آيه ۱۱ تا ۱۵
إِنَّ الَّذِينَ جَآءُو بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرّاً لَكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِىٍ مِّنهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَ الَّذِى تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ (۱۱)
همانا كسانى كه آن دروغ بزرگ را (در ميان) آوردند، گروهى از خود شما بودند. آن را براى خود شرّ نپنداريد، بلكه آن (در نهايت) به نفع شماست. هر كدام از آنان بدان اندازه از گناه كه مرتكب شده است، به كيفر رسد وبراى كسى كه بخش بزرگ گناه را بر عهده گرفته عذاب بزرگى است. نكته ها:
كلمه ى «اِفك» در لغت، به معناى انصراف از حقّ به باطل است. تهمت زدن نيز نوعى پوشاندن حقّ و جلوه دادن باطل است.
برخى مفسّران درباره ى شأن نزول اين آيه گفته اند: پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در هر سفرى با قيد قرعه يكى از همسرانش را همراه مى برد. در جنگ «بنى مصطلق» عايشه را برد. وقتى كه نبرد پايان يافت و مردم به مدينه باز مى گشتند، عايشه براى تطهير و يا يافتن دانه هاى گردنبند گمشده اش از قافله عقب ماند. يكى از اصحاب كه او نيز از قافله دور مانده بود، عايشه را به لشكر رساند. بعضى افراد به عايشه و آن صحابى، تهمت ناروا زدند. اين اتهام به گوش مردم رسيد، پيامبر ناراحت شد و عايشه به خانه ى پدر رفت و گريهها كرد تا آن كه اين آيه نازل شد. (۱۷)
جمعى ديگر از مفسّران و خصوصاً نويسنده تفسير «اطيب البيان» با استفاده از روايات متعدّد و مستند نقل مى كنند كه اين آيه درباره ى «ماريه قبطيه» (يكى ديگر از همسران رسول خدا) است، كه خداوند به او فرزندى به نام «ابراهيم» داد، ولى پس از ۱۸ ماه از دنيا رفت. عايشه و حَفصِه گفتند: اى رسول خدا! چرا گريه مى كنى؟ ابراهيم فرزند تو نبود، بلكه شخص ديگرى غير از تو با ماريه همبستر شده و ابراهيم متولد شده است. اينجا بود كه اين آيه نازل شد. علاّمه جعفر مرتضى در كتاب گرانقدر (حديث الافك) نيز اين بيان را تأييد مى كند در مورد هر دو شأن نزول سؤالاتى مطرح است ولى هدف ما در اين تفسير، پيام گيرى از متن آيات است و درباره ى شأن نزولها بحث گسترده اى نداريم.
در ماجراى افك چندين گناه نهفته است: دروغ، سوءظن به مؤمن، ايذاى مؤمن، تهمت، اهانت، آزردن پيامبرصلى الله عليه وآله، تضعيف خاندان رسالت و شايعه پردازى.
#تفسیر_سوره_نور
✍
#محسن_قرائتی
https://eitaa.com/zandahlm1357