در همين اثنا از خريد يا فروش ارز‌هاي خارجي نيز سر باز زد... ايرانيان كه به صورت طبيعي مردمي بسيار حساس و تحريك پذيرند، احساس مي‌كنند كه انگلستان بسيار تلاش مي‌كند تا آنها را بترساند؛ آرام و منتظر نشسته اند تا «چه پيش آيد». افكار عمومي در ايران نيز تقريباً نسبت به خروج انگلستان و حصول توافق با روس‌ها راضي مي‌باشد. به نظر مي‌رسد ايران همواره ميان برزخ و جهنم گرفتار بوده، با اين وجود به حيات خود ادامه داده است... اما مردم ايران به نقطه اي رسيده اند كه از هر چيزي كه ايشان را از شر انگليسي‌ها خلاص كند، استقبال مي‌كنند؛ و وخيم شدن اوضاع در آينده براي آنها اهميت ندارد. همچنين بيشتر آنها احساس مي‌كنند چيزي براي از دست دادن ندارند و ممكن است در نهايت چيزي هم عايد آنها شود... به محض اينكه معلوم شد روس‌ها به ايران پيشنهاد توافقنامه اي داده اند، كابينه دچار بحران شد و رئيس الوزرا استعفاي خود را اعلام كرد. با اين حال، تصميم بر اين شد كه با استعفاي او موافقت نشود و او همچنان بر مسند خود باقي است. رئيس الوزرا زماني كه دوباره زمام امور را در دست گرفت، به منظور پيشگيري از آشوب، اعلام حكومت نظامي كرد... كاملاً روشن است كه انگليسي‌ها از هر ابزاري كه در اختيار دارند براي فشار آوردن به ايران استفاده مي‌كنند تا به ايرانيان ثابت كنند كه سعادت آنها در گروي حمايت انگلستان است... دولت ايران در حال حاضر در بدترين وضعيت ممكن قرار دارد؛ اين وضعيت از تغيير و تحولات سياسي فصل گذشته و نگراني در مورد آينده ناشي شده است. شاه كه با مشاهده كوچكترين آثار خطر، نگران جان خود مي شود، در بدو ورود به سال جديد، آماده فرار شده و اعلام كرده است كه براي معالجه بايد به اروپا سفر كند... اطرافيان، اعلي حضرت را متقاعد كرده اند كه حداقل فعلاً ايران را ترك نكنند، اما چنانچه تهديدات جدي شود، بدون شك متزلزل شده و فرار مي‌كند؛ اگر چه از نظر سياسي شاه كاملاً بي اثر و بي خاصيت است، اما به هرحال، با توجه به حيثيت و اعتبار جايگاهش [به عنوان پادشاه ايران]، فرار وي براي وخيم تر كردن اوضاع كافي است. چندي پيش به طور خصوصي با اعلي حضرت به گفتگو نشستيم. در پايان اين گفتگوي طولاني مدت وي اذعان داشت كه اينجانب كاملاً او را متقاعد كرده‌ام و قاطعانه تصميم گرفته است در تهران بماند. البته اين سخنان تنها چاپلوسي و رعايت تشريفات بود؛ چرا كه در گفتگو با هر كسي كه در آن به ملاقات او رفته بود، همين جملات را تكرار كرده بود؛ اما وي از طريق روزنامه‌ها اعلان كرد كه سلامتي خود را بازيافته و تصميم گرفته است دوره درماني خود را در تهران ادامه دهد. [۱] ---------- [۱]: گزارش فصلي كالدول، شماره ۱۰، ۱۱۹۵/۰۰. ۸۹۱، ۱۵ ژانويه ۱۹۲۱ ✍ @zandahlm1357