تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🔲◻️◾️◽️▪️🔘▪️◽️◼️◻️🔲 @zohoreshgh ❣﷽❣ 📚 #فریاد_مهتاب #خاطرات_مظلومانه_مادر_م
🔲◻️◾️◽️▪️🔘▪️◽️◼️◻️🔲 @zohoreshgh ❣﷽❣ 📚 قسمت 4⃣5⃣ يتيمان جلو مى آيند و با مادر سخن مى گويند: «مادر، سلام ما را به پيامبر برسان». صداى گريه آنها سكوت شب را شكسته است. خداى من! چه مى شنوم؟ اين صداى ناله فاطمه (س) است كه به گوش من مى رسد. ناگهان، بندهاى كفن باز مى شود. فاطمه (س) دست هاى خود را باز مى كند و فرزندانش را به سينه مى چسباند. صداى گريه فاطمه (س) با صداى گريه يتيمان در هم مى آميزد. در آسمان غوغايى به پا مى شود. فرشتگان بى تاب مى شوند. صدايى از آسمان به گوش مى رسد: «اى على! يتيمان را از مادر جدا كن، فرشتگان از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه106) ديدن اين منظره به گريه افتاده اند». 234 على (ع) جلو مى آيد و يتيمان را از مادر جدا مى كند. * * * اكنون على (ع)، رو به فرزندش، حسن (ع) مى كند و از او مى خواهد تا برود و به ابوذر خبر بدهد كه وقت تشييع جنازه فاطمه (س) فرا رسيده است. آرى، على (ع) مى خواهد فاطمه (س) را شبانه دفن كند. حسن (ع) همراه با حسين (ع) به خانه ابوذر مى رود. 235 ابوذر هم به خانه سلمان، مقداد، عمّار، عبّاس (عموى پيامبر) و حُذَيفه مى رود و به آنها خبر مى دهد. 236 اين شش نفر در تاريكى شب به سوى خانه على (ع) مى آيند. آنها براى نماز خواندن بر پيكر فاطمه (س) مى آيند. على (ع) جلو مى ايستد و اين شش مرد پشت سر او صف مى بندند، يتيمان فاطمه (س) و سَلمى و فضه هم به صف ايستاده اند. نگاه كن! فرشتگان، فوج فوج به اين خانه مى آيند، جبرئيل را ببين، همه آمده اند تا بر پيكر فاطمه (س) نماز بخوانند. 237 اكنون اين سيزده نفر مى خواهند بدن فاطمه (س) را تشييع كنند. صبر كن! على (ع) مى خواهد دو ركعت نماز بخواند. مولايت به نماز ايستاده است. نماز على (ع) تمام مى شود، او دست هاى خود را رو به آسمان مى گيرد و دعا مى كند. به راستى او با خداى خود چه مى گويد؟ 238 پيكر فاطمه (س) را در تابوتى (كه به دستور خود او ساخته شده است) قرار مى دهند. 239 📚🖊نویسنده 👈 .... 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🔲◻️◾️◽️▪️🔘▪️◽️◼️◻️🔲