.......: ۱۹- نماز، از دیدگاه عقل و وجدان پرتوی از اسرار نماز » نماز، از دیدگاه عقل و وجدان یکی از حقوق انسانی، سپاس از محبت و نیکی دیگران است. حتّی اگر مسلمان نباشیم، احسان و نیکی دیگران به عهده ما مسئولیت تشّکر می‌گذارد. این حقّ، نسبت به هر زبان و نژاد و ملیّت و کشور، یکسان است. هر چه لطف و نیکی بیشتر و نیکی کننده بزرگتر باشد، تشّکر هم باید بیشتر و بهتر انجام گیرد. و... آیا کسی بیشتر از «خدا» بر ما حق دارد؟... خیر، چرا که نعمت ونیکی او درباره ما بیشمار است، و خودش نیز وجودی عظیم و فیّاض می‌باشد. خداوند، ما را از یک سلّول آفرید، و هر چه نیاز حیات ما بود، از قبیل: نور، حرارت، مکان، هوا، آب، اعضاء، غرائز، قوا، طبیعت گسترده، گیاهان و حیوانات، هوش و عقل و عاطفه و... برایمان فراهم کرد و برای تربیت معنوی ما، رسولان خویش را فرستاد و احکام سعادت بخش مقرّر کرد و حلال و حرام، وضع نمود و «حیات مادی» و «حیات روحی» مارا از هر جهت، برخوردار از ابزار و وسائل کمال ساخت و همه شرایط رشد و بهروزی و سعادت دنیوی و اخروی مارا فراهم نمود. چه کسی بیش از خداوند به ما نیکی کرده، که بیش از او شایسته ادای حق باشد؟ به قول سعدی: هر نفسی که فرو می‌رود، ممّد حیات است و چون برمی آید، مفرّح ذات، پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب. از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید او مارا از هدایت انبیاء و معصومین برخوردار ساخت. جهان و طبیعت را مسخّر انسان کرد و به او قدرت بهره بردن از مواهب طبیعت و کشف رازهای جهان واستفاده از آن در مسیر فلاح وزندگی خویش داد. برگها و گیاهان، کربُن هوا را می‌گیرند و اکسیژن می‌سازند. قطرات باران، هوا را صاف و سالم می‌کنند. نهنگ ها، ماهیان مرده دریاها را می‌بلعند تا آب‌ها بد بو نشوند. چشم‌های ما، هر لحظه، از زاویه‌های مختلف عکسهای گوناگون و دقیق از همه چیز می‌گیرد. اگر لب ما نرم نبود، قدرت حرف زدن نداشتیم. اگر اشک، شور نبود، چشم ما که از «پی» آفریده شده، خراب می‌شد. اگر آب‌ها تلخ و شور بود، درختان نمی روییدند. نیکی ها، بدی‌ها را از بین می‌برد. اگر زمین، جاذبه نداشت، و اگر فاصله خورشید به ما نزدیک تر بود، اگر هنگام تولّد مکیدن را نمی دانستیم، اگر مهر پدر و مادر نبود، و هزاران «اگر» دیگر... آیا می‌توانستیم به زندگی ادامه دهیم؟ البته نه در صدد بر شمردن نعمت‌های خداییم و نه از عهده آن برمی آییم؛ که خداوند خود فرمود اگر نعمت‌های الهی را بشمارید، نمی توانید آنها را به حساب آورید. باری... اگر یک میلیونیم این نعمت‌ها را از کسی دیگر دریافت می‌کردیم، همه عمر مدیون و سپاسگزار او نبودیم؟ وظیفه انسانی و وجدانی ما، ایجاب می‌کند که سپاس نعمت‌های الهی را ادا کنیم و به شکرانه آنهمه نیکی، نماز بخوانیم و او را بپرستیم. چون او مارا آفریده، ما هم او را عبادت کنیم و بنده او باشیم تا بنده و برده شرق و غرب نشویم. نماز، تشّکر از خداوند است و هر انسان عاقل و با وجدانی، به لزوم نماز پی می‌برد. وقتی یک سگ، در مقابل استخوانی که به او می‌دهند، حق شناسی می‌کند و دُم می‌جنباند و اگر دزد و بیگانه ای وارد خانه شود، به او حمله می‌کند، اگر انسان نسبت به این همه نعمت پروردگار، بی تفاوت باشد و از روحیه سپاسگزاری که به صورت «نماز» جلوه گر می‌شود، بی بهره باشد، آیا در قدرشناسی کمتر از سگ نیست؟!... از نماز ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357