رشته‌های نورانی معصومه تاوان لابلای هزاران رشته سیم، تجهیزات و ابزارهای برقی نشسته ام در آزمایشگاهی شلوغ و درهم برهم مقابل مردی که با اراده ای پولادین از این سمت آزمایشگاه به آن سمت آزمایشگاه می دود و دوباره بر می گردد و در حال ثبت و ضبط و امتحان است. مردی که انگار اصلاً تسلیم شدن برایش معنا نشده است. نگاهی به ساعتم می اندازم و می روم به سمتش تا مصاحبه ام را با این مرد که شاید اگر نبود هنوز هم ما در تاریکی زیست می کردیم شروع کنم. پشت سرش می ایستم مشغول لحیم کردن دو رشته سیم بهم است و مانند این می ماند که با خودش حرف می زند. و صدایم را بالا می برم چون می دانم شنوایی اش کمی مشکل دارد... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97