🔹اصْبِرُوا وَ صابِرُوا ▪️درباره ماده «صبر» برخی بر این باورند که این ماده در اصل در سه معنای متفاوت به کار رفته است: ▫️حبس (که مصدر صَبر: به معنای زندانی و محصور کردن است؛ و این همان معنای رایج «صبر کردن» است که در فارسی هم به کار می‌رود)؛ ▫️بالا و برتر هر چیزی (که به صورت «صُبرِ» چیزی بیان می‌شود)؛ و ▫️نوعی از سنگ (چنانکه سنگ صُبرة، سنگی است که شدید و غلیظ باشد؛ و یا به یک تکه از سنگ یا آهن «صُبَارة» گفته می‌شود) (معجم مقاييس اللغه، ج3، ص329) ▪️اما کسانی که درباره این لفظ در قرآن بحث کرده‌اند بحث خود را روی معنای اول متمرکز نموده‌اند و گفته‌اند صبر به معنای «امساک در ضیق» (خودداری کردنی که با تنگی و فشار همراه باشد) است چنانکه وقتی چاترپایی را بدون آب و علف نگه دارند می‌گویند «صَبَرْتُ الدّابّة» و بدین جهت به معنای حبس و بازداشتن نفس بر حسب آنچه مقتضای عقل و شرع است به کار می‌رود (مفردات ألفاظ القرآن، ص474) و بر همین اساس، برخی اصل معنای آن را حفظ نفس از جزع (بی‌تابی) و اضطراب با سکون و طمأنینه دانسته‌اند (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج6، ص221) بر این اساس، با توجه به موقعیتهایی که نفس در آن قرار می‌گیرد، به برخی از کلمات نزدیک می‌شود؛ و متضادهای خاصی پیدا می‌کند: 🔸وقتی خویشتنداری در مصیبت باشد، فقط از لفظ «صبر» استفاده می‌شود که نقطه مقابلش «جزع» است «سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحيص: تفاوتی ندارد که جزع کنیم یا صبر کنیم، راه نجاتی برایمان نیست» (ابراهیم/۲۱) (مفردات ألفاظ القرآن، ص474) 🔸وقتی در میدان جنگ مطرح شود، همان شجاعت و نقطه مقابل «جُبن» است (مفردات ألفاظ القرآن، ص474)؛ 🔸وقتی هنگام نزول بلایی ملال‌آور مطرح شود، همان «گشادی سینه» (رحب الصدر) است که مقابلش «ضجر» (ملالت و دلتنگی) است (مفردات ألفاظ القرآن، ص474)؛ 🔸وقتی در خویشتنداری از بیان کلامی باشد، «کتمان» و نقطه مقابلش «مَذِل» [سستی و بی‌حالی] است (مفردات ألفاظ القرآن، ص474). 🔸و در تعبیر «فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ» (بقرة/175) اگرچه ابوعبیده آن را به معنای «جرات داشتن» دانسته، اما به نظر می‌رسد یک کاربرد مجازی باشد؛ یعنی چه اندازه بر عذاب خود صبر و طاقت داری اگر که جرات بر ارتکاب معصیت او را داری (مفردات ألفاظ القرآن، ص474). ▪️گاهی صبر در معنای انتظار کشیدن به کار می‌رود؛ و آن در جایی است که حقِ انتظار کشیدن جز با صبر و پایداری ادا نمی‌شود: «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ» (قلم/48؛ انسان/24) (مفردات ألفاظ القرآن، ص474). ▪️این ماده وقتی به باب افتعال می‌رود به معنای تحمل کردن و قبول سختی‌های کار است: «وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ» (مريم/65) یعنی با تمام توان خود در عبادت او شکیبایی بورز (مفردات ألفاظ القرآن، ص474) [وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها، طه/132؛ إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ، قمر/27]. در واقع، باب افتعال دلالت بر اختیار کردن فعل دارد؛ و اختیار کردن صبر، یعنی آماده شدن برای انجام کار و قبول مشکلات مسیر (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج6، ص221) ▪️اما اینکه فعل «صابر» چه تفاوتی با «صبر» دارد (بویژه اینکه در آیه‌ای این دو در کنار هم مطرح شده‌اند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» (آل عمران/200)، برخی از اهل لغت (مثلا: مفردات ألفاظ القرآن، ص474) ویا مترجمان قرآن تفاوت معنایی خاصی در لغت بین این دو نگذاشته‌اند و آن را از باب تاکید دانسته‌اند (مثلا: البحر المحيط، ج3، ص485) و یا صرفا به لحاظ سیاق کلام معنایی متفاوت را برشمرده‌اند؛ اما برخی گفته‌اند که چون باب مفاعله برای اقدام طرفینی به کار می‌رود (مجمع البيان، ج2، ص918)، که وجوه مختلفی برای آن در این آیه ذکر شده (اینکه همان طور که دشمنتان صبر می‌کند شما هم صبر کنید؛ ویا نوعی تشویق همدیگر به صبر کردن است؛ و ...؛ که ان شاء الله در قسمت تدبر به برخی از آنها اشاره خواهد شد) ▪️«صبور» صیغه مبالغه از این ماده است و به معنای کسی که توان صبر کردن بر کاری را دارد به کار می‌رود؛ اما «صبّار» در جایی است که صبر کردن با نوعی تکلف و مجاهده همراه باشد: «إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» (ابراهیم/5؛ لقمان/31؛ سبأ/19؛ شورى/33) 📿ماده «صبر» و مشتقات آن 103 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye