🔰#پیام_فرمانده
ثمره خون #شهدا
🔻امامخامنهای:
شهداى ما مظهر عقلانيت دينى و مدافع حقانيت و عدالت بودند و عزت امروز اسلام و مسلمين ثمره خون شهداست.
🌺 @s_digar
🌹وقتی عزت نفس داری
☘کينه نمیورزی،
همه را به یک اندازه دوست داری،
☘خجالت نمیکشی،
خود را باور داری،
☘خشمگین نمیشوی
و همیشه مهربان هستی
انسان صاحب عزت نفس
☘حرص نمیخورد،
همه چيز را کافی می داند،
☘حسد نمیورزد و خود را لايق میداند
عزت نفس باعث می شود
☘برای بزرگداشت خود احتياج به
تحقير ديگران نداشته باشید.
☘زيرا خوب میدانید که
هر انسان تحفه الهی است
انسان صاحب عزت نفس
☘همه را دوست خواهد داشت،
و به همه مهر خواهد ورزيد
💫تقدیم به شما دوستان صاحب عزت نفس
🌺 @s_digar
❄️🚩❄️
چقدرزیباست روی تابلویی بنویسیم:
جاده لغزنده است.....!
دشمنان مشغول کارند....!
بااحتیاط برانید...!
📌 سبقت ممنوع__
علائم راهنمایی و تصمیمات هوشمندانه رهبری را جدی بگیرید!
حداکثرسرعت بیشتراز ""ولی فقیه"" نباشد!
🔸 اگرپشتیبان ولی فقیه
نیستید،
لااقل آب به آسیاب" دشمن" هم نریزید__
📌 دورزدن اسلام و اعتقادات ممنوع__
بادنده "لج "حرکت نکنید و با ""وضو""واردشوید، این جاده مطهر به خون"" شهداست.""
🌺 @s_digar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 روایت استاد نادر طلب زاده از موقعیت استثنایی که در جوانی در آمریکا داشت ولی به عشق انقلاب و امام از آن گذشت و به ایران آمد
من و شما چقدر حاضریم به خاطر انقلاب از زندگیمون بگذریم؟
🌺 @s_digar
✳️ السلام علیک یا بقیه الله
ای نعمت خاصّ خدا سلام؛
به قَلبَت سلام؛
به چَشمَت سلام؛
به رنج و به بغض و به صبرت سلام
مولای خوب و غریب ما
هر کجا که هستید
با هزاران عشق و ارادت سلام✋
اللهم عجل لولیک الفرج
🌺 @s_digar
✳️ معرفی 📖 کتاب « فرمانده گندم خوار»
🔸 عمر سعد فرماندۀ مشهور و نامآشنای سپاه کوفه است که مدت هاست لشکری با سربازان سلاحهای فراوان آماده ساخته تا به سوی ایران بتازد و ری را به هر قیمتی، به چنگ آورد. اما ناگهان ابن زیاد، والی کوفه، او را فرامیخواند که این سپاه مقصدی دیگر دارد و اگر در جنگی بسیار کوتاهتر، برابر سپاهی کوچکتر و با هر خصم و حیله که خواستی پیروز شوی، حکومت ری از آن تو میشود.
🍃سختی این مبارزه برای ابنسعد یک چیز است و آن تردیدی است که ایمان و آرزوهایش را مقابل هم قرار دادهاست؛ گندم حکومت ری آرزوی اوست و اهلبیت پیامبر(ص) در سپاه مقابل او.
📃 برشی از کتاب:
«دشت نینوا شلوغ بود. افراد در رفت و آمد و تمرین بودند. من با حصین بن تعمیم و یزیدبن رکاب در خیمه نشسته بودم و داشتم نقشه می کشیدم تا ببینم سربازها را چگونه بچینیم. یزیدبن رکاب گفت: «با این هفتاد هشتاد سربازی که حسین دارد، این همه نقشه و پیش بینی لازم نیست. کافی است دستور حمله بدهی و فقط من با 2 هزار سربازی که دارم، به سویش بروم و کار را تمام کنم!» حصین بن تمیم خنده تمسخرآمیزی کرد و گفت: «تو حسین را خیلی دست کم گرفته ای! حتی اگر لشکرش را هم حساب نکنیم، حسین به تنهایی می تواند از پس لشکر 2 هزار نفری تو بر بیاید.»
🌐 برای تهیه کتاب به سایت mataf.ir
مراجعه کنید.
🌺 @s_digar