شاعر عجم
آنها که ربوده ی الستند
از عهد الست باز مستند
تا شربت بیخودی چشیدند
از بیم و امید باز رستند
چالاک شدند پس بیک گام
از جوی حدوث باز جستند
اندر طلب مقام اصلی
دل در ازل و ابد نبستند
فانی ز خود و بدوست باقی
این طرفه که نیستند و هستند
این طایفه اند اهل توحید
باقی همه خویشتن پرستند
روزگار بی وفا
صاحب بن عباد گفته است: در روزگار تو کسی که امید دوستی او را داشته باشی نیست تا اگر زمانه ستم کرد به تو وفا کند، پس تنها بزی و به سوی کسی نرو. این اندرز من است و کافی است.
مافی زمانک من ترجو مودته
و لا صدیق اذا جارالزمان وفی
فعش وحیداً و لا ترکن الی احد
ها قد نصحتک فیما قلته و کفی
#کشکول_شیخ_بهاء
@zandahlm1357👈