.
6️⃣1️⃣ «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ»
در اینجا چند حکایت که به نحوی ناظر به مضمون این آیه میشود تقدیم میشود:
📜حکایت ۱
روایت شده است که روزی یکی از خوارج هشام بن حکم (از اصحاب خاص امام صادق ع) را دید و به او گفت: درباره عجم چه میگویی؛ آیا جایز است که با عرب ازدواج کنند؟
هشام گفت: بله.
گفت: آیا عرب جایز است با قریش ازدواج کنند؟
هشام گفت: بله.
گفت: آیا قریش جایز است با بنیهاشم ازدواج کنند؟
هشام گفت: بله.
گفت: این حرفها را از کجا میگویی؟
هشام گفت: از امام صادق ع آموختم که میفرمود: شما [مسلمانان] در خون [= نژاد] و در ازدواج، کفو همدیگرید.
پس آن فرد از خوارج رفت تا به امام صادق ع رسید و به او گفت: من هشام را دیدم و از او چنین و چنان پرسیدم و او چنین و چنان پاسخ داد و گفت اینها را از تو شنیده است.
امام ع فرمود: بله؛ من اینها را گفتم.
گفت: پس این منم که از تو [دخترت] را خواستگاری میکنم.
امام ع فرمود: تو در خون [= نژاد] و حَسَی در قوم خودت کفو و همتا هستی؛ ولیکن خداوند عز و جل ما را از صدقه حفظ فرمود؛ و آن [=صدقه] چرک دستان مردم است؛پس خوش نداریم که در آنچه خداوند ما را بدان فضیلت بخشید شریک کسی شویم که خداوند برایش آنچه را برای ما قرار داده، قرار نداد. [کنایه از اینکه تو چهبسا از دیگران صدقه قبول کنی؛ و خداوند با حرام کردن صدقه بر ما خواسته شرافتی برای ما قرار دهد؛ که حاضر نیستیم این شرافت را با قرار گرفتن در ردیف کسی که صدقه قبول میکند ضایع کنیم]
پس وی بلند شد و میگفت: به خدا سوگند شخصی مثل وی ندیدم. با زشتترین تعبیرات دست رد به سینه من زد بدون اینکه ذرهای از سخن رفیقش عدول کرده باشد!
📚الكافي، ج5، ص345
@yekaye
#حجرات_13