💠 در والفجر ۳، موقع عبور از ، پای  علی ماهانی رفت روی مین و از مچ قطع شد. چند نفر را گذاشتم تا ایشان را به عقب منتقل کنند. ✅ ها می گفتند: نگذاشت به عقب منتقلش کنیم. ✨ می گفت: بچه هایی که حالشان بد است را منتقل کنید. به زور تا آخر آوردیمش. 💠 وقتی زمین گذاشتیمش با آرامشی عجیب قرآنش را از جیبش در آورد و شروع به کرد. 📚 رندان جرعه نوش؛ خاطرات ➕ به بپیوندید👇 @zyafat1455