«گنگستر آمُل» چندی پیش یک آموزگار جوان، در فضای مجازی چنان غوغایی به پا کرد که علم و ادب و آموزش و پرورش همگی سرافکنده و شرمسار شدند. این خانم آموزگار، به اتفاق دانش آموزان ترانه ای را زمزمه می کرد که تلفن همراه از ضبط و انتشار آن شرم دارد!!! این رویداد تلخ، بسیار بر من سخت و گران آمد!! سر در گریبان فروبردم و زیر لب ديوانه وار زمزمه می کردم : « خدایا، بچه هایم را به کدام ادبستان بفرستم؟! نزد کدام آموزگار به امانت بسپارم؟!....» آموزش و پرورش، خون علم و ادب را به رگ های جامعه پمپاژ می کند! و قلب تپنده فرهنگ جامعه است. علم، مولود این رحم است و ادب از پستان همین مادر، شیر رشد و ترقی می نوشد!! این ارگان ، نمکِ گند زدای جامعه است و وای به روزی که بگندد نمک! اگر کسی بانگ اعتراض بر من برآورد که : «هان! ای نگارنده!! مگر مغالطه شناسی نخوانده؟؟ ، انصاف علمی نیاموخته؟؟ و آداب مسلمانی نمی دانی؟؟!؟ چرا لغزش یک آموزگار را به یکایک آموزگاران سرایت میدهی!!؟ این تهمتی ناروا و مغالطه ای پُر گزافه است؟» در پاسخ ایشان می گویم : نه، آن زمان که در شهرستان، نوجوانی دبیرستانی بودم آموزگار خوبی نداشتم که مغالطاتم بیاموزد و درس ادب و انصافم بدهد!!! ثانیا. من از هزار زاویه به آموزش و پرورش نگریسته و از احوال آنان به نیکی با خبرم!! پاره ای از دوستانم آموزگاران شایسته و عمویم استادِ اساتید آنان است!! بار ها و بارها پناهگاه دغدغه هایشان بوده ام. ثالثا. آنکه قلب را شناخته و جایگاه بلند آن را در سلامت جامعه دريافته است حتی یک لکه سیاه را بر نمی تابد و لحظه ای از درمان آن غفلت نمی ورزد!! رابعا. آری! نیکان این ارگان، فراوان اند اما دیری نپاید که کسالت های علمی و عفونت های اخلاقی، تمام این ارگان را فراگیرد!! این یک حقیقت است که نیروی انسانی آموزش و پرورش از چند جهت، نیازمند حمایت و مدیریت است : الف) دانش و علمیت ب) بینش و معنویت ج) گرایش و معیشت مسولان محترم : «لابه لای دغدغه های بیشمارتان، جایی برای علم و فرهنگ باز کرده و هرچه شتابان تر به اوضاع آموزش و پرورش رسیدگی نمایید که هیچ ثروت و سرمایه ای ارزشمند تر از آینده سازان این مرز و بوم نیست. از فرهیختگان این ارگان و از توانمندان حوزوی شورایی بسازید تا کیفیت تحصیل و تهذیب را کیفیت بخشند.» موفقیت شما آرزوی ماست سعید لطیفی. @zarakhsh