به وقت وصال به اذان صبح چیزی نمانده بود، قدم ها را تندتر برمی داشتیم تا به حریم یار نزدیک تر شویم. مرغ دل زودتر به سوی حرم پرواز کرده بود. هنوز صدای غریبانه ی او و یارانش به گوش می رسید. زنی صبور از تبار صابران و قافله سالار آل طه آمده بود تا پر و بال شکسته اش را پس از چهل روز فراق التیام بخشد. شریکه الحسین آمده بود تا روضه اسارت را با برادر واگویه کند .از دروازه ساعات و جاماندن رقیه بگوید. چه زیبا بود لحظه پیوستن روح دو دلداده...دیدار حسین(ع) و محیی نهضت او. سلطان عشق ازلی منتظر دیدار مهربان ترین خواهر بود... اللهم ارزقنا زیارت الحسین ✍️نجمه صالحی http://salehi60.blogfa.com/ ــــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60