ / ۱۹ - شيخ حسن بن سليمان رحمه الله در كتاب «المحتضر» مى گويد: از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: خداوند تبارك و تعالى چهارده هزار سال قبل از آفرينش آدم چهارده نور از نور عظمت خود آفريد، و آن ارواح ما بود.
به آن حضرت عرض شد: اى فرزند رسول خدا! آنها را به ترتيب نام ببر كه آن چهارده نور چه كسانى هستند؟
فرمود: محمّد، على، فاطمه، حسن، حسين و نه نفر از فرزندان
حسين عليهم السلام كه نهمين ايشان قيام كننده آنان است.
سپس همه آنها را يكى پس از ديگرى نام برد، و بعد از آن فرمود:. .... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: تفسير امام عسكرى عليه السلام: ۲۶۴ ح ۱۳۲، بحار الأنوار: ۳۶۰/۷۳ ح ۸۳، المستدرك: ۳۳۶/۱۱ ح۶، تنبيه الخواطر: ۱۰۲/۲.
[۲]: تحف العقول: ۲۹۴، بحار الأنوار: ۱۷۴/۷۸ ح ۲۱.
[۱]: بشارة المصطفى: ۴۶، بحار الأنوار: ۱۲۷/۶۸ ح ۵۷.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_نوزدهم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات
شكافنده #دانش پيغمبران
حضرت #محمّد بن #عليّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
حسين عليهم السلام كه نهمين ايشان قيام كننده آنان است.
سپس همه آنها را يكى پس از ديگرى نام برد، و بعد از آن فرمود:
بخدا قسم ؛ ما جانشينان پيغمبريم و كسانى هستيم كه آن حضرت به آنها وصيّت كرده است، ما آن مثانى هستيم كه خداوند به پيامبر ما حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم عطا كرده است، ما درخت نبوّت و محلّ رويش رحمت و كانون حكمت، و چراغهاى دانش، و جايگاه رسالت، و محلّ رفت و آمد فرشتگان، و گنجينه اسرار الهى و امانت خداوند بر بندگان او، و حريم پاك پروردگار بزرگ، و عهد و پيمان او هستيم كه بندگانش را از آن سئوال كند.
هر كس به عهد و پيمانى كه با ما بسته است وفا كند و حقّ و حرمت ما را حفظ كند به پيمان الهى وفا كرده است، و كسى كه با ما پيمان شكنى كند تعهّد و پيمان خود را با خداوند شكسته است، كسى كه ما را شناخت به ما معرفت پيدا كرد، و آنكس كه ما را نشناخت نسبت به ما جاهل است.
نحن الأسماء الحسنى الّتي لايقبل اللَّه من العباد عملاً إلّا بمعرفتنا.
ما نامهاى نيكوئى هستيم كه خداوند عملى را از بندگانش جز با معرفت و شناخت ما نمى پذيرد.
و بخدا قسم ؛ ما آن كلماتى هستيم كه آدم از خداوند فرا گرفت و او را به آنها خواند و توبه اش پذيرفته گرديد، خداوند تبارك و تعالى ما را آفريد و آفرينش ما را نيكو قرار داد، و به ما صورت و شمايل بخشيد و آن شكل و شمايل را زيبا ترسيم نمود.
ما را چشم بيناى خود بر بندگانش و زبان گوياى خود در ميان آفريدگانش، و دست گسترده خود به رأفت و مهربانى بر آنها قرار داد، ما را وجه خود كه از آن جهت بايد به او روى آورند، و دربان خود كه بر او راهنمائى كنند قرار داد، ما را خزانه دار علم و دانش و بازگوكننده وحى و نشانه هاى دينش، و دستاويز محكم و راهنماى روشنى براى اهل هدايت قرار داد.
به واسطه ما درختان ميوه مى دهند و ميوهها رسيده مى شوند، و رودها روان مى گردند، و باران از آسمان سرازير و گياهان زمين مى رويند.
وبعبادتنا عُبِدَ اللَّه تعالى، ولولانا ما عرف اللَّه، وأيم اللَّه لولا كلمة سبقت وعهد أخذ علينا لقلت قولاً يعجب منه، أو يذهل منه الأوّلون والآخرون.
به بندگى ما خدا پرستش مى شود و اگر ما نبوديم خداوند شناخته نمى شد، و بخدا قسم اگر سفارش قبلى و عهد و پيمان ما نبود گفتارى را مى گفتم كه پيشينيان و آيندگان تعجّب كنند و شگفت زده شوند. [۱]
شيخ مفيد قدس سره فرموده است: از هيچكدام از فرزندان امام حسن و امام حسين عليهما السلام به اندازه اى كه از امام باقر عليه السلام درباره دين و روايات گذشتگان و گفتار پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم و قرآن و تاريخ و ادبيّات پديدار گشته و منتشر گرديده ظاهر نشده است. [۲]
و ابن حجر سنّى ناصبى با دشمنى فراوانى كه داشته است درباره امام باقر عليه السلام مى گويد: او شكافنده علم و دانش و احاطه دارنده به آن، و آشكار كننده و بالا برنده آن بود، او قلبى باصفا و علم و عملى پاك، و نَفْسى پاكيزه و اخلاقى نيكو داشت، تمام اوقات عمر خود را صرف اطاعت خدا نمود، و چنان در مقامات عارفين غرق گشته بود كه زبان توصيف كنندگان از وصف آن عاجز است، و كلمات بسيار فراوانى در سلوك و عرفان فرموده است كه مجال نقل آن نيست. [۳]
از موعظهها و اندرزهاى حكيمانه آن حضرت اينستكه فرموده:
الكمال كلّ الكمال: التفقّه في الدين، والصبر على النائبة، وتقدير المعيشة. [۴]
كمال آدمى و همه كمال او در اين است كه در دين بصيرت و آگاهى پيدا
كند، بر سختىها و ناملايمات زندگى صبر و استقامت ورزد، و در امر معيشت و گذران زندگى حدّ معيّن و اندازه داشته باشد.
و فرموده است: من لم يجعل اللَّه له في نفسه واعظاً فإنّ مواعظ الناس لن تغني عنه شيئاً. [۱]
كسى كه خداوند در ذات او واعظى قرار ندهد موعظهها و پندهاى ديگران به او سودى نمى بخشد.
و فرموده است: من اُعطي الخُلق والرفق فقد اُعطي الخير والراحة، وحسن حاله في دنياه وآخرته، ومن حرم الخلق والرفق كان ذلك سبيلاً إلى كلّ شرّ وبليّة إلّا من عصمه اللَّه. [۲].... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: المحتضر: ۱۲۹، بحار الأنوار: ۴/۲۵ ح۷.
[۲]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۹۵/۴.
[۳]: مطالب السؤول: ۱۰۰. مؤلّف اين كتاب شيخ كمال الدين محمّد بن طلحه شافعى است.
[۴]: تحف العقول: ۲۹۲، بحار الأنوار: ۱۷۲/۷۸.
[۱]: تحف العقول: ۲۹۳، بحار الأنوار: ۱۷۳/۷۸.
[۲]: كشف الغمّة: ۱۳۳/۲، بحار الأنوار: ۱۸۶/۷۸ ح ۲۳.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫