#داستانک 📜
پادشاهی در زمستان به نگهبان گفت:
سردت نیست؟
نگهبان گفت: عادت دارم
پادشاه: میگویم برات لباس گرم بیاورند ...
و فراموش کرد
صبح جنازه نگهبان را دیدند که روی دیوار نوشته بود:
به سرما عادت داشتم اما وعده لباس گرمت
مرا از پای درآورد ... !
" مواظب وعده هایمان باشیم ''
❤️
@zendegikob