تجربه اولین ورود به دانشگاه شهریور سال ۱۳۹۱ بود و من در آستانه آماده شدن برای سفر به کانادا برای شروع مقطع دکترا بودم. با خودم فکر می کردم روز اول که به دانشگاه بروم، باید درب ورودی اصلی دانشگاه مدارک پذیرش تحصیلی خودم را حتما نشان بدهم تا به من اجازه ورود به دانشگاه را بدهند. یک مقدار از حد معمول هم در این مورد بیشتر نگران بودم، چون یکی از سوئیت های داخل خود دانشگاه را به عنوان محل سکونت خودم اجاره کرده بودم و می دانستم حوالی ساعت ۶ عصر از فرودگاه به دانشگاه می رسم و ممکن است آن موقع حراست دانشگاه به من اجازه ورود به محوطه دانشگاه را ندهد. وقتی به فرودگاه شهر تورونتو رسیدم، از آن جا یک تاکسی گرفتم و آدرس خانه داخل دانشگاه را به راننده تاکسی دادم و منتظر بودم ببینم چه اتفاقی می افتد. راننده دقیقا مقابل جایی که آپارتمان من بود و قبلا عکسش را تو گوگل دیده بودم توقف کرد. فهمیدم تاکسی الان داخل دانشگاه هست، بدون اینکه از گیت حراستی عبور کرده باشد. بعدا که این تجربه را برای دوستان ایرانی ام تو کانادا تعریف کردم، تا مدت ها سوژه خنده و شوخی شون بودم. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97