☀️ ادامه فرازهایی از عهدنامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر درباره حسن ظن و سوءظن بین مردم و حکومت
(
برای مطالعه فراز اول اینجا را کلیک کنید)
(
برای مطالعه فراز دوم اینجا را کلیک کنید)
فراز سوم:
..... سپس در وضع دفتردارانت نظر كن، و حال و روز هریک از آنان را در مواردی که بدانها نیاز میشود خوب بشناس، و برایشان پایه و رتبهاى قرار ده، و كارهایت را به بهترینشان بسپار، و نامههاى حاوى تدابیر و اسرار خود را به افراد دارای صلاحیت اخلاقی بسپار،
همان کسانی که [صاحبنظر و خیرخواه و باهوشاند و براى گفتگو در كارهاى حسّاس و مهمّ شایستگى لازم را دارند و از همگان رازدارترند و] تکریم کردنشان آنان را به خودسری نمیکشاند، [و گستاخى و دلیرى آنان را به وادى هلاكت نكشاند] - كه در خلوت با تو مخالفت كند و در حضور مردم خلاف آن را اظهار نماید-
و از کسانی نباشد که به خاطر غفلت و بیتوجهی، در خواندن گزارشهائى كه از کارگزارانت برایت مىرسد و پاسخ دادن آنها به وجه مناسبی از جانب تو، و نیز در خصوص آنچه از طرف تو میگیرد یا از جانب تو میدهد، کمکاری کند، و نیز قراردادهایى كه براى تو تنظیم میكند سست و آسیب پذیر نباشد، و اگر قراردادى به زیان تو بسته شده باشد در گسستن آن درنماند؛
و ارزش خویشتن را خوب بشناسد و از آن بىاطّلاع نباشد، چه، آن كس كه از منزلت خود بىخبر است از ارزش و مقام دیگرى بمراتب ناآگاهتر است.
[در مرتبه بعد، برای نامهها و دفاتر خراج و دفاتر نظامى و لشكریت گروهى را بگمار كه در انتخاب ایشان تمام تلاشت را مصروف داشتهاى، - چرا كه آنان مسئولین حكومت و ولایت تو هستند – کسانی را كه سود ایشان براى تو جامعتر، و براى عموم همگانىتر باشد.]
🤔اما در انتخاب این منشیان هرگز به زیرکی و اطمینان و حسن ظنِ خودت تكیه مكن،
زیرا انسانها مىدانند كه چگونه با ظاهرسازى و خوش خدمتى نظر زمامداران را جلب نمایند، در حالی که در پشت آن ظاهرسازی، اثری از خیرخواهى و امانتداری نیست.
بلکه آنان را با توجه به مسئولیتهائى كه از قِبَلِ صالحانِ پیش از تو عهدهدار بودهاند بیازماى، و به افرادی از آنها که (در زمان مسئولیتشان) اثر بهتری از خود برجای گذاشتهاند و بیشتر به نجابت و امانت شناخته میشوند اعتماد كن، که همانا این دلیلی بر خیرخواهی تو نسبت به (رعایت دستور) خدا و خیرخواهی تو نسبت به كسانى است كه ولایت و حکومت بر آنها را عهدهدار شدهای،
[سپس ایشان را به نیکویی در حکومتداری و نرمى در سخن فرمان ده]،
و براى محور هر یك از كارهایت باید رئیسى از آنان انتخاب كنى كه او را نه بزرگىِ آن كارها درماندهاش سازد و نه كثرت آنها پریشان و خستهاش كند،
[سپس آن دسته از حالات آنان که غالبا از تو پنهان میماند و نیز کارهای آن دسته از منصوبانت را که فرستادگانی از جانب او سراغت میآیند خوب بررسی کن و (از آن سو) ارباب رجوع را زیر نظر بدار، و ببین كه تولی و میزان پذیرش و نحوه اظهارنظر کردنهای آنان درباره والىِ (منصوب تو) چگونه است، زیرا تنگدلی (ملولى) و عزّت طلبی و خودبزرگبینی از جانب بسیارى از دفترداران و منشیان - جز آنان كه خدا نگاهشان دارد - سرمیزند، در حالی که ارباب رجوع چارهاى جز اینکه در پی حاجاتشان برود ندارد*
و باید بدانى هر عیبى كه در منشیان (دفترداران) تو باشد و تو از آن چشم پوشى كنى شخصا مسئول آن خواهى بود، و در مقابل، هر گونه فضیلتى كه در آنان باشد نیز به حساب تو خواهد بود، افزون بر ثواب نیكویى كه در پیشگاه خدا دارى.
✳️* ظاهرا مقصود از این تعبیر آن است که برای فهم درست اوضاع و احوال این کارگزاران، سراغ کسانی که کارشان به اینها میافتد برو، زیرا آن منشیان و دفترداران غالبا مطالب را طوری جلوه میدهند که گویی حق به جانب آنهاست، در حالی که اگر واقعا نارساییای در کار آن منشیان و دفترداران باشد، مردم چون بالاخره نیاز و کارشان به خاطر قصور و تقصیر آنان، لنگ میماند نارساییهای مذکور را برایت بازگو خواهند کرد.
📚تحف العقول، ص۱۳۹
📚نهجالبلاغه، نامه ۵۳
[موارد داخل کروشه، عباراتی است که در تحفالعقول آمده، اما در نهجالبلاغه نیامده است]
@yekaye
👇
متن اصلی این فراز از کلام امیرالمومنین ع:👇
.