ادامه توضیح «فأقبره»
▪️جالب اینجاست که در خصوص برانگیختن انسانها از قبر هم با تعبیر «مَن» (که دلالت بر ذوی العقول دارد) آمده است: «وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ» (حج/7)،
هم با تعبیر «ما» (که برای اشیای بیجان است): «أَ فَلا يَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» (عادیات/9)، و
هم تعبیر «بعثر» برای خود قبر آمده است (نه چیزی که در آن است): «وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ» (انفطار/4).
🔸در تفاوت اینها گفتهاند که در تعبیر «بعث» یک نحوه اختیار و انجام وظیفه در کسی که مبعوث میشود لحاظ شده و از این رو در آیه اول از تعبیر «من» استفاده شده، اما در «بعثر» بیشتر آن دگرگونی شدیدی که در بعث است مد نظر است و این تعبیر با خود قبر و اشیایی که در آن است تناسب دارد؛ به تعبیر دیگر، آيه اول در مقام اظهار قدرت و تکوین و تقدیر است؛ آیه دوم در مقام مذمت انسان به خاطر غفلتش و آیه سوم در مقام اشاره به فنای عوالم مادی و رفع حجب
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص176-179 ).
🔸از کلماتی که به همین معنای قبر است و در قرآن کریم هم به کار رفته کلمه «جَدَث» است که قبلا درباره آن بحث شد و اشاره شد که در تفاوت آن با «قبر» گفتهاند که ماده «قبر» بر دفن کردن و مخفی کردن و پوشاندن دلالت دارد و از این رو از آن اسم مکان (مقبرة) و مانند آن ساخته میشود، اما «جدث» همان موضع و مکانی است که قیر و مقبره در آن است و دیگر از آن اسم مکان ساخته نمیشود. (جلسه ۸۰۰
https://yekaye.ir/ya-seen-36-51/).
ماده قبر و مشتقات آن ۸ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye