15.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔍 #تعلیم_و_تربیت حوزهای راهبردی است که حاکمیت باید در آن نقشآفرینی کند. تجربه نشان داده با کاهش نقش دولت در این عرصه، بازیگران فراملی مانند سازمانهای بینالمللی و شرکتهای جهانی وارد میدان میشوند و گاه منافع و ارزشهای دینی و ملی نادیده گرفته میشود.
💡 آنچه اهمیت دارد، نوع و میزان مداخله حاکمیت در میدان تربیت و پاسخ به اینگونه سؤالهاست:
⁉️ آیا نقش دولت صرفاً به #سیاستگذاری محدود است یا باید در #اجرا هم مشارکت کند؟
🏛 حضور دولت در میدان اجرا، در کدام #الگوی_حکمرانی میتواند به شکلی متوازن و کارآمدتر انجام شود:
1️⃣ #تصدیگری مستقیم (اداره مدارس)
2️⃣ #تنظیمگری (نظارت بر مدارس غیردولتی)
3️⃣ #تسهیلگری (حمایت از نوآوریهای مردمی در تعلیم و تربیت)
👥 سهم #نهادهای_مردمی در تربیت چیست و چگونه میتوان از ظرفیتهای مردمی در کنار نقش راهبردی دولت بهره برد؟
🧭 تعامل دولت با #فرهنگ و ارزشهای دینی در تعیین خط و مشیهای حاکم بر تربیت یا نظام اهداف تربیتی چیست؟
⚖️ در چه حوزههایی دولت باید مستقیماً متصدی امر تربیت شود و در چه حوزههایی میتواند نقش #حمایتی داشته باشد؟ مدل حمایتی دولت از نهادهای مردمی چگونه باید باشد؟
🔄 پاسخگویی به این پرسشها نیازمند همکاری میان نهادهای #حوزوی، #دانشگاهی و #میدانی است تا با تلفیق دانش نظری و تجربیات عملی، الگویی کارآمد برای #حکمرانی_تربیتی متناسب با شرایط کشور طراحی شود. این مهم، مستلزم تأسیس مراکز مطالعاتی تخصصی در حوزه سیاستگذاری و سازماندهی تربیتی و حکمرانی آموزشی است که بتواند مبانی فقهی، فلسفی و علمی این حوزه را تدوین کند
@s_h_taba
🌴 "فصلی برای #غنی_سازی_هویت_تاریخی"
🕰 در گذشته، ارادهها و حالات روحی-روانی ملتها، یکی از عوامل تأثیرگذار بیرونی در جنگهای نظامی به شمار میآمدند. امروز اما، به وضوح میتوان دید که میدانهای اصلی درگیری؛ روحیه جمعی و اراده ملتهاست. اکنون باور این ادعا راحتتر است که «جنگهای نظامی، حاشیهای بر نبرد ارادهها هستند».
🌐 جنگهای معاصر ابعاد چندگانهای یافتهاند که فراتر از میدان نبرد فیزیکی گسترش مییابند. امروزه، درگیریهای نظامی آثار درازمدتتری در لایههای فرهنگی، اجتماعی و روانی جوامع بر جای میگذارند که اهمیت آنها گاه از پیروزیهای تاکتیکی میدانی فراتر میرود. یعنی میتوان ادعا کرد که جنگهای نظامی، بُعد تاریخیتری به خود گرفته و آثار دراز مدتی که در قلوب و فرهنگ جامعه به جای میگذارد، بیشتر در معرض دید قرار گرفته است.
📱 یکی از مهمترین عوامل این تحول، سرعت و سهولت بیسابقه گردش اطلاعات است. پلتفرمهای رسانهای و شبکههای اجتماعی، به ابزارهایی قدرتمند برای انعکاس، تقویت و گاه دستکاری حالات روحی ملتها تبدیل شدهاند.
⏳ در گذشته، فرایند تأثیرگذاری حالات روانی جمعی بر میدان نبرد، مسیری طولانی را طی میکرد. از لحظهای که ترس، تردید یا امید در دلها شکل میگرفت تا زمانی که این احساسات در جامعه اشتراکگذاری شده و گسترش مییافت، به سیاستهای کلان تبدیل میشد و نهایتاً بر عملکرد نیروهای نظامی تأثیر میگذاشت، ماهها یا حتی سالها زمان لازم بود.
⚡️ اما امروز، این چرخه به طرز شگفتانگیزی فشرده شده است. در جنگ غزه، تصاویر و ویدئوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، در عرض ساعاتی معدود، موجی از واکنشهای احساسی در سراسر جهان برانگیخت و به سرعت به تصمیمات سیاسی و حتی عملیات میدانی منجر شد.
🔄 با این حال، نباید این تحول را به معنای کماهمیت شدن سایر ابعاد جنگ تلقی کرد. آنچه امروز شاهد آن هستیم، ظهور “جنگهای ترکیبی” (Hybrid Warfare) است که در آن، عملیات روانی، رسانهای، سایبری، اقتصادی و نظامی در هم تنیده شدهاند.
🌍 درگیری روسیه و اوکراین نمونهای بارز از این پدیده است. در این مناقشه، همزمان شاهد نبردهای سنتی زمینی، حملات سایبری به زیرساختها، جنگ اقتصادی از طریق تحریمها، و نبرد روایتها در فضای رسانهای جهانی هستیم.
🏛 در این میان، به روشنی میتوان دید که فرهنگ، هویت و باورهای عمیق یک ملت، پایدارترین سنگر در برابر تهاجم خارجی است. هنر، ادبیات، شعر و موسیقی در چنین شرایطی به ابزارهایی برای تقویت روحیه جمعی تبدیل میشوند. سرودههای حماسی، فیلمها و روایتهای هنری از مقاومت، میتوانند نسلها پس از پایان درگیری فیزیکی، همچنان الهامبخش و هویتساز باشند.
🔑 اگرچه پیروزی پایدار مستلزم موفقیت در تمامی عرصههای نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک، سایبری، و البته نبرد برای قلبها و ذهنهاست، اما آنچه مسلم است، جنگهای آینده بیش از پیش چندوجهی خواهند بود و کشورهایی موفق خواهند بود که بتوانند استراتژی جامعی برای مواجهه با این پیچیدگیها تدوین کنند. در این استراتژی جامع، آنچه در صدر اهمیت قرار دارد، لزوم یافتن راهکارهایی برای تقویت و تشدید هویت تاریخی امت، برای پیگیری آرمانهای تاریخی و تابآوری در درگیری با مهاجمین به این هویت است. در این مسیر، تقویت هویتهای تاریخی و اجتماعی و اراده و انسجام اجتماعی حتی بیش از توسعه توانمندیهای نظامی اهمیت دارد. 🇮🇷
#جهاد_تبیین
#هویت_تاریخی
#جنگ_ارادهها
#مقاومت_فرهنگی
@s_h_taba
2.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤔 اگر بخواهیم اعماق فرهنگ یک جامعه را به دور از القائات رسانهها، به شکلی واقعیتر بشناسیم و به عمق و ریشههای تاریخی #هویت جامعه نزدیکتر شویم، باید چه کنیم؟
⚔️ در #جنگ، #سختترین_هستهها و جدیترین افراد جامعه، میدان و افکار عمومی را تحت تأثیر خود قرار داده و به لایههای عمیق فرهنگ میدان میدهند.
در جنگ، بسیاری از عوامل عرضی و رفتارهای موقتی جوامع کنار میرود و مردم جامعه، رفتارهای عمیقتر و ریشهدارتری متناسب با لایههای عمیق فرهنگی خود را بروز میدهند.
⚔️ تجربه تاریخی جنگ با دشمن صهیونی، اثبات کرد که #ایمان، #امید، #انسجام و اتحاد، در رفتار تاریخی جامعه ما جایگاهی محوری دارند؛ بسیار پررنگتر از آنچه در زمان آرامش در جامعه میدیدیم.
متن کامل را اینجا بخوانید
#هویت_تاریخی #بحران_و_جامعه 🇮🇷
مِـنّـــا؛
یافتن خویش در #هویت فراگیر امام
【فَمَن تَبِعَني فإِنّهُ مِنِّي】
@s_h_taba
🌟 شناخت عمق فرهنگ و هویت جامعه
🌊 در دریای طوفانی، فطرتها بیدار میشوند و حجاب تعلقات را کنار میزنند و انسان طوفانزده، در تلاطم طوفان خدا را مییابد.
🔍 فرهنگ یک جامعه هم ممکن است تحت حجاب «تهاجمات فرهنگی، القائات رسانهای و رقابتهای ساختگی تبلیغات» و… قرار بگیرد و رفتارهای ظاهریاش با عمق فرهنگش متفاوت باشد. اگر بخواهیم اعماق فرهنگ یک جامعه را واقعیتر بشناسیم و به عمق و ریشههای هویت جامعه نزدیکتر شویم، باید چه کنیم؟
⚔️ #جنگ، خشنترین پدیدهی اجتماعی است. با وجود اینکه بلایای طبیعی مثل زلزله، معمولا بیش از جنگ کشته گرفتهاند، اما در حالت روحی مردم، هیچ پدیدهای به اندازه جنگ خشن نیست. در جنگ، #سختترین_هستهها و جدیترین افراد جامعه (همچون #شهدا و مجاهدین)، میدان و افکار عمومی را تحت تأثیر خود قرار داده و به لایههای عمیق فرهنگ میدان میدهند.
⚔️ در جنگ، بسیاری از عوامل عرضی و رفتارهای موقتی جوامع کنار میرود و مردم جامعه، رفتارهای عمیقتر و ریشهدارتری متناسب با لایههای عمیق فرهنگی خود را بروز میدهند.
⚔️ پردههای سخت و خشن جنگ در مقابل دشمن سفاک صهیونی، حجاب بسیاری از تهاجمات فرهنگی و تبلیغات رسانهها را از #فرهنگ ما کنار زد و موجب بروز جنبههای عمیقتر فرهنگی جامعه ما شد. این تجربه تاریخی نشان داد که #ایمان، #امید، #انسجام و اتحاد، در رفتار تاریخی جامعه ما جایگاهی محوری دارند؛ بسیار پررنگتر از آنچه در زمان آرامش در جامعه میدیدیم.
#هویت_تاریخی #بحران_و_جامعه 🇮🇷
@s_h_taba
🛡️هویتیابی جمعی از دریچه جنگ
⚔️ از فرصتهای جنگ نظامی، یکیاش این است که هویتبخشی میکند و باعث تقویت حس #هویت_جمعی در افراد جامعه میشود. در جامعهای که بخشی از آن، دچار بحران کمرنگ شدن هویت جمعی هستند، جنگ فرصت مغتنمی برای جبران این خلأ است.
⏳ البته #جنگ، چه ۸ ساله باشد چه ۱۲ روزه، بالاخره تمام میشود و ملتی که فقط با جنگ نظامی میتواند هویتیابی کند، هنوز به رشد کافی نرسیده است. یک ملت رشید باید بیاموزد که در غیر زمان رویارویی نظامی نیز، #عناصر_هویتبخش را بشناسد و در ساخت فرهنگ جامعه از آنها بهره ببرد. 🌱
هویتیابی با جنگ نظامی، مثل عبادت با خوف است. 🕌
انگیزه غالب آزادگان و احرار از عبادت، اگرچه محبت است، اما ترس از جلال الهی نیز ملازم همیشگی عبادت همه بندگان خداست، حتی انبیای الهی.
ترس نعمتی است که خدای متعال برای اتمام حجت بر بندگان و انگیزه دادن به ضعیفترین افراد در درون انسان قرار داده، به نحوی که شقیترین انسانها نیز هیچگاه و با هیچ گناهی نمیتوانند این عامل انگیزهبخش پرستش را در وجود خود حذف کنند.
هویتیابی یک امت با جنگ نظامی هم، دقیقاً شبیه انگیزهیابی عبید برای عبادت است. 🔄 هر امتی (چه رشید باشد و چه نوپا) همواره میتواند از جنگ برای تقویت هویتهای جمعی استفاده کند؛ زیرا دشمنی دشمنان، نقطه نهایی درک هویت جمعی است.
🧩 اما یک امت رشید برای درک #هویت_اجتماعی و #هویت_تاریخی خود عناصر هویتبخش دیگری هم دارد.
باید از هویتبخشی درگیری با طاغوت بهره برد، اما باید از این مرحله فراتر رفت و به سطوح عمیقتر هویت جمعی دست یافت.
(انشاءالله به بعضی وجوه هویتبخشی جنگ نظامی و همچنین سایر عناصر هویتساز در جوامع رشدیافته نیز خواهیم پرداخت.)
#هویت_جمعی
#جنگ_و_هویت
#رشد_فرهنگی
#جامعه_شناسی_هویت #تأملات_اجتماعی
#هویت_ملی
#فلسفه_جنگ
@s_h_taba
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه روایت از یک حماسه: تحلیل #انسجام_ملی از دریچه #هویت
🔥 انسجامی که در ۱۲ روز #جنگ_تحمیلی متجلی گشت، چنان خیرهکننده بود که برای اثبات پیوند میان “تهدید” و “وحدت” کفایت میکرد. اما این معادله ساده «جنگ > انسجام» در پس خود حقایقی عمیقتر را پنهان کرده است.
🧩 در تحلیل این پدیده شگفتانگیز، سه #روایت_هویتی در برابر دیدگان ما قد علم میکند؛
«همسویی هویتها»، «زایش هویت مشترک» یا «اصلاح نظام هویتی»؟ کدام تحلیل به حقیقت نزدیکتر است؟
...
🌊 اما #روایت_سوم، که میتوان آن را «نظریه لایههای هویتی» نامید، داستان متفاوتی روایت میکند. در این نگاه، #جنگ نه خالق هویت است و نه اصلاحکننده هویتهای فردی؛ بلکه تنها پردهبرداری از حقیقتی است که همواره وجود داشته اما در زیر لایههای #فردگرایی مدرن پنهان شده است.
هویتهای جمعی (چه اجتماعی و چه تاریخی) همچون رودخانهای زیرزمینی در وجود همه ما جاری است، اما فرهنگ و نظامهای تربیتی و اجتماعی معاصر، «من» را بر «ما» مقدم داشتهاند. #جنگ تنها این رودخانه را به سطح میآورد.
🔍 دوگانه محوریت-تبعیت در هویتهای انسانی، شاید کلید فهم معمای #انسجام_اجتماعی باشد. در جوامعی که هویت فردی محور است و هویتهای جمعی به حاشیه رانده شدهاند، هر فرد جزیرهای مستقل است که تنها با پلهای منفعتهای مادی یا معنوی به دیگران متصل میشود. نتیجه چنین نظمی، جامعهای است متشکل از «تنهاییهای موازی» که در بهترین حالت، همزیستی مسالمتآمیز را تجربه میکنند، نه همبستگی عمیق را.
💫 آنچه #جنگ به ارمغان میآورد، «معکوسسازی» این نظام هویتی است؛
متن کامل را اینجا بخوانید
@s_h_taba
سه روایت از یک حماسه: تحلیل #انسجام_ملی از دریچه #هویت
🔥 انسجامی که در ۱۲ روز #جنگ_تحمیلی از فرزندان این مرز و بوم متجلی گشت، چنان خیرهکننده بود که برای اثبات پیوند ناگسستنی میان “تهدید” و “وحدت” کفایت میکرد. اما این معادله ساده «جنگ > انسجام» در پس خود حقایقی عمیقتر را پنهان کرده است.
🧩 در تحلیل این پدیده شگفتانگیز، سه #روایت_هویتی در برابر دیدگان ما قد علم میکند؛ سه تفسیر از آنچه در روزهای آتش و خون رخ داد.
«همسویی هویتها»، «زایش هویت مشترک» یا «اصلاح نظام هویتی»؟ کدام تحلیل به حقیقت نزدیکتر است؟
🌱 #روایت_اول را میتوان «نظریه رشد اضطراری» نامید. باورمندان به این دیدگاه معتقدند جنگ همچون کورهای عمل میکند که ناخالصیهای روح و عقل را میزداید. در این نگاه، انسانها در مواجهه با خطر مشترک، به بلوغی اجباری میرسند که اختلافات را کمرنگ و وحدت را پررنگ میسازد (مثل این تحلیل هوشمندانه). گویی #تهدید_وجودی، دوربین ذهن را از نمای نزدیک به نمای دور تغییر میدهد و ما ناگهان میبینیم که شباهتهایمان بیش از تفاوتهایمان است.
⚔️ #روایت_دوم، «نظریه هویت واکنشی» است. در این تفسیر، #جنگ خالق هویتی نوظهور است؛ هویتی که پیش از آن وجود نداشته یا کمرنگ بوده است. همچون دو قطره آب که در مواجهه با نیرویی بیرونی به هم میپیوندند، انسانها در برابر دشمن مشترک، هویتی جدید مییابند. «ما» در برابر «آنها» شکل میگیرد و ایرانیت یا قومیت یا ...، چتری میشود برای پناه دادن به همه کسانی که تا دیروز خود را غریبه میپنداشتند.
🌊 اما #روایت_سوم، که میتوان آن را «نظریه لایههای هویتی» نامید، داستان متفاوتی روایت میکند. در این نگاه، جنگ نه خالق هویت است و نه اصلاحکننده هویتهای فردی؛ بلکه تنها پردهبرداری از حقیقتی است که همواره وجود داشته اما در زیر لایههای #فردگرایی مدرن پنهان شده است.
هویتهای جمعی (چه اجتماعی و چه تاریخی) همچون رودخانهای زیرزمینی در وجود همه ما جاری است، اما فرهنگ و نظامهای تربیتی و اجتماعی معاصر، «من» را بر «ما» مقدم داشتهاند. #جنگ تنها این رودخانه را به سطح میآورد.
🔍 دوگانه محوریت-تبعیت در هویتهای انسانی، شاید کلید فهم معمای #انسجام_اجتماعی باشد. در جوامعی که هویت فردی محور است و هویتهای جمعی به حاشیه رانده شدهاند، هر فرد جزیرهای مستقل است که تنها با پلهای منفعت به دیگران متصل میشود. نتیجه چنین نظمی، جامعهای است متشکل از «تنهاییهای موازی» که در بهترین حالت، همزیستی مسالمتآمیز را تجربه میکنند، نه همبستگی عمیق را.
💫 آنچه #جنگ به ارمغان میآورد، «معکوسسازی» این هرم هویتی است؛ هویتهای جمعی از حاشیه به متن میآیند و هویت فردی موقتاً عقب مینشیند. این جابجایی، رمز #انسجام_ملی است؛ انسجامی که نه از محو تفاوتها، بلکه از تغییر اولویتها حاصل میشود. شاید بتوان گفت جنگ، «آینهای معکوس» است که به ما نشان میدهد در شرایط عادی چه چیزی را فدای چه چیزی کردهایم.
🕊️ پرسش اساسی این است: آیا میتوان به انسجام ملی دست یافت، بیآنکه بهای سنگین #جنگ را پرداخت؟ آیا «همبستگی بدون تهدید» افسانهای بیش نیست؟ شاید رمز این معما در بازنگری نظامهای اجتماعی، تربیتی و فرهنگیمان نهفته باشد؛ نظامهایی که میتوانند با محوریت دادن به #هویت_تاریخی، انسجامی تاریخی را حتی در زمان صلح و غلبه حق برقرار سازند.
#جامعه_پردازی_اسلامی
#فقه_تربیت
@s_h_taba
3.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هویتیابی جمعی در سایه سار دعا
🎬 کلیپ چند ثانیهای «أللّهم سدّد رمیهم» را به یاد دارید؟ کودک غزهای که با دیدن موشکهای ایرانی به وجد آمده و برای اصابت موشکها دعا میکرد.
🤲 یکی از جنبههای مهم #هویتبخشی جنگ، پررنگ شدن پیوند روحی عمیق میان مردم از طریق #دعا است.
🔄 در زمان جنگ، مرز بین «من» و «آنها» محو میشود. مردم پشت جبهه درمییابند که سرنوشتشان با سرنوشت رزمندگان گره خورده است. دشمن تنها به دنبال شکست سربازان نیست و برای نابودی هویت «ما» دندان تیز کرده است؛ هویت جمعی جدیدی در #جنگ خلق میشود که نیازمند به یاری الهی است و دعای یکیک افراد میتواند نصرت الهی را برایش به ارمغان بیاورد.
💫 اما در نگاهی عمیقتر، این دعاها یادآور هویتی تاریخیاند؛
هر زمزمه دعا، پیامی است که میگوید: «خدا با ماست و ما در کنار هم»؛ «هو الذی أیّدک بنصره و بالمؤمنین»
⚔️ رزمنده، خود را محتاج دعای #امت میبیند و پیروزیهایش را نه دستاورد شخصی، بلکه ثمرهی هویت مشترک یک ملت میداند و پیروزی را متعلق به مردمی تقسیم میداند که قلبهایشان با او میتپد.
#جنگ، انسان پشت میدان را هم به این حس میرساند که مجاهد میدان بخشی از خود اوست و پیروزی او پیروزی من.
🌉 در این #مشارکت_معنوی، مرزهای کمرنگ شده هویتهای دیرینه جمعی، رنگی تازه میگیرند. پیروزی میدان، پیروزی همه است و شکست، شکست همگان.
این پیوند عاطفی-معنوی، از عناصر مهم تشدید #هویت_جمعی فرد میشود؛ هویت مشترکی که در آن، فرد خود را جزئی از یک کل بزرگتر میبیند و سرنوشت مشترک را با تمام وجود حس میکند.
#اتحاد_ملی
#همبستگی
#ایمان_جمعی
#مشارکت_معنوی
@s_h_taba
سلام به همراهان عزیز این صفحه مجازی
میخواستم مطلبی رو به اطلاع شما عزیزان برسونم:
📽 قطعات کوتاه انیمیشنی که من در مطلبها استفاده میکنم -برخلاف تصور بعضی دوستان- به معنی این نیست که مطلب نوشته شده از اون قطعه استنباط شده، بلکه صرفاً مطلبی رو بیان میکنه که با نوشتهی من مرتبطه و ح حتی ج گاهی درست خلاف اون رو ادعا میکنه.
من چون میبینم که گاهی متنها خشک و دقیق میشند، بیشتر برای اینکه از خشکی و کسالتآور بودن متنها کم کنم، از همراهی این قطعات استفاده میکنم
سابقا بعضی دوستان پیشنهاد میکردند که کانالی برای نقد انیمیشن راهاندازی کنم.
اما راه اندازی کانال و فعال نگهداشتنش خیلی وقتگیر خواهد بود.
اما نقد انیمیشن هم موضوع خوبیه که در کنارش میشه خیلی حرفها رو مطرح کرد. به همین خاطر، اگه موافق باشید به نظرم میرسه که گاهی لابلای مطالب و تحلیلها، انیمیشنی رو هم بررسی و نقد کنیم
✉️ البته اگه به نظرتون رسید که این کار موجب به هم خوردن نظم مطالب اینجا میشه، یا پیشنهاد دیگری داشتید، بهم بگید
شاید یه فکر دیگه کردیم🤔
انشاءالله فردا این مطالب رو با تحلیلی از یکی از انیمیشنهای دیزنی، یعنی «افسون» شروع میکنم
🔍 «افسون»؛ روایتی نمادین از سرنوشت تمدن علمی پس از جنگ جهانی دومه
🏠 انیمیشن “افسون” (Encanto) در لایه ظاهری، داستان خانوادهای با استعدادهای جادویی در کلمبیاست، اما در لایههای عمیقتر میتوان آن را استعارهای هوشمندانه از تمدن تکنولوژیک معاصر دانست.
به خواست خدا، تلاش خواهم کرد با نگاهی سمبلیک، معانی پنهان این انیمیشن را واکاوی کنم.
@s_h_taba
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔍 «افسون»؛ روایتی نمادین از سرنوشت تمدن علمی پس از جنگ جهانی دوم
📚 انیمیشن افسون (Encanto)، داستان خانوادهای با استعدادهای جادویی در کلمبیاست، اما در لایههای عمیقتر میتوان آن را استعارهای هوشمندانه از تمدن تکنولوژیک معاصر دانست. این یادداشت تلاش میکند با نگاهی سمبلیک، معانی پنهان این انیمیشن را واکاوی کند
🏠 کلبه مادریگال: “کلبه دیجیتالی” تافلر
... این کلبه پس از ویرانی ناشی از جنگ (صحنه آغازین فیلم که یادآور جنگ جهانی دوم است) و به برکت شمع (نماد علم) شکل گرفته است؛ درست مانند تمدن تکنولوژیک که از خاکستر جنگ جهانی دوم برخاست.
👨👩👧👦 اعضای خانواده: شاخههای مختلف علم
هر یک از اعضای خانواده مادریگال نماد شاخهای از علوم هستند:
🔸لوییسا: علم فیزیک و مکانیک
🔹ایزابلا: هنر و زیباییشناسی ...
🔮شخصیت #دایی_برونو یکی از کلیدیترین نمادهای انیمیشن است. او را میتوان نماد ارتباط با غیب و متافیزیک و بُعد فراتجربی دانش بشری دانست:
برونو نشان میدهد که تمدن مدرن، پس از طرد ابعاد متافیزیکی، سرانجام به ضرورت بازگشت آن پی میبرد، اما نه به شکل سنتی ادیان الهی، بلکه به صورت یک امر کاملا فردی و غیر اجتماعی ...
👧 میرابل نیز، نماد خودآگاهی انتقادی تمدن مدرن است.
🔹او تنها کسی است که ترکهای خانه را میبیند
🔸میرابل نشان میدهد که نجات تمدن تکنولوژیک نه در تخصصگرایی افراطی، بلکه در نگاه کلنگر و انتقادی است که میتواند پیوند میان شاخههای مختلف دانش را بازیابد
متن کامل را اینجا بخوانید
مِـنّـــا؛
یافتن خویش در #هویت فراگیر امام
【فَمَن تَبِعَني فإِنّهُ مِنِّي】
@s_h_taba
نقد و بررسی انیمیشن “افسون”: استعارهای از تمدن تکنولوژیک معاصر
🌟 اگر به دنبال درک عمیقتری از چالشهای تمدن مدرن و راههای تمدنسازی نوین هستید، تماشای انیمیشن افسون را از دست ندهید!
🔍 «افسون»؛ روایتی نمادین از سرنوشت تمدن علمی پس از جنگ جهانی دوم
📚 انیمیشن افسون (Encanto) ساخته استودیو دیزنی در لایه ظاهری، داستان خانوادهای با استعدادهای جادویی در کلمبیاست، اما در لایههای عمیقتر میتوان آن را استعارهای هوشمندانه از تمدن تکنولوژیک معاصر دانست. این یادداشت تلاش میکند با نگاهی سمبلیک، معانی پنهان این انیمیشن را واکاوی کند
🏠 کلبه مادریگال: “کلبه دیجیتالی” تافلر
خانه جادویی مادریگالها را میتوان نمادی از “کلبه دیجیتالی” الوین تافلر و تمدن تکنولوژیک مدرن دانست. این خانه:
🔸زنده و هوشمند است: همچون فناوریهای هوشمند امروزی
🔹با ساکنانش تعامل میکند: شبیه به محیطهای تعاملی دیجیتال
🔸فضاهای نامحدود میسازد: مانند جهانهای مجازی بیکران
🔹نیازهای ساکنان را برآورده میکند: همچون تکنولوژی خدمتمحور
این کلبه پس از ویرانی ناشی از جنگ (صحنه آغازین فیلم که یادآور جنگ جهانی دوم است) و به برکت شمع (نماد علم) شکل گرفته است - درست مانند تمدن تکنولوژیک که از خاکستر جنگ جهانی دوم برخاست
🕯️ شمع معجزهآسا: علم تجربی و دانشگاهی
شمع فروزان که منبع تمام «موهبتها» و قدرت خانه است، نمادی از علم تجربی و نهاد دانشگاه در دنیای مدرن است:
🔸روشناییبخش است: همچون روشنگری علمی
🔹شکننده و نیازمند مراقبت است: مانند نهاد علم
🔸با تهدید خاموشی روبروست: اشاره به بحرانهای علم در دنیای معاصر
👨👩👧👦 اعضای خانواده: شاخههای مختلف علم
هر یک از اعضای خانواده مادریگال نماد شاخهای از علوم هستند:
🔸لوییسا: علم فیزیک و مکانیک - با قدرت غلبه بر محدودیتهای طبیعی
🔹ایزابلا: هنر و زیباییشناسی - توانایی خلق زیبایی و نوآوری
🔸دولورس: گردآوری اطلاعات
🔹پپا: هواشناسی و علوم جوی - تأثیر بر اقلیم
🔸جولیتا: پزشکی و علوم درمانی
🔹آنتونیو: طبیعتشناسی و علوم زیستی
🔸کامیلو: علوم ارتباطات و جامعهشناسی - درک و تطبیق با نقشهای اجتماعی
🔮 برونو: متافیزیک در عصر علم
اما شخصیت #دایی_برونو یکی از کلیدیترین نمادهای انیمیشن است. او را میتوان نماد ارتباط با غیب و متافیزیک و بُعد فراتجربی دانش بشری دانست:
🔸توانایی دیدن آینده: فراتر از محدوده تجربه عینی
🔹طردشدگی از خانه: حذف متافیزیک از گفتمان علمی مدرن
🔸زندگی در دیوارها: متافیزیک همچنان در حاشیه تمدن علمی حضور دارد
🔹بازگشت و پذیرش مجدد: ضرورت آشتی میان علم و متافیزیک
برونو نشان میدهد که تمدن مدرن، پس از طرد ابعاد متافیزیکی، سرانجام به ضرورت بازگشت آن پی میبرد، اما نه به شکل سنتی ادیان الهی، بلکه به صورت «متافیزیک شخصیشده»؛ یک امر کاملا فردی و غیر اجتماعی.
👧 میرابل: خودآگاهی انتقادی تمدن
میرابل، تنها عضو بدون “موهبت” خانواده، نماد خودآگاهی انتقادی تمدن مدرن:
🔸فاقد تخصص خاص: برخلاف سایر اعضای خانواده
🔹توانایی دیدن مشکلات: او تنها کسی است که ترکهای خانه را میبیند
🔸نقش یکپارچهکننده: توانایی برقراری ارتباط میان همه اعضا و کشف راز نجات خانه
میرابل نشان میدهد که نجات تمدن تکنولوژیک نه در تخصصگرایی افراطی، بلکه در نگاه کلنگر و انتقادی است که میتواند پیوند میان شاخههای مختلف دانش را بازیابد
⚠️ بحران و نجات: آینده تمدن تکنولوژیک
ترکهای خانه مادریگال نمادی از بحرانهای تمدن معاصر است:
🔸بحرانهای زیستمحیطی
🔹شکافهای اجتماعی
🔸بیگانگی انسان با خود و طبیعت
🔹خطرات فناوریهای نوظهور
راهحل پیشنهادی انیمیشن برای نجات «کلبه» چند عنصر کلیدی دارد:
🔸بازشناسی محدودیتها و پذیرش آسیبپذیریهای علم و تکنولوژی
🔹آشتی با متافیزیک: بازگرداندن برونو به خانواده
🔸مشارکت جمعی: بازسازی خانه با کمک همه اهالی روستا
💠 پیام انیمیشن برای آینده
“افسون” در پس روایت سرگرمکنندهاش، پیامی عمیق برای آینده تمدن تکنولوژیک دارد: تمدنی پایدار نیازمند تعادل میان علم و معنا، تخصص و کلنگری، و فردیت و اجتماع است
انیمیشن نشان میدهد که «کلبه دیجیتالی» ما، با همه شگفتیهایش، نیازمند بازاندیشی و تعادلبخشی است. علم و تکنولوژی به تنهایی کافی نیستند؛ بلکه باید با ابعاد انسانی، اجتماعی و حتی متافیزیکی زندگی در هماهنگی باشند
در پایان، “افسون” ادعا میکند که نجات تمدن نه در انکار گذشته و نه در بازگشت به آن، بلکه در سنتزی خلاقانه! از میراث گذشته و امکانات آینده نهفته است؛
درست مانند خانه جدید مادریگالها که هم یادآور خانه قدیمی است و هم متناسب با نیازهای جدید!
🎬 این انیمیشن به ظاهر ساده، آینهای است که تصویر پیچیده تمدن معاصر ما را بازتاب میدهد و به ما فرصت میدهد تا ما هم درباره مسیر آینده خود و طرحی برای ساخت تمدن بیندیشیم
سکانس برگزیده
@s_h_taba