صدا به صدا نمی‌رسید... همه مهیاے رفتن و پیوستن به برادران مستقر در خط بودند🚌 راه طولانے، تعداد نیروها زیاد و هوا بسیار گرم بود!🔥🤒 راننده خوش انصاف هم در ڪمال خونسردے آینه را میزان ڪرده و به سر و وضعش میےرسید!!🤦🏻‍♂ بچه‌ها پشت سر هم صلوات می‌فرستادند📿 برای :سلامتی امام، بعضی مسئولین و فرمانده لشگر و ... اما باز هم ماشین راه نیفتاد! بالاخره سر و صدای ڪسی درآمد: «چرا معطلی برادر؟ لابد صلوات می‌خواهے! اینکه خجالت نداره😉چیزی که زیاد است صلوات!😁.» سپس رو به جمع ادامه داد: «برای سلامتے بنده! گیر نڪردن دنده، ڪمتر شدن خنده یڪ صلوات راننده پسند! بفرستید😅✨.» ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝