صدای کوبه
مردی، کوبه ی در خانه جاحظ را به صدا درآورد، جاحظ گفت: کیست؟ آن مرد گفت: منم.
جاحظ گفت: تو و صدای کوبه یکی هستید. (یعنی وقتی من تو را نمی شناسم چه فرقی است بین آنچه که گفتی و بین صدای کوبه).
عرفی
جام یاقوت و شراب لعل خاصان را رسد
بینوایان را نظر بر رحمت عامست و بس
لسانی
منزل مقصود دور است ای رفیق راه وصل
باش تا مسکین لسانی خاری از پا بر کشد
#کشکول_شیخ_بهاء
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯
@zandahlm1357