یک آیه در روز
۱۰۷۷) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ
. 8️⃣2️⃣ «وَ لا یغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ یحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتاً فَكَرِهْتُمُوهُ» تشبیه غیبت به خوردن گوشت مرده در حقیقت تجسم باطن این گناه است. این مطلبی است که در احادیث گذشت (حدیث۷۴ و ۷۷). اما در کتب شیعه و سنی حکایات متعددی درباره اینکه پیامبر اکرم ص این حقیقت باطنی را برای عده‌ای از مردم نمایان کرد آمده است؛ که در آنجا به چند مورد اشاره می‌شود: 📜حکایت 🔥الف. انس روایت کرده است که یکبار پیامبر ص دستور داد که مردم روزه بگیرند و تا ایشان اجازه ندهد کسی افطار نکند. مغرب که شد افراد یکی یکی می‌آمدند و از ایشان اجازه برای افطار می‌گرفتند. شخصی آمد و گفت دو دختر از خانواده‌تان همچنان روزه مانده‌اند و خجالت می کشند که نزد شما بیایند. آیا اجازه می‌دهید افطار کنند؟ پیامبر رو برگرداند. دوباره تکرار کرد و باز پیامبر رو برگرداند. دوباره تکرار کرد. پیامبر ص فرمود: آن دو روزه نیستند. و چگونه روزه باشند در حالی از کل امروز مشغول خوردن گوشت مردمند. برگرد و به آنها بگو که اگر واقعا روزه گرفته‌اید قی کنید. وی برگشت و به آنها خبر داد و آن دو قی کردند و هریک تکه‌ای خون‌آلود قی کرد. وی نزد پیامبر ص برگشت و به ایشان خبر داد. پیامبر ص فرمود: اگر این در شکمشان مانده بود آتش جهنم آن دو را می‌بلعید. و در نقل دیگر چنین آمده که وقتی پیامبر از پاسخ دادن به آن مرد رویگردان شد وی رفت و دوباره برگشت و گفت: یا رسول الله! آن دو در شرف مرگ قرار گرفته‌اند. پیامبر ص فرمود: آن دو را بیاورید و فرمود قدح یا طشتی حاضر کنند. پس به یکی از آن دو فرمود: قی کن. او قی کرد و تکه‌های گوشت و خونی چرکین بالا آورد تا حدی که آن قدح پر شد. سپس به دومی فرمود. او نیز چنین کرد. حضرت فرمود: این دو دهان از خوردن آنچه خداوند حلال کرده بود بستند ولی به خوردن آنچه خداوند بر آنان حرام کرده بود اقدام کنند؛ آنان مشغول خوردن گوشت مردم بودند. 📚كشف الریبة (شهید ثانی)، ص8 ؛ 📚 الدر المنثور، ج‏6، ص95 و ۹۶ 🔥ب. در منابع اهل سنت روایت شده که از ام سلمه درباره غیبت سوال شد. وی گفت که یکبار روز جمعه پیامبر ص برای نماز جمعه بیرون رفت و خانمی از همسایه‌ها از انصار نزد وی آمده و مشغول غیبت شدند و به مردان و زنانی خندیده‌اند. هنوز صحبتهایشان تمام نشده بود که پیامبر ص از نماز برگشت و وقتی صدای ایشان را شنیدند سکوت کردند. چون پیامبر ص به در منزل رسید ردایش را بر روی خود شید و فرمود: وای بر شما. بیرون بیایید و قی کنید و سپس [دهانتان را] با آب بشویید. پس ام سلمه بیرون آمد و گوشت فراوانی قی رد. پس چون فراوانی آن گوشتها را دید به یاد آورد اولین گوشتی را که خورده بود و آن را در اولین جمعه‌ای که گذشته بود یافت. پس پیامبر ص در مورد آنچه وی قی کرده بود از او سوال کرد و او هم توضیح داد. پیامبر ص فرمود: این گوشتی است که پشت سر هم داشتی می‌خوردی. دیگر تو و رفیقت به این روال غیبت کردن برنگردید! و به رفیقش هم فرمود که او هم قی کند و او هم همین طور قی کرد. 📚الدر المنثور، ج‏6، ص95 🔥ج. از ابن عباس نقل شده است: دو نفر نماز ظهر و عضر را [پشت سر پیامبر ص] بجا آوردند و روزی بودند. وقتی پیامبر ص نمازش تمام شد به آن دو فرمود: وضو و نمازتان را اعاده کنید و روزه را به انتها برسانید ولی یک روز دیگر قضای آن را بجا آورید! گفتند: چرا یا رسول الله؟ فرمود: چون غیبت فلانی را کردید. 📚الدر المنثور، ج‏6، ص96 🔥د. و سمره بن جندب از پدرش نقل کرده که یکبار رسول الله ص در ماه رمضان بر دو نفر عبور کرد که یکی مشغول حجامت دیگری بود و داشتند غیبت شخصی را می‌کردند. حضرت فرمود: حجامت‌کننده و شخص حجامت شده روزه‌شان را افطار کردند. 📚الدر المنثور، ج‏6، ص97 @yekaye