.
✨
امام هادی علیه السلام
ابو هاشم جعفری میگوید: متوکل قصری داشت که دارای پنجرههای مختلف بود. از هر طرف که خورشید میتابید، پرندههای خوش آواز را در آنجا قرار میداد.
روز در همین قصر مینشست و از سر و صدای پرنده، نه حرف کسی را میشنید و نه کسی حرف او را میشنید؛
ولی وقتی امام علی النقی علیه السّلام وارد میشد همه پرندهها ساکت میشدند به طوری که صدایی از آنها شنیده نمی شد تا وقتی امام خارج میشد.
همین که ایشان از درب خارج میشدند، باز پرندهها شروع به خواندن میکردند.
گفت: متوکل چند کبک در باغ داشت. روی ایوان در بلندی مینشست و آنها را به جنگ یکدیگر میانداخت و از تماشای آنها میخندید؛
ولی وقتی حضرت امام علی النقی علیه السّلام وارد این مجلس نیز میشد کبکها به دیوار میچسبیدند و از جای خود تکان نمی خوردند تا امام علیه السّلام خارج میشد؛
همین که میرفت، دوباره به جنگ میپرداختند.
📔 الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۰۳
#امام_هادی #داستان_کوتاه
🔰
@DastanShia