💔شهید شاهرخ ضرغام از همان دوران کودکی با آن جثه درشت و قوی نشان داد که خلقوخوی پهلوان را دارد. هیچگاه زیر بار حرف زور نمیرفت. در ۱۲ سالگی طعم تلخ یتیمی را چشید.
در جوانی به سراغ کشتی رفت و تا اردوی تیم ملی کشتی پیش رفت و به قهرمانی جوانان جهان در وزن یکصد کیلو رسید؛ اما قدرت بدنی، نبود راهنما، رفقای نااهل و...همه دستبهدست هم دادند که از او انسانی ساخته شود که هیچکس جلودارش نبود. هر شب کاباره، دعوا، چاقوکشی و... از کسی حساب نمیبرد، مادر پیرش هم نمیتوانست کاری کند الا دعا. میگفت: هیچوقت او را نفرین نکردم و فقط از خدا میخواستم که او را از سربازان امام زمان (عج) قرار دهد،و دیگران به من میخندیدند.
محرم سال ۵۷ ناگهان تحولی روحی و معنوی در او ایجاد شد. نشستن پای صحبتهای حاجآقای تهرانی، اعتقادات او را دگرگون کرد. کمکم داشت به انقلاب و امام علاقهمند میشد.
پسازاینکه از سفر زیارت امام رضا باآنهمه اشکهای فراوانی که در جهت طلب مغفرت از گناهان خود ریخته بود، بازگشت، تبدیل به آدم دیگری شده بود.
آذر ماه ۱۳۵۹، ساعت ۹ صبح بود. شاهرخ اولین گلوله آر پی جی را سمت تانکهای نیروهای بعثی شلیک کرد. آنها بیامان شلیک میکردند. شاهرخ گلوله دوم را زد. گلوله به تانک اصابت کرد و تانک منفجر شد. شاهرخ از جا بلند شد و روی خاکریز رفت تا گلوله سوم را شلیک کند که صدایی شنیده شد. بر روی سینهاش حفرهای از گلوله تیربار تانک عراقیها ایجاد شده بود و خون با شدت فوران کرد. بدنش غرق در خون بود. سربازهای عراقی هم در کنار پیکرش از خوشحالی هلهله میکردند.
#رفیق_شهید#ارتش_قهرمان
🥀 @yaade_shohadaa