‹ یادگاࢪ مادࢪ ›
خاطره اے از شهـید صیاد شیـرازے👇👇
رفته بود تهران درس بخواند. سال آخر دبیرستان، دوستش از یک کوچه می رفته مدرسه و علی از کوچه ای دیگر. دوستش به او می گفته: چرا از آنجا می روی؟ بیا از این کوچه برویم؛ پر از دختر است! علی می گفته: «شما می خواهی بروی، برو. به سلامت. من نمی آیم.» [شهید صیاد شیرازی] امام صادق(ع): هرکس برای خداوند چشم چرانی را ترک کند نه برای غیر خدا، خداوند ایمانی به او عطا می فرماید که شخص مزه آن را درک کند.