... گدایان بینی اندر روز محشر
به تخت مُلک همچون پادشاهان
چنان نورانی از فرّ عبادت
که گویی افتابانند و ماهان
تو خود ،چون از خجالت سر بر آری
که بر دوشت بوَد بار گناهان
اگر دانی که بد کردی و بد رفت
بیا ، پیش از عقوبت ، عذر خواهان ...
رضای دوست به دست آر و دیگران بگذار
هزار فتنه چه غم باشد ار برانگیزانند
مرا چو با تو که مقصودی آشتی افتاد
رواست ، گر همه عالم به جنگ برخیزند
...
ای دوستان، خدای تعالی، به تقوا می فرماید و نشان دوستی فرمان بردن است. تو که دعوی دوستی خدای عزوجل کنی ، پرهیزگاری کن ،چنان که فرموده است. نکنی، دعوی بی بینه (و برهان) آورده باشی ، ترسم که ثابت نشود .
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کاین ره که تو می روی به ترکستان است
مخالفت ، صفت دشمنان است ، از دوستان نپسندند «ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم : از کسانی نباشید که (خدای عزوجل را از یاد بردند) و فرمان خدای تعالی فراموش کردند و لاجرم ، درِ معرفت باری (تعالی) ، بر ایشان بسته شد...
فرمود «و فی انفسکم افلا تبصرون»
عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم
دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم
خود، سراپرده ی قدرش ز مکان بیرون بود
آن که ما در طلبش کون و مکان گردیدیم
صورت یوسف، نادیده ،صفت می کردند
با میان آمد و بی عقل و زبان گردیدیم
همچو بلبل همه شب نعره زنان، تا خورشید
روی بنمود ، چو خفاش ، نهان گردیدیم
با اول سخن آییم تا مقصود فوت نشود ، ... کافر از ترک عبادت غم نخورد و از معصیت باک ندارد ، اصل، اعتقاد است ، چون (کسی)اصل ندارد ، فرع به چه کار(ش) آید ؟!
در ادای عبادت، تقصیر و تهاون(سستی ) روا مدار تا به صفتی از صفت بیگانگان (با خدای عز اسمه) موسوم نشوی که از تو ، قبیح تر و ناخوبتر آید .
دشمن که جفایی کند آن شیوه ی اوست
باری ، تو جفا مکن ، که معشوقی و دوست
#سعدی