کتاب‏خانه؛ فضایی که درد مرا درمان کرد! وقتی اسم کتابخانه به گوشتون می‌خوره اولین چیزی که به ذهنتون میاد چیه؟ هیچ بعید نیست اگه اکثرتون تصور خاصی از کتاب‎خانه نداشته باشید مگر یک مکان ساکت و بی‌روح برای گذراندن روزهای ملال‌آور امتحانات دانشگاه یا آمادگی برای کنکور. اولین روزهایی که به آمریکا آمده بودم و به شدت پیگیر آشنا شدن با سیستم زندگی در این کشور بودم، از یکی از دوستانم شنیدم که در شهرمون تعداد نسبتا زیادی کتاب‎خانه‌ عمومی وجود داره. هیچ‌وقت تصورش رو نمی‌کردم که دو تا از شعبه‌های نزدیک خونه‌مون تبدیل بشن به مقصد پیاده‌روی‌های روزانه‌ من.کتاب‎خانه‌های عمومی که تعدادشون در شهرهای بزرگ آمریکا کم نیست‌، توسط دولت‌های محلی یا شهرداری‌ها تأمین مالی می‌شوند. برگزاری کلاس‌هایی مثل شعرخوانی یا داستان‌خوانی برای کودکان که رنج سنی‌شون از صفر ماهگی! تا شش سالگی هست، پدر و مادرها رو ترغیب می‌کنه که حضور در کتابخانه را در برنامه‌ ثابت هفتگی کودک‌ خود قرار بدهند. تعداد کتاب‌هایی که یک نوجوان فارغ‌التحصیل از دبیرستان اینجا در طی سال‌های مدرسه از دبستان تا دبیرستان خونده چند ده برابر تعداد کتاب‌هایی هست که خیلی از من و شما در تمام طول عمر می‌خوانیم! @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97